ابوالقاسم رحمانی، دبیرگروه جامعه: جوری با شوق و ذوق ایستادند و لباسهایشان را مرتب کردند و با اکثریت آرا، در آن جمع یکدست و یکطرفه، طرح را تصویب کردند که انگار با تصویب آن، صبح که چشم باز میکنیم، با یک اقتصاد بسامان و یک جامعه امن و یک شرایط ایدهآل در همه وجوه مواجهیم و خبری از هیچ کم و کاستی نیست. جوری در این چندماه تصویر و بلبشو کردند که انگار برای سامان بخشیدن به فضای مجازی همین قیام و دست بلند کردن چند نماینده بیاطلاع از جامعه کافی بود و الان که به سرانجام رساندهاند، سر آسوده بر بالین میگذارند و دعای خیر 85 میلیون ایرانی پشتسرشان خواهد بود. چه چیزی بنویسم که در تمام این چندماه، از سر خیرخواهی، هرجایی که دستمان رسید و هرطوریکه در وسع و توانمان بود، گفتیم و نوشتیم که این مسیر و این تصمیم نهتنها خیر جمعی در آن نیست که به شکاف عمیق موجود بین مردم و مسئولان، بیش از گذشته دامن خواهد زد، منتها جمعی که برای نظارت عمومی و شعاری که با توسل به آن راهی بهارستان شد، یعنی شفافیت، ارزشی قائل نیست حتما به خیر جمعی فکری نمیکند و باکی از تعمیق شکاف اجتماعی هم ندارد. با این اوصاف، به رسم همیشههای اینشکلی و امیدی که همچنان زنده است، آخرین تلاشها را هم خواهیم کرد تا شاید معجزهای در این مجلس اتفاق بیفتد و قوه عاقلهای اگر هست، جلوی این فاجعه را بگیرد و از حیثیت مجلس، صیانت کند.
چه چیزی و چطور تصویب شد؟
طرح صیانت در 45 دقیقه در یک جمع یکدست تصویب شد
اینکه چه چیزی تصویب شد را همه میدانیم، از زردترین کانالها و رسانههای مجازی تا رسمیترین رسانهها و نخبگانیترین آنها گفتند و نوشتند و حسرتش را خوردند، اما اینکه کدامیک از این چیزها (پیرو تغییرات متعدد طرح صیانت) تصویب شد خیلی مهم نیست، چون همهاش از همان ابتدا همینی بود که دیروز با رای 18 نفر از اعضای کمیسیون مشترک به تصویب رسید. در تعریف ساده و کف بازاریاش، همان چیزی که میترسیدیم، سرمان آمد. مجلس یازدهم که اصلیترین وعدهاش یعنی طرح شفافیت آرا را حدود دو سال بین زمین و آسمان نگه داشته و هربار با یک ترفندی از پذیرش آن شانه خالی میکند، اینبار در یک جلسه یکطرفه و یکدست، با حضور تنها یک مخالف که فقط 3 دقیقه فرصت اظهارنظر و مخالفت پیدا کرد، در چند دقیقه، یکی از مهمترین تصمیمات و سیاستهای کشور را تصویب کردند تا بیش از قبل، گرد ناامیدی بر جامعه و حتی روی موافقان خود بپاشند. طبق اطلاع ما آخرین نسخه از نسخ پرتعداد طرح صیانت، موسوم به طرح «نظام تنظیم مقررات خدمات فضای مجازی» مورد تایید اقلیت تصمیمگیر برای مردم قرار گرفت که ایرادات پرشمار وارد به آن را در 7 بهمنماه سالجاری در همین روزنامه نوشتیم؛ ایراداتی که مفصلا ازسوی مرکز پژوهشهای مجلس اعلام شد، ولی خب بلافاصله از سمت رئیس کمیسیون مشترک و برخی اعضای آن وتو و در نطفه خفه شد! با این اوصاف، با همه مخالفتها، مخالفت ازسمت مردم، صاحبان مشاغل اینترنتی و حتی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، روز گذشته این طرح را تصویب کردند.
حالا چه اتفاقی میافتد؟
خداحافظی با چیزهایی که دوستشان داشتیم
اینکه حالا چه اتفاقی رخ خواهد داد را میتوان در همین صفحات مجازی فعلا فیلترنشده دید. هرکسی حتی بدون داشتن تخصص میتواند فضای آینده کشور در حوزه فناوری را توصیف کند. اما آنچه واضح و مبرهن است، براساس آنچه در این طرح آمده، اولا دسترسی ناقص به همین شبکههای مجازی موجود و بینالمللی، شبیه به وضعیت فعلی نخواهد بود؛ چراکه تحت شمول اقدامات صیانتی قرار میگیرند و اگر در ایران دفتر نداشته باشند و به قوانین و خواستههای ما تن ندهند، مسدود خواهند شد. شبهپلتفرمهای داخلی، بالاخص پیامرسانهای داخلی که فیالحال درحال گردو شکستن با سرورهایشان هستند، موجودیت و حیات دوبارهای (شبیه به ایام بعد از فیلتر تلگرام) میگیرند و چهبسا به کمیتشان افزوده هم خواهد شد. اپراتورهای داخلی، در سطح محصولات و نرمافزارها، توسعه بیشتری را احتمالا تجربه خواهند کرد و اسامی زیبا اما توخالی بیشتری به داشتههای قبلی اضافه خواهند کرد. حتما موتورهای جستوجوی بیشتر، پیامرسانهای بیشتر، شبهاینستاگرامهای بیشتر و بیشتر سر برخواهند آورد و ما محکوم به انتخاب آنها برای دریافت خدمات خواهیم بود. تجربهای شبیه ایرانخودرو و سایپا و نظایر آنها، در این فضا هم احتمالا تجربه خواهد شد. البته نه در یک فضای آزاد جهت تنفس و رقابت همه، بلکه در یک فضای انحصاری برای نورچشمیها!
چه بلایی سر اقتصاد کشور میآید؟
تهدید معیشت و اشتغال 5 میلیون نفر
تیرماه سالجاری در صفحه اقتصاد «فرهیختگان» نوشتیم: «براساس گزارش 2019 ﮐﻨﻔﺮاﻧﺲ ﺗﻮﺳﻌﻪ و ﺗﺠﺎرت ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ(UNCTAD)، در سال 2019 گردش مالی تجارت الکترونیک در جهان حدود 26هزار و 673 میلیارد دلار (60 برابر کل تولید ناخالص ایران) بوده است. طبق این گزارش، 10 کشور برتر در حوزه گردش مالی تجارت شامل آمریکا، ژاپن، چین، کرهجنوبی، انگلستان، فرانسه، آلمان، ایتالیا، استرالیا و اسپانیا بودهاند که مجموع گردش مالی تجارت الکترونیک این کشورها حدود 20هزار و 218 میلیارد دلار یا معادل 76 درصد کل گردش مالی تجارت الکترونیک جهان بوده است. براساس گزارش 2019 آنکتاد که میزان آمادگی اقتصادها را برای پشتیبانی از خریدهای آنلاین اندازهگیری میکند، ایران در میان ۱۵۲ کشوری که در این گزارش مورد بررسی قرار گرفتهاند، رتبه ۴۲ را ازنظر آمادگی استفاده از مزایای تجارت الکترونیک در سال ۲۰۱۹ و بالاتر از کشورهایی مانند قطر و عربستان سعودی داشته است.» اما در این گزارش نقش قابلتوجه شبکههای اجتماعی در تجارت الکترونیک هم موردتوجه قرار گرفت، بهطوریکه براساس آنچه مرکز توسعه تجارت الکترونیکی (زیرمجموعه وزارت صمت) در گزارش اخیر خود اعلام کرده، عموم کسبوکارهای الکترونیکی همزمان از چند روش اقدام به فروش کالا و خدمات خود میکنند که شامل وبسایتها، اپلیکیشنها و پیامرسانها میشود. براساس اطلاعات ارائهشده ازسوی این نهاد دولتی، بین واحدهای تجارت الکترونیکی 81درصد از واحدهای تجارت الکترونیکی علاوهبر وبسایت از شبکههای اجتماعی بهمنظور ارائه کالا یا خدمات خود استفاده میکنند، 28درصد از واحدهای تجارت الکترونیکی علاوهبر وبسایت از اپلیکیشن موبایل استفاده میکنند، همچنین 46درصد از واحدهای تجارت الکترونیکی علاوهبر وبسایت از پیامرسانها بهمنظور ارائه کالا یا خدمات خود بهره میبرند. این یعنی هرگونه تصمیم عجولانه برای قطع فعالیت و دسترسی به این ابزارهای ارتباطی میتواند مخاطرات زیادی برای مردم و فعالان اقتصادی داشته باشد. برای نمونه، طبق گزارش نیمه اول سال1399 مرکز توسعه تجارت الکترونیکی، در سال گذشته 5 میلیون نفر در حوزه تجارت الکترونیکی فعال بودهاند که این تعداد معادل 21درصد شاغلان کشور است. ازسوی دیگر، بخش قابلتوجهی از فعالان این حوزه، زنان خانهدار، بیسرپرست، مشاغل خانگی و مواردی از این دست هستند.
برای اطلاع بیشتر از آنچه اتفاق افتاده و آنچه بر سرمان خواهد آمد، گفتوگویی با محمدجعفر نعناکار از مدیران سابق وزارت ارتباطات و کارشناس و حقوقدان فضای مجازی انجام دادیم و او ناظر به وضعیت موجود به «فرهیختگان» گفت: «اصولا و اصالتا قانون یک فرمولی است که هنجار میسازد و از طرفی معمولا هنجار جامعه را تبدیل به قانون میکنند. این دو همیشه لازم و ملزوم هم هستند. اگر شما چیزی را در یک مرجع قانونی مصوب کنید که بخواهد به یک فرآیند اجرایی تبدیل شود و آن در جامعه هنجار نشده باشد به شکست میانجامد. از طرفی اگر یک هنجاری هم در جامعه باشد و شما مطابق آن هنجار نتوانی قانونی تصویب کنید و خلاف آن بخواهید اقدام کنید باز به یک قانون شکستخورده تبدیل میشود. مثال خیلی دمدستی آن قانونی است که سال 73 برای ماهوارهها گذاشتند. به علت عدم اقبال عمومی و اینکه هنجار و تبیین نشده بود، مردم نپذیرفتند. سالها پلیس در خانهها میآمد و به پشتبامها میرفت و ماهوارهها را جمع میکردند و به مسجد میبردند. پس این مسالهای جامعهشناختی و حقوقی و کلی است که تا وقتی چیزی در مملکت هنجار و تبیین نشده اگر بخواهید خلاف آن اقدام کنید، راه بهجایی نمیبرید. این یک مقدمه کلی برای این است که بخواهیم بگوییم طرح صیانت هم اصولا اجراپذیر هست یا نه، ولی از لحاظ حقوقی ما الان در حوزه بینالملل در موضع ضعف و با فنکشنهای مختلف مواجه هستیم. بخشی از آنها قانونی است که سازمان ملل گذاشته و بعضیهایش غیرقانونی است که ما میگوییم اینها را آمریکا یکجانبه گذاشته و اصولا در حقوق بینالملل تحریم اینچنینی شاید خیلی جایگاهی ندارد اما خیلی اهمیت ندارد، چون اکنون تحریم وجود دارد و ما در یک ضعفی قرار گرفتهایم در حوزههای اقتصاد، تعاملات بینالمللی، دانش و توسعه کشور تحتفشار است. یکی از ابزارهایی که میتواند این فشار را کم کند، استفاده از ابزارهای دانش آیتی و آیسیتی است؛ چه در حوزه اطلاعات و چه در حوزه ارتباطات و شما وقتی الان در داخل کشور با تحریمهای عجیبوغریب آیتی به آیسیتی مواجه هستید، مثلا نمیتوانید سختافزار وارد کنید، مراکز دیتاسنتر و... نمیتوانید برپا بکنید، از طرفی مراکز دانش خارجی ما را تحریم کردهاند، یعنی استیودنت پلتفرمهایی که در آن دانش وجود دارد، دسترسی و آیتی ایران را بستهاند، یعنی تمام برنامهنویسها و نخبهها و کسانی که دارند اقتصاد دیجیتال را در اینجا روی آن کار میکنند و جلو میبرند، واقعا در عرصه بینالمللی میجنگند که دسترسی به منابع پیدا کنند؛ چه منابع نرمافزاری و چه سختافزاری. منظورم از نرمافزاری هم پلتفرم است و هم دانش.
طرح صیانت، محدودیتهای درونی را هم به محدودیتهای بیرونی موجود اضافه میکند
حالا ما با یک طرح صیانتی مواجهیم که این طرح برخلاف قوانین موجود حتی داخلی این محدودیت بیرونی را تبدیل به یک محدودیت مضاعف درونی میکند، یعنی همین الان بهراحتی نمیتوانید اکانتتان را در توئیتر یا شبکههای اجتماعی وریفای کنید و واقعا مصیبت است و یک خبرنگار یا چهره سیاسی میتواند تیک آبی بگیرد، لذا واقعا شقالقمر است، چون به هزار دلیل نمیدهند.
طرح صیانت، با توسعه استفاده مردم از ابزارهای دورزننده، محدودیتها را از روی زمین به زیرزمین میبرد
حالا شما فرض کن همین دسترسی محدود را از درون کشور محدودتر میکنید، اتفاقی که میافتد این است که بالاخره جامعه میخواهد راه خودش را باز کند، این امر باعث میشود از ابزارهایی استفاده کند که نظارت و رگولیشن شما را از سطح زمین به زیرزمین برساند یا میرود از ویپیان استفاده میکند یا سرورهای متعددی را در گوشهوکنار کشور و در خارج از مرزها اجاره میکند و ارتباطاتش را براساس شبکه داخلی خودش ساماندهی میکند و از طرفی شما شبکههای بزرگ داخلی دارید که اینها را به هر دلیلی نمیتوانید از بینالملل منفک کنید. مثلا فرض کنید دیتاهای بانکهای مالی روی دیتا بیسهای اوراکل است، روی منگو است، روی چیزهای مختلف است و اینها عموما بهروزرسانی و اتصالات نوتیفیکیشنشان همه براساس آدرسهای خارج از کشور است، پس شما دارید الان طرحی را ایجاد میکنید که نهتنها ما آن تحریم بینالمللی را داریم، بلکه از درون هم دسترسیمان به بسیاری از منابع محدود میشود.
بسیاری از مصوبات این طرح اساسا قابلیت اجرا ندارد
نکته بعد اینکه اصولا برخی چیزهایی که در این طرح هدفگذاری شده، توهم است. امکانپذیر و اجراپذیر نیست و اینکه مثلا یک پلتفرم خارجی بخواهد بیاید داخل ایران دفتر و دستک راه بیندازد، نه قانون ما این اجازه را میدهد و نه قانون آمریکایش اجازه میدهد و نه کنوانسیونهایی مثل سران کشورهای اسلامی این اجازه را میدهند، لذا شما همین الان هم ببینید مثلا اپل در بعضی از کشورهای اسلامی نمیتواند رسما فروشگاه بزند. بهخاطر همین مصوباتی که دستوپایشان را بسته است، لذا این نقاطی که در این طرح گذاشته شده است عملا قابلیت اجرا ندارد، یعنی مشکل ایجاد میکند. غیر از این بعدها که بیشتر جنبه حکمرانی سایبری در فضای مجازی دارد متاسفانه در زندگی روزمره هم ایجاد اشکال میکند.
هنوز این طرح اجرایی نشده بسیاری از نخبگان فضای آیتی از کشور رفتند!
همین الان که طرح تا امروز مصوب نشده بود، اگر شما دقت کنید بسیاری از کسانی که در حوزه آیتی و آیسیتی بالاخره حرفی برای گفتن داشتند، مهاجرت کردند و رفتند، یعنی شما الان با فقر منابع انسانی در این حوزه مواجه هستید. اگر یک آگهی بزنید که دو برنامهنویس قهار جذب کنید، اصلا پیدا نمیکنید. این زمانی دارد اتفاق میافتد که فناوریهایی در جهان رونمایی شده مثل متاورس یا بحثهای اقتصاد دیجیتال بهشکل عمیقترش، نه چیزی که تا الان بوده است. اینها مستلزم این است که نیروی انسانی داشته باشید تا بتوانید گامبهگام با جامعه جهانی جلو بیایید.
فضا طوری شده که انگار شورایعالی فضای مجازی، مرکز ملی فضای مجازی و وزارت ارتباطات تعطیل شدهاند
شما دارید کاری میکنید این قشری که میخواهد در کشور زندگی و کار کند و منبع درآمدی داشته باشد، میرود و من احساسم این است که شاید کلا فرآیندهای تحریمی چه خودتحریمی، چه دگرتحریمی اصولا برای ایجاد فقر منابع انسانی در کشور است؛ بیش از اقتصاد ، هم دشمن و هم بعضی آقایان داخلی که تامل و تعمقشان کم است، کاری میکنند که مردم بروند یا حداقلی قشری که میتواند کاری انجام دهد برود و شما در پنج یا 10سال آینده با فقر مدیریتی مواجه میشوید و کسی را ندارید که بخواهد کشور را مدیریت کند. این جنبه بالادستی حکمرانیاش و نه صرفا قانونی و جنبه میاندستی تعاملاتیاش بین افراد منجر به این میشود که ما دچار بحران شویم و غیر از این دو نکته بحث خود تصویب مساله در مجلس هم هست. دیشب هم توئیت زدم. من نمیدانم چه اتفاقی افتاده، برایم قابلدرک نیست که شورایعالی فضای مجازی تعطیل است؟ یا مرکز ملی فضای مجازی انگار تعطیل است.
طبق این طرح که مصوب میشود وزارت آیسیتی کلا کنار گذاشته میشود و دارند یک چیزی تصویب میکنند که بعدا از آن نمیتوانید فرجامخواهی کنید. هر تصمیمی در این کمیسیون عالی گرفته شود قابلاعتراض و تجدیدنظر نیست. کمااینکه روند تصویبش هم در هالهای از ابهام است. من الان نمیدانم طرح قبلی در کمیسیون تعیینتکلیف شد که الان آمدند برای کلیات طرح دیگری رایگیری کردند؟ چون تا زمانی که شما طرح قبلی را تعیینتکلیف نکنید نمیتوانید طرح را عوض کنید. این الان مساله است.
آنقدر همهچیز عجیب و سریع اتفاق افتاد که با هیچ منطقی نمیتوان آن را تحلیل کرد
بهنظر میرسد عجلهای پشت این قضیه است که خیلی قابلتحلیل علمی نیست. حالا یا جنبه سیاسی دارد یا از جایی فشاری هست ولی از لحاظ فرآیندهای قانونی تصویب و از لحاظ حقوقی که بخواهیم این حکمرانیها و قواعد را تحلیل کنیم فاقد جواب شفاف و قانعکننده است و این حتما مشکل ایجاد میکند. دو نکته در این حوزه وجود دارد؛ یکی بحثهای اینوریشنی است و یکی بحثهای تکنولوژی. وقتی نوآوری و فناوری را به هم گره بزنید اصولا رگوله کردنش خیلی سخت میشود. رگوله کردن این مسائل احتیاج به قواعد کلی دارد. قاعدهگذاری باعث میشود شما از آن نوآوری و فناوری و تکنولوژی نوظهور به بهترین شیوه استفاده کنید و قوانین داخلی را هم نقض نکند ولی این شیوه که دوستان در نظر گرفتند معلوم نیست ابزار عملیاتی کردنش چیست.
فرض کنید طرح هم تصویب شود ابزار عملیاتی آن کجاست؟
فرض کنید طرح هم تصویب شود. این ابزار عملیاتی آن کجاست؟ کدام دستگاه چه کاری را چطور انجام دهد. ضمانت اجرایش چطوری است. بیشتر شبیه یک امیدنامه است. وقتی در مرحله اجرا این را انجام بدهید اصلا فاقد ابزار هستید. مگر اینکه شبکه اینترنت را کلا قطع کنند و بگویند ما چیزی را داریم به نام شبکه ملی اطلاعات و تمام خدمات داخلی آن موجود است، استفاده کنید. خدمات خارجی را هم ما کش میکنیم و به شما میدهیم. یک سرور میگذاریم صبح به صبح بکآپ بگیرد، بعد وصل شوید و استفاده کنید. اگر میتوانید چنین کاری کنید بله. اگر نمیتوانید که عملا هم امکانپذیر نیست، چون شما انواع ارتباطات دارید. ارتباطات ماهوارهای، فیبر نوری و... چون ابزارش موجود نیست، اصولا قابلیت اجرایی شدن ندارد و فقط نارضایتی اتفاق میافتد. احساس مردم این است که در دولت جدید متاسفانه بهشدت در حوزه ارتباطات با مشکل روبهرو هستیم.
کسانی که در دولت نشستهاند هنوز نفهمیدهاند وزارت آیسیتی اصلا کجا هست؟
امروز هم سخنگوی دولت گفته بود بهخاطر اینکه زیرساختها در دولت قبلی تامین نشده است. درحالیکه من -که وزارتخانهای هستم- میدانم این حرف غلطی است. این نشان میدهد بهزعم من کسانی که در دولت نشستهاند هنوز نفهمیدهاند وزارت آیسیتی اصلا کجا هست؟ آقای وزیر هنوز مهرههایش را هم نتوانسته درست بچیند، چه برسد بخواهد با مجلس هم تعامل کند. این طرح به فرض تحقق و تثبیت تنها چیزی که وارد مملکت میکند نارضایتی است ولی از لحاظ عملی امکان اجرایش وجود ندارد.
اگر این طرح اجرا شود قطعا در شورای حقوق بشر سازمان ملل به آن رسیدگی میشود
این طرح درصورت اجرا مشکلات بینالمللی را هم ایجاد خواهد کرد. قطعا در شورای حقوقبشر سازمان ملل به آن رسیدگی میشود. الان دسترسی به کفی از اطلاعات و ارتباطات، بگویید چرخش آزاد اطلاعات یا سوقالارض یا دسترسی آزاد به پلتفرمهای بینالمللی هرچه، مثل فیسبوک، توئیتر که در ایران خیلی کارآیی ندارند ولی اصطلاحا میگویند مولتینشنال یا چندملیتیاند.
به نظرم با کاهش سرعت اینترنت در این چند وقت میخواهند ببینند آستانه تحمل افراد چقدر است
الان در کشورهای اسکاندیناوی و کشورهایی مثل و اتریش و... این دسترسی به شبکهها و ارتباطات را بردهاند جزء موارد حقوقبشری خودشان. اگر الان کسی در اروپا حرف این طرح را بزند در دادگاه عالی حقوقبشر و اتحادیه اروپا اقامه دعوا میکنند. حالا اینجا سازوکارش نیست و ولی اگر تصویب شود و شورا هم تایید کند ممکن است عدهای علیه ایران سو استفاده کنند و این مسیری است که مجلس رفته است. حسی دارم که میگویم؛ میخواهند ببینند آستانه تحمل افراد چقدر است.
نکته بعدی اینکه سهسال است کرونا به کشور آمده است. در این سهسال جمعیت و آموزش هم تغییری نکرده و مجازی بوده. اقتصاد هم که بهتر نشده تا بگوییم چرخش پول و اینها بوده. بدتر شده که بهتر نشده است، لذا بهنظر میرسد نباید اختلافی در میزان و در حجم و در سرعت در اینترنت داشته باشیم. من و خانوادهام و کسبوکارم همان میزان را داریم مصرف میکنیم. بهعلت عدم رشد اقتصادی و جمعیتی کشور و اینکه اتفاق خاصی نیفتاده که بگوییم 6 ماه پیش دانشگاهها حضوری بوده الان مجازیشده پهنای باند دارد صرف آن میشود یا شبکه آیجیتی جدیدی نیامده یا ویاودی جدیدی نیامده، لذا این واقعا بهانه است، چون ما تحولی در نوع استفاده از شبکه نداشتیم. اینکه الان میگویند که زیرساخت جواب نمیدهد، پس چطور دوسال پیش جواب میداد؟ الان مگر چه اتفاقی افتاده یا ما چقدر رشد مصرف داشتیم این را به ما فاش کنید. در کدام حوزه بیشتر شده، پس بهنظر میرسد آستانه تحمل را میسنجند که ببینند تا کجا این شعله را کم کنند، چون شبکه ملی اطلاعات را که بخواهید راه بیندازید شبکه دیگر به اینترنت وصل نیست و داخلی است تا جایی که من میدانم ظرفیت داخلی با این سرعت جوابگو نیست. احتمالا دارند تلاش میکنند ببینند کی صدایش درمیآید و کی درنمیآید. ساختارهای بزرگ کشور چقدر تحمل دارد. اداره مالیات سیستمش کار میکند یا نه یا بانکها همینطور.
با اجرای این طرح کسبوکارهای خرد کمرشان شکسته خواهد شد
بهنظر میرسد یواشکی دارد اتفاقهایی میافتد. بهصورت کلی کسبوکارهای خرد کمرشان شکسته خواهد شد. کسبوکارهای بزرگ سبد محصولشان متنوع است و اتفاقی اگر بیفتد میتوانند کمک کنند مشکل را مرتفع کنند. هلدینگهای بزرگ آیتی مثل توسن و... اینها برایشان اتفاقی نمیافتد ولی استارتاپها مثلا ترشیفروشی، جورابفروشی و... آن هم با وضعیت کرونا که الان خریدوفروش فیزیکی نسبت به چهارسال پیش بهشدت کم شده، حجم معاملات عددی نیست و با توجه به تورم زیاد اقتصاد که مردم علاقه دارند، چیزهای کوچک و ارزان بخرند. با این کندی اینترنت یا عدمدسترسی مناسب به شبکههایی که ایرانیها خیلی مخاطبش هستند، مثل اینستاگرام -که فروشگاههای زیادی هم دارد- احتمال اینکه یک قشر آسیبپذیر که تازه این فضا را شناخته و دارد در آن فعالیت میکند یک نارضایتی بزرگی برایش ایجاد میشود ولی آمار ندارم.»