علی پاشاییبیدار، معاون اسبق علمی بسیج دانشجویی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران: چرا اقتصاد دانشبنیان مهم است؟ اهمیت آن در حوزه کشاورزی بهطور خاص چیست؟ چرا باید کشاورزی در ایران بهسمت دانشبنیان شدن پیش برود؟ الزامات این امر چیست؟ این سوالات ذهن بخش مهمی از سیاستپژوهان، فعالان و دانشجویان حوزه کشاورزی را به خود مشغول کرده، بهویژه بعد از تاکید رهبر معظم انقلاب در سخنان نوروزی بر دانشبنیان شدن بخش کشاورزی، اهمیت موضوع بیشتر نیز شد. برای ورود به بحث و پاسخ به سوالات ابتدا لازم است نگاهی به مدل کلی اقتصاد دانشبنیان انداخته و اهمیت این مفهوم در جهان امروز تبیین شود. امروزه اقتصاد دانشبنیان و دانش پایه تبدیل به موضوعی راهبردی و مهم در اقتصاد جوامع مختلف و بهویژه کشورهای توسعهیافته شده است. برای درک بهتر اهمیت موضوع، به تعدادی از نکات موجود در گزارش زیستبوم استارتاپی جهان در سال2019 نگاهی میاندازیم. براساس این گزارش، در سال2008 میلادی تنها یک شرکت فناوری پایه (شرکت مایکروسافت) میان 10شرکت برتر جهان قرار داشت، در سال2018، هفت شرکت فناوری پایه بین 10شرکت برتر جهان. در بازه سالهای 2016 تا 2018 میلادی استارتاپها (شرکتهای نوپای خلاق) توانستند حدود 2/8تریلیون دلار ارزش اقتصادی ایجاد کنند. این ارزش اقتصادی همتراز با ارزش اقتصادی کشورهای جی7 و بزرگتر از تولید ناخالص داخلی انگلستان است. اعداد مذکور نشاندهنده آن است که اقتصاد جهانی درحال عبور از اقتصاد صنعتی بهسوی اقتصاد اطلاعاتی و همچنین رشد پرشتاب شرکتهای فناوری پایه در اقتصاد جهانی است. درواقع در جهان امروز که شرکتهای بزرگ بهصورت تنگاتنگ درحال رقابت با یکدیگر هستند، شرکتهایی برنده رقابت خواهند بود که بیشترین سرمایهگذاری را روی فعالیتهای دانشی و فناوری داشته و بیشترین بازدهی را در این حوزه بهدست آورند. بر این اساس کشورها نیز درجهت رسیدن به مرحله بالاتری از توسعه و گرفتن سهم بیشتری از بازار جهانی بهخصوص بازار محصولات مبتنیبر فناوری عملا درگیر این رقابت شده و بهدنبال کسب سهم بیشتری از کیک اقتصاد فناوری در جهان هستند، چراکه بازار محصولات فناورانه دارای ارزش افزوده بالا و درنتیجه سود بالا بوده و حضور یک کشور در این بازار، درحقیقت یک مولفه قدرت برای آن کشور در حوزههای اقتصادی بهشمار میآید. بر همین مبنا، سیاستگذاریها در داخل کشور بعد از تصویب قانون «حمایت از شرکتها و موسسات دانشبنیان و تجاریسازی نوآوریها و اختراعات» در سال1389 بهطور جدی معطوف به سرمایهگذاری و توسعه شرکتهای دانشبنیان و فناور شد، بهشکلی که در ابتدای دهه90 شمسی، مفاهیمی نظیر شرکت دانشبنیان، پارک علموفناوری و شرکت فناور در جامعه شناختهشده نبود و تعداد معدودی شرکت دانشبنیان و فناور وجود داشت اما امروزه این مفاهیم تبدیل به موضوعاتی رایج در جامعه شده و هماکنون 6632شرکت دانشبنیان دارای تاییدیه از معاونت علمیوفناوری ریاستجمهوری در کشور وجود دارند که در سال1400، میزان فروش سالانه آنها 180هزار میلیارد تومان بوده است. همچنین بیش از 10هزار شرکت مستقر در پارکهای علموفناوری کشور فعال هستند. کشاورزی ازجمله حوزههایی است که ورود شرکتهای دانشبنیان و فناور در آن دارای اهمیت بالا خواهد بود. علل این موضوع آن است که کشاورزی تامینکننده امنیت غذایی کشور است، دارای سهم بالا در اشتغال (حدود 18درصد از اشتغال کل) کشور بوده بهویژه در روستاها و مناطق محروم که عمده فعالیتها بهطور مستقیم مرتبط با کشاورزی است، یک حوزه پیشران است که اثرگذاری مناسبی در بخشهای صنعتی و خدماتی دارد، برای مثال کشاورزی تامینکننده مواد اولیه سومین صنعت مهم ایران (صنایعغذایی) است، مجموع واردات محصولات کشاورزی 15کشور همسایه ایران در سال2018 حدود 112میلیارد دلار بوده که سهم ایران از این رقم حدود 4درصد بوده است (وجود بازار بزرگ صادراتی در این حوزه) و سهم 14درصدی کشاورزی از کل صادرات غیرنفتی ایران در سال مذکور. همه این موارد نشاندهنده نقش مهم کشاورزی در اقتصاد کشور و ظرفیت آن برای ورود شرکتهای دانشبنیان است اما نکتهای که مهمتر از همه موارد مذکور است، قرارگیری ایران در منطقه خشک و نیمهخشک جهان و ازسوی دیگر بهرهوری پایین آب و خاک در کشاورزی ایران است که کشور را با چالشهای گوناگونی مواجه میکند. بر همین اساس و با توجه به مباحث مذکور بسترسازی بهمنظور حضور و رشد شرکتهای دانشبنیان در این بخش اهمیت مهمی دارد. درحال حاضر 279شرکت دانشبنیان در حوزههای کشاورزی، فناوری زیستی و صنایعغذایی فعال هستند که استان تهران با 70شرکت در رتبه نخست، استان البرز با 30شرکت در رتبه دوم و استان اصفهان با 24شرکت در رتبه سوم استانهای دارای بیشترین شرکت دانشبنیان در حوزههای مذکور در کشور هستند. نکته مهمی که در این بحث قابل بیان است آنکه با وجود اهمیت بالای حوزههای کشاورزی، فناوری زیستی و صنایعغذایی، مجموع شرکتهای دانشبنیان در این سه حوزه حدود 4درصد از کل شرکتهای دانشبنیان کشور است. به همین علت هیاتوزیران در 27فروردین1401 مصوب کرد سهم شرکتهای دانشبنیان حوزه کشاورزی و منابع طبیعی از کل شرکتهای دانشبنیان به میزان 20درصد و سهم فروش این شرکتها به میزان 10درصد از فروش کل شرکتهای دانشبنیان تا پایان سال1401 برسد. با وجود اینکه در این مصوبه از مشوقهای گوناگون نظیر ارائه تسهیلات به شرکتهای دانشبنیان فعال در این حوزهها صحبت شده است اما بهنظر میرسد نکات مهم دیگری نیز بهعنوان زیرساخت حضور موثرتر و گسترده شرکتهای دانشبنیان در حوزه کشاورزی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد. بهنظر اصلیترین چالشی که باعث حضور کمرنگ شرکتهای دانشبنیان در این حوزه میشود، وجود خردهمالکی در کشاورزی است. بنابر نتایج سرشماری کشاورزی در سال1393، 45درصد واحدهای بهرهبردار کشاورزی که بیشتر کشاورزان خردهمالک هستند و در اراضی کمتر از دوهکتار واقع شدند، مالک 6درصد اراضی کشاورزی کل کشور هستند، درحالی که 10درصد از واحدهای بهرهبرداری کشاورزی کشور در اراضی 10 تا کمتر 50هکتار واقع شدند و مالک 41درصد اراضی کل کشور هستند. درصورتیکه عدد متوسط اراضی کشاورزی را در ایران (4/9هکتار) با میانگین جهانی (8/7هکتار) مقایسه کنیم، میتوان گفت متوسط اراضی کشاورزی ما حدودا نصف میانگین جهانی است. بر همین مبنا عمده فعالان کشاورزی در ایران، کشاورزان خردهمالک بوده و عملا این موضوع مهمترین چالش ورود فناوری و درنتیجه گسترش بازار شرکتهای دانشبنیان در حوزه کشاورزی است، علت این امر نیز آن است که استفاده از فناوریهای نوین، بهدلیل سود کم بخش تولید، برای کشاورز صرفه اقتصادی ندارد. بهنظر میرسد برای حل چالش خردهمالکی، چهار موضوع باید پیگیری شود؛ موضوع اول سنددار کردن زمینهای کشاورزی و ایجاد شناسنامه مزارع بهمنظور هویت رسمی و حقوقی به زمینهای کشاورزی و ایجاد یک شناسنامه بهمنظور تقویت تحلیل آماری و بهبود حوزه صنفی کشاورزان است. موضوع دوم افزایش تعاونیهای تولید کشاورزی بهمنظور بهصرفه شدن استفاده از فناوریها در زمینهای خرد خواهد بود. لازم است اقدام به تجمیع اراضی کرده و در این راستا تشکیل تعاونیهای تولیدی بهعنوان یک گزینه کارآمد مطرح است. در همینباره انجام اقدامات ترویجی، اقناعی و تشویقی درجهت معرفی مزایای تشکیل تعاونی به کشاورزان ضروری بهنظر میرسد. موضوع سوم ارائه یارانه فناوری بهمنظور افزایش بازدهی تولید و استفاده بهینه از منابع لازم است. در موارد خاصی که امکان انجام سایر موارد فراهم نیست، دولت اقدام به ارائه فناوری کند. با توجه به کسری منابع دولت و عدم امکان توزیع یارانه بین همه کشاورزان خردهمالک، این اقدام باید محدود به موارد اجتنابناپذیر شود. موضوع چهارم نیز مدل اجاره تجهیزات کشاورزی است. سرمایهگذاران و کشاورزانی که دارای توان مالی بالایی بوده، میتوانند با خرید تجهیزات و فناوریهای کشاورزی و اجاره دادن آنها، کسب درآمد کنند و کشاورزان خردهمالک نیز با هزینه بسیار کمتر بازدهی تولید خود را بالاتر ببرند. ارائه مشوقهایی که سرمایهگذاران را ترغیب به انجام این عمل کند، لازم است. بهنظر میرسد گسترش شرکتهای دانشبنیان در حوزههای کشاورزی، منابع طبیعی و صنایعغذایی بهعنوان یک نیاز جدی در حوزههای مذکور مطرح است، چراکه این حوزهها هنوز در بخشهای مهمی از روشهای سنتی استفاده میکنند که بازدهی و هزینهبری بالایی داشته و در عمل رسوخ فناوری به این حوزهها کمتر از آنچه باید اتفاق افتاده است. ازسوی دیگر گسترش این شرکتها باعث اشتغالزایی برای جوانان فارغالتحصیل و ایجاد ارزش افزوده فراوان میشود، بنابراین باید ضمن حل چالشهایی نظیر خردهمالکی که مانع گسترش بازار این شرکتها هستند، کشاورزی کشور را متحول کرده و با پرورش محصولات کمآببر و با ارزش افزوده بالا صادرات بخش کشاورزی را افزایش داد.
۰۴:۲۰ - ۱۴۰۱/۰۲/۱۸
کد خبر: 71556
علی پاشاییبیدار
الزامات توسعه کشاورزی دانشبنیان در ایران
امروزه اقتصاد دانشبنیان و دانش پایه تبدیل به موضوعی راهبردی و مهم در اقتصاد جوامع مختلف و بهویژه کشورهای توسعهیافته شده است.
مرتبط ها