کد خبر: 71108

مجتمع گردشگری زیتون در دومین جوابیه خود به ابهامات درباره چگونگی تغییر کاربری پاسخی نداد

آقای «ط»! درباره تغییر کاربری نظری ندارید؟

متاسفانه زیتونی‌ها در نخستین جوابیه به ابهامات پیرامون چگونگی تغییرکاربری 82 هکتار زمین کشاورزی به مجتمع گردشگری، پاسخ روشنی ندادند و تلاش‌شان را بر تهیه لیستی از «توهین»، «افترا» و «نشر اکاذیب» استوار کردند.

فرهیختگان: «مجتمع گردشگری زیتون» دومین جوابیه خود را نیز به دفتر روزنامه ارسال کرد. متاسفانه  زیتونی‌ها در نخستین جوابیه به ابهامات پیرامون چگونگی تغییرکاربری 82 هکتار زمین کشاورزی به مجتمع گردشگری، پاسخ روشنی ندادند و تلاش‌شان را بر تهیه لیستی از «توهین»، «افترا» و «نشر اکاذیب» استوار کردند. البته معماهای پلیسی، تهدیدات فراوان و طنز و لطیفه‌گویی‌هایی هم چاشنی متن کرده بودند تا زهر عصبانیت‌شان را لاپوشانی کند. اگرچه ماده 23 قانون مطبوعات اختیاراتی را در این زمینه به روزنامه داده بود اما برای برداشتن نقاب از صورت مدیران زیتون، برخی از عبارات نامناسب، بدون تغییر منتشر شد. گمان این بود پس از فروکش‌کردن عصبانیت مدیران زیتون و مطالعه پاسخ «فرهیختگان» به جوابیه‌شان، به ابهامات درباره فرآیند تغییرکاربری و ابهامات جدید، پاسخ دهند اما متاسفانه، در جوابیه دوم زیتون، در بر پاشنه سابق می‌چرخد و همان پلیس‌بازی‌ها، لطیفه‌گویی‌ها درکنار ادعاهای دروغین و تهدیدات موج می‌زند.
مدیران زیتون درمجموع دو جوابیه، بیش از 11هزار کلمه نوشته‌اند اما به ابهامات پاسخ روشنی نداده‌اند. هرچند اگر جوابی برای این ابهامات داشتند، آن را در این 11هزار کلمه جا نمی‌انداختند و سراغ معماهای پلیسی نمی‌رفتند. اکنون لازم است یک‌بار دیگر ابهامات پرونده تخلفات زیتون تشریح شود تا مدیران این مجتمع، به‌جای فرار از اصل موضوع و ایجاد حواشی، یک به یک به این سوالات پاسخ دهند:

1. با توجه به اینکه «سیدعلی نوراللهی» مدیرعامل شرکت «کشت و صنعت رویش مرتع زیتون» بوده است، بر چه اساسی حامد حجازی مرتکب «جعل عنوان» شده است و خود را به‌عنوان مدیرعامل شرکت معرفی کرده است؟1

2. سال 93 حجازی از مجوز 10هزار رأسی کروکودیل گفته و مدعی شده بود می‌خواهد در این زمین 82 هکتاری، بوستان جنگلی کروکودیل بسازد. او گفته بود «در فاز نخست که کلنگ آن در هفته دولت زده می‌شود، یک‌هزار رأس کروکودیل برای پایلوت پرورش داده می‌شود.» بعد از هفت سال، خوب است زیتون کمی از سرنوشت این طرح‌ و کروکودیل‌هایی که پرورش داده شدند، بگوید.

3. 24 شهریور 93 حامد حجازی به کمیسیون تبصره یک ماده یک درخواست تغییرکاربری را می‌دهد و خود را مالک زمین معرفی می‌کند. این درحالی است که او 12 روز قبل از «هادی یوسفی‌لنجی» وکالت گرفته است. آیا در 24 شهریور حجازی مالک زمین بوده است یا این درخواست بر پایه اطلاعات دروغین ثبت شده است؟

4. حجازی و مدیران زیتون چگونه 18 روز قبل از اینکه فرم درخواست تغییرکاربری را به جهاد کشاورزی ارائه دهند، علی لاریجانی رئیس وقت مجلس شورای اسلامی را به قم آوردند تا در زمینی که فرآیند تغییرکاربری آن جدی نشده است، کلنگ «دهکده گردشگری» را بر زمین بکوبد؟ هنوز مشخص نیست لاریجانی و تیمش چگونه، قربانی چنین نقشه‌ای شده‌اند؟

5. «پیگیری‌های شخصی دکتر لاریجانی» درباره مراحل انجام پروژه زیتون و حمایت‌های او از حامد حجازی و زیتون شامل چه مواردی می‌شده که حجازی لازم دانسته آن را به سطح رسانه‌ها بکشاند؟2 اگر این موضوع چیزی فراتر از یک ادعاست، حجازی برای افکار عمومی بیشتر درباره نقش علی لاریجانی و نوع پیگیری‌هایش توضیح دهد.

6. طبق آگهی منتشرشده در روزنامه رسمی، کلیه قراردادها و اسناد رسمی و تعهدآور بانکی شرکت کشت و صنعت رویش مرتع زیتون، باید «با امضای مدیرعامل و رئیس هیات‌مدیره متفقا و مهر شرکت» باشد. چرا حامد حجازی فرم 1-8 برای تغییرکاربری که تاریخ آن به 24 شهریور 93 برمی‌گردد را به تنهایی امضا کرده است؟

7. طبق گفته‌های حجازی، قرار بر این بود در هفته دولت که کلنگ دهکده گردشگری [توسط علی لاریجانی] بر زمین زده می‌شود، در فاز نخست «یک‌هزار رأس کروکودیل برای پایلوت» پرورش داده ‌شود. به چه دلیل یک ماه بعد از کلنگ‌زنی لاریجانی، حجازی از ایجاد پارک کروکودیل انصراف داد و خواهان صدور مجوز گردشگری برای 82 هکتار زمین شد و ادعا کرد در طرحش کلیه موارد یعنی پرورش ماهی، گلخانه و کروکودیل موجود است؟ چرا اکنون هیچ‌کدام از این موارد در زیتون دیده نمی‌شود؟

8. چگونه زیتون می‌تواند پرونده‌اش را به کمیسیون تبصره یک ماده یک ببرد درحالی‌که شرایط نامه «حسین امیرحیدری»، معاون حفظ کاربری و توسعه اراضی سازمان امور اراضی کشور را ندارد؟ امیرحیدری نوشته بود «... برای سایر تاسیسات درصورتی که آزمایش EC (شوری) آب را بالای 12 هزار نشان دهد و با پرداخت عوارض، طرح موضوع در کمیسیون و اقدام امکان‌پذیر می‌باشد.» طبق اسناد موجود، بالاترین نمونه آزمایشگاهی آب زیتون -که آن هم غیرواقعی است- رقم 11هزار و 620 بوده است.

9. فرهیختگان ضمن اشاره جزئی به این موضوع در گزارش بعدی، راهکار ساده‌ای برای بررسی این ادعا به مدیران زیتون پیشنهاد کرده است: «یک نمونه آب از چاه دراختیار آزمایشگاهی معتبر قرار گیرد و براساس نتایج آن درباره گزارش فرهیختگان بحث و بررسی شود»؛ پیشنهادی که تا به‌ امروز زیتون از زیر آن شانه خالی کرده است. البته دیر یا زود این اتفاق خواهد افتاد و رقم واقعی EC آب مشخص خواهد شد.

10. اگر آب زیتون مشکل شوری داشته است، چرا دولت به این زمین کشاورزی کمک‌های بلاعوض کرده است؟ طبیعی است که دولت پیش از ارائه خدمات بلاعوض یا تسهیلات کم‌بهره، اول شرایط را بررسی می‌کنند که زمین کشاورزی می‌تواند پایدار باشد یا نمی‌تواند؟ طبیعتا کشاورزی در زیتون پایدار بوده که دولت کمک کرده و طرح داده است.

11. در کمیسیون تبصره یک ماده یک چه اتفاقی می‌افتد که در صورتجلسه‌ای با شماره  93/26079 مورخ 93/11/05 با تغییر کاربری هفت‌هکتاری و در صورتجلسه دوم با همین شماره و همین تاریخ، با مجوز تغییرکاربری 70.7160 هکتار موافقت می‌شود؟

12. ششم اسفند سال 93، زیتون نخستین مجوز تغییر‌کاربری را به مساحت‌ هفت‌هکتار دریافت می‌کند. به چه دلیل تغییرکاربری یک زمین کشاورزی به مجتمع گردشگری که برای مالک آن آورده مالی قابل‌توجهی به همراه دارد، معاف از پرداخت عوارض بوده است؟ آیا کمیسیون چنین اختیاری داشته است و اگر داشته آیا این تسهیلات برای سایر مجتمع‌های گردشگری نیز در نظر گرفته شده است؟

13. پس از دریافت این مجوز، مالک زیتون باید به بخشداری مراجعه کرده و پروانه ساخت اخذ کند. تازه پس از گرفتن این پروانه است که اجازه ساخت‌وساز در زمین صادر می‌شود. طراحی سازه‌ها باید توسط مهندس طراح و ساخت‌و‌ساز هم باید با نظارت مهندس ناظر مورد‌تایید سازمان نظام مهندسی انجام بگیرد. جالب اینجاست که کمتر از 24 ساعت پس از دریافت مجوز، در هفتم اسفندماه مسعود سلطانی‌فر رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری از این مجتمع بازدید می‌کند، تقریبا کار ساخت‌وسازها به پایان رسیده است! خبرگزاری «میراث آریا» که خبر این بازدید را منتشر کرده است، نوشته «فاز نخست این پروژه به مساحت 7 هکتار، 80 درصد پیشرفت فیزیکی داشته است»! زیتونی‌ها باید به این سوال پاسخ بدهند که چگونه در کمتر از یک روز، توانسته‌اند پروانه ساخت را اخذ کنند و امور اداری ساخت‌و‌ساز را انجام داده و 80درصد هم پیشرفت فیزیکی داشته باشند؟3

14. تصاویر منتشرشده از حضور سلطانی‌فر در زیتون نشان می‌دهد آنها ماه‌ها قبل، بدون اخذ مجوز، ساخت‌وساز غیرمجاز در زمین کشاورزی را آغاز کرده بودند. حامد حجازی در هشتم فروردین 1394 خود به صراحت به این تخلف اعتراف کرده است: «در فاز نخست آن که در مدت ۶۴ روز احداث شده است بالغ بر ۷۰هزار متر محوطه‌سازی و بیش از ۱۸هزار متر بنا احداث شده است.»4 اگرچه درباره این بازه زمانی ابهامات زیادی وجود دارد اما اگر همین تاریخ را مبنا قرار دهیم، زیتون حداقل یک ماه پیش از دریافت مجوز، ساخت‌وساز انبوه و بدون مجوز را در زمین کشاورزی آغاز کرده است.

15. براساس ماده 3 قانون اصلاح قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغ‌ها «کلیه مالکان یا متصرفان اراضی زراعی و باغ‌های موضوع این قانون که به صورت غیرمجاز و بدون اخذ مجوز از کمیسیون موضوع تبصره (1)‌ ماده (1) این قانون اقدام به تغییر کاربری نمایند، علاوه بر قلع‌و‌قمع بنا، به پرداخت جزای نقدی از یک تا سه برابر بهای اراضی زراعی و باغ‌ها به قیمت روز زمین با کاربری جدید که موردنظر متخلف بوده‌ است و درصورت تکرار جرم به حداکثر جزای نقدی و حبس از یک ماه تا شش‌ماه محکوم خواهند شد.» براساس این ماده قانونی زیتون باید در همان ابتدا از سوی نهادهای مسئول قلع‌وقمع می‌شد اما چه کسانی حاضر شدند از این تخلف چشم‌پوشی کنند و به چه ازایی با زیتون همکاری کردند؟

16. تبصره 2 این قانون برای مسئولان دولتی که در چنین تخلفاتی همکاری کنند، عواقبی در نظر گرفته است: «هریک از کارکنان دولت و شهرداری‌ها و نهادها که در اجرای این قانون به تشخیص دادگاه صالحه تخطی نموده ‌باشند ضمن ابطال مجوز صادره به جزای نقدی از یک تا سه برابر بهای اراضی زراعی و باغ‌ها به قیمت روز زمین با کاربری جدید که مورد‌نظر متخلف بوده ‌است و درصورت تکرار علاوه بر جریمه مذکور به انفصال دائم از خدمات دولتی و شهرداری‌ها محکوم خواهند شد.» آیا می‌توان پذیرفت که نهادهای مسئول ساخت‌وساز انبوه و حجیم در این زمین را ندیده باشند؟ سوال مهم‌تر اینکه آیا برای زیتون بدون داشتن مجوز تغییرکاربری، به‌صورت قانونی! مجوزهای ساخت‌و‌ساز صادر شده است؟

17. جای تعجب است زیتون در دومین جوابیه خود بر ادعای سابقش که در فرآیند تغییرکاربری، هیچ تخفیفی نگرفته و هیچ زد‌وبندی نشده و پاسخ روزنامه، ابدا اشاره‌ای نکرده است و سعی کرده با سکوت از کنار این موضوع عبور کند. طبق گفته یکی از اعضای هیات تقویم، قرار بر کارشناسی زمین متری 15 تا 40هزار تومان بوده است. اما چند نامه از استانداری و سفارشات برای تخفیفات لازم، رقم کارشناسی را تغییر می‌دهد.

   پاسخ به جوابیه دوم
مدیران زیتون که به‌دلیل سوابق‌شان، در «عملیات روانی» تخصص ویژه‌ای دارند، به جای پاسخ به ابهامات درباره تغییر کاربری زمین کشاورزی به مجتمع تجاری با تخفیفات ویژه، با زیرکی تلاش کرده‌اند مسائل حاشیه‌ای را تبدیل به متن ماجرا کرده و از پاسخگویی به افکار عمومی فرار کنند. به‌راستی اینکه نگارنده گزارش مهندس عمران است یا نیست– که البته هست- چه اهمیتی دارد که زیتون در جوابیه نخست خود، ضمن استفاده از عبارات توهین‌آمیز علیه نگارنده گزارش، به آن پرداخته است؟ یا زمانی که مجتمع زیتون زیر خروارها سوال بی‌جواب مانده، به «مسخره» بودن یا نبودن پمپ‌بنزین بپردازد و از محاسن و ویژگی‌های منحصربه‌فرد آن بنویسد و به‌‌دنبال کشف معماهای پلیسی درباره مهندس کاشفی و میثم صابری برود؟
«فرهیختگان» پس از اطلاع از ارسال دومین جوابیه، امیدوار بود مدیران زیتون که احتمالا آرامش بیشتری پیدا کرده‌اند، به سوالات اساسی درباره زیتون پاسخ دهند اما با کمال تاسف، جوابیه دوم نیز همانند جوابیه نخست مملو از کلماتی است که به نظر می‌رسد با دندان‌های به هم فشرده‌شده، نوشته شده است. استفاده از کلماتی همچون «وقاحت» (4بار)، «بی‌شرمی»، «پروپاگاندا»، «پوپولیست»، «غوغاسالار»، «شعبده‌باز»، «بی‌اطلاع»، «گزارشگر جویای نام» و... چیزی جز این را نشان نمی‌دهد. بااین‌حال «فرهیختگان» بدون‌توجه به این عبارات، جوابیه دوم را نیز مورد بررسی قرار می‌دهد تا سیه‌روی شود هر که در او غش باشد.

   آتش در خرمن کدام سهامداران؟
در ابتدا خدا را شاکریم که گزارش «فرهیختگان» باعث شد تا مدیران زیتون پس از نزدیک به 5 سال، به یاد بیاورند که این مجتمع سهامدارانی نیز داشته است؛ سهامدارانی که برخی از آنها همه زندگی‌شان را در زیتون گذاشتند و مدیران زیتون آنها را به خاک سیاه نشاندند و سهام آنان را به قیمت حدود 10 سال پیش خریداری کردند.

1. مدیران زیتون که در جوابیه‌شان از افتادن «آتش در خرمن سهامداران» گفته‌اند و برای آن «اشک تمساح» ریخته‌اند، اعلام کنند در حدود 10 سالی که از فرش سهام به سهامداران می‌گذرد، چه میزان سود به سهامداران پرداخت شده است؟ واضح بگویند در سال 1401، سهام سهامدارانش چه مقدار ارزش دارد؟ آیا در سال 95 به سهامداران اطلاع داده‌اند که این جغرافیای 82 هکتاری، 180برابر روز نخست ارزش پیدا کرده و پس از آن سهام همین سهامداران بیچاره را به قیمت روز نخست از آنها خریداری کرده‌اند؟ برپایه گزارش کارشناس رسمی دادگستری و با محاسبه نسبت رشد قیمت زمین در 5 سال اخیر، زیتون در سال 1400، بیش از 3 هزار میلیاردتومان ارزش پیدا کرده است اما مشخص نیست هر سهمی که سهامداران حدود 10 سال پیش برای آن یک میلیون پرداخت کرده‌اند، امروز چقدر ارزش مادی دارد؟

2. چهارشنبه 17 فروردین‌ماه، پس از چندین سال، مدیران زیتون به‌سراغ سهامداران رفتند و آنها را به جلسه و ضیافت افطاری دعوت کردند. دلیل برگزاری نخستین جلسه در دعوتنامه، «پیرو اتفاقات اخیر» عنوان شده است. محل برگزاری آن نیز مجموعه‌ای به نام «مرکز تربت» در «٤٥متری صدوق خیابان ٣٠متری قائم(عج)، کوچه ۳، پلاک ۹» بوده است. نسبت این مرکز با مدیران زیتون مشخص نیست اما با توجه به عنوان جلسه، احتمال نمی‌رفت مدیران زیتون پس از سال‌ها بی‌خبری، قصدی برای ارائه گزارش و بیان واقعیت‌های موجود داشته باشند. این وضعیت باعث انتقاداتی در جلسه و پس از آن اعتراضاتی در گروه واتساپی «سهامداران زیتون» گردید. خروجی جلسه نخست برای سهامداران، متنی مکتوب در گروه واتساپی بود: «۱. کنار نشستن و هیچ فعالیتی نداشتن، ۲. شکایت از مسئولان زیتون، ۳. شکایت از روزنامه «فرهیختگان» در بند پایانی این متن نیز با همان ادبیات پلیسی و امنیتی که در جوابیه‌های زیتون مشهود است، سود سهامدارانی که با مدیران همراه شوند «تضمین» و حق و حقوق سایرین به «قانون» سپرده شده است: «تعیین‌تکلیف سرمایه عزیزانی که در این شرایط سکوت اختیار کنند و یا از زیتون شکایت کنند، با قانون خواهد بود و دوستانی که برای احقاق حق از فرهیختگان شکایت کنند و هرجا لازم بود حاضر شوند، اصل و‌ سود سرمایه‌شان تضمین می‌گردد.» اگرچه مدیران زیتون بایستی خدمتگزاران سهامداران باشند اما در زیتون، آنها از موضع بالاتر و آمرانه و با کشیدن خط‌ونشان برای پرداخت سهام، آنها را به تبعیت از خود مجبور می‌کنند.

3. ادبیات متن زیتون و خط‌ونشان کشیدن برای سهامداران موجب اعتراض برخی از آنها می‌شود. سهامداران زیتون خودشان متن این اعتراضات را برای «فرهیختگان» ارسال کرده‌اند. آنها در اعتراضات‌شان نوشته‌اند: «خیلی جالبه الانم باید با تهدید مواجه شیم که اگر نیای فلان میشه.»؛ «الان هرکس از اعضا می‌تونه به‌خاطر تخلف عدم تشکیل مجمع سالانه بره و حکم انحلال شرکت رو بگیره چون تو این چند سال جلسه تشکیل ندادن و هیچ تراز مالی و... ارائه ندادن.»؛ «من خودم به‌شخصه دو روز پیش که دوستان بهم پیام دادن برای دعوت به جلسه یادم اومد که سهامی هم در زیتون داشتم!... ای‌کاش این گروه و جلسه بلافاصله بعد از بدعهدی در پرداخت سود سهام شکل می‌گرفت که حداقل الان نایی برای همراهی با مسئولین زیتون بماند! ...
تا الان من هیچ گزارشی از فعالیت‌های زیتون ندیدم که الان به‌راحتی بتونم حق و ناحق رو مشخص کنم (حق بدین)»؛ «صحبت‌های دیشب آقای «ط»[دکتر کافی] درعین مودبانه جلوه کردن، پر از تهدید و شانه خالی کردن از مسئولیت بود (آنجا که گفت من هیچ مسئولیتی ندارم) و قاعدتا اگر شکایت کنید، دست‌تان به جایی بند نیست... جلسه دیشب... صرفا به‌منظور استفاده ابزاری از سهامداران بوده... پاسخ ندادند که اگر سودی در این 8 سال عاید شده چرا به سهامداران تعلق نگرفته و اگر نشده چرا؟ همین الان هم جمله آخر مبنی‌بر تضمین اصل و سود سرمایه رو آقای «ط» (درصورت صداقت در عمل) بیان زیرش رو امضا کنن بعد از دوستان تقاضای همراهی داشته باشن.»

4. با بالاگرفتن اعتراضات، قرار می‌شود در هفته جاری دومین جلسه برگزار شود تا تصمیم نهایی گرفته شود. فردی که این پیام را ارسال کرده است، همان آقای «ط» یا «دکتر کافی»! است که مدیریت اصلی و پشت صحنه مجتمع زیتون را برعهده داشته و دارد. «فرهیختگان» به‌زودی در گزارشی به‌طور کامل درباره این فرد و وابستگانش در زیتون، گزارشی را منتشر خواهد کرد.

5. مدیران زیتون جلسه با سهامداران را برگزار کرده بودند تا به آنها بگویند با توجه به انتشار گزارش «فرهیختگان»، احتمالا تمدید مجوز تغییر کاربری زیتون در مردادماه سال جاری «بعید به نظر می‌رسد و درصورت عدم تمدید زمین به کشاورزی تغییر می‌کند و ارزش آن بسیار ناچیز می‌شود.!!» تجویز مدیران زیتون برای سهامداران «شکایت» بود. در جلسه نخست این جمع‌بندی شکل نگرفت و موضوع به جلسه دوم (یکشنبه 21 فروردین) موکول شد. در جلسه دوم نیز رایزنی‌هایی صورت گرفت تا زمینه برای برگزاری جلسه سوم فراهم شود. پیش از برگزاری جلسه، یکی از سهامداران، شکایت را وظیفه تیم حقوقی زیتون خوانده و از کسانی که در جلسه دوم حضور خواهند یافت، تقاضایی کرد: «دوستانی که شرکت می‌کنن تقاضا دارم... به مسائل زیر بپردازن: تراز مالی شرکت و خرج‌ها و درآمدها؛ تعیین‌تکلیف ارزش سهم‌ها و سود سهامداران؛ تعیین روش نحوه پرداخت سود سهامداران؛ تعیین تاریخ حدودی جلسات سالانه شرکت. البته ناگفته نماند این سه تا و چند چیز دیگه از وظائف هیات‌مدیره است که هر ساله اعلام کنن...». یکی دیگر از سهامداران در پاسخ به دعوت دوم، نوشته است: «کدوم رو باور کنیم؟ نه به جلساتی که چندسال یه بار برگزار نمی‌شد، نه به جلسات هفتگی.» او در آخر هم هشتگ «ما که بیکار نیستیم» زده است.

6. این حال و روز سهامداران زیتون است؛ سهامدارانی که سرمایه‌شان را نه امروز که 10 سال پیش به دست مدیران زیتون دادند و آنها نیز این سرمایه را به آتش کشیدند و امروز برای پس دادن سرمایه آنها، برایشان خط‌ونشان می‌کشند. به آتش کشیدن سرمایه سهامداران یعنی سال 91 فردی 30 میلیون در زیتون سرمایه‌گذاری کند و سال 98 همان 30 میلیون دستش را بگیرد. حال باید پرسید چه کسی سرمایه سهامداران را به آتش کشیده است؟

7. اصلی‌ترین سوال اما اصالت این شرکت‌هاست. مدیران زیتون اعلام کنند آخرین مجمع عمومی که با حضور سهامداران زیتون برگزار کرده‌اند، در چه سالی بوده است؟ مجمع عمومی شرکت‌هایی که آنها را به زیتون مرتبط می‌دانند، چه زمانی و با حضور چه کسانی برگزار شده است؟ به گفته سهامداران زیتون، در سال‌های گذشته هیچ مجمع عمومی‌ای برگزار نشده و هیچ گزارشی نیز به سهامداران در این‌باره داده نشده است. ضمن اینکه در موتورهای جست‌وجوی شرکت‌ها، خبری درباره برگزاری مجمع عمومی شرکت کشت‌وصنعت رویش مرتع زیتون و سالار آسیاب قشم در سال‌های اخیر یافت نمی‌شود. شرکت «میهن‌سازان آفاق» نیز که حامد حجازی چاه و زمین زیتون را طی قراردادی به این شرکت به نمایندگی خودش (حامد حجازی) تا انتهای سال 1405 اجاره داده است، آخرین مجمع عمومی‌اش را سال 98 برگزار کرده است و پس از آن خبری از مجمع عمومی وجود ندارد.

   ادعای دروغ در دریافت و پرداخت تسهیلات
با وجود اینکه مدیران زیتون به‌خوبی از وضعیت اخذ تسهیلات‌شان آگاهند و پیگیری این موضوع بسیار ساده است اما قصد دارند افکار عمومی را با اطلاعات گمراه‌کننده و غیرواقعی، منحرف کنند. «فرهیختگان» در گزارش نخست خود از تسهیلات متعدد و ابهام‌آلود دریافتی توسط عوامل زیتون نوشت. زیتون در پاسخ به «رکود اقتصادی سال‌های اخیر» و «پاندمی کرونا» اشاره و ادعا کرد تنها تسهیلات اخذشده از 2 بانک باقی مانده است. در پاسخ به این ادعا، «فرهیختگان» نوشت به جهت اینکه «قصد دارد در سومین گزارش درباره زیتون به پرونده تسهیلات عوامل زیتون به‌صورت جزئی بپردازد، توضیحات مبسوط را به آن گزارش موکول کرده» است اما بااین‌حال به چند نمونه از این تسهیلات اشاره کرد. زیتون در دومین جوابیه خود، مدعی اشتباهات «فرهیختگان» شده است و از تفاوت اخذ و بازپرداخت تسهیلات نوشته است.

1. روزنامه در پاسخ پیشین نوشت که برخلاف ادعای زیتون که پاندمی کرونا را بهانه عدم پرداخت تسهیلات عنوان کرده است، به جز یک فقره، سایر تسهیلات دریافتی که سال‌ها از موعد پرداخت آنها گذشته، پیش از کرونا اخذ شده و بازپرداخت آن نیز پیش از پاندمی کرونا بوده است.

2. این تسهیلات که به برخی استمهال و به برخی نیز برچسب «مشکوک‌الوصول» خورده است، از شعب خاص برخی بانک‌ها اخذ شده است. پیگیری این موضوع می‌تواند اطلاعات ذی‌قیمتی به‌همراه داشته باشد.

3. تسهیلات اخذشده توسط عوامل زیتون بسیار فراتر از آن‌چیزی است که مدیران فعلی زیتون ادعا می‌کنند. برای اثبات این ادعا باید در گام نخست این سوال را پرسید که زیتون متعلق به چه کسی است؟ اگر حامد حجازی صاحب زمین زیتون است، نقش آقای «ط» در این پروژه چیست که با سهامداران در مرکز تربت جلسه برگزار می‌کند؟ اگر زیتون متعلق به آقای «ط» است، ادعای فخرالدین حجازی برادر کوچک‌تر حامد
که زیتون را ذیل مجموعه‌ای به نام «بهنور» دانسته، چیست؟ فخرالدین حجازی در گفت‌و‌گو با «یزد رسا» می‌گوید: «... به این فکر افتادم که باید کارهای دیگری را هم شروع کنیم. لذا بعد از بهنور، شرکت صنایع فلزی «فلز گستر»، صنایع‌غذایی کامیاب، آفاق، فولاد بهنورد ابرکوه و کارخانه تولید لامپ نور روشنا در قم را تأسیس کردیم. همچنین مجموعه مجتمع گردشگری زیتون نیز در قم تأسیس شد.» اظهارات فخرالدین که در برخی از بازدیدهای مقامات دولتی از زیتون، همراه برادرش حضور داشته، نشان می‌دهد که شرکت‌‌های مرتبط به زیتون یعنی «کشت‌وصنعت رویش مرتع زیتون»، «سالار آسیاب قشم» و «میهن‌سازان آفاق» با شرکت «لامپ بسیار کم‌مصرف بهنور یزد»، «فلزگستر کویر اردکان»، «فولاد بهنورد ابرکوه»، و ده‌ها شرکت دیگر پیوند قابل‌توجهی دارند. یکی از شرکت‌هایی که فخرالدین حجازی از آن نام برده «نور روشنا نور نوین آفاق» است. «فرهیختگان» در پاسخ خود به جوابیه نخست زیتون نوشته بود که «راضیه عسکری»، نایب‌رئیس شرکت «تولیدی صنعتی نور روشنا نور نوین آفاق» بوده است. به این ترتیب، وقتی سخن از عوامل زیتون به میان می‌آید باید جدا از تسهیلات متعدد حامد حجازی و سایر دوستانش در زیتون، به‌سراغ تسهیلات اخذشده فخرالدین حجازی و اعضای هیات‌مدیره شرکت‌های دیگر مرتبط به زیتون هم سری زد. «فرهیختگان» به این موضوع نه در گزارش دوم که در سومین گزارش مبسوط درباره زیتون تشریح خواهد کرد تا واقعیت‌های بیشتری هویدا شود.

   عوامل زیتون چند شرکت داشته و دارند؟
در بخشی دیگر از جوابیه زیتون، بار دیگر تلاش شده تا حاشیه را بر متن سوار و از پاسخگویی به اصل موضوع فرار کنند. زیتون به اظهارنظر یک مقام دولتی که گفته است: «یک هلدینگ می‌زدند و مثلا 50 شرکت کنارش داشتند...» اشاره کرده است اما خود را به تغافل زده تا معنای «مثلا» را درک نکند. اگرچه تعداد شرکت‌های عوامل زیتون بسیار زیاد است اما «در مثل جای مناقشه نیست.»

1. برخلاف بندی از جوابیه زیتون که می‌گوید: «اینکه آقای حجازی خارج از زیتون، عضو، سهامدار و یا مدیرعامل چند شرکت می‌باشد چه ارتباطی با زیتون دارد»؟ باید گفت که اتفاقا این موضوع بسیار به حجازی مربوط است. به‌نظر می‌رسد زیتون صاحب و مالک مشخصی ندارد و الا طبیعی است که وقتی در گزارشی به مالک زیتون پرداخته می‌شود، سایر فعالیت و اقدامات اقتصادی او نیز باید مورد توجه قرار گیرد. برای نزدیک کردن ذهن مدیران زیتون به واقعیت، لازم است آنها کمی درباره «مه‌آفرید امیرخسروی» یکی از متهمان فساد 3 هزار میلیاردی مطالعه کنند.

2. اگرچه براساس اظهارات فخرالدین حجازی تمام این شرکت‌ها به‌نوعی به یکدیگر پیوند خورده‌اند اما ما با فردی به‌عنوان مالک مواجه هستیم که ده‌ها شرکت دارد و فرهیختگان نیز در گزارش پیشین خود ادعای خلاف زیتون درباره اینکه شرکت‌های مسئولان زیتون از انگشتان دست تجاوز نمی‌کند را پاسخ داد و نوشت که از قضا تنها مالک زمین در بیش از 10 شرکت مسئولیت داشته است.

3. در بند دیگری از جوابیه آمده که فرهیختگان مدعی است که آقای حجازی «همزمان» مدیرعامل 4 شرکت هستند. مدیران زیتون با همین ادعا، فرهیختگان را به سراسیمگی و عدم‌مشورت با مشاور حقوقی که از حداقل سواد برخوردار باشد، متهم کرده و نتیجه‌گیری کرده است روزنامه «فقط به‌دنبال توجیه اعمال مجرمانه[!] خود است.» فرهیختگان به مدیران زیتون پیشنهاد می‌کند یک‌بار دیگر پاسخ فرهیختگان را بادقت و در آرامش بخوانند و کلمه همزمان را در آن بیابند. فرهیختگان نوشته است: «حامد حجازی که ظاهرا مالک مجتمع گردشگری زیتون است، مدیرعامل و رئیس‌ هیات‌مدیره چهار شرکت و عضو هیات‌مدیره 6 شرکت بوده است. یعنی او به‌تنهایی در این سال‌ها حداقل در 10شرکت مسئولیت داشته است.» کلمه «همزمان» در کجای این متن دیده می‌شود؟

   اشتباه بزرگ را که رقم زد؟
ارائه داده‌های غلط و نتیجه‌گیری براساس آن، بخشی از جوابیه زیتون را تشکیل می‌دهد. آنها ماهرانه این کار را کرده‌اند و داده‌های غلط را به فرهیختگان نسبت داده‌اند و با آن نتیجه اشتباه هم گرفته‌اند. در جوابیه دوم آمده که «پس از مطالعه تکذیبیه زیتون متوجه اشتباه خود شده و در گزارش جدید اعلام می‌کند که مسئولین قم تنها با تغییر کاربری 7 هکتار موافقت کرده و برای 65 هکتار بعدی از تهران درخواست کرده و مجوز این تغییر کاربری توسط سازمان امور اراضی کشور صادر گردیده است.» زیتون با این جمله چنین نتیجه‌گیری کرده که «فرهیختگان که متوجه اشتباه بزرگ خود در گزارش اول شده است، بازی دیگری را آغاز می‌کند و در رفتاری غیرحرفه‌ای به‌جای عذرخواهی از مخاطب، به‌گونه‌ای برخورد می‌کند که گویا ابدا در گزارش قبل خود چنین اتهاماتی به مسئولین استانی و مسئولین زیتون نسبت نداده و سوت‌زنان از کنار آن می‌گذرد!!!»

1. اگرچه پیش‌تر به صورتجلسه عجیب کمیسیون تبصره یک ماده یک اشاره شده است اما یک‌بار دیگر لازم است مدیران زیتون این صورتجلسه را مطالعه کنند که در آن با اشاره به تشکیل جلسه و موارد قانونی آمده است: «... با توجه به اختیارات حاصله و دلایل ذیل با ضرورت تغییر کاربری اراضی پیشنهادی به مساحت 707160 مترمربع به اتفاق آرا موافقت گردید.»

2. برخلاف ادعای زیتون در همان گزارش نخست فرهیختگان به نامه طلایی رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان قم به افشار ریاست سازمان امور اراضی کشور اشاره کرده است: «طلایی در ادامه نامه، به سقف کمیسیون تبصره یک ماده یک استان برای تغییر کاربری که هفت هکتار است، اشاره می‌کند و می‌نویسد «درخصوص مابقی اراضی که 63/7160 هکتار است موکول به نظر آن سازمان است ...»» در پاسخ فرهیختگان اتفاقا همین بخش از گزارش تکرار شده است.
3. چرا زیتون برخلاف متن فرهیختگان که در آن تاکید بر «63 هکتار» شده، مدعی شده فرهیختگان نوشته است «برای 65 هکتار بعدی از تهران درخواست کرده...» است؟ در این بخش هم زیتون با ترفند مساله اصلی را منحرف کرده و از دل آن یک «اشتباه بزرگ!» استخراج کرده است. در پاسخ فرهیختگان آمده بود که طبق نامه طلایی باید مجوز نهایی برای 63.7160 هکتار صادر می‌شد اما «در مجوزی که برای تغییر کاربری به حجازی و شرکایش در تاریخ 10 اسفند 94 بدون واریز کامل عوارض داده می‌شود، مساحت مورد موافقت 65.4460 هکتار یعنی 17 هزار و 300 متر بیشتر تعیین شده است.» مدیران زیتون باید به این پرسش پاسخ دهند که چگونه توانسته‌اند برای زمینی که 63 هکتار آن باید مجوز تغییر کاربری می‌گرفت، 65 هکتار مجوز تغییر کاربری بگیرند؟

4. حال باید از زیتون پرسید چه کسی اشتباه و بازی دیگری را آغاز کرده و رفتار غیرحرفه‌ای دارد و به‌جای عذرخواهی از مخاطب، سوت‌زنان از کنار آن می‌گذرد؟

   فرآیند مشکوک و قابل‌بررسی تغییر کاربری
زیتون، حاشیه دیگری را مستمسک نجات از چاهی که برای خود کنده است، کرده و به موضوع تغییر کاربری اشاره کرده و به تبصره 1 ماده 8 آیین‌نامه اجرایی قانون اصلاح قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغ‌ها مصوب سال 1386 هیات‌وزیران استناد کرده است. در تبصره این ماده آمده: «تصمیم کمیسیون تقویم از زمان اعلام به متقاضی به مدت 6 ماه اعتبار خواهد داشت و در صورت انقضای مدت مذکور و عدم واریز عوارض، قیمت ملک مجددا توسط کمیسیون تقویم، تعیین و اعلام خواهد شد.» در این فقره زیتون به‌صراحت اعتراف کرده که قیمت ملک زیتون باید مجددا مورد ارزیابی قرار بگیرد.

1. براساس اسناد هیئت تقویم در 31 تیرماه 94 تشکیل جلسه می‌دهد و عوارض را با تخفیف قابل‌توجه تعیین می‌کند. نکته قابل‌تامل امضای یکی از 3 عضو این هیات است. درحالی که تاریخ تشکیل جلسه 31 تیرماه 94 است، محسن اوروجی نماینده استانداری، ذیل امضای خود تاریخ را 29 آذر 1394 یعنی 5 ماه بعد از جلسه هیئت تقویم ثبت کرده است. اینکه کارمند استانداری چگونه در جلسه پای برگه را امضا نزده است و بالاخره پس از 5 ماه این فرصت را پیدا کرده است، از ابهامات بزرگ این پرونده است. اما چرا این موضوع اهمیت دارد؟

2. حامد حجازی باید 6 ماه پس از اعلام میزان عوارض در کمیسیون تقویم، عوارض را به حساب خزانه‌داری واریز می‌کرد. با این حال او در انتهای دی‌ماه نامه‌ای به افشار رئیس سازمان امور اراضی کشور می‌نویسد تا پرداخت عوارضش را تقسیط کند. به فاصله یک روز این درخواست فورا از سوی افشار تایید می‌شود و به دلایل نامعلوم بنا بر تقسیط عوارض تغییر کاربری زیتون می‌شود.

3. در 12 بهمن‌ماه 94 «محمد ابراهیم نجابت» به معاون حفظ کاربری و یکپارچگی اراضی سازمان امور اراضی کشور نامه‌ای می‌نویسد و با ذکر شماره نامه‌ای از او می‌خواهد «حداکثر مهلت» که می‌توان برای استمهال پرداخت عوارض تغییر کاربری قرار داد را تعیین کند. در نامه‌های رد و بدل شده، این تاریخ 31 تیرماه سال 95 اعلام می‌گردد.5 یک هفته مانده به این تاریخ حامد حجازی، نامه‌ای به محمدرضا عارف نماینده مجلس شورای اسلامی می‌نویسد و با دادن اطلاعات نادرستی همچون «20 درصد از کل پروژه‌ها در حال بهره‌برداری می‌باشد» زیتون را «یک پروژه ملی» می‌خواند و بر این اساس از عارف می‌خواهد تا از ریاست سازمان اراضی 4 ماه دیگر برای حجازی فرصت بگیرد تا «قادر به پرداخت» عوارض و «ادامه ساخت پروژه عظیم و ملی زیتون که مسلما یکی از پروژه‌های افتخارآفرین [!] کشور اسلامی خواهد بود» گردد. از محتوای نامه چنین برمی‌آید که تنها سازمانی که اجازه استمهال مجدد به زیتون را دارد، سازمان امور اراضی است.

4. مشخص نیست محمدرضا عارف بر چه اساسی به محتویات این نامه اعتماد می‌کند و دست به نامه‌نگاری با وزیر جهاد کشاورزی می‌زند. درنهایت نامه به سازمان امور اراضی می‌رسد. «علیرضا اورنگی» که به‌جای افشار ریاست سازمان امور اراضی کشور را برعهده داشته، پاسخ این درخواست را به طلایی رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان قم می‌نویسد: «با توجه به اینکه در یک مرحله در سال گذشته توسط ریاست وقت سازمان امور اراضی کشور به نامبرده مساعدت گردیده که الزاما می‌بایست در پایان سال مالی نسبت به بدهی اقدام می‌گردید؛ لذا برابر مقررات، تمدید مهلت ضمانت‌نامه پرداخت عوارض تغییر کاربری امکان‌پذیر نمی‌باشد.»6

5. با احتساب این نامه و پایان مهلت عجیب داده شده به زیتون برای پرداخت عوارض، در حداقلی‌ترین حالت می‌بایست هیئت تقویم مجددا اقدام به تعیین عوارض تغییر کاربری براساس قیمت زمین در سال 95 می‌کرد اما در کمال تعجب این اتفاق نمی‌افتد و علی‌رغم دستور صریح رئیس سازمان امور اراضی کشور، یک نامه‌نگاری جالب اتفاق می‌افتد.

6. در 31 شهریور 95 جهاد کشاورزی نامه‌ای به ریاست بانک صادرات شعبه میدان امام خمینی قم می‌نویسد و در آن با استناد به نامه شماره 12804/د مدیر امور اراضی (محمد ابراهیم نجابت) می‌خواهد که بانک ضمانت‌نامه انجام تعهدات را تا مورخ 30 مهرماه 95 تمدید کند. نکته جالب اینجاست که جدا از اینکه بار قضایی این نامه بر روی دوش نجابت انداخته شده است، به‌دلیل تخلف مشهود، نامه «از طرف» امضا شده است و محمدرضا طلایی از امضای آن خودداری کرده است.

7 اما در نامه به شماره 12804/د مورخ 95/6/31 مدیر امور اراضی به «نجف‌زاده» مدیر امور مالی سازمان چه نوشته شده بود؟ نجابت که با قوانین آشنایی داشته برای جلوگیری از عواقب امر و اینکه مشخص شود چه کسانی به او چنین دستوری داده‌اند، در نامه می‌نویسد: «با توجه به نظر ریاست محترم سازمان و دستور استاندار و بنا به ضرورت امر نسبت به تمدید ضمانت‌نامه انجام تعهدات.... تا تاریخ 95/7/30 اقدامات لازم صورت پذیرد.»

8. درخواست ریاست سازمان جهاد کشاورزی استان قم و استاندار برای تمدید خلاف قانون مهلت حجازی در حالی بوده که 2 روز قبل از چنین نامه‌نگاری‌ای از سازمان ثبت اسناد و املاک کشور نامه‌ای به مدیریت جهاد کشاورزی استان قم، ارسال می‌شود که براساس آن حامد حجازی یک ماه قبل درخواست تفکیک عرصه ششدانگ زمین را داده است. یکی از دلایل اصلی سند تفکیکی برای زمین، به جهت فروش آسان آن می‌باشد.

9. با وجود تمدید غیرقانونی مهلت پرداخت عوارض، در عمل این اتفاق نمی‌افتد تا نجابت در 28 مهرماه مجددا به نجف‌زاده نامه‌ بنویسد و در آن بگوید که «پیرو مذاکرات ریاست محترم سازمان با استاندار محترم مقرر گردید [ضمانت‌نامه] تا 95/8/30 تمدید گردد.» مشخص نیست به چه دلیل صالحی منش استاندار وقت قم درخواست‌های متعدد برای تخفیف عوارض و تمدید غیرقانونی مهلت پرداخت عوارض را داشته است.

10. درنهایت عوارض تغییر کاربری در آذر سال 95 یعنی 5 ماه پس از پایان مهلت قانونی و یک سال و نیم پس از تعیین میزان عوارض از سوی هیئت تقویم به حساب خزانه واریز می‌گردد.

پاسخ به سایر ادعاهای زیتون که پافشاری روی حاشیه‌ها است و در آن پاسخی به ابهامات اصلی درباره تغییر کاربری زمین کشاورزی و همچنین پرونده تسهیلات و شرکت‌های جورواجور، یافت نمی‌شود را به مخاطبان وامی‌گذارد. مسئولان زیتون اگر ادعاهایشان پیرامون ورود دستگاه‌های نظارتی حقیقت دارد، از رسانه‌ها دعوت کنند تا با حضور آنان، کارشناس یک آزمایشگاه معتبر -و نه آزمایشگاه متعلق به اقوام و نزدیکان- یک نمونه از آب چاه را مورد آزمایش قرار دهند و نتیجه آن را به افکار عمومی اعلام کنند.

فرهیختگان بر خود لازم می‌داند بار دیگر تاکید کند به‌زودی در گزارشی به چگونگی تولد ایده مجتمع گردشگری زیتون و آقای «ط» یا همان دکتر! کافی که در پس تمام این ماجراها نقش‌آفرینی کرده است، خواهد پرداخت تا حقیقت برای افکار عمومی هویدا شود. البته درکنار دکتر کافی، جزئیاتی از پرونده شاکیان زیتون که در این پروژه فعالیت کردند ولی حق‌وحقوقشان پرداخت نشد تا زندگی‌شان از بین برود نیز، پرداخته خواهد شد. برخی از این افراد، حکم جلب مدیران این مجتمع را اخذ کرده‌اند.

پی‌نوشت:
1 -   گفت‌وگو با ایرنا (21 تیر 94) irna.ir/xj6N2W
2-  خبرگزاری آریا؛ کد خبر 20150320165220671
3-  خبرگزاری میراث آریا  chtn.ir/news/139312081
4 -  خبرگزاری ایکنا 8 فروردین 1394 کد خبر: ۳۰۵۱۳۵۵
5 -  نامه شماره 21550/د مورخ 20/11/94
6 - نامه شماره 271517/020/53 مورخ 5/5/1395

مرتبط ها