فرهیختگان: با آغاز بحران امنیتی سوریه در سال 2011 دولتهای مختلف هرکدام متناسب با منافع خود رویکردشان در مواجهه با این بحران را اتخاذ کردند. دولتهای عربی حاشیه خلیجفارس و آمریکا با هدف کنار رفتن اسد از قدرت حمایت از گروههای تروریستی را در دستورکار قرار داده و در طرف مقابل ایران و روسیه بهعنوان بازیگران اصلی میدان دولت قانونی سوریه را مورد حمایت قرار داده و راه برونرفت از بحران را در آتشبس بین دولت و معارضان دیدند. در راستای تحقق این هدف اولین دور نشست آستانه در قزاقستان شکل گرفت. در این نشست که با هدف کاهش نزاع بین دولت سوریه و گروههای مسلح سوری تشکل شده بود علاوهبر نمایندگان دو طرف نمایندگانی از سازمان ملل، ایران، روسیه، ترکیه، آمریکا و قزاقستان بهعنوان میزبان نشست حضور داشتند. میدان سوریه یک بازیگر دورو را نیز درگیر کرده بود. ترکیه که خاک خود را برای فروش نفت در اختیار داعش قرار داده بود در نشست آستانه بهعنوان یکی از مدافعان آتشبس حضور یافته بود. حضوری که مورد اعتراض نماینده دولت سوریه نیز قرار گرفت. بشار جعفری در این زمینه در نشست آستانه 2 گفت: «ترکیه و معارضان اراده جدی برای شکست مذاکرات دارند؛ او گفت: ترکیه نمىتواند همزمان آتشافروز و مسئول آتشنشانى جنگ در سوریه باشد. علیرغم چالشهای زیاد ابتکار آستانه توانست نقش بسزایی در توقف درگیریها ایفا کند. 5 سال از برگزاری اولین نشست ابتکار آستانه میگذرد و در این مدت ۱۴ دور مذاکرات در این فرمت برگزار شده است که نمایندگان دولت سوریه و برخی کشورهای منطقه در آن شرکت کردهاند. اگرچه بحرانهای امنیتی تا حد زیادی در سوریه فروکش کرده اما رسیدن به ثبات کامل نیازمند حفظ سازوکارهای دیپلماتیک اثرگذار ازجمله سازوکار آستانه است. در همین راستا قرار است در روزهای آتی ولادیمیر پوتین و رجب طیب اردوغان روسای جمهور روسیه و ترکیه برای شرکت در دور جدید مذاکرات رفع بحران در تهران حضور یابند. سفر اخیر وزیر امورخارجه کشورمان به سوریه و مذاکرات با مقامات سوری این احتمال را به وجود آورده که سوریه نیز نمایندهای با سطح سیاسی بالا به این نشست اعزام کند. امیر عبداللهیان درمورد اهداف سفرش به سوریه در توئیتی گفته است: «بخشی از سفر من به سوریه در چهارچوب تقویت ثبات، صلح و امنیت منطقهای بین سوریه و ترکیه است.»
اهمیت برگزاری دور جدید نشست
دور جدید مذاکرات صلح از این جهت دارای اهمیت است که روسیه بهعنوان یکی از بازیگران اصلی در میدان سوریه اکنون با بحران اوکراین دستوپنجه نرم میکند و طبعا این بحران از تمرکز کرملین به سوریه خواهد کاست. این کاهش تمرکز ممکن است از حجم حضور نظامی روسیه در سوریه که غالبا نیز مربوط به نیروی هوایی این کشور است بکاهد. خروج نظامی روسیه تا حد زیادی فضای امنیتی سوریه را در اختیار ایران بهعنوان دیگر بازیگر موثر در روند ثبات میگذارد. در این میان دولت ترکیه که همواره به دنبال سهمخواهی از بحران سوریه بوده همچنان بر این سهمخواهی اصرار داشته و چهبسا تشدید بحران را نیز بیشتر به نفع خود ببیند. حضور نظامیان ترکیه در شمال سوریه و اشغال خاک این کشور به بهانه برخورد با نیروهای کرد یکی از مصادیقی است که ایده بحرانطلبی آنکارا را محتمل میکند. در چنین شرایطی بیتوجهی به ابتکارات دیپلماتیک آنکارا را بیشتر به سمت اقدامات ثباتزدا و کمهزینه سوق خواهد داد. تداوم ابتکار آستانه و برگزاری دور جدید مذاکرات از آنجایی که میتواند به یک تصمیم چندجانبه برای حل تنش بین آنکارا و دمشق بینجامد در بیاثر کردن راهبرد نظامی زیادهخواهانه ترکیه بسیار موثر خواهد بود.
منفعت جانبی ایران از میزبانی مذاکرات
میزبانی ایران از نشست چندجانبه رفع بحران در سوریه از دو منظر برای ایران دارای اهمیت است. ایفای نقش موثر در مباحث امنیتی یکی از نقاط قوت ایران محسوب میشود که تهران میتواند با بهرهمندی از فضای تعاملات خود با سایر کشورها را به عرصههای اقتصادی و فرهنگی نیز گسترش دهد. ارتباط ایران با تاجیکستان نمونهای از همین رویکرد تعاملی چندبعدی است.
نشست آتی نخستین رویداد بینالمللی است که از زمان آغاز به کار دولت سیزدهم قرار است در سطح سران کشورها در ایران برگزار شود و طبعا این ظرفیت را دارد که از سطح امنیتی فراتر رفته و دستاورد تجاری نیز برای طرفین به همراه بیاورد.
تهران همچنین از ایفای نقش در مناقشات امنیتی یک دستاورد مهم در عرصه سیاسی کسب میکند. در مذاکرات برجامی طرف غربی با بهانههای امنیتی سعی در حفظ سازوکار تحریمی علیه ایران داشته و قصد دارد تهران را وادار به عقبنشینی از موضع خود در این زمینه کند. در طرف مقابل تیم مذاکرهکننده ایرانی بر موضع عقلانی خود قاطعانه ایستاده و طرف غربی را به انفعال دچار کرده است. اقدام عملیاتی تهران در تداوم ابتکار آستانه یک نمود عینی از سیاست فعال منطقهای ایران است که میتواند قاطعیت تهران بر مواضع امنیتی خود را پررنگتر کرده و طرف غربی را ناچار به اتخاذ رویکردی واقعبینانه در مذاکرات برجامی کند.