سیدمهدی موسویتبار، خبرنگار گروه فرهنگ: آذر سال گذشته بود که تلوبیون، پلتفرم صداوسیما بخش تازهای با عنوان «تلوبیونپلاس» را به مجموعه خود اضافه کرد. بخش تازهای که فیلمها و سریالهای ایرانی و خارجی را رایگان در اختیار مخاطبان قرار میداد و پخش فیلمهای «درختگردو» و «منصور» در ماههای گذشته از نمونههای بارز عملکرد آن بخش بود. بسیاری از اهالی رسانه و فرهنگ راهاندازی بخش پلاس تلوبیون را اعلان جنگ علنی با پلتفرمهای خصوصی دانستند و گذشت زمان و عملکرد تلوبیون این فرضیه را اثبات کرد. استدلالهای قابلتاملی مانند تعارض منافع و حضور بخش دولتی در یک رقابت نابرابر با بخش خصوصی و همچنین سوءاستفاده از امتیاز نظارت ساترا در مسیر تقویت تلوبیون حرفهای جدی مخالفان تاسیس تلوبیونپلاس بودند که هنوز برایشان جواب قابلقبولی منتشر نشده است. سال گذشته و در مطلبی با عنوان «شوک مثبت به شبکه نمایش خانگی» با ملاحظاتی، تاسیس تلوبیونپلاس را افزایش فضای رقابتی و ایجاد انگیزه بین پلتفرمها عنوان و از آن با توجه به شروط مختلف استقبال کردیم. حالا و پس از گذشت نزدیک به چهارماه از عمر این بخش تازه، میتوانیم بررسی بهتری دربارهاش داشته باشیم. به این چند مقدمه و پیشفرض توجه کنید؛ تلوبیونپلاس وابسته به صداوسیماست. ساترا که وظیفه نظارت بر پلتفرمهای خصوصی را دارد هم متعلق به رسانه ملی است. تلوبیون و پلاسش از آرشیو گسترده صداوسیما استفاده میکردند و آن را بهرایگان در اختیار مخاطبان قرار میدادند. همین امکان را گروهی، رانت اضافه بر پلتفرمهای دیگر میدانستند و اساس این رقابت را ناعادلانه میخواندند. نکته دیگر اینکه تلوبیون پلتفرم صداوسیماست و همه میدانیم امکانات صداوسیما قابلقیاس با بخش خصوصی نیست. البته یادمان نرفته که بخش خصوصی هم از رانتها و وامهای مختلف دولتی هم آشکارا و نهانی استفاده کرده و اخبارش هم پیش از این منتشر شده است. پلتفرمهای خصوصی روی تولیداتشان تمرکز میکنند و تلوبیونپلاس روی رایگان بودنش و محتوای بینهایت آرشیو صداوسیما و همین نکته فضا را برای یک رقابت نابرابر آماده میکند. درواقع سرویس تلوبیونپلاس برای نمایش فیلمها و سریالهای خارجی بدونهزینه برای مشترکانش است اما با توجه به اطلاعات موجود و بهجز استثنایی مانند عید، تنها هزینه مخاطب برای استفاده از این سرویس هزینه اینترنت مصرفیاش خواهد بود.
در جدیدترین اقدام تلوبیونپلاس سریال «جناب عالی» را که تلویزیون برای شبکه «نسیم» نوروز امسالش درنظر گرفته بود برای پخش بهطور رایگان روی پلتفرمش قرار داد. این اقدام با واکنشهای منفی بسیاری روبهرو شد و آن را نماد سوءاستفاده از موقعیت صداوسیما و بیتالمال دانستند. البته گروهی هم موافق این اقدام بودند و از رایگان شدن سریالها در تلوبیون استقبال کردند. مساله دیگر رایگان کردن اینترنت مصرفی کاربران این پلتفرم از ۲۷ اسفند سال گذشته تا ۱۳ فروردین امسال بود که صدای پلتفرمهای بخش خصوصی را بیش از قبل درآورد و نشان داد که حریف کهکشانی و قدری وارد میدان شده است. نکته پرحاشیه دیگر تلوبیون در روزهایی که گذشت، انتشار خبر برنامه استعدادیابی موسیقی «آوای جادویی» بود که ادعا شد طرحش در ابتدا برای پلتفرمهای بخش خصوصی بوده و توسط ساترا رد شده و حالا همان طرح مورد تایید ساترا برای پخش در پلتفرم صداوسیما قرار گرفته است. همه اینها یک فضای بدبینی نسبت به تلوبیون پلاس ایجاد کرده که میتواند در ادامه به جایگاه و محبوبیت این پلتفرم ضربه بزند.
آنچه درمجموع رفتار این چهارماه تلوبیونپلاس دیدیم یک انحصار فرهنگی در فضای شبکه نمایش خانگی ایجاد میکند؛ انحصاری که انتهایش شکست تلوبیونپلاس و همچنین پلتفرمهای خصوصی است. تلوبیونپلاس زمین بازی صداوسیما نیست و از ابتدا هم نباید ورود میکرد و باید تمام توجه و تمرکزش را روی شبکههای سراسری و استانی خودش میگذاشت تا هم در حفظ و هم در جذب مخاطبانش موفق عمل کند.
نه، این قرارمون نبود
«انحصاری صورت نگرفته و تنها کار سنتی سازمان بهروز شده است. درواقع آرشیوی که با بودجه دولتی ساخته شده و مردم پیش از این پولش را دادهاند، این بار با کیفیت بالاتر از تلوبیونپلاس پخش میشود.» اینها صحبتهایی است که توسط مسئولان وقت صداوسیما و تلوبیون بیان شده و دلیل رایگان بودن اشتراک تلوبیون را هم، این عامل معرفی کرده بودند. این استدلال بعدها هم توسط مدیران بعدی تکرار شد؛ استدلالی که با پخش فیلمهای سینمایی «منصور» و «درختگردو» و تیزر مسابقاتی مانند «آوای جادویی» رنگ باخت و نشان داد که از ابتدا چنین قراری نبوده است. اگر به بخش پلاس تلوبیون بروید، خواهید دید که صفحهای برای فیلمهای سینمایی تدارک دیده شده و در آنها اسامی فیلمهایی را میبینید که تا 100 سال آینده هم نمیتواند از تلویزیون پخش شود. فیلمهایی که هرکدام به دلایلی مانند حضور بازیگرانش در خارج از کشور یا کشف حجاب آنها یا موضوعات حساسش اساسا امکان پخش از رسانه ملی را ندارند. سوال اینجاست که چگونه چنین فیلمهایی در این پلتفرم قرار دارند و تکلیف آن قرار اولیه چه میشود؟ مردم که هزینههای آن فیلمهای سینمایی ایرانی را ندادهاند و میدانیم که امتیازش هم توسط صداوسیما خریداری نشده است. سوال بعدی این است که هزینه تمام محتوای ارائهشده در پلتفرم تلوبیونپلاس توسط این سازمان پرداخت شده است؟ البته این سوال برای پلتفرمهای بخش خصوصی هم قابلطرح است و پیش از این در قالب گزارشهایی پرسیدهایم. قرار نبود تلوبیونپلاس وارد رقابت نابرابر با پلتفرمهای خصوصی شود و صرفا روی محتوای آرشیو صداوسیما تمرکز داشت و قرار بود فیلمهایی که زمانی نسخه فیزیکیشان پرفروش بودند با کیفیت بهتر بهدست مردم برسند. تلوبیون با افتتاح پلاس بازی را بههم زد. بازیای که احتمالا بازنده نهاییاش خواهد بود.
نه، از نظر اقتصادی هم
دخالت دولت و حاکمیت در بازار چه زمانی اتفاق میافتد؟ دولت چه زمانی اجازه دارد وارد رقابت با بخش خصوصی شود و اصلا چنین اجازهای بهلحاظ قانونی و عرفی دارد؟ آیا برای صداوسیما که یک سازمان حاکمیتی است و بودجه هنگفتی هم در ردیف بودجه دولت دارد، منطقی است که خودش را وارد یک مسابقه با تیمهایی کند که از آن کوچکترند و از نظر بودجه و جایگاه قابلقیاس نیستند؟
محمدمهدی جعفریان در این خصوص و در یادداشت اختصاصی سال گذشتهاش برای اقتصادآنلاین، پرسید که آیا ورود دولت به بازار و استراتژی اتخاذشده، مشروعیت و ضرورت دارد یا خیر و سپس از دو دسته ملاک برای این سنجش گفت؛ اول اینکه آیا این اقدام دولت بهدلیل وقوع یکی از مصادیق شکست بازار از قبیل وجود عوارض جانبی است و دوم اینکه آیا یک ضرورت اجتماعی-محیطی مانند حوادث غیرمترقبه یا وجود مناطق کمتر توسعه یافته و کمتر برخوردار سبب چنین تصمیمی شده است یا خیر؟
او سپس جواب داد که با بررسی خدمات سرویس تلوبیونپلاس که بهنوعی گسترش فعالیتهای پلتفرم تلوبیون است، با هیچیک از مصادیق شکست بازار مانند وجود کالاهای خدمات عمومی، اطلاعات نامتقارن یا عوارض جانبی روبهرو نیستیم. با توجه به اینکه یکی از مهمترین دلایل تاسیس تلوبیونپلاس عدم تمایل همه مخاطبان به استفاده از سرویسهای پولی و همچنین وجود محتوای پاک برای کودکان از طرف مدیرعاملش عنوان شد، باید گفت که بر این مبنا دولت در هر بازاری میتواند ورود کند و شرکتهای دولتی یا شرکتهای خاصی را که به دولت وابستگی دارند تقویت کند؛ چراکه طبیعتا در هر بازاری عدهای از مخاطبان حاضر به پرداخت مبلغ نیستند و بدیهی است که آنان از هر کالا یا خدمات رایگانی استقبال کنند. مدیرعامل تلوبیون اگر وابسته به صداوسیما و بیتالمال نبود و مدیر یکی از همین پلتفرمهای خصوصی بود باز هم طرفدار ارائه خدمات رایگان بود؟ بهنظر پاسخ به این سوال روشن است. این حرکت تلوبیون و صداوسیما از نظر اقتصادی هم توجیهی ندارد و ورود دولت به رقابت با بخش خصوصی در این شرایط صداوسیما و میزان بینندگان و کیفیت سریالهایش اساسا منطقی هم نیست. رسانه ملی اگر از ابتدا به وظایف سازمانی خودش عمل میکرد بخش خصوصی و سریالهایش چنین قدرت و محبوبیتی پیدا نمیکردند.
هورا! تیم فدراسیون قهرمان شد
بیاییم خوشبین باشیم و بگوییم که تلوبیونپلاس در ادامه و بهواسطه پخش رایگان سریالها و فیلمهای سینماییاش مورداستقبال شدید مخاطبانش قرار میگیرد و رقبای بخش خصوصی که سالی دوبار هزینه اشتراکشان را بالا میبرند را هم شکست خواهد داد. انصافا این پیروزی جای خوشحالی دارد؟ اجازه بدهید زمین بازی را با شفافیت بیشتری ببینیم. پلتفرم رسانه ملی درحالی که بخش دیگری از این رسانه را بهعنوان ناظر دارد در رقابت با پلتفرمهای بخش خصوصی که موردنظارت، داوری و جرح و تعدیل قسمتهای تولیدی قرار میگیرد به برتری رسیده است. بهعبارت دیگر تلوبیونپلاس در رقابتی قهرمان شده که داورش خودی بوده و سختگیر به بازیکنان حریف. منطقی این بود که اساسا چنین رقابتی شکل نمیگرفت. زمین بازی رسانه ملی شبکههایش است و سریالهایش. برای استفاده از آرشیوهایش هم چندین راه فنی و ساختاری دیگری وجود داشت و شبکههایی مانند «آیفیلم» یا «تماشا» هم با همین منظور تاسیس شدند. عجیبتر اینکه تلوبیونپلاس با این تاکتیک و نگاه، برای پیروزی هم نیامده است و فقط میخواهد که رقبایش پیروز نشوند. هیچ نشانی از یک برنده ندارد و مسیری که ترسیم شده هم ردی از برتری درش نیست. هنوز برای ترککردن این زمین دیر نیست و چه خوب که اینبار ترک زمین به معنای شکستخوردن نیست و نشان از تعقل و وقار این رسانه عظیم دارد. شاید تعبیر ضعیفکشی، تعبیر کامل و دقیقی نباشد، زیرا یادمان نرفته که «فیلیمو» و «نماوا» با چه رانتهایی به وجود آمدند و احکام قضایی با کانالها و سایتهای پخش فیلمها چه کرد، اما حتما دو طرف این مسابقه هموزن نیستند.
سریالهای توقیفی یا تولیدی؟
در مطلبی که پیش از این و در سال گذشته منتشر کردیم از پخش سریالهای توقیفی در پلتفرم تلوبیون استقبال کردیم و آن را یک ظرفیت مناسب برای این سرویس دانستیم و برای شروع هم «سرزمین کهن» را پیشنهاد دادیم. حالا که نوبت به پخش سریال «جنابعالی» عادل تبریزی رسیده، سوال این است که قرار است تلوبیون بهجای پخش برنامه تامینی سراغ سریالهای تولیدی برود؟ حتی تولید پخش نشده خودش؟ قرار است در آینده آرامآرام و به بهانه مناسب نبودن سریالهای تولیدی با چهارچوبهای صداوسیما، شاهد پخش آنها صرفا در پلتفرم تلوبیونپلاس باشیم؟ شاید کسانی باشند که استدلال کنند این سریالها را خود صداوسیما ساخته و هرجا بخواهد میتواند پخشش کند که طبیعتا این گروه تفاوت یک رسانه به عظمت صداوسیما با یک پلتفرم را نمیدانند و از بینبردن فضای رقابتی را هم عنصر لازمه موفقیتشان میدانند و دنبالهروی تفکری هستند که میز و بیتالمال را ارثیه پدری میدانند و خود را موظف به پاسخگویی به هیچ فرد یا نهادی هم نمیدانند. پخش سریالهای باکیفیت تامینی یا توقیفی از تلوبیونپلاس میتواند خلأ بین تولیدات این پلتفرم با پلتفرمهای بخش خصوصی را پر و مخاطبان بیشتری را جذب کند؛ مخاطبانی که هنوز هم تشنه دیدن سریالهای جذاب و برنامههای پرهیجان و دوستداشتنی هستند. صداوسیمایی که بهانهاش برای نساختن سریالهای باکیفیت، عدمامکان رقابت با دستمزدهای بالا در شبکه نمایش خانگی است برای ساختن سریالهای تولیدی در تلوبیونپلاس چه توجیه یا بهانهای دارد؟ اتکا به همان آرشیو محبوب و کامل صداوسیما و ارتقای کیفیت پخش آنها و همچنین ایجاد یک بستر مناسب و قابلدسترسی برای استفاده از آنها، شاید همان هدفی باشد که تلوبیونپلاس باید بهدنبالش برود. عاقبت بلندکردن همزمان چندین هندوانه درحالی که از وظیفه اصلیات غافل شدی مشخص است. صداوسیما بهتر است برود به سمت پخش برنامههای تامینی و بیخیال تولید شود که برایش حکم شکست دوسره را دارد.
در این رابطه بیشتر بخوانید:
رقابتی که نیست (لینک)
تلوبیون پلاس و نبرد در سرزمین نمایش (لینک)
مجانی پلاس (لینک)