نیلوفر مژدهی، خبرنگار: بعد از چند فصل دوری از جام، قهرمانی استقلال حالا واکنشهای زیادی بین اهالی فوتبال خصوصا استقلالیهای سابق داشته است. یکی از این استقلالیها بختیار رحمانی است. او لیگ ایران را ترک کرده و مدتی است در سوئد بازی میکند اما همواره پیگیر لیگ ایران بوده و نتایج را در آنسوی آبها دنبال میکند. اینبار با بختیار درمورد قهرمانی استقلال صحبت کردیم. از اینکه چرا تکرار قهرمانی استقلال تا این اندازه طول کشید حرف زدیم و درمورد حواشی بعد و قبل از قهرمانی صحبت کردیم. گفتوگوی «فرهیختگان» با بختیار رحمانی را در ادامه میخوانید.
از خودت بگو اوضاع دالکورد چطور است؟
چند هفتهای است که با رفع مصدومیت برای تیمم بازی میکنم. شرایط تیم از قبل بهتر شده است. مربی قبلی دیگر نمیتوانست با ما بماند درنتیجه مجبور شدیم مربی جدید بیاوریم و مربیای که جدیدا به ما ملحق شده بهتر از قبل کار میکند. حالا بعد از گذشت 5بازی شرایط خوب است. از وقتی به لیگ سوپرتان صعود کردیم کیفیت مسابقات بالاتر رفته و همین در عملکرد تیم ما تاثیرگذار است. فکر میکنم از این هم بهتر شویم.
میدانم که نتایج استقلال را دنبال میکنی. بهنظرت شایسته این قهرمانی زودهنگام بودند؟
قهرمانی هرگز اتفاقی نیست و همهچیز باید در یک تیم جور باشد تا به قهرمانی برسید؛ چراکه در فوتبال همهچیز به هم ربط دارد. از اینرو جا دارد این قهرمانی را به استقلالیها تبریک بگویم. کادرفنی و بازیکنان همه زحمت کشیدند. امیدوارم این روند در باشگاه استقلال ادامه داشته باشد. در این قهرمانی اصلا نباید نقش تاثیرگذار آجرلو را نادیده گرفت. یکی از اصلیترین فاکتورها در قهرمانی یک تیم مدیریت است و او واقعا در رسیدن به این مهم به استقلال کمک کرد.
خیلیها مدیریت سالهای اخیر استقلال را مانع اصلی موفقیت این تیم میدانستند.
کاملا درست است. واقعا جدا از مسائل فنی، یک کادر مدیریتی خوب میتواند موفقیت باشگاه را رقم بزند. در سالهای قبل آدمهایی بر مسند کار مدیریتی این باشگاه قرار میگرفتند که بیشترین لطمه را به استقلال زدند. نمیگویم عمدا این کار را میکردند. شاید راهش را بلد نبودند ولی چه خواسته و چه ناخواسته مشکل اصلی استقلال بودند. در اصل آدمها سرجای درستشان قرار نگرفته بودند. از اینرو جا دارد این قهرمانی را به آجرلو به شکل اختصاصی تبریک بگویم.
بازیهای استقلال را دیدی؟ از نظر تو برگبرنده فرهاد مجیدی چه بود؟
من همیشه پیگیر بازیهای لیگ ایران هستم و بازیهای استقلال و فولاد را هرطور شده نگاه میکنم. همه بازی های این دو تیم را با عشق دیدم. واقعا استقلال امسال تیم دیگری بود. اصلا به شخص وابسته نبود و درقالب تیم به موفقیت رسید. همانجا که استقلال در کوران مسابقات دو مدافع اصلی خود یعنی مرادمند و یزدانی را از دست داد میتوانست کار برای این تیم تمام شود. در عوض اتحاد و همدلی که وجود داشت اجازه نداد تیم ازهمگسیخته شود و خیلی زود خود را جمع کردند. جدایی این دو واقعا لطمه بزرگی به استقلال زد ولی فرهاد مجیدی و تیمش ثابت کردند به شخص وابسته نیستند. روحیه تیمی و میل به اتحاد در همه بازیکنان دیده میشد. باید به این تیم بهدلیل حفظ این اتحاد تا پایان فصل تبریک گفت، بهمعنای واقعی تیم بودند. خیلیها و شاید خودم فکر میکردند با جدایی این دو استقلال صدر جدول را از دست میدهد. در ادامه اما از گلر تا مهاجم چنان جانانه جنگیدند که جای خالی این دو حس نشد.
نقطهضعف این تیم را چه میدانی؟
استقلال قهرمان شده است ولی این بهمعنی آن نیست که نباید از این تیم انتقاد کرد. قطعا فرهاد مجیدی و همکارانش بهتر از هرکس دیگری ضعف تیمشان را میدانند. این تیم در خطحمله ضعف دارد. مهاجمان استقلال کم گل میزنند. حالا که این تیم قهرمان شده همهچیز زیر سایه قهرمانی پنهان میشود. درواقع اما این تیم در خطحمله قابل انتقاد است. چرا باید در تیمی که قهرمان لیگ شده آمار گلزنی اینقدر پایین باشد؟ یکی از انتقادهای من به ژستد است. مجیدی میگوید او کاری را که مربیان میخواهند انجام میدهد این اما همهچیز نیست. او گل نمیزند و بارها موقعیت خراب کرده است. مهاجم را به گلزنی میشناسند. این تفکر در همهجای دنیا وجود دارد. از اینرو استقلال به بازیکنی نیاز دارد که بیش از اینها گل بزند.
البته این مشکل فقط مختص استقلال نیست. آمار گلزنی در لیگ ایران کلا پایین است.
پایین که نه، بهتر است بگوییم آمار گلزنی در لیگ ایران مسخره است. صدرنشین جدول گلزنان لیگ ایران در شرایطی که تنها دو هفته به پایان مسابقات باقیمانده فقط ۱۴گل زده است و ردههای بعدی وضع از این هم بدتر است. متاسفانه گلزن برتر یک خارجی است و کمترین اثری از مهاجمان ایرانی در این رقابت نمیبینیم. عجیب است که یک بازیکن با هفت، هشت گلزده و ۴پاسگل بهترین بازیکن لیگ لقب میگیرد. این وضعیت دردناک است. امیدوارم شرایط بهزودی بهتر شود؛ چراکه ادامه این وضع به نابودی فوتبال نمیانجامد.
نقش فرهاد مجیدی نهفقط بهلحاظ فنی بلکه از دید روانی در حمایت از بازیکنان چقدر در این قهرمانی نقش داشت؟
قهرمانی در لیگ ایران را با فولاد تجربه کردم، به خدا قسم که شرایط روانی در فوتبال ایران بسیار مهمتر از شرایط فنی است. جدا از بار فنی فرهاد مجیدی و تیمش مطمئنم این مربی با حمایت روانی از بازیکنانش در همه جنبهها تیم را بهسمت قهرمانی سوق داد این را فقط در فرهاد مجیدی ندیدم بلکه این خصیصه را در جواد نکونام هم دیدم. بیشترین چیزی که به این دو مربی جوان کمک کرد تا بتوانند مسیر موفقیت را بهسرعت طی کنند همین بار روانی مثبتی بود که به تیمشان منتقل میکردند. بازیکنان برای این مربیان از جان مایه میگذارند و این را در بازیای که از خود به نمایش میگذاشتند کاملا میتوان درک کرد. بارها شاهد بودیم حرفوحدیث پیرامون تیم استقلال بسیار زیاد است ولی شخصیت و کاریزمای فرهاد مجیدی به شکلی است که خودبهخود حاشیه از این تیم دور میشود؛ چراکه اتحاد در تیمش وجود دارد. در کل بازیکنان وقتی با مربیای مثل فرهاد مجیدی یا علی کریمی یا علی دایی کار میکنند بهجهت کاریزما و شخصیت مثبتی که این مربیان از خود دارند ناخودآگاه بازیکن تحت اختیار مربی قرار میگیرد و برای موفقیت آن تیم و سربلندی این مربی از جان مایه میگذارد؛ چراکه میبینند این مربی با همه عظمت و بزرگی که دارد از اعتبار خود برای بازیکنان مایه میگذارد. من دیدم بارها بازیکنی که در تیم استقلال سرحال نبود، خوب بازی نکرد و مورد انتقاد قرار گرفت اما فرهاد مجیدی پشت بازیکن خودش درآمد و به او کمک کرد تا اعتمادبهنفس خود را بازیابد. لیگ ایران سرشار از آدمها و بازیکنان حساس است. بازیکنان احساسی که با قلب خود بیشتر از مغز خود تصمیم میگیرند. از اینرو باید بتوانید بار روانی تیم را کنترل و تحت اختیار خود بگیریم. همانطور که گفتم از قبل قهرمانی را با حسین فرکی در فولاد تجربه کردم؛ ما در آن سال کار خاص یا تمرین عجیبوغریبی انجام ندادیم بلکه اتحاد یک تیم بود که باعث شد برنامههای فنی درست از آب دربیاید؛ چراکه تکتک اعضا از هم حمایت میکردند. بهجرات میتوانم بگویم همدلی و اتحاد بیش از هر تدبیر و تفکر دیگری میتواند یک تیم را قهرمان کند.
اینطور که میگویی توانایی فنی فرهاد مجیدی زیرسوال میرود!
اشتباه برداشت نکنید، تیمی که فرهاد مجیدی قهرمان کرد نهفقط بر پایه اتحاد و همدلی، که براساس تفکرات این مربی ساخته شده است. فرهاد مجیدی از ابتدای فصل تیم را خودش بست. با همه برای ساختن این تیم جنگید، جلوی همه ایستاد و از اهداف و برنامههای تاکتیکی خود کوتاه نیامد. فرهاد مجیدی مدرک مربیگری خود را از جایی گرفته که خیلیها نمیتوانند. این را فراموش نکنیم که حسود زیاد است و او مقابل بسیاری از این حسودها مقاومت کرد. بهخاطر تلاشش باید به او تبریک بگوییم.
وریا غفوری رابطه خوبی با تو دارد. از اینکه بهترین دوستت جام را بالای سر میبرد چه حسی داری؟
وریا عزیز دل من است. دوست داشتم این قهرمانی برایش شادتر باشد ولی آنقدر فشار روانی بعد از قهرمانی روی او زیاد بود که نمیدانم چه بگویم. او در مصاحبه اخیرش چیز بدی نگفت و از مردم حرف زد. از برخی دوستان توقع بیشتری داشتم. مجریهایی که رفیقهای من هستند اما یکجاهایی آدم را عصبی میکنند. وقتی عکس تیم قهرمان استقلال را دیدم واقعا از تغییر ایجادشده ناراحت شدم. واقعا چه نیازی بود که این حرکت را انجام دهند. میتوانستند پرچم استقلال را به نمایش بگذارند، چرا باید مجریای که در آن برنامه نشسته بدون عکسالعمل فقط برنامه را اجرا کند. کاش کمی از عادل فردوسیپور یاد میگرفتند. او هم برنامه ورزشی اجرا میکرد ولی هیچوقت درد مردم را از یاد نبرد و از آن حرف میزد. من نمیگویم این مجریان مقصر هستند ولی میتوانند بهجای منفعلبودن، مثبتاندیش بوده و پشت مردم باشند. مادر من در سرپلذهاب زندگی میکند و بسیاری از اقوامم در آنجا حضور دارند. جدا از این گرانیها 10، 15سال است ریزگردها امان مردم را بریده و هیچ فکری برایش نمیکنند. وقتی ما میبینیم مردم در این مناطق زجر میکشند ناخودآگاه دوست داریم کمکشان کنیم. کاری از دستمان برنمیآید جز همین کاری که وریا کرد. از درد مردم گفت. دوست دارم از همه آنهایی که در این مدت از وریا حمایت کردند چه فوتبالیستها و چه هنرمندان تشکر کنم، چون وریا برای خودش حرف نمیزند. وقتی میبینم نمایندگانی که برای حمایت از مردم راهی مجلس شدند میگویند اوضاع خوب است، عصبی میشوم. همه ما عصبی میشویم. میخواهم بدانم آنها کجا زندگی میکنند که اوضاع برایشان خوب است ولی برای مردم خوب نیست. امثال من از سیاست چیزی نمیدانیم و ادعایی هم نداریم اما دوست داریم حالا که میتوانیم، صدای مردم باشیم.
اتفاقات بازی پرسپولیس و تراکتور را دیدی؟ فکر میکنی چرا فوتبال ما با چنین صحنههایی روبهرو میشود؟
بازی پرسپولیس و تراکتور را دیدم و واقعا از اتفاقاتی که در این بازی رخ داد، خجالت کشیدم. کار برای ما بهجایی رسیده که از معرفی لیگ ایران به دوستانمان خجالت میکشیم. دردناک است که چنین صحنههایی در فوتبال ما رخ میدهد. امیدوارم این شرایط تغییر کند، برای منی که خود را از بدنه فوتبال میدانم دیدن چنین تصاویری فقط باعث خجالت میشود.