ایام نوروز 1401 بعد از حدود دوسال وقفه در امر آموزش حضوری با یک خبر شاید ناخوش برای دانشجویان تمام شد و آن هم بازگشایی دانشگاهها و حضوریشدن امر آموزش بود. البته این بازگشاییها محدود به دانشگاه نماند و مدارس هم در تمامی مقاطع حضوری شدند تا بالاخره بعد از مدتها درگیری با ویروس کرونا و ترس از افزایش موارد ابتلا و مرگومیر، دانشجویان و دانشآموزان آموزش را حضوری تجربه کنند. این خبر همانطور که روز گذشته هم در گزارش همین صفحه به آن پرداختیم، حواشی بسیاری به همراه داشت؛ از مقابله موافقان و مخالفان تا استدلالهایی که برخی دانشگاهها برای عدمتمکین از این تصمیم ستاد ملی مقابله با کرونا رو کردند. راستش را بخواهید از همان ابتدای شیوع کرونا در کشور این مدل ماجراها بود. مدیریت یکپارچه و یکصدایی، حلقه مفقوده مدیریت در شرایط کرونایی بود که حتی با ایجاد انواع و اقسام ستادها و تشکیلات، راه به جایی نبرد و در بر همان پاشنه قبلی چرخید.
شترسواری دولادولای بعضی از دانشگاهها، بالاخره آموزش حضوری یا غیرحضوری؟
بگذارید سراغ همین فقره بازگشایی دانشگاهها برویم. بعد از کلی بالا و پایینشدن و حاشیه و داستان، بالاخره ستاد ملی مقابله با کرونا بهعنوان مرجع اصلی تصمیمگیری درباره محدودیتها و بازگشاییها تصمیم به بازگشایی مدارس و دانشگاهها گرفت. استدلالهایی هم به درست یا غلط پشت این تصمیمگیری بوده است؛ این یعنی حجتتمام و تمامی مدارس و دانشگاهها باید به این تصمیم تمکین کنند، اما خب در این بین برخی دانشگاهها مثل خیلی جاهای دیگر، تصمیمهای خودشان را میگیرند و دستورهای خودشان را میدهند. بگذارید چند نمونه از این دانشگاهها که در برخی مقاطع تصمیم بر ادامه آموزش مجازی و غیرحضوری گرفتهاند را معرفی و بررسی کنیم.
دانشگاه فردوسی مشهد برمبنای آخرین اخبار آموزش مجازی را تا فراهمشدن امکان بازگشت دانشجویان و ساماندهی امکانات رفاهی موردنیاز آنها مبنا قرار داده و از دانشجویان خواسته با گرفتن ارتباط با دانشکدهها از نحوه برگزاری کلاسهای حضوری اطلاع کسب کنند.
دانشگاه شهیدبهشتی نیز اعلام کرده کلاسهای دانشجویان کارشناسیارشد ورودی ۱۴۰۰ پس از ماه مبارک رمضان (از ۱۷ اردیبهشت) بهصورت حضوری برگزار میشود و دروس نظری کارشناسی با بیش از ۴۰ نفر دانشجو بهصورت غیرحضوری برگزار خواهد شد.
در دانشگاه امیرکبیر نیز کلاسهای مقطع کارشناسی بلافاصله پس از عید فطر و ماه مبارک رمضان بهصورت حضوری برگزار خواهد شد. البته درصورت تمایل اساتید با هماهنگیهای لازم، امکان تشکیل ترکیبی کلاس (دانشجویان ساکن تهران حضوری و دانشجویان ساکن شهرهای دیگر الکترونیکی) در مقطع کارشناسی از ۲۰ فروردین وجود دارد.
کلاسهای مقطع کارشناسی دانشگاه علامهطباطبایی به جز رشته تربیتبدنی همه بهصورت مجازی است.
در دانشگاه خواجهنصیر آموزش برای تمام ورودیهای 99 مقطع کارشناسی از 20 فروردین بهصورت حضوری اعلام شده و سایر مقاطع و ورودی کماکان منتظر اطلاعیه جدید برای حضور در دانشگاه هستند.
دانشگاه پیامنور تمام دروس عملی و بخش عملی دروس عملی-نظری را بهصورت حضوری برگزار میکند اما آموزش دروس نظری کارشناسی و کارشناسیارشد کماکان به شیوه مجازی دنبال میشود.
در دانشگاه فنیوحرفهای تمامی کلاسهای عملی و نظری-عملی برای دانشجویان غیربومی از اول اردیبهشت بهصورت حضوری آغاز میشود و تمامی کلاسهای نظری تا اطلاع ثانوی بهصورت مجازی برگزار خواهد شد.
دانشگاه الزهرا کلاسهای دانشجویان کارشناسیارشد را کماکان مجازی برگزار میکند و دانشجویان کارشناسی از 27 فروردین بهصورت حضوری در کلاسها حاضر میشوند.
در دانشگاه خوارزمی کلاسهای حضوری دوره دکتری و کارشناسیارشد از ۲۰ فروردین آغاز شده اما کلاسهای دانشجویان کارشناسی کماکان بهصورت مجازی دنبال میشود و هنوز زمانی برای بازگشت این دانشجویان به دانشگاه تعیین نشده است.
دانشگاه اصفهان اعلام کرده کلاسهای تحصیلات تکمیلی و کلاسهای دانشجویان کارشناسی ورودی 1399 نیز مانند ورودیهای ماقبل از ۲۰ فروردین و دانشجویان کارشناسی ورودی ۹۷ و ۹۸ از ۲۷ فروردین بهصورت حضوری خواهد بود. با توجه به مسکوت ماندن وضعیت ورودیهای 1400 کارشناسی، احتمالا این دانشجویان آموزش خود را به شیوه مجازی دنبال میکنند. در دانشگاه صنعتی اصفهان هم کلاس دانشجویان کارشناسی ورودی 98 و ماقبل آن به شکل حضوری برگزار میشود و هنوز درخصوص تشکیل حضوری کلاسهای ورودیهای بعد از 98 اطلاعیهای صادر نشده است.
شرایط دانشگاه شیراز نیز در نوع خود متفاوت و قابلتوجه است. این دانشگاه اعلام کرده تمام کلاسهای درس دانشجویان کارشناسیارشد در دو هفته پایانی خردادماه 1401 به صورت حضوری برگزار خواهد شد. همچنین دروس عملی دوره کارشناسی در دانشکدههای مختلف در دو هفته اول خردادماه به صورت حضوری برگزار خواهد شد. برنامه زمانی و جزئیات شیوه برگزاری این کلاسها، از طرف دانشکدهها اطلاعرسانی میشود. دانشجویان کارشناسی ورودی 1399 و 1400 بهمنظور آشنایی با دانشگاه در دورههای یک هفتهای در دو هفته اول خردادماه در دانشگاه حاضر خواهند شد و سایر دروس نظری دانشجویان مقطع کارشناسی همچنان بهصورت الکترونیکی ارائه خواهد شد.
دانشگاه صنعت نفت اعلام کرده کلاسهای دانشجویان کارشناسی ورودیهای ١٣٩٨و ماقبل از ١٧ اردیبهشت و ورودیهای ١٣٩٩ و ١٤٠٠ از ٢٤ اردیبهشت بهصورت حضوری تشکیل و قبل از آن تاریخ کماکان به صورت مجازی برگزار میشود.
تداوم آموزش غیرحضوری یک غفلت بزرگ بود
چندوقت پیش با رضوان حکیمزاده، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزشوپرورش گفتوگویی انجام دادیم و او هم از نگاه یک مقام مسئول در حوزه آموزش در ارتباط با حضوری شدن آموزش به «فرهیختگان» گفته بود: «تداوم تعطیلی آموزش حضوری به نظر من یک غفلت بزرگ بود که در درجه اول مسئولان سابق وزارت بهداشت را مقصر میدانم و بارها با رصد گزارشهای جهانی و رصد گزارشهای میدانی خود این مشکلات را بیان کردیم، ازجمله نامهای که الان به رئیسجمهور نوشتیم، به دلایل متعددی بیان کردیم تداوم تعطیلی آموزش حضوری چالش دارد. درک دانشآموزان پایه اول و دوم از مدرسه شکل نمیگیرد، فرآیند یادگیری دچار آسیب میشود، تعامل بین دانشآموز و معلم شکل نمیگیرد، زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری در مناطق کمتربرخوردار فراهم نیست و... . این مساله به ذات فضای مجازی بازمیگردد، بهخصوص زمانی که بچهها شروع به یادگیری میکنند. ما در ابتدای کار قدری کتابها را بزرگتر میزنیم، اندازه فونتها را درشتتر میکنیم؛ این بهدلیل ویژگی کودکان است. کودکان از طریق تعامل یاد میگیرند، از طریق دستور یاد میگیرند، وقتی همه اینها را در یک قاب کوچک موبایل خلاصه میکنید، ویژگیهایی که لازم است محیط یادگیری موثر باشد، از بین میرود. نکته چالشی دیگر بحث تداوم تمرکز است. اساسا برای کودکان در شروع آموزشهای رسمی حفظ و تداوم تمرکز یک مساله است. به همین دلیل کلاسها در دوره ابتدایی زمان کوتاهتر نسبت به پایههای بعدی دارند. وقتی این در فضای مجازی میآید و شما آن فضای ارتباط حضوری را از دست میدهید حفظ تمرکز یک کودک در فضای مجازی به 10 دقیقه کاهش مییابد. اگر در کلاس درس با نقشآفرینی و استفاده از راهکارهای تدریس فعال میتوانستید 40 دقیقه تمرکز را حفظ کنید و ماندگاری بالا داشته باشید در آموزش مجازی اینچنین نیست. از خانوادهها گزارش داریم که 10 دقیقه بچه به گوشی موبایل نگاه کرده و بعد حوصله نداشته و رها کرده است. تربیت کودکان یک امر تخصصی است. بهعنوان دانشیار علوم تربیتی دانشگاه تهران بیان میکنم، تدریس دوره ابتدایی کار سختتر و دشوارتری است. اینکه خانوادهها بتوانند از پس این برآیند، تصور غیرواقعی است. نظامهای آموزشی پیشرو در دنیا خیلی زود مدارس بهخصوص دوره ابتدایی را باز کردند. هرچه فریاد زدیم و نگرانی خود را از این چالش اساسی مطرح کردیم، یک گام به جلو میرفتیم و بعد مسئولان وقت وزارت بهداشت پشت ما را خالی میکردند و درست برخلاف آنچه در ستاد ملی کرونا با هم توافق کردیم این نگرانی را در جامعه افزایش میدادند و همراهی نداشتند و کارشکنی نیز میکردند. با این ادعا که موجهای کرونا را شاهدیم، مدارس تعطیل شد، اما موج کرونا هیچ ربطی به تعطیلی مدارس ندارد. حالا نیز که آموزش حضوری را شروع کردهایم روند کاهشی دارد. این به خاصیت فضای مجازی و عدم تناسب برای یادگیری برمیگردد. کشورهایی که مدارس را باز کردند نه زیرساخت فناوری داشتند، نه مشکل دسترسی به زیرساختهای یادگیری هوشمند داشتند ولی تشخیص اینکه تربیت یک امر تخصصی در دوران کودکی است و حتما در گرو حضور و تعامل است آنها را بنا داشت که این اقدام را انجام دهند. اما متاسفانه ما همکاری رسانهها را در این خصوص نداشتیم، یعنی زمانی که این مساله را مطرح میکردیم به جای اینکه رسانهها بهعنوان دغدغه ملی آن را عنوان کنند به دغدغهها دامن میزدند. در برنامههای رادیویی همکاران حوزه سلامت را بهعنوان مدافعان سلامت روبهروی ما آوردند و ما را متهم میکردند که جان مردم را به خطر میاندازید. اما اقدامات خود را انجام دادیم و در مناطق روستایی و عشایری باوجود مقاومتهایی که انجام شد، آموزش حضوری را راه انداختیم. البته آموزشها در بستر فضای مجازی و مدرسه تلویزیونی را راه انداختیم تا مطمئن شویم از آموزش معلمان باتجربه برای همه دانشآموزان استفاده میکنیم. شاید بیشترین آثار در عدالت آموزشی بود و این استفاده را هم در مناطق روستایی و عشایری داشتیم و هم برای معلمان که آموزش میبینند.»
فصلالخطاب تصمیمات ستاد ملی مقابله با کروناست؟
اینکه آموزش حضوری باشد یا غیرحضوری، چالشی است که حالاحالاها تعیینتکلیف نخواهد شد. مدافعان امروز آموزش غیرحضوری در پستو ناله افت کیفیت آموزشی سر میدهند و موافقان آن هم به آمارها و تجربه سایر کشورها و ضرورت آموزش و ارتباط حضوری بین استاد و دانشجو ارجاع میدهند. هر دو هم بهحدی قابلیت دفاع از استدلالهای خود را دارند و اگر نگرانی هست، حتما از منظر سلامت دانشآموزان و دانشجویان است. با این اوصاف اما یک نکته مهم این بین وجود دارد و آن هم اینکه حرف آخر را بالاخره در جریان مدیریت و مقابله با ویروس کرونا چه کسی خواهد زد؟ ستاد ملی مقابله با کرونا چه جایگاهی دارد و اگر فصلالخطاب تصمیمات این ستاد است، چرا برخی دانشگاهها از این موضوع سر باز میزنند؟ چطور است که برخی مقاطع امکان حضوری شدن دارند (حتی به بهانه تعداد کمتر دانشجویان که میدانیم لزوما اینطور هم نیست) اما برخی مقاطع دیگر که اتفاقا حضور دانشجو در آنها الزامیتر هم هست، مثل دوره کارشناسی این امکان را ندارند؟ شترسواری که دولا دولا نمیشود. خون دانشجویان دانشگاه دولتی فلان مگر رنگینتر از خون دانشجویان دیگر است؟ مقطع ارشد و دکتری مگر کرونا نمیگیرند که فقط دوره کارشناسی را یک ماه با تاخیر حضوری میکنید؟ این غیرحضوری بودن در امتحانات هم رعایت میشود؟ این سوالات را جواب دادهاند یا همینطور تصمیماتی گرفتهاند و این جریان چند تکه آموزش را تکهتکهتر میکند؟
برخی دانشگاهها چون قدرت تصمیمگیری و برنامهریزی ندارند از آموزش حضوری فرار میکنند!
برای فهم بهتر وضع موجود هم از منظر سیاستگذاری و هم شیوع بیماری کرونا گفتوگویی با محمدحسین یزدی، رئیس مرکز تحقیقات واکسن دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام دادهایم. او به «فرهیختگان» گفت: «در رابطه با بازگشاییها درست است که الان در شرایطی هستیم که ظهور ویروس و بروز آن در جمعیت رو به کاهش و تقریبا در حالت مهار است اما ما نباید فراموش کنیم که تا جمعیت غالب کشور -حتی در دانشآموزان- واکسیناسیونشان کامل نشده این احتمال و این ریسک وجود دارد که دوباره در نقاط کانونی انتشار ویروس تشدید و چشمههای همهگیری در جامعه بازهم ایجاد شود. یکی از ایرادهایی که به بازگشایی خصوصا در مدارس وارد است که همه را غافلگیر کرده دفعتا بودن تصمیم است، یعنی ۱۱ یا ۱۲ فروردین اعلام کردهاند از چهاردهم آموزش حضوری اجباری است. این تصمیمات در بعضی از مقاطع در مسائل دیگر هم گرفته شده مثل تغییر نرخ ارز یا تغییر نرخ بنزین و... . آنها ممکن است تبعات خاص خودشان را داشته باشند ولی اینجا موضوع سلامت درمیان است و در این زمینه نمیشود بدون ایجاد زیرساخت و ایجاد زمینه مساعد تصمیم گرفت، چون تبعاتش خیلی جدیتر خواهد بود، یعنی شما اگر آنچه را فروکش کرده دوباره روشن کنید با یک بیتدبیری و یک رفتار نسنجیده، هیچ راه جبران و برگشتی ندارد و مسلما دوباره جامعه را درگیر میکنید؛ آن هم با یک موضوع جدی که تازه از آن خلاص شده بودید. از طرفی مقطع زمانی تصمیمگیری را اگر نگاه کنید، در فروردین و اردیبهشت عملا آموزش بهشکل جدی انجام نمیشود، کمااینکه بسیاری از مدارس ابتدایی اصلا روالشان این است که تا قبل از سال جدید درسها تمام شود و در سال جدید مرور کنند و امتحانات برگزار شود و پایان سال. حالا شما دفعتا اعلام کنید که ۱۴ فروردین مدارس اجباری است. از آن طرف برای ورود مدارس واکسن اجباری نیست که این اشتباهی اساسی است و نمیشود از آن صرفنظر کرد، چون برای اجرای یک تصمیم و برای اینکه نشان دهید یک تصمیم قطعی گرفتهاید موضوعی را ندیده میگیرید که خیلی جدی است. در رابطه با این امر عملا خود موضوع سلامت نیاز به تفکر و تعمق بیشتری دارد، ثانیا مقطع زمانی تصمیمگیری شما درست نیست، یعنی بهتر بود این تصمیم را از ابتدای سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ بگیرید که این بهترین حالت بود. تا آن زمان خوابگاههای دانشگاهها را هم تنظیم کرده و تغییر دادهاید و تا حدی که لازم است هم واکسیناسیون دانشآموزی را کامل و اجبار کردهاید. بههرحال بچهها برای ثبتنام مدرسه که تمایل و الزام داشتند و اینطور نبود که اگر واکسن را اجباری نکنید، آنها ثبتنام نکنند، مثلا میگفتید اگر بچهها میخواهند سال جدید ثبتنام کنند- حتی کسانی که آنلاین ثبتنام میکنند- باید کارت واکسن داشته باشند. بعد از آن در شهریورماه اعلام میکردید مثلا از مهرماه حضور در مدارس بهصورت اجباری است ولی اینکه از دوازدهم فروردین بگوییم چهاردهم بیایید. این طرح ترافیک یا طرح یکماه ماه رمضان نیست، این طرح قیمت بنزین نیست؛ پیادهسازی دستوری اینها عواقب خواهد داشت. کمااینکه درمورد مسائل دیگر هم عواقب داشته ولی این امر مساله عمیقتری است و نباید دفعتا تصمیمگیری شود. در رابطه با دانشگاه بهنظرم بهخصوص در رشتههای علوم پزشکی و پایه پزشکی مثل داروسازی و امثالهم، دانشگاه مدتها قبل هم داشت کارش را میکرد، غیر از کلاسهای تئوری که بخشی از آن بهصورت آنلاین بود، عمدتا دانشجویان رفتوآمدشان به دانشگاه سر جایش بود و واکسیناسیون تقریبا کامل شده بود، حتی سه دز هم میتوانستند بزنند. حالا که بازگشایی در مورد دانشگاهها اتفاق افتاده، آسیب کجاست که این چند تصمیمی دارد دوباره خودش را نشان میدهد؟ درواقع تصمیمهای انفرادی، مقطعی و جغرافیایی گرفته میشود. یک دانشگاه یک کار میکند، دانشگاه دیگر کاری دیگر، این از کجا نشأت میگیرد؟ برمیگردد به مقطع زمانی تصمیمگیری. دانشگاهها هم در حالت پایانی خودشان هستند و شاید برخی دانشگاهها بگویند ما تقریبا این ترم را تمام کردهایم. شاید تن ندادن به این حضور به این خاطر است که نمیتوانند برنامهریزی مشخصی داشته باشند و برایشان بهتر است که این برنامهریزی را در راستای شروع ترم آتی انجام دهند، نه اینکه نگران باشند با حضور دانشگاهها الان دوباره شرایط همهگیری اتفاق بیفتد، چون در بحث دانشگاه در خیلی از آنها حضور دانشجویان کموبیش شکل گرفته بود و دانشجویان بعضی جاها بیشتر و برخی نقاط کمتر میآمدند. کلاسهای عملی تشکیل میشد و بچههایی که پایاننامه داشتند هم حضور داشتند. در مقطع کارشناسی تعدادی آنلاین بودند و تعدادی حضوری. نگرانی در دانشگاه بیشتر از اجرای برنامهای واحد است، در دانشگاههای مختلف که تصمیمات فردی و جداگانه میگیرند، چون زمان پایان ترم نزدیک است و ماه رمضان را داریم که خود بهخود ساعات آموزشی کاهش پیدا میکند و تا تمام شود خرداد میشود که پایان ترم جاری است، در کل زمان مناسبی برای اجرای تصمیم مشخص در دانشگاه وجود ندارد. دانشگاهها ترجیح میدهند از مهرماه ۱۴۰۱ یا حتی ترم تابستان تصمیم جدید را اجرا کنند، دلیل همسان نبودن تصمیمات دانشگاه بیشتر به همین موضوع برمیگردد وگرنه شاید دغدغه سلامت آنقدر مطرح نباشد.»
ویروس درحال مهار است اما نباید از سویههای جدید غافل شد
یزدی درباره سویههای جدید کرونا و لزوم تزریق دز چهارم واکسن کرونا گفت: «این هم تابع رفتار ما در جهت رعایت پروتکلها خواهد بود. ویروس درحال مهار است اما نمیشود از سویههای جدید صرفنظر کرد. کمااینکه ردپایی هم در جاهای مختلف دنیا وجود دارد اما اُمیکرون یک درس به ما داد؛ اینکه با وجود واکسن و با کامل شدن واکسیناسیون ما امید به این داریم که حتی اگر سویه جدید پیدا میشود، بهتر بشود کنترل و مدیریتش کرد، بنابراین در همه جامعه و بعد از آن رعایت پروتکلها پوشش کامل واکسیناسیون اولویت اصلی است. به چه شکل؟ اینجا الان فقط این تجمع نکردن مطرح نیست، بلکه تجمعات بهاصطلاح پاک منظور است. تجمعات در بین افرادی که واکسن زدهاند. ثانیا خود فرد اگر احساس کسالت دارد باید در جمع حضور پیدا نکند. این پارادایم و الگویی است که بعد از کرونا حتما باید غالب شود وگرنه تا ابد هم اگر به این روند ادامه دهید، هیچنقطهای نداریم که بگویید از این زمان به بعد دیگر نیاز به رعایت نیست. این بهمرور زمان اتفاق میافتد ولی باید الگوی رهایی از نکات بهداشتیمان با قبل از کرونا فرق کند. از همان ابتدای همهگیری گفتند روبوسی ممنوع، دست هم ندهید، این الگوها تغییر کرد. از الان به بعد هم در جامعه و در روابطمان باید یکسری الگوها و اصولی را در سایت اصول بهداشتی داشته باشیم و به آن ملزم باشیم. حتی اگر واکسن زدهایم و میدانیم که بیماری خیلیجدی نیست تا مدتی شرط احتیاط و عقل است که این پروتکلها ادامه پیدا کند تا انشاءالله از شرایط پاندمیک به آندمیک تبدیل شود، فروکش کند و از بین برود. از جهت موج جدید و اینکه حالا چه کار کنیم نگرانی خیلیجدی نداریم. اُمیکرون موج و درسی بود که اکثر مردم از آن عبور کردند و در آن میزانی از درگیری شدید که کادر درمان بخواهد اضطراب برایش ایجاد شود و ظرفیت بیمارستان تکمیل شود، اتفاق نیفتاد، چون سلاح واکسن را داشتیم و بهتر توانستیم مدیریت کنیم. در ادامه هم این روند وجود دارد، حتی اگر جهشهایی پیش بیاید در راستای مسری بودن و انتشار بیشتر مطرح و راه مقابله به شیوه اُمیکرون است. درباره دز چهارم هنوز نمیتوانیم بگوییم الزام وجود دارد ولی قاعدتا باید بهشکل سالانه یادآورهایی تا چندسال حداقل پیاده شود، مثل آنفلوآنزا برای افراد در معرض خطر که سالانه تزریق میشود، این هم به همان ترتیب است. آنفلوآنزا هم برای کسی که اولینبار میخواست بزند باید دو دز تزریق میشد و بعد از آن سالانه یکبار. درمورد کرونا مشخصا سه دز تثبیت شد و کسی که بعد از این بخواهد بوستر یا یادآور بزند، سالانه باید بهصورت فصلی زده شود، مثلا وقتی نزدیک فصل پاییز میشویم کمکم افراد با توجه به اینکه چقدر از تزریق قبلی گذشته باشد، بروند و واکسن یادآور سالانه را بزنند ولی هنوز دنیا در جمعبندی به الزام نرسیده است، مگر اینکه در افراد خاصی که بهلحاظ ایمنی درمعرض خطر بیشتری هستند، داروهای کموتراپی میگیرند و... آنها کموبیش واکسن چهارم میگیرند ولی در سایر جمعیت نرمال هنوز الزامی ندارند، یعنی اگر تزریق شود بهصورت روند عادی و سالانه میشود. اختیاری یا اجباری بودنش را من شخصا از نظر کارشناسی توصیهام بر این است که هنوز هم موکدا واکسن باید زده شود، چون سلاح ماست؛ البته اختیاری است و اجباری نیست، چون در رابطه با این سه دز هم ما نتوانستیم اجباری که باید را اجرا کنیم ولی توصیه کارشناسی این است که اگر به زمانش رسید باید دز چهارم زده شود و اگر سالانه است باید زده شود و اتفاقا باید تاکید شود که این کار انجام شود.»
* مهناز شعبانی