اسماء اسدیپور، کارشناسارشد فلسفه تعلیموتربیت: ملتها نقاط اوج و حضیض دارند. دقیقا مثل خود ما انسانها که هرکدام در زندگی خود نقاط قلهای را میتوانیم نام ببریم و طبیعتا علاقهمند به تکرارشان هستیم و با مرور خاطراتشان، سرزنده میشویم چون «توانستهایم»، نوید «میتوانیم» دیگری است؛ همچنین نقاطی پست در زندگی داریم که دوست نداریم دوباره تکرار شوند و اگر بهخاطرشان میآوریم، برای پرهیز از تکرار آنهاست. یک جامعه هم دقیقا مانند یک انسان، موجودی زنده است و طراوت و شادابیاش را از یادآوری نقاط اوج خود بهدست میآورد. ملتی که بتواند نقاط اوج تاریخ خود را زنده نگه دارد و برای مسیر آینده از این نقاط اوج ایده و انرژی دریافت کند، ملتی روبهجلو است. مناسبتهایی که مقام معظم رهبری برای دیدار با مردم و قشرهای مختلف انتخاب میکنند، اکثرا ناظر به نقاط اوج حرکتهای جمعی ملت ایران در دهههای گذشته هستند. همچون دیدار ۱۹بهمن با نیروی هوایی ارتش که یادآور بیعت شگفتیساز همافران با امامخمینی (قدسسره) است. ملتی که زنده است و درحال پیشروی، نیاز دارد که دائما از شیوه آفرینش نقاط اوج در گذشته الگو و انرژی بگیرد تا انگیزه خلق نقاط اوجی دیگر در امروز و فردایش زنده بماند.
نقاط اوجی که یک ملت میآفریند، منحصر به آفرینندگان حماسهها نیست. این افتخارات در شناسنامه افرادی که آن را بهوجود آوردهاند نوشته نمیشود، بلکه برای کل هویت آن ملت ثبت میشود. مثل سلولهای بدن آدمی که درطول عمر بارهاوبارها جایگزین میشوند، ولی تشخص فرد عوض نمیشود. نقاط اوجی که یک ملت ساخته، متعلق به تشخصی است که آن ملت دارد، نهفقط متعلق به تکتک افراد. افتخارات یک ملت متعلق به یک روح جمعیاست که با یک حرکت جمعی، در عالم ایجادشده؛ این روح جمعی، موجود جدیدی است که ویژگیهای منحصربهفرد خود را داشته و شخصیتی متمایز از مجموع تکتک افراد دارد. همچنانکه ما یک انسان را مجموع تکتک سلولهایش معنا نمیکنیم -چراکه سلولها دائما درحال جایگزین شدنند، اما هویت فرد از اول تا آخر زندگی برای او ثابت است- روح جمعی هم هویتی مستقل و البته برآیندی از همه ملت است. چه شهدایشان که پیش از این از دنیا کوچ کردهاند ولی در آفرینش این روح جمعی مجاهدت کردهاند، چه آنها که هنوز در این دنیا زندگی میکنند و چه آنانی که بعدها و در نسلهای بعد به این مسیر میپیوندند و نسبت به حفظ این روح جمعی احساس مسئولیت میکنند. افراد انسانی درطول حیات یک ملت دائم میمیرند و جایشان را به انسانهای دیگر میدهند. حتی امام امت به ملکوتاعلی میرود، اما روحی که آن ملت به وجود آورده، ویژگیهایش و اهدافش با حفظ همان هویت پابرجاست. لذا مقام معظم رهبری میفرمایند: «این بیعت، بیعت با شخص نبود؛ بیعت با هدفها بود، بیعت با آرمانها بود... این یک کار معنوی بود، لذا این کار جریان دارد... هرکسی در هر دورهای در مسیر آن آرمانها حرکت کند، درواقع در این حرکت سهیم و شریک است.»
بعضی که مرض به قلبهایشان رخنهکرده، علاقه دارند هروقت ملت عزیز ایران به نقاط اوج خود مثل ایامالله دههفجر افتخار میکند، نقاط حضیض زندگی خود را به ملت حقنه کنند و بگویند چون همه آدمهای آن روز که انقلاب کردند، زنده نیستند، پس انقلاب تمام شده است. اینها از درک مفاهیم کلان اجتماعی عاجزند. مقام معظم رهبری در کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن میفرمایند: «جامعهای که دارای ولایت شد، مردهای است که دارای «جان» خواهد شد. یک مرده را شما در نظر بگیرید، این بیجان افتاده آنجا. مغز دارد، کار نمیکند. چشم دارد، نمیبیند... چرا؟ چون جان ندارد... جامعهای که ولایت ندارد، استعدادها در این جامعه هست، اما یا خنثی میشود، بههدر میرود، نابود میشود، هرز میشود یا بدتر، به زیان انسان به کار میافتد... .»ص(۵۶۷) لذا میبینیم که امام به همافران فرمودند: «شما ارتش را آزاد کردید، ارتش را از خدمت طاغوت به خدمت اسلام درآوردید.» ملت ایران تصمیم گرفت از ولایت طاغوت خارج شود و به ولایتالله داخل شود و این کاری مربوط به همان روح جمعی بود.
تا زمانی که این ملت تحت ولایتالله است، روحی دارد و جانی، و یک موجود واحد است اگرچه نسلهایی عوض شوند. خیل عظیمی که امروز دلش با انقلاب است و همچنین همه آنها که منتقد بعضی مدیریتها هستند و همین انتقادشان هم بهجهت دلسوزی برای انقلاب است، نهتنها در افتخاراتی که شهدای انقلاب آفریدهاند، سهیم هستند، بلکه با همه پیامبران و صلحا و شهدای تاریخ در یک عهد هستند و در یک کار مشترک و معنوی با آنها شریک. مقام معظم رهبری میفرماید: «وقتی جلوی امام شعار میدادند -ما همه سرباز توییم- امام فرمودند شما سرباز امام زمانید، سرباز قرآن و اسلام هستید.» امام شکستهنفسی یا تعارف نمیکرد، حقیقت را میگفت و این حقیقت ناظر به همان روح جمعی است. یا وقتی مقام معظم رهبری میفرمایند «بیعت با امامخمینی، بیعت با رسولالله است»، اشارهشان به اتصال ملت ایران به بعثت پیامبراکرم(ص) است، هرچند رسول خدا در قید حیات نباشند.