کد خبر: 71434

کورش علیانی، نویسنده کتاب‌های «یادداشت‌های پای پنجره» و «متاستاز اسرائیل» در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

فلسطین مساله ۸ میلیارد انسان است

مساله در این‌باره برای من، فقط فلسطین نیست. اگر این آدم‌ها (رژیم‌صهیونیستی) رفته بودند در اسپانیا هم این سیاست‌ها را پیاده کرده بودند، باز هم برای من مساله بود.

با هدف واکاوی و آسیب‌شناسی سیاست‌های تبلیغاتی نهادهای فرهنگی حاکمیتی جمهوری اسلامی درباره مساله فلسطین و نتایج آن طی دهه‌های اخیر با کورش علیانی، نویسنده کتاب‌های «یادداشت‌های پای پنجره» و «متاستاز اسرائیل» گفت‌وگو کرده‌ایم. این نویسنده و پژوهشگر می‌گوید مساله فلسطین، چیزی فراتر از تعهدات صرفا دینی مردم دنیاست و باید به وجهه انسانی آن تاکید داشت. علیانی در گفت‌وگو با «فرهیختگان» همچنین به نقاط ضعف دستگاه‌های حاکمیتی که در این ‌سال‌ها وظیفه تبیین اهمیت پرداختن به مساله فلسطین را داشته‌اند، پرداخته است که در ادامه مشروح آن را می‌خوانید.

 طی این ‌سال‌ها در برنامه‌ریزی‌ تبلیغاتی خطا داشته‌ایم
علیانی ابتدا درپاسخ به این سوال که چرا با وجود دهه‌ها تبلیغ و سخن گفتن از فلسطین از سوی نهادهای فرهنگی حاکمیتی، مساله فلسطین آنچنانکه مورد انتظار بود از سوی عامه مردم به‌طور جدی‌تر و تخصصی‌تر از چیزی که هست پیگیری نمی‌شود، گفت: «ما یک باور غلط در جهان و در ایران داریم و آن هم این است که فکر می‌کنیم می‌شود با تبلیغات هر چیزی را به هر سمتی برد؛ می‌شود با تبلیغات خیلی کارها کرد اما این مساله شرایطی دارد.
وقتی شما با تبلیغات کسی را به‌سمتی می‌برید، اگر آن شخص به‌قول امروزی‌ها حقیقت‌سنجی (fact check) کند و متوجه شود که سمت درستی رفته، آن موقع است که ماندگار می‌شود.‌ اما اگر او را به‌سمتی برده باشید که بعد از حقیقت‌سنجی حس کند که نه، درست نبوده یا اصلا اینقدر همه‌چیز در حد کلیات باشد که هیچ‌راهی برای سنجیدن آن پیدا نکند، احساس می‌کند شما او را وسط بیابان سرگردان رها کرده‌اید و از یک جا به بعد نسبت به شما بی‌اعتماد می‌شود‌. این اتفاقی است که درباره فلسطین و معضل اسرائیل در ایران رخ داده است. از جایی به بعد کلا به یک جمله «مرگ بر اسرائیل» قناعت کرده‌ایم. فکر کرده‌ایم اینکه چرا «مرگ بر اسرائیل» و ماجرای «مرگ بر اسرائیل» چیست، دلیل ندارد در قالب تبلیغاتی ما بیاید.
نکته دیگر آن است که ما همه‌چیز را به تبلیغات منحصر کرده‌ایم، نتیجه هم این می‌شود که شما تمام اطلاعاتی را که باید به جامعه منتقل کنید داخل گنجه گذاشته‌اید و درش را هم بسته‌اید. مردم هم یک‌سری تصویر از دعوایی می‌بینند که برای آنان دقیقا معلوم نشده بر سر چیست. از یک‌جا به بعد هم مخاطب می‌گوید من در این دعوا چه کاره‌ام؟
درباره مقایسه میزان توجه مردم ایران به فلسطین با سایر جوامع، من خارج از ایران زندگی نکرده‌ام اما تصورم از اطلاعاتی که به من می‌رسد و ویدئوها و فیلم‌هایی که می‌بینم، این است که به‌نظرم بیشترین حجم بی‌اعتنایی به معضل اسرائیل و مساله فلسطین را در ایران می‌بینیم، یعنی در کشورهای مسلمان دیگر و حتی کشورهای غیرمسلمان این‌طوری نیست. این خیلی عجیب و نتیجه آن خطا در برنامه‌ریزی‌های تبلیغاتی است.»

 مساله فلسطین مساله 8 میلیارد آدم است، نباید آن را به NGOها محدود کرد
نویسنده کتاب‌های «متاستاز اسرائیل؛ روایت استمرار تبعیض، ترور و تعدی» و «یادداشت‌های پای پنجره؛ درباره فلسطین تحت‌اشغال و رژیم‌صهیونیستی» درباره NGOها یا گروه‌های مردم‌نهادی که درباره مساله فلسطین شکل‌ گرفته و فعالیت می‌کنند، گفت: «وقتی NGO یا گروه مردم‌نهاد تشکیل می‌دهیم، یک شمشیر دولبه دست گرفته‌ایم، به ‌این ‌معنا که از یک‌طرف داریم به معضلی که برای رفع آن درتلاش هستیم، اشاره می‌کنیم و از طرف دیگر به‌نوعی داریم می‌گوییم جامعه پیرامونی نسبت به آن معضل بی‌اعتنا بوده است و فقط ما چهار، پنج‌نفر هستیم که دورهم جمع شده‌ایم تا برای پرداختن به آن برنامه‌ریزی کرده و برای آن کاری کنیم. این اصلا خوب نیست.
تصورم این است که اگر ما بیاییم و مساله را به تبلیغات حاکمیتی یا فلان NGO منحصر کنیم، به‌نوعی عام بودن مساله را تقلیل داده‌ایم، مثلا شما یک NGO برای حمایت از جنگل‌های شمال تشکیل می‌دهید، معنایش تقریبا آن است که بقیه جامعه بروند زندگی خودشان را کنند، حواس ما به جنگل‌های شمال هست. در‌حالی‌‌که مساله فلسطین چنین مساله‌ای نیست. مساله فلسطین به‌گمان من مساله هشت‌میلیارد آدم است. نمی‌شود صرفا با NGO‌ها به آن پرداخت، البته بعد از آنکه شما آمدید آن آگاهی عمومی را درباره فلسطین ایجاد کرده‌اید، می‌توانید روی تاثیر NGOها هم فکر کنید. در آن صورت ممکن است بگویید برای مثال می‌خواهم خدمات بهداشتی را در نوار غزه بهینه کنم، می‌آیم یک گروه مردم‌نهاد برای پیشبرد آن تشکیل می‌دهم. این را می‌توانم بفهمم یا مثلا این را که می‌خواهم تبلیغات در عرصه رادیویی در جهان را بهبود دهم و برای آن سراغ ساخت پادکست با مشارکت مجمعی از گروه‌های مردم‌نهاد می‌روم. اینها را می‌توانم بفهمم، اما اینکه ما اصولا گروه مردم‌نهادی داشته باشیم که مساله آن فلسطین باشد، مساله آن رژیم‌صهیونیستی باشد، به ‌گمان من یک‌جور نقض غرض است.
می‌شود با یک NGO کارهایی کرد اما NGO دیگر برای معضلی مثل وضعیت محیط زیست در جهان و گرم شدن کره زمین کافی نیست، چون تک‌تک آدم‌های کره زمین باید درباره آن نگران باشند. به گمان من رژیم‌صهیونیستی هم چیزی مثل این است، تک‌تک آدم‌ها باید درباره آن نگران باشند.»

 مردم کشورهای عربی در مواجهه با فلسطین برعکس حاکمان خود فعالانه اقدام می‌کنند
کورش علیانی، در جواب به اینکه آیا جوامع اسلامی و عربی هم مثل حاکمان‌شان به عادی‌سازی رضایت دارند یا خیر و اینکه آیا همچنان حاضر هستند برای مساله‌ فلسطین هزینه دهند یا نه، این‌گونه توضیح داد: «اولا باید توجه داشت این مساله کشور اسلامی و غیراسلامی ندارد، بالاخره شما وقتی به آدم‌ها می‌گویید در جایی دارند یک عده آدم را می‌کشند، برایشان سوال می‌شود که چرا دارد این اتفاق می‌افتد و می‌گویند نباید بکشند. این‌ طبیعی‌ترین برخورد هر انسانی است اما اینکه حاکمان کشورهای اسلامی، مدت‌ها است که نمی‌خواهند برای این مساله هزینه بدهند و حالا بعد از «طرح ابراهیم» ترامپ و کوشنر دارند این گرایش را با صدای بلندتری ابراز می‌کنند، به این دلیل است که یک عده آدم تن‌آسا هستند که دنبال عیش خودند و نمی‌خواهند هزینه بدهند. اما من در مردم چنین چیزی نمی‌بینم؛ نه اینکه مثلا بگویم گزارشی از فلان کشور اسلامی دارم که چند درصد از مردم مخالف رژیم‌صهیونیستی هستند، منظورم این است که آدم هستیم. آدم وقتی می‌بیند یک جایی دارند بچه‌ای را می‌زنند، وقتی می‌بیند دارند خانه یکی را خراب می‌کنند و وقتی می‌بیند دارند یکی را بی‌دلیل می‌کشند، ناراحت می‌شود. این چیزی نیست که بتوان تغییرش داد.»

رژیم صهیونیستی داعشی‌ است که با آن مقابله نشد
این نویسنده و پژوهشگر با این سخنان ادامه داد: «مساله در این‌باره برای من، فقط فلسطین نیست. اگر این آدم‌ها (رژیم‌صهیونیستی) رفته بودند در اسپانیا هم این سیاست‌ها را پیاده کرده بودند، باز هم برای من مساله بود. در هر نقطه‌ای از دنیا این کارها را کرده بودند مساله من بود. مساله این است که یک گروه تروریست از جاهای مختلف جهان دورهم جمع شده، مسلح می‌شوند و مسلحانه یک سرزمین را تصرف می‌کنند. این همان الگویی است که ما یک نمونه دیگر از آن را با عنوان داعش داشته‌ایم که به کمک ایران زود جمع شد و نگذاشتند پا بگیرد اما اینها (رژیم‌صهیونیستی) پا گرفتند. مساله من این است، حالا اینکه آیا قربانیان فاجعه با من هم‌دین هستند یا خیر، آیا با من در یک منطقه جغرافیایی زندگی می‌کنند یا خیر؟ مساله اول من نیست. قطعا اگر کسی به من نزدیک‌تر باشد و آسیب ببیند بیشتر غمگین می‌شوم، اما مساله من، غم فردی و غم هم‌دین خودم به‌عنوان کسی که با من در یک نهاد اجتماعی مشترک است، نیست. مساله من این است فاجعه‌ای آغاز شده که اگر جلوی آن را نگیریم کل جهان را آتش می‌زند.»

 پویش‌هایی که برای مقابله با کالاهای اسرائیلی شکل می‌گیرد نباید آلوده به نمایش شود
علیانی همچنین درباره تاریخچه کمپین‌هایی که طی سال‌های اخیر در مخالفت با استفاده از کالاهای اسرائیلی شکل گرفته‌اند، گفت: «کمپینی را به‌خاطر ندارم که بتوان روی آن انگشت گذاشت و گفت این کمپین جواب داد. من بسیار طرفدار این هستم که اگر برای کسی محرز شد که فلان کالا کلش یا درصدی‌ از آن، سهامداری اسرائیلی دارد، آن کالا را تحریم کنیم، اما هیچ‌وقت از این فهرست‌ها درست نکردم که برای کسی ارسال کنم و هیچ‌گاه هم به این فهرست‌هایی که دست‌به‌دست می‌شود، اعتماد نکرده‌ام، هر چیزی را خودم توانسته‌ام چک کنم چک کرده‌ام و اگر برایم محرز شده، خودم آن را کنار گذاشته‌ام. من اینها را بیش از آنکه کمپینی برای حمایت از فلسطین یا مخالفت با اسرائیل ببینم، self-branding می‌بینم. به این معنا که آدم‌ها دارند طی آن خودشان را ارائه می‌دهند و کسب محبوبیت می‌کنند که مثلا ببین من مبارزم، ببین من با اسرائیل مخالفت می‌کنم. من بیشتر این را می‌بینم و از این جنبه با آن مخالفم، یعنی یک مساله بشری، یک مساله در سطح کره زمین، نباید به چاله‌ای تبدیل شود که من در آن برای خودم ماهی بگیرم. این دقیقا خیانت به آن آرمان بشری است.»

جوانانی که درباره اهمیت مساله فلسطین ابهام دارند، چه‌ کار کنند؟  
این پژوهشگر مسائل فلسطین درباره اینکه در جامعه امروز ایران، چگونه می‌توان جوان یا جوانانی را که درباره سال‌ها دفاع مقامات کشورشان از آرمان فلسطین سوالاتی اساسی دارند با ابعاد گوناگون این مساله آشناتر کرد، گفت: «اول اینکه بدانند همیشه می‌توانند بروند تئوری‌های رقیب را درباره هرچیزی که به نظرشان درست می‌آید بخوانند و ببینند که آنها تا چه میزان می‌تواند درست باشد. هر نظریه‌ای نه‌تنها در مساله‌ای که مربوط به سیاست و تاریخ معاصر است، بلکه در فیزیک هم می‌تواند یک نظریه رقیب داشته باشد. کار دانشمندان هم این است که بیایند نظریه رقیب را بررسی کنند ببینند کدام نظریه در کجا کارآمدی دارد که از آن استفاده ‌کنند. همانطور که از کوانتوم و نسبیت و مثل آن استفاده می‌کنند. جوانانی که ابهام دارند، نظریه‌های رقیب را به‌رسمیت بشناسند، در یک نظریه نایستند؛ چه مخالف اسرائیل، چه موافق اسرائیل فرقی نمی‌کند، یک‌چیز را برای خود مطلق نکنند، چون اگر یک روز آن مفهوم مطلق‌شان ترک بخورد ترمیمش دیگر خیلی‌سخت می‌شود. بنابراین همیشه نظریه‌های رقیب را درنظر بگیرند.
نکته دوم اینکه از اینترنت و امکان پژوهشی که اینترنت در اختیار آدم‌ها قرار می‌دهد، استفاده کنند. من تازگی‌ها دیده‌ام، می‌گویند «رفته‌ام درباره فلان موضوع تحقیق کرده‌ام و به نتایجی رسیده‌ام» و منظورشان از تحقیق این است که رفته‌اند در گوگل و صرفا درباره آن سرچ کرده‌اند. سرچ کردن در گوگل می‌تواند نقطه شروع یک کار مقدماتی برای یک پژوهش باشد، یعنی دوبار قبل از پژوهش و به آن نمی‌توان گفت پژوهش اما به کمک آن می‌توان پژوهش کرد. شما می‌توانید به منابع خوبی دسترسی پیدا کنید، می‌توانید روش تحقیق یاد بگیرید و با آن منابع و آن روش تحقیق  و پژوهش کنید. این به شما کمک می‌کند مجبور نباشید تسلیم نظر حسن و حسین و آلفرد و جان و اسمیت باشید. می‌توانید نظر مستقل داشته باشید. سومین چیزی که من خیلی روی آن تاکید دارم، چه درمورد اسرائیل، چه در سایر عرصه‌هایی که شخصی دارد حیات بشری را مورد پژوهش قرار می‌دهد، آن است که عدد را جدی بگیرید. وقتی می‌گویم تعدادی کشته شدند، بپرسید چند نفر؛ وقتی فهمیدید چند نفر، این را بر جمعیت آن منطقه تقسیم کنید ببینید یعنی چه درصدی از جمعیت بوده است. این تعیین‌کننده است، یک مفهومی را به ما نشان می‌دهد. یک نفر از جمعیت یک میلیاردی چین هم کشته شود ظلم است، در یک کشور کوچک کم‌جمعیت هم یک نفر کشته شود ظلم است، اما این یک نفر با آن یک نفر خیلی فرق می‌کند. همانطور که می‌دانید برای نسل‌کشی هم از ملاک‌های عددی استفاده می‌شود و می‌گویند از یک درصدی بالاتر به معنای نسل‌کشی است.
برای فهم پدید‌ه‌های اجتماعی ناگزیر از جدی‌گرفتن عدد هستیم، عدد را جدی بگیرند و این سه کار را انجام دهند. در آن صورت، لازم نیست به من یا هیچ‌کس دیگری گوش کنند، راه آرام‌آرام پیدا می‌شود.»

 اصلی‌ترین راهکاری که بتوان مساله فلسطین را به‌عنوان یک مساله تماما انسانی-و نه سیاسی- جاانداخت
علیانی همچنین در پایان در توضیح اصلی‌ترین راهکارهایی که می‌توان به‌واسطه آنها، مساله فلسطین را به‌عنوان یک مساله تماما انسانی در بین مردم عادی کوچه و خیابان جاانداخت، گفت: «راهکارها همان توصیه‌هایی است که برای جوانان هم مطرح کردم؛ عدد را جدی بگیریم، از نظریه‌های رقیب آگاه باشیم و نقش پژوهش را هم جدی بدانیم، نه از آن دست بکشیم و نه آن را واگذار کنیم که افراد دیگری بروند پژوهش کنند و ما نتیجه آن را دنبال کنیم. اینکه شخص یا اشخاص دیگری پژوهش کنند و نتیجه آن را ببینیم خوب است، اما زمانی که به‌عنوان یک نظریه با آن مواجه شویم. خود شخص، باید برود در آن حوزه کار پژوهشی کند، هرچه می‌توانیم هم باید به منابع ‌دست اول نزدیک شویم.»

در این رابطه بیشتر بخوانید:

ظرفیت مبارزاتی پرشمار نیمه‌فعال داریم (لینک)
10 دروغی که صهیونیست‌ها به شما می‌گوینددرباره بزرگ‌ترین غارت تاریخ (لینک)
درباره بزرگ‌ترین غارت تاریخ (لینک)

مرتبط ها