مجتبی اردشیری، خبرنگار: در ادامه اتفاقهای عجیب جشنواره چهلم، مردمیترین و محبوبترین سیمرغ جشنواره که از سوی مردم به بهترین فیلم هر دوره اعطا می شد، حذف شد تا عیار بزرگترین رویداد سینمایی خاورمیانه که عمری 40ساله دارد، با همین یک حرکت مشخص شود.
حرف و حدیثهای سیمرغ مردمی این دوره، کمی زودتر از ادوار گذشته آغاز شد. دلیل آن هم رونمایی از سایتی بود که در روزهای نخست جشنواره انجام شد تا عموم مردم، از آمار لحظهای کسب آرا توسط 22 فیلم بخش رقابتی مطلع شوند. تقریبا از همان نخستین دقایق رونمایی این سایت بود که قرار گرفتن فیلمها در رده اول تا بیستودوم، محل برخی اعتراضها قرار گرفت و با تداوم این روند، بر شدت اعتراضها نیز افزوده شد.
این وضعیت درحالی روزبهروز درحال تشدید بود که دبیرخانه جشنواره، توضیحی درباره آن ارائه نمیداد. دبیر جشنواره هم که به علت کرونا، نیمی از روزهای برگزاری را غایب بود، به محض حضور در خانه جشنواره، موضع دوگانهای را در قبال این رایگیری اتخاذ کرد و بر صیانت از آرای مردم صحه گذاشت.
روز چهارشنبه، زمزمههایی مبنیبر خدشهدار شدن آرای مردمی از سوی برخی مسئولان جشنواره به گوش رسید و درست 24ساعت بعد، در تصمیمی عجیب، حذف سیمرغ بهترین فیلم از نگاه مردم، به صورت رسمی اعلام شد.
این اتفاق، واکنشهای گستردهای را از سوی هنرمندان و رسانهها در پی داشت و به اهرمی در جهت فشار بیشتر به سیاستگذاریهای جشنوارهای که 40 سال از عمر آن میگذرد اما هنوز تصمیمات لحظهای و تجربی اتخاذ میکند، تبدیل شد. برخی هم البته استقبال کردند و آن را نشانه مثبتی در جهت تغییر رویه جشنواره در سیاستهای همیشگیاش عنوان کردند، اما هر چه که بود، این تصمیم اتخاذ شد و مسئولان اصلی نیز در سکوت کامل، حاشیهای دیگری به این موضوع وارد نکردند و ترجیح دادند تا رسانههای موافق و مخالف با استدلالهایی که رو میکردند، به آرام شدن فضا و توجیه فضای عمومی نسبت به این رویکرد کمک کنند.
طبیعی است که در چنین رخدادی، فیلم نخست جدول که از روز نخست تا ظهر پنجشنبه در رتبه اول ایستاده بود، معترض اصلی باشد. «امیر بنان» در نخستین ساعات انتشار این خبر، در نوشتهای، از این اتفاق بهعنوان فاجعهای بزرگ نام برد که دبیرخانه باید نسبت به آن، توضیحات شفافی ارائه دهد. ساعاتی بعد هم که اسامی نامزدهای جشنواره منتشر شد، «ملاقات خصوصی» تنها در 2 رشته، کاندیدای دریافت سیمرغ شد که این اتفاق در کمال تعجب، نشان میداد که احتمالا این فیلم مورد تحریم قرار گرفته است. دقایقی پس از انتشار نامزدها، «امیر بنان» عنوان کرد که عصر پنجشنبه از دبیرخانه خواسته تا فیلم آنها را از چرخه داوری خارج کند و این اقدام نامزدی در 2 رشته، شیطنت جشنواره بوده است. با تمام این حواشی، تغییر رویهای حاصل نشد و سیمرغ مردمی این دوره از جشنواره حذف شد تا میخ آخر حواشی جشنواره، اینبار محکمتر از دیگر حاشیههای آن بر پیکره این سیمرغ 40 ساله وارد شود.
موافقان حذف این سیمرغ چه میگویند؟
باید پذیرفت که درصد موافقان این حرکت، بسیار کمتر از مخالفان آن است. این را میتوان از رویکرد رسانهها و جمعهایی که در خانه جشنواره حضور داشته و راجعبه این اتفاق به بحث و تبادل نظر میپرداختند، به راحتی متوجه شد.
موافقان این حذف معتقد هستند که وقتی عدالت در اخذ رای رعایت نشده، سیمرغ مردمی دیگر وجههای ندارد و در ادامه اعتراضهایی تعریف میشود که طی سالیان گذشته اتفاق افتاده و امسال هم به همان رویه اتفاق میافتاد.
البته که از نگاهی دیگر، این اتفاق را میتوان در نتیجه شهامت دبیر جشنواره در اتخاذ و عملی کردن این تصمیم سخت گرفت. روال رایگیری به قوت خود باقی بود و برای بسیاری مسجل شده بود که این سیمرغ قرار است به چه فیلمی برسد. برخی اعتراضهای روزهای اولیه و میانی جشنواره نیز فروکش کرده و این باور که سیمرغ مردمی به یکی از دو فیلم «ملاقات خصوصی» یا «موقعیت مهدی» خواهد رسید، نهادینه شده بود.
در چنین شرایط آرامی، نقاشزاده تصمیم به حذف این بخش گرفت. اتفاقی که قطعا فشار رسانهها و افکارعمومی پشت آن نبود و دبیرخانه طی یک تصمیم بزرگ، پذیرفت که نتوانسته از حقالناس محافظت کند و از طرفی هم این اجازه را به خود نداد که موضوع به روال معمول خود ادامه یافته و در نتیجه اقدام به حذف آن گرفت.
قطعا دبیرخانه میدانست که با حذف این بخش، متحمل چه ضربات و لطماتی خواهد شد و با علم به این موضوع، جسارت و شجاعت به خرج داد و رای به حذف این سیمرغ داد. یعنی اشتباهش در عدمسامان دادن به آرای مردمی را پذیرفت و از بزرگتر شدن این اشتباه جلوگیری بهعمل آورد.
این رویکرد زمانی میتواند برای افکارعمومی و جامعه سینمایی کشور باورپذیر باشد که دبیرخانه که احتمالا برای سال آینده نیز با همین ترکیب به فعالیت خود ادامه میدهد، به یک سازوکار واحد برای این بخش حساس برسد. یعنی در طول سال، به یک روش مطمئن با زیرساختهایی قدرتمند دست یابد تا بتواند یک سیستم رایگیری مردمی را در سراسر کشور به راه انداخته و اینچنین با اعتراضهای کوچک و بزرگ مواجه نشود. اینگونه، اعتبار به این بخش محبوب باز خواهد گشت و بساط زمینههای غیراخلاقی رقابت نیز جمع خواهد شد.
مخالفان حذف این سیمرغ چه میگویند؟
استدلالهای مخالفان برای منکوب کردن این حرکت، بسیار زیاد است. مهمترینش این است که چطور دبیرخانه در طول 8 روز از برگزاری رایگیری متوجه این اختلال نشد و درست در 24ساعت مانده به اختتامیه، متوجه شد و جلوی آن را گرفت؟! برخی نیز پا را از این حد فراتر برده و دبیرخانه را به جانبداری از دوقطبی شکل گرفته در این زمینه متهم کردند. آنها معتقد هستند که با مشخص شدن جایگاه «ملاقات خصوصی» در صدر جدول، آنها منتظر بودند تا «موقعیت مهدی» طی روزهای بعدی، جای این فیلم را بگیرد و وقتی دیدند موقعیت اول این جدول تثبیت شده است، اقدام به حذف سیستم رایگیری گرفته و پای اختلال را به میان کشیدند. این گروه البته 2 نامزدی فیلم «ملاقات خصوصی» را در ادامه این روند تعریف میکنند و اینکه سیستم دیده شدن و داوری در مورد این فیلم، روال طبیعی خود را پشت سر نگذاشته است.
بیشترین تکیه مخالفان روی بیثباتی جشنوارهای 40 ساله است که هر زمان که بخواهد، بخشی را به اجزای خود اضافه کرده و هر وقت هم که احساس کند، نسبت به حذف یک بخش اقدام میکند.
بهعنوان مثال نقاشزاده در گفتوگویی اعلام کرد که صاحبان آثار حق خروج از پروسه داوری، آن هم چند ساعت مانده به اختتامیه را ندارند. خب، همین سوال را میتوان از دبیر جشنواره مطرح کرد که چطور در مقام یک شخصیت حقیقی و حقوقی، نتوانسته از آرای مردم محافظت کرده و درست چند ساعت مانده به اختتامیه، نسبت به حذف محبوبترین و پیگیرترین بخش جشنواره توسط مردم اقدام میکند. عمده مخالفان هنوز نمیتوانند بپذیرند که این اقدام در راستای ایجاد اختلال در پروسه رایگیری بوده باشد. آنها معتقدند که مجموع این اتفاقها به دلیل بالا نیامدن یک فیلم خاص صورت گرفته که دود آن به چشم مردم و دیگر فیلمهای حاضر در این جشنواره رفته است.
دلیل اصلی حذف چه بود؟
دبیرخانه این رویداد، از «اختلال» سخن به میان آورده است که ذهنها را به سمت بسترهای نرمافزاری ثبت رای میبرد. برخی دیگر نیز گمان میکنند که بروز برخی بیاخلاقیها در فرآیند ثبت رای سبب شده تا آرای ناپاک وارد سیستم رایگیری شده و دبیرخانه را مجاب کرده تا کل سیستم رایگیری را حذف کند اما طبق اطلاعاتی که به دست «فرهیختگان» رسیده، دلیل دیگری سبب این اتفاق در جشنواره امسال شده است. موضوع از این قرار است که دبیرخانه جشنواره، مطابق با عرف هر سال، تعدادی بلیت را برای نهادها و مراکز ارگانی درنظر میگیرد. این بلیتها هرساله تنها برای دیدن آثار به این ارگانها تعلق میگرفته و آنها نمیتوانستند به دلیل برخورداری از این بلیتها، در فرآیند رایگیری شرکت کنند.
امسال اما در اتفاقی عجیب، برای این میزان بلیت که چندصد عدد بوده است، لینک ارسال رای فرستاده شده و آنها هم طبیعتا از اثر تحت حمایت خود، جانبداری کرده و رای خود را به نام آن فیلمها ثبت میکردند. هنوز مشخص نیست که این اقدام جشنواره، به شکلی سهوی صورت پذیرفته یا با آگاهی انجام شده است. پیگیریهای فراوان ما برای دریافت اطلاعاتی بیشتر از این اتفاق، به دلیل جوابگو نبودن مسئولان جشنواره، به نتیجهای ختم نشد. در این فرآیند نیز دو احتمال قوی مطرح میشود: «نخست آنکه دبیرخانه در انتهای جشنواره متوجه این اشتباه خود شده و به همین دلیل، موضوع حذف را پیش کشیده است. یک احتمال دیگر هم این است که این اتفاق، خواسته یا ناخواسته توسط دبیرخانه صورت پذیرفته و وقتی نقاشزاده در خانه جشنواره مستقر شده و از جزئیات این فرآیند اطلاع به دست میآورد، سریعا دستور به حذف این بخش میدهد. وقتی نقاشزاده، دبیر جشنواره فیلم فجر با مطالبه هنرمندان و اهالی رسانه مواجه میشود، دستور به بررسی ریزجزئیات سیستم رایگیری داده و آنجا مشخص میشود چندصد لینکی که با آن رایگیری صورت پذیرفته، متعلق به بلیتهایی بوده که دبیرخانه، طبق عرف هر سال به ارگانها میداد. با مشخص شدن این ریزجزئیات، دستور به حذف صادر شده است.
تمام مواردی که مطرح شدند در مقام احتمال بودند و تماس خبرنگار «فرهیختگان» با مسئولان جشنواره برای ادای توضیحات بیشتر، به نتیجهای نرسید تا زوایای این اتفاق، فعلا برای همه پوشیده بماند. گرچه که گذشت زمان، همهچیز را مشخص خواهد کرد.
گوشههایی از برخی بیاخلاقیها در جمعآوری رای
اطلاعات «فرهیختگان» در طول برگزاری این دوره از جشنواره، حکایت از آن دارد که مطابق با رسم هرساله، برخی فیلمها نهایت تلاش خود را بهعمل آوردند تا بتوانند بر رای مردم تاثیر گذاشته و آنها را مجاب کنند که به فیلم آنها رای خوب بدهند.
طبق گزارش میدانی «فرهیختگان»، لینک رایدهی برای بسیاری از سانسهای فیلم «خائنکشی» ارسال نشده است. این اتفاق سبب شد تا فیلم کیمیایی، در زمینه جذب تماشاگر، سومین فیلم جشنواره باشد اما طبق آرای مردمی، ابتدا در رتبه بیستم و سپس در رتبه نوزدهم قرار بگیرد که مشخص است با اختلالی مواجه شده که اینچنین در دو جدول، با فرود و فراز فاحش همراه است. احتمالا این اتفاقها در مورد چند فیلم دیگر نیز رخ داده باشد. اتفاق عجیب دیگر، حضور چند کارگردان در سالن نمایش فیلم بود که طی آن، مستقیما از مخاطبان درخواست میکردند که به فیلمشان امتیاز بالایی بدهند. امسال چون پروسه رایگیری در مراکز استانها نیز برقرار بود، این کارگردانها تلاش کردند تا با حضور در برخی استانها، به این روند شدت بخشیده و رای استانها را نیز متوجه اثر خود کنند. از یکی از استانها خبر رسیده که یک کارگردان برای اینکه قبل از نمایش فیلم، به سالن موردنظر برسد، با موتور خود را رسانده و درحالی که نفسنفس میزد کمتر از یک دقیقه روی سن حاضر شد و از مخاطبان خواست تا به فیلم او رای بالا بدهند.
در همین تهران خبر رسیده که خویشاوندان یک کارگردان، در چند سالن پخش فیلم مستقر شده و در قالب مخاطب، از دیگر مخاطبان حاضر در سالن خواستهاند تا به فیلم آنها رای دهند. قطعا موارد بیاخلاقی در این حوزه، فراتر از این تعداد است اما اینها موارد مستندی بودند که به دست «فرهیختگان» رسیده است. البته که این قبیل موارد، قطعا محدود به جشنواره امسال نبوده و در دیگر ادوار نیز مشاهده شده است. یکی از مزایای تهیه سازوکار مناسب برای اخذ آرای مردمی، این است که تاثیر اقداماتی از این دست را کاهش داده و سلامت بیشتری را متوجه پروسه رایگیری کند.
آیا این حذف در شأن یک جشنواره 40 ساله است؟
در پروسه حذف سیمرغ مردمی، چه حق با ستاد برگزاری باشد و چه با آنها نباشد، صورت این اتفاق بسیار زشت و غیرحرفهای است. یکی از انتقادهایی که هرساله به جشنواره فجر وارد میشود، آن است که این جشنواره بهعنوان بزرگترین اتفاق سینمایی خاورمیانه پس از 40 سال، هنوز درحال سپری کردن دوران آزمون و خطاست و نتوانسته سیاستگذاری ثابتی داشته باشد.
برای رفع این بحران، بارها پیشنهاد تشکیل دبیرخانه دائمی شده است اما خیلی جالب است که مدیران و دبیران جشنواره در هر دورهای، از فستیوالهای سینمایی ترازاول جهان مصداق میآورند اما تا پای تشکیل دبیرخانه به میان میآید، سکوت کرده و حرفی نمیزنند. مثلا در همین دوره، آقای نقاشزاده در کنفرانس مطبوعاتی خود اعلام کرد که در هیچ جشنواره بزرگ سینمایی جهان، نشستهای پرسش و پاسخ در سالن اصلی فیلم برگزار نمیشود. موارد این مصادیق در سالیان اخیر بسیار است که تا پروسه پذیرایی را هم شامل میشود اما مشخص نیست چرا این دبیران تا وقتی صحبت از تشکیل یک دبیرخانه دائمی میشود، سکوت اختیار میکنند و دلیل تشکیل نشدن آن را ذکر نمیکنند.
از زمانی که جشنواره فجر، رایگیری مردمی را برای انتخاب بهترین فیلم از نگاه تماشاگران انتخاب کرد، وارد یک فرآیند دوبعدی شد. یک بعد آن که به تصمیمات درونی معطوف بود و طیف گستردهای از مخاطبان معتقد بوده و هستند که انتخابها از همان هیات انتخاب تا پایان روز اختتامیه، هدایت شده و جهتدهی میشوند. در بعد دیگر، تا پای رای مردمی به میان میآید از زمان برگزاری این اتفاق، هرساله اتفاقها، ناهنجاریها، اعتراضها و بیاخلاقیهایی در آن دیده شده که اصل این بخش محبوب را زیر سوال میبرد.
دبیرخانه جشنواره نیز با تغییر ارکان این رایگیری، بهشکلی تلویحی نشان میدهد که اشکالاتی در این بخش وجود دارد اما اینکه این اشکالات در تمام این سالها، چه چیزهایی بودهاند، طفره رفته و وارد جزئیات آن نمیشوند. مثلا دبیرخانه برای سالهایی، این مسئولیت را به دوش خانه سینما سپرد و برای سالهایی، خود آن را زیرنظر گرفت. گاهی به صورت کاغذی و با نصب صندوق در سینماها به این هدف رسید و برای سالهای اخیر فرآیندی مجازی و غیرمکتوب را برای این مسیر انتخاب کرد.
سمفا که در روز عادی، نمیتواند یک جمع ساده از تعداد مخاطبان و میزان فروش اکران را نشان دهد را بهعنوان بستر این اتفاق معرفی کرد که خود ضربه مهلک به این اتفاق بود. یعنی وقتی سمفا در سال گذشته، آن آبروریزی بزرگ را به وجود آورد، چه دلیلی وجود داشت که بدون توسعه زیرساخت، برای امسال هم از این بستر استفاده شود؟!
اینها مشتی نمونه خروار است که تنها در بخش آرای مردمی کاربرد داشته وگرنه تعداد اشکالات جشنواره در بخشهای مختلف به اندازهای زیاد است که مخاطبان دلسوز خود را به این تامل میاندازد که تجربه 40 سال برگزاری چه شد و به کجا رفت که این رویداد، اینچنین و با ابتداییترین حالت ممکن خود درحال برگزاری است.
قطعا و با وجود سیاستگذاریهایی که در طول 40 سال اخیر مشاهده شده، امیدواری چندانی نسبت به تغییر اوضاع وجود ندارد اما این اتفاق بزرگ در جشنواره امسال که حذف سیمرغ مردمی بود، قطعا باید به یک توسعه منجر شود. هماکنون این انتظار وجود دارد که برای این بیعدالتی که در برابر فیلم برگزیده امسال روا داشته شد و مطابق آن، چندده هزار رای مردم نادیده انگاشته شد، سازوکاری علمی اندیشیده شود تا از بروز اتفاقهای شوکهکننده و ناگوار از این دست، کاسته شود. جشنوارهای که سالهاست به شکلی بدوی و سنتی برگزار میشود، حالا دیگر باید خود را واقعا در شاخصههایی به جشنوارههای بزرگ جهانی نزدیک کند که فراهم آوردن بستری برای توسعه زیرساختهای سیمرغ مردمی بهترین فیلم از نگاه مردم، میتواند آغاز بسیار خوبی برای این تحول باشد.
برای رسیدن به این رویکرد علمی، یک سال زمان وجود دارد؛ آیا برای سال آینده، بهانهای از جانب ستاد برگزاری جشنواره فجر قابل پذیرش خواهد بود؟!