کد خبر: 71127

مراقبت از اصالت یک برنامه

سومین فصل «زندگی پس از زندگی» پس از موفقیت جالب‌توجه در سال گذشته، در ماه رمضان امسال هم روی آنتن شبکه 4 رفت. موضوع این برنامه یکی از علاقه‌مندی‌های انسان از ابتدا بوده است.

سیدمهدی موسوی‌تبار، خبرنگار گروه  فرهنگ: سومین فصل «زندگی پس از زندگی» پس از موفقیت جالب‌توجه در سال گذشته، در ماه رمضان امسال هم روی آنتن شبکه 4 رفت. موضوع این برنامه یکی از علاقه‌مندی‌های انسان از ابتدا بوده است؛ مرگ و زندگی و مهم‌تر از آن زندگی پس از مرگ. در این برنامه افرادی که تجربه مرگ موقت یا حضور در عالم دیگر را داشته‌اند تحت‌عنوان تجربه‌گر جلوی مجری و دوربین قرار می‌گیرند و از آن فضا و لحظات می‌گویند. برنامه‌های مشابه کمی با این موضوع در رسانه ملی ساخته شده و این برنامه هم سعی می‌کند که در فضای اندوه و سانتی‌مانتالیسم و مرگ‌زدگی نیفتد و به گفته سازندگانش این برنامه اساسا درباره زندگی است. قسمت‌های جدید فصل تازه این برنامه هم تقریبا همان روند قبلی را تکرار می‌کند و چهره‌های تازه‌ای تجربیات زیسته هنگام مرگ‌شان را می‌گویند. ذات این موضوع جذاب است و جنس روایت تجربه‌گرها هم به این جذابیت کمک می‌کند. نگاهی به قسمت‌های پرطرفدار پخش‌شده در این سه سال نشان می‌‌دهد که یا روایت خوش‌بیانی داشته‌اند یا موضوع خاص و متفاوتی بوده است و در دسته دوم هر قدر میزان منفی بودن زندگی تجربه‌گر بیشتر بوده، میزان اثرگذاری و دیده‌شدنش هم بیشتر شده است.
حالا و در چنین فضایی مراقبت از اصالت و شخصیت این برنامه و برنامه‌های اینچنینی اهمیت پیدا می‌کند. برنامه‌هایی که میهمان‌محور است و میهمان‌ها هم شخصیت حقوقی ندارند و درخواست می‌دهند و پس از صحت‌سنجی به آن دعوت می‌شوند. به استناد گفت‌وگوی سال گذشته «فرهیختگان» با سازندگان این برنامه، کسانی هم بودند که ادعای دروغی را مطرح می‌کردند یا گروهی هم بودند که حالات بین خواب و بیداری را با اسم تجربه مرگ عنوان می‌کردند و پس از بررسی‌ها مشخص می‌شد که تجربه‌شان صحیح و مطابق آنچه هدف سازندگان این برنامه بوده، نبوده است.
نکته مهم دیگر درباره این برنامه خطر آغشته شدن این حالات و احساس به مکاتب عرفانی جعلی و سوءاستفاده گروه‌های مدعی روان‌شناسی و انرژی‌درمانی و احضار روح است. این برنامه نشان داده که بدون استفاده از فضاهای هیجانی و رسانه‌ای هم دیده می‌شود و اساسا موضوع مرگ و زندگی آنقدر جذاب و پرکشش است که نیازی به روش‌های اضافه برای جذب فیک مخاطبان ندارد. همچنین آفت احتمالی دیگر این برنامه در ادامه، افتادن به ورطه تکرار و فضای احساسی است. اگر فرض را بر این بگذاریم که این برنامه و برنامه‌های اینچنینی قرار است راه‌های زندگی بهتر و اثرات وضعی اعمال خوب و خالص بر عاقبت و سرنوشت آدمی را نشان دهد و بازخورد رفتارهای دنیوی ما پس از مرگ را با شفافیت و استناد بالا به رخ‌مان بکشد، آن‌وقت فضای حاکم و غالب بر این برنامه و پیام‌های منتقل‌شده به مخاطب بر پایه زندگی و روح حاکم بر زندگی بشری است. فارغ از اینکه «چگونه زیستن» چه رابطه مستقیمی با «چگونه مردن» دارد و این برنامه قرار است درباره این مساله حرف بزند یا خیر، اما این بدیهی است که زمین بازی ما همان فرصتی است که در دنیا در اختیارمان قرار می‌دهند و این هنر ماست که از آن بهترین استفاده را کنیم.
یکی از ویژگی‌های مثبت این برنامه انتخاب مخاطبان هدفش است. داستان مرگ و زندگی از آفرینش انسان بوده و تا پایان حیاتش روی کره‌زمین ادامه خواهد داشت و حتی فراتر از مذاهب و مکاتب دینی و مذهبی است. حضور و مشارکت تجربه‌گران غیرایرانی و غیرمسلمان در این برنامه، هم تاثیرگذاری بیشتری دارد و هم دامنه این نگاه را که عالم غیب وجود دارد و حیات انسان پس از مرگش نیز ادامه پیدا خواهد کرد، گسترده خواهد کرد و فراتر از کشور خودمان خواهد برد. این یک نکته مثبت برای این برنامه است. احتمال دعوت از کریستین اریکسن، بازیکن تیم ملی دانمارک به این برنامه هم در همین نگاه و ساختار توجیه و از آن استقبال می‌شود. آدمیزاد در هر جای این دنیا باشد و به دنیای دیگر و مرگ معتقد باشد مسلما باید رفتار حساب‌شده و قاعده‌مندتری نسبت به دیگران از خود نشان دهد. همان‌طور که شنیدن حرف‌های تجربه‌گران خارجی برای ما جذاب است، طبیعتا این رابطه برای آنها هم دلنشین و آموزنده است و از حضور فیزیکی آنها در استودیوی این برنامه، فارغ از هزینه‌های بالای احتمالی، باید استقبال و شرایط حضورشان آماده شود. در چنین شرایطی این برنامه می‌تواند از تکرار نجات پیدا کند و هر سال نسبت به قبل خلاقانه‌تر، موثرتر و جذاب‌تر برای عموم مخاطبانش باشد. زندگی پس از زندگی نه دکور سنگینی دارد و نه هزینه سنگینی را به شبکه چهار و رسانه ملی تحمیل می‌کند و مخاطبان زیادی هم دارد. تکثیر برنامه‌های اینچنینی بدون موازی‌کاری و چشم‌و‌هم‌چشمی‌های رسانه‌ای و ضربه‌زننده هم از تک‌محوری شدن برنامه‌های موفق جلوگیری و هم فضای رقابتی سالمی برای تولید یک اثر دلنشین و باکیفیت ایجاد می‌کند. فضایی که با تأسی از خلاقیت و استفاده صحیح از امکانات و تجربیات موفق داخلی و خارجی باید منجر به تولیدات بهتر و بیشتر شود.
نکته آخر این است که نیاز به تماشای چنین برنامه‌هایی در زمان‌های به‌جز ماه رمضان هم حس می‌شود و بدیهی است که مرگ و زندگی خاص این ماه مبارک نیست. پذیرش روزه‌دار و انسان در این ماه بیشتر است؛ اما یادآوری مرگ و تشویق به زندگی بهتر با توجه به این فرصت اندک باید در سایر اوقات هم در رسانه ملی موردتوجه قرار گیرد.

در این رابطه بیشتر بخوانید:

سیاحت قلب (لینک)

مرتبط ها