کد خبر: 70552

نگاهی به آثار سینمایی که به یادبود انتظار خانواده‌های شهید ساخته شد

قاب‌های انتظار

در این گزارش به معرفی پنج فیلمی که با موضوع زنان چشم‌انتظار رزمندگان ساخته شده، پرداخته‌ایم.

سینمای داستانی ایران تا به حال بارها چهره زنان چشم‌انتظاری که در پشت جبهه‌ها، سنگری روحی و عاطفی در‌برابر هجوم تردید به قلب ایمان و یقین رزمنده‌ها ساخته‌اند را نشان داده است که این تصاویر گاه کوتاه اما تاثیرگذار بوده و گاهی چنین زنانی به موضوع اصلی داستان تبدیل شده‌اند. در ادامه به معرفی پنج فیلمی که با موضوع زنان چشم‌انتظار رزمندگان ساخته شده، پرداخته‌ایم.

دیدار که محمدرضا هنرمند آن را در سال ۱۳۷۳ ساخت، با یک داستان عاشقانه آغاز می‌شود؛ پسری مسلمان و دختری مسیحی. اما میان داستان عاشقانه آنها جنگی بزرگ درمی‌گیرد. مرد عاشق‌پیشه داستان حالا باید نشان بدهد که چقدر عشق بلد است. به قول نزارقبانی، مردی که می‌تواند سر روی شانه زنی بگذارد و بگرید، می‌تواند برای وطنش هم گریه کند. مرد عشق بلد بودن خود را نشان می‌دهد و حالا نوبت چشم‌انتظاری زن است و این‌که او هم نشان بدهد چقدر عشق را بلد است. سال بعد بوی پیراهن یوسف ساخته شد با این توضیح که دیدار، دیرتر اکران شد و مدتی در محاق توقیف ماند.

بوی پیراهن یوسف داستان بازگشت است. خواهری که از فرنگ برمی‌گردد، یوسفی که از زندان برمی‌گردد و پدری که برمی‌گردد کنار خانواده‌اش اما در شعله‌های جنگ، مقدار زیادی از زیبایی صورتش را از دست داده است. ماه‌ها، روزها و ثانیه‌های آخری که به لحظه تعیین‌تکلیف منتظران مانده، بسیار سخت‌تر و سنگین‌تر می‌گذرد. ماجرای این فیلم در اولین روزهای بازگشت آزادگان به کشور می‌گذرد و قصه پر است از چنین افرادی. این فیلم چند نفر از کسانی را که در فینال انتظار، کاملا بی‌تاب شده‌اند، کنار هم قرار داده و معجون عجیبی پدید آورده است. آدم‌های منتظر در این فیلم بی‌اینکه از یک‌جا آمده باشند و در خیلی از جزئیات به هم شبیه باشند، حول همین درد مشترک همدلی دارند.

بوسیدن روی ماه به کارگردانی و نویسندگی همایون اسعدیان در سال ۱۳۹۰ ساخته شد. این فیلم داستان احترام‌السادات و فروغ‌خانم است که در همسایگی هم زندگی می‌کنند. هر دوی آنها بیش از 20سال است که در انتظار فرزندان‌شان هستند. پیکر یکی از این دو فرزند برمی‌گردد و این لحظه‌ای به‌شدت غمبار است چون مادری که می‌بیند همدم و همدرد او هم بالاخره به مرادش رسید و خودش هنوز نرسیده است، بی‌اندازه بی‌تاب خواهد شد. حالا مادری که فهمیده فرزندش برگشته است، می‌خواهد فداکاری کند و به دوست و همسایه‌اش بگوید که این پیکر فرزند او بوده نه خودش. این فیلم، یکی داستان است پر از آب چشم.

هیوا فیلم عجیبی است. این فیلم درباره شخصیت‌های واقعی ساخته شده اما در فضایی خیال‌انگیز و شاعرانه می‌گذرد. همسر شهید حمید باکری به محل شهادت این فرمانده جنگ می‌رود، فرمانده‌ای که پیکرش هنوز پیدا نشده اما او در این فیلم می‌تواند با حمید ملاقات کند و گل‌سرخی روی سینه چشم‌انتظاری‌اش بگذارد. ملاقلی‌پور چندبار در فیلم‌هایش در تاریخ سفر کرده و به دوران جنگ بازگشته است. این از بی‌تابی خود او و دلتنگی‌هاش می‌آمد و هیوا این دلتنگی را با انتظار پیوند می‌دهد و یکی از عاشقانه‌های رازآلود سینمای ایران را پدید می‌آورد. اصولا فضای تفحص، یعنی کندوکاو به امید خلاصی از چشم‌انتظاری.

شیار ۱۴۳ سکوی پرتاب نرگس آبیار در سینمای ایران بود. در ابتدا هیات انتخاب جشنواره سی‌ودوم فجر می‌خواست این فیلم را به بخش مسابقه راه ندهد اما با جنجال‌سازی حاتمی‌کیا ناچار شدند عقب‌نشینی کنند و همین فیلم تبدیل شد به منتخب تماشاگران جشنواره در آن سال شلوغ و پرستاره. در یک خط می‌شود گفت فیلم داستان مادری چشم‌انتظار است که به‌دنبال پسر مفقودالاثرش می‌گردد اما همین داستان نیم‌خطی در دو ساعت روایت شده و جزئیات آن را شرح رنج‌های این مادر پیگیر و چشم‌انتظار تشکیل می‌دهد. استقبالی که از این فیلم به‌رغم بعضی ضعف‌های فنی‌اش شد، نشان داد که این موضوع تا چه اندازه در قلب و جان مردم ایران، تاثربرانگیز است.

مرتبط ها