کد خبر: 70192

احسان شاه‌قاسمی:

مستر تستر و دکانی به نام سواد رسانه‌ای

ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که 5 میلیون نفر در آن می‌خورند و می‌خوابند. مثلا ارثی به آنها رسیده و آنها از پول اجاره‌خانه یا مغازه خود گذران زندگی می‌کنند. در آمریکا کسی که کار نمی‌کند را مسخره و به او توهین می‌کنند که تو مفت‌خور هستی. اما اینجا به فرد بیکار می‌گویند خوش به حالت! و او را تشویق می‌کنند.

احسان شاه‌قاسمی، دانشیار دانشگاه تهران: چند روز پیش در خبرها دیدیم که بیمه تعاون معده فردی اینستاگرامی به نام مستر تستر را تحت پوشش خود قرار داده است. باید گفت کار بسیار مبتذلی صورت گرفته و این نشان‌دهنده فروپاشی اخلاقی یک جامعه است اما مساله این است که ما آدرس غلط می‌دهیم. یک بیمه ظاهرا خصوصی خواسته معده فردی را بیمه کند. این یک وجه ماجراست اما مساله من جامعه‌ای است که فرد لمپنی را به جایی می‌رساند که شرکت‌های خصوصی برای اینکه مشتری پیدا کنند، باید دست به چنین کارهایی بزنند. سلبریتی‌ها به‌خودی‌خود وجود ندارند و فقط و فقط ما آن احمق‌ها را به آدم‌های مهمی تبدیل کرده‌ایم. چرا کسی نمی‌گوید که مشکل از طیفی از جامعه است که اینها را فالو می‌کنند؟ مساله من این است.

ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که 5 میلیون نفر در آن می‌خورند و می‌خوابند. مثلا ارثی به آنها رسیده و آنها از پول اجاره‌خانه یا مغازه خود گذران زندگی می‌کنند. در آمریکا کسی که کار نمی‌کند را مسخره و به او توهین می‌کنند که تو مفت‌خور هستی. اما اینجا به فرد بیکار می‌گویند خوش به حالت! و او را تشویق می‌کنند. من درباره همه جمعیت صحبت نمی‌کنم اما در جامعه ما این‌طور است. واقعا در غرب این‌طور نیست و بچه پولدارترین آدم‌ها هم باید کار تا بفهمد پول درآوردن یعنی چه.

افراد ثروتمند غربی پیوسته درحال کارآفرینی هستند و برای میلیون‌ها نفر کار درست می‌کنند اما متاسفانه در کشور ما چون پولدار شدن کمتر از راه درست امکان‌پذیر است، حتی پولدارهای ما هم منشأ خدمت به جامعه نیستند بلکه منشأ خیانت به جامعه‌اند.

از سوی دیگر ما با لمپن‌های شیک مواجه هستیم. آدم‌هایی که لات هستند اما ظاهری شیک دارند. الان متاسفانه فضای گفتمانی مملکت ما در دست لمپن‌های شیک و امثال مستر تستر است. در نبود نهادهای فرهنگی و در شرایطی که نهادهای فرهنگی عملا کارکرد خود را از دست داده‌اند، باید هم شاهد این وضعیت باشیم.

صدها نهاد فرهنگی هر ساله صدها میلیارد تومان را حیف و میل می‌کنند ولی هنوز یک پیمایش در مورد فرهنگ شهرت در ایران انجام نداده‌اند. پروژه‌ای که 200 میلیون تومان هم بیشتر هزینه نمی‌خواهد. من به‌عنوان پژوهشگر شهرت وقتی می‌خواهم رفرنس دهم که وضعیت شهرت در کشور چگونه است، این امر ممکن نیست، چون پیمایشی دراین‌باره در کشور صورت نگرفته است.

ما هزینه کشور را صرف پروژه‌ها و دکان‌های سواد رسانه‌ای و پژوهشگاه‌های مثلا فرهنگی کرده‌ایم. اینها چه آورده‌ای داشته‌اند؟ این پژوهش‌هایی که در قفسه‌ها قرار گرفته‌اند برای ما سودی ندارد. ما نیاز به کار بنیادین در این زمینه داریم.

ما باید پروژه سواد رسانه‌ای را اجرا کنیم اما متاسفانه این حوزه هم فاسد شده و به دکان تبدیل شده است. همزمان برای کنشگری در فضای مجازی باید میدان را تحت نظر داشته باشیم و پروژه سواد رسانه‌ای را جلو ببریم. اما باید پروژه سواد رسانه‌ای را از حالت دکانی و کالایی خارج کنیم. همچنین باید آدم‌های فرصت‌طلب را از این حوزه خارج کنیم.

مشکل اصلی در مستر تستر و همه موجودات عجیب و غریبی که به ما تحمیل شده‌اند نه آمریکا و نه اینستاگرام است. از مردم باید شروع کنیم. ما اگر اینها را فالو نکنیم چنین آدم‌هایی پدید نمی‌آیند. چیزی که وجود ندارد خراب نمی‌شود. وقتی که شما جمعیتی نداشته باشید که مستر تستر را فالو کنند، مستر تستر درست نمی‌شود.

آسیب این است که به این سلبریتی‌های اینستاگرامی وجه رسمی می‌دهیم. این کاری که بیمه تعاون انجام داده، باعث شده مستر تستر اینستاگرامی به یک شخصیت تبدیل شود. بیمه تعاون اولین جایی نیست که این کار را کرده است. صداوسیما هم سلبریتی‌های بی‌ارزش را که یکی از یکی بی‌مزه‌تر هستند، صرفا به این دلیل که در اینستاگرام فالوور داشته‌اند به تلویزیون آورده که این کار رسمیت دادن به اینهاست.

ما نباید وقت خود  را تلف کنیم که مثلا بیمه تعاون را ادب کنیم. ما باید سراغ اصل قضیه برویم که چرا مردم اینها را می‌بینند؟ پاسخ این است که متاسفانه فرهنگ ما مبتذل شده و دستگاه‌هایی که باید در این زمینه فعالیت کنند ناکارآمد هستند یا ضدکارکرد خود عمل می‌کنند. یعنی حضور اینها اتفاقا به ضرر ماست و مشکلات بیشتری درست می‌کنند.

مرتبط ها