دانش اقباشاوی، کارگردان سینما: لازم است که همین ابتدا از شهید بهشتی یاد کنم که بارها در همان دوره حیات کوتاهمدت خود پس از انقلاب به نیروهای مسلمان توصیه کردند شرط ادب را در گفتار، انصاف و ادب اسلامی رعایت کنید؛ حتی در مورد شخص بنیصدر و وسط آن دعواها و جدلهای سیاسی در 27 خرداد سال 1360 در همان سالنی گفتند که به شهادت رسیدند. میدانیم که شهادت ایشان هم بهتبع مسائلی بود که از طریق دعوای بنیصدر و سازمان مجاهدین پیش آمد. 11 روز پیش از شهادت خود در همان مقطع در همان سالن فرمودند ادب را رعایت کنید حتی درمورد بنیصدر!
نباید اجازه دهیم فطرت پاک نسل جوان و نوجوان ما از مسلمانها و جریان مکتبی مشمئز شود. رفتار رائفیپور و گفتار ایشان این ادب مسلمانی را ندارد. حتی اگر حرف خوبی بزند و با رکیک گویی باشد و با ادبیات نامناسب و موهن باشد نه شرعا درست است و نه عقلا درست است و نه از نظر اجتماعی و اخلاقی درست است و نه تاثیر میگذارد. نزد نیروهای فکری یک جامعه از سکولارها و لائیکها تا مسلمانها و متشرعان این ادبیات تقبیح شده است. ما هم بهتبع فرهنگ ایرانی-اسلامی خود ادبیات ایشان را موهن میدانیم و محکوم میکنیم. بههرحال این طرز صحبت صحیح نیست. نهتنها درخصوص آقای رائفیپور که از سوی هرکسی باشد این ادبیات درست نیست. جریان مقابل هم به رکیکگویی و بدگویی برگردد، محکوم است. هر جریانی با هر طرز فکری و با هر ایدئولوژی با ادبیات رکیک و موهن مردود و محکوم است.
مساله دیگر این است که بهعنوان شخصیت حقوقی یعنی رئیس انجمن برنامهریزان و دستیاران کارگردان سینمای ایران و بهعنوان کسی که اولین عکسالعمل را با بداخلاقیهای داخل سینما نشان داد، معتقدم سینمای ایران نسبت به سینماهای بقیه کشورها چه جلوی دوربین و چه پشت دوربین پاکیزهتر است. گو اینکه معتقدیم اتفاقا اولینبار جنبشهای اعتراضی نسبت به عدم رعایت اخلاق و تعرضات جنسی در مهد سینمای جهان یعنی هالیوود اتفاق افتاد. جنبش «می تو» اولینبار در آنجا ظهور و بروز کرد و ما اولین نبودیم، پس همین که اولینبار از آمریکا ظهور و بروز کرد که مهد سینمای صنعتی است و کشور قانونمدار و صنعتی است، یعنی این آلودگی در آن سینما هم موجود است و بهتبع آن میتوان تصور کرد در سینماهای کشورهای دیگر هم باشد اما چه بهتر که ماهی را هر زمان از آب بگیرید تازه است و هر زمان جلوی ضرر را بگیرند نفع است.
سینمای ایران از جامعه ایران جدا نیست و در جامعه خوبیها وجود دارد و بدیها نیز وجود دارد. زشتیها و زیباییها درکنار هم وجود دارند. پاکیها و ناپاکیها وجود دارد. این اتفاقی که افتاد، این ظهور و بروزی که شد، این اعتراضی که شد و این جوششی که شد نشان میدهد نسل جدید و جوان سینمای ایران با احترام به اساتید و معلمان و پیشینیان خود، با نگاه اخلاقمدارانهتر جلو میرود. در بخشی از سینمای ایران کار کردم. درکنار استاد سینایی، حاتمیکیا، احمدرضا درویش، رسول صدرعاملی و ... کار کردهام. پاکیزگی بخش اعظم سینمای ایران را دیدهام اما ناپاکیهایی هم دیده شده است و دلیل اینها را باید در مقرراتزدایی و شل گرفتن قانون دنبال کرد.
راهکار فنی حل معضل بداخلاقی در پشتصحنه سینما
برای برونرفت این مساله در سینما یک راهکار در نظر گرفتیم. قرارگاهی در خانه سینما ایجاد شد و کارگروههای بیناصنفی تشکیل شدند. صنفهای مختلف سینمای ایران از سال 87 تا سال 89 ساعتها، ماهها و روزها کار کردند. در این کارگروهها از تجربیات دهههای تاریخ سینمای ایران و سینمای سایر کشورها استفاده شد. بهموجب همفکریای که در این قرارگاه صورت گرفت، قرارداد تیپی طراحی شد که در آن صیانت و مراقبت و استانداردسازی شرایط تولید را در نظر میگرفت. این ملاحظات و استانداردسازی برای مراحل پیشتولید، تولید و پستولید است و بهدنبال اجرای این طرح، امنیت روانی و ایمنی برای نیروی کار حفظ میشود. متاسفانه بخش تهیهکنندگان سینمای ایران بعد از 11 سال حاضر نیستند در مورد به اجرا درآوردن قراردادهای تیپ مذاکره کنند و نظر بدهند.
در دیدار با محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی 9 خردادماه این موضوع را مطرح کردیم. اینکه قراردادهای تیپ شرایط تولید را استانداردتر و اخلاقیتر و قانونمدارتر میکند و اگر این قراردادها توسط تهیهکنندگان محترم به رسمیت شناخته شود و حتما تهیهکنندگان آثار تضمین بدهند که شرایط ایمنی کار برای نیروی کار تضمین میشود، بخش اعظم بداخلاقیها و سوءتفاهمها و این مسائل حل خواهد شد. مسائلی که بهعنوان تعرض جنسی یا تعرض اخلاقی مطرح میشود هم ذیل همین عنوان ایمنی محیط کار مرتفع خواهد شد. میدانیم که بخشی از ایمنی کار، فیزیکی است، مثلا تهیهکننده تضمین میدهد که شرایط کار بهگونهای باشد که هنرمند سقوط از ارتفاع نکند یا برق فشار قوی نگیرد یا در صحنه جنگی مراقب انفجارها باشند یا فاصله لوکیشن فیلمبرداری تا محل اسکان گروه کم باشد که تصادف نشود و ساعات کار ساعات مناسبی باشد که گروه خسته نشود؛ اما بخش ایمنی روانی به این معناست که امنیت روانی نیروهای کار در صحنه تضمین شود که کسی به کسی بیاحترامی نکند، کسی به دیگری تعرض نکند، کسی با کسی دعوا نکند و از کسی سرقت نشود.
اینها باید داخل قراردادها وارد شود و تهیهکنندهها بهعنوان کارفرما تضمین بدهند که همهچیز رعایت میشود و اگر رعایت نشود سازمان سینمایی ایران و خانه سینما و نهادهای قانونی با آن تهیهکننده و کارفرما برخورد میکنند. اگر باور داریم سینما یک صنعت است باید اینچنین باشد، مثلا در صنعت خودروسازی یا ساختمانسازی، کارفرما که میخواهد خودرو یا ساختمانی بسازد باید استانداردهایی را تضمین دهد.
من فکر میکنم و باور دارم که این ظرفیت در قراردادهای تیپ موجود است که بتوان بهروزرسانی کرد. منشورهای اخلاقی را در آن وارد کرد و شورای عالی تهیهکنندگان و اتحادیه صنفی تهیهکنندگان با همفکری بیناصنفی با بقیه صنوف و خانه سینما و سازمان سینمایی میتوانند این سینمای شریف، پرافتخار و معتبر ایران را قانونمدارتر کنند.
سینمای ایران واقعا معتبرترین سینمای آسیاست. چند روز پیش دوستان در کانون کارگردانان تحقیقی کرده بودند از سال 1343 تا الان، و طبق این تحقیق مشخص شد هشتهزار جایزه خارجی را تابهحال کسب کردهایم. این سینما معتبر است و با خوندل و ذهن سوزاندن و سختی بهدست آمده است. این اعتبار را چقدر خوب است که قانونمدارتر کنیم. برای من مهم است همگان بدانند این مباحثی که ایجاد شده اصلا مباحث جنسیتی نیست و زنها در مقابل مردها قرار نگرفتهاند و همچنین مردها در مقابل زنها قرار نگرفتهاند، بلکه زنها و مردهای سینمای ایران در این برهه از زمان به بلوغ فکری بیشتری رسیدهاند که درکنار هم سینمای معتبر ایران را پاکیزهتر، سالمتر و آرامتر کنند، چون معتقدیم هرچقدر پشتصحنه یک فیلم سلامت باشد، نتیجه آن فیلم هم سلامتتر، زیباتر و بهتر خواهد بود.
یک موضوع دیگر که باید بگویم، این است که به نظر من این مدل اظهارنظرها هیچخدشهای به سینمای ایران وارد نمیکند. معتقدم ضریب رسانهای و پاسخ دادن رسانهای و جدی گرفتن حرفهای رائفیپور یا هرکسی را که اینگونه درباره هر حوزهای صحبت میکند نباید جدی گرفت، یعنی نباید اصلا توجهی کرد. امکان دارد در مورد حوزه پزشکی هم فردی رکیکگویی کند. اگر به این توجه نشود اثر زودگذر و کمرنگی دارد تا اینکه بخواهیم توجه کنیم و پاسخ دهیم.
در مورد سینما هم رائفیپور نه متخصص سینما و نه متولی آن هستند. به نظر من تا اینجای کار که موضعگیری شده و پاسخ دادند محلی از اعراب نداشته و نباید پاسخ میدادند. من هم با اکراه الان پاسخ دادم، چون برای من جدی نیست. انسانی براساس ادبیات خود، اظهارنظری درمورد حوزهای کرده است و به نظر من این حوزه نباید او را جدی بگیرد. این را در مورد حوزه پزشکی یا هر حوزه دیگری هم امکان دارد بیان کنند. اما آیا این اظهارنظرات باعث تضعیف این حوزهها میشود؟ خیر. اتفاقا هرچه توجه کنید و بیشتر جواب دهید درگیر حاشیه میشوید. این را نهفقط در مورد رائفیپور میگویم، بلکه بهطورکلی بهتر است بهجای حواشی به متون بپردازیم و اصل متن این است که صنعت سینما قانونمندتر و روشمندتر شود و فکر میکنم که درحالحاضر همین قراردادهای تیپ و تضمین دادن تهیهکنندهها، بحث اصلی، بنیادی و اصولی و قانونی است که میتوان درباره آن صحبت کرد. بقیه مسائل حواشی است و رائفیپور جزء همان حواشی است.
در این رابطه بیشتر بخوانید:
پاس گل سادهانگاران به جریان انحرافی سینما (لینک)
توهین و هتاکی بنبست گفتوگو است (لینک)
این توئیت گل به خودی بود (لینک)
چرا میخواهند سینما را نابود کنند (لینک)