کد خبر: 69904

مجموعه تلویزیونی «برف بی‌صدا می‌بارد» به جای فرد خانواده را محور داستان قرار داده است

کیمیایی به‌نام قصه خانواده

«برف بی‌صدا می‌بارد» با تمام ضعف‌هایی که در تاریخ و حتی درام و گاه شخصیت‌پردازی دارد اما توانسته مخاطب را با خودش همراه کند و روی مساله مهمی به نام خانواده دست گذاشته است. سعی کرده از نگاه کلیشه‌ای روزمره به خانواده و ارتباطات فاصله بگیرد و گاهی بی‌رحمانه به بینندگانش هشدار دهد که این اتفاقاتی که می‌بیند می‌تواند گریبان هر خانواده‌ای را بگیرد.

سیدمهدی موسوی‌تبار، خبرنگارگروه فرهنگ: حالا که سریال‌ها دوباره برای مردم همه جهان محبوب شده‌اند و این سریال‌ها هرقدر کوتاه‌تر، جذاب‌تر هم هستند شاید رفتن سراغ یک مجموعه صد و چند قستی منطقی نباشد. اما اگر ریشه داستان‌گویی را بررسی کنیم می‌رسیم به داستان‌هایی که بیش از یک ماه و یک سال ادامه داشته‌اند و «هزار و یکشب» نمونه مشهور آن است. در تاریخ تلویزیون خودمان هم دور نبوده زمانی که سریال‌های 90 شبی، تمام تابستان مردم را پر می‌کرد و سرمای پاییز و زمستان هم با گرمای مجموعه‌های محبوب و بلند قابل تحمل می‌شدند. بعد از تجربه «کیمیا» که براساس زندگی یک فرد بود حالا تهیه‌کننده و نویسنده آن مجموعه، یک سریال بلند دیگر را تدارک دیدند و کارگردانی‌اش را به دست یک جوان سپردند. هرچند اجل به نویسنده‌اش مهلت نداد و مسعود بهبهانی‌نیا نمی‌تواند نوشته‌های سریال شده‌اش را تماشا کند.

«برف بی‌صدا می‌بارد» براساس آمار منتشره به اندازه «کیمیا» دیده نشده است اما محبوب‌ترین سریال تلویزیون در چند وقت اخیر بوده است. البته در سال‌های اخیر آنقدر وضع کیفی سریال‌ها و میزان مخاطبان‌شان پایین بوده که مفاهیمی مانند «پرمخاطب» و «موفق» کاملا نسبی هستند. اما آنچه «برف بی‌صدا می‌بارد» را با سریال‌های دیگر شبانه متمایز می‌کند نگاه متفاوتش به واقعیات و حقایق زندگی است. قرار نیست به مخاطب باج داده شود و نقش‌هایی مانند خواهر و برادر و سایر بستگان سفید یا سیاه مطلق بمانند. وقتی قرار است از سقوط یا تباهی یک خانواده گفته شود بدیهی است که عوامل متعددی در آن سهیم هستند؛ عواملی که اتفاقا از سر دلسوزی تصمیماتی می‌گیرند که سرنوشت چند نسل را تغییر می‌دهد.

«برف بی‌صدا می‌بارد» با تمام ضعف‌هایی که در تاریخ و حتی درام و گاه شخصیت‌پردازی دارد اما توانسته مخاطب را با خودش همراه کند و روی مساله مهمی به نام خانواده دست گذاشته است. سعی کرده از نگاه کلیشه‌ای روزمره به خانواده و ارتباطات فاصله بگیرد و گاهی بی‌رحمانه به بینندگانش هشدار دهد که این اتفاقاتی که می‌بیند می‌تواند گریبان هر خانواده‌ای را بگیرد. داستان خانواده عموما جذاب است و در جشنواره فیلم فجر امسال هم، نمونه‌های موفقی از پرداختن به خانواده را دیدیم. برای نگه داشتن خانواده و یادآوری برای جایگاه رفیع و مهمش قرار نیست مدام از ویژگی‌های مثبتش گفته شود و ارائه نقاط ضعف و خطرناک برای حفظ یک خانواده هم مساله پراهمیتی است. داستان‌های پس از جنگ، وضعیت اقتصادی و سیاسی پس از جنگ و قطعنامه و همچنین پایه‌گذاری راه‌های اشتباهی که در دهه 90 میوه‌های کرموی آن را دیدیم از نکات مثبتی است که این سریال در دلش مطرح می‌کند. در آخر تکرار می‌کنیم که درباره یک سریال فاخر و همه چی تمام صحبت نمی‌کنیم اما آنقدر این سبد خالی است که یک میوه کوچک یا معمولی هم راضی‌مان می‌کند.

در همین رابطه مطالب زیر را بخوانید:

گفت‌وگو با پوریا شکیبایی، بازیگر نقش «حبیب» سریال «برف بی‌صدا می‌بارد»
نمی‌خواهم پدرم را تقلید کنم (لینک)

 

گفت‌وگوی «فرهیختگان» با پوریا آذربایجانی کارگردان سریال «برف بی‌صدا می‌بارد»
خانواده برایم از همه‌چیز مهم‌تر است (لینک)

مرتبط ها