کد خبر: 69254

بررسی اهداف و پیامدهای اقدام آمریکا در لغو محدود تحریم‌ها در تاریخ 4 فوریه 2022

واشنگتن همچنان در مدار مخاصمه

آمریکا مدعی است لغو تحریم‌های اخیر برای ترغیب ایران به بازگشت به تعهداتش صورت گرفته است. این ادعا از موضع بالا درحالی صورت می‌گیرد که ایران در داخل توافق بوده و این آمریکاست که همچنان از توافق خارج مانده است. واشنگتن با اقدام اخیر خود درحال بازسازی روانی وزن خود در مذاکرات و تبدیل آن به مزیت سیاسی است.

مذاکرات برای احیای توافق هسته‌ای با اقدام آمریکا در لغو برخی از تحریم‌ها جان تازه‌ای در رسانه‌ها گرفته است. آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا روز جمعه چهار فوریه اعلام کرد کشورش برخی از معافیت‌های تحریمی ایران را که در زمان ترامپ لغو شده بود، بازگردانده است. لغو این تحریم‌ها به شرکت‌های خارجی اجازه می‌دهد در آن دسته از تاسیسات هسته‌ای که غرب آنها را غیرنظامی می‌خواند با ایران همکاری کنند.

دولت بایدن حتی در نامه خود برای مطلع ساختن کنگره از این اقدام، آن را گامی در راستای تسهیل مذاکرات معرفی کرده است؛ موضوعی که به‌نظر می‌رسد خارج از مکاتبات اداری، توئیت‌ها و اخبار رسانه‌ای چندان با واقعیت منطبق نیست. ابعاد و پیامدهایی که اقدام اخیر آمریکا از خود منتشر می‌سازد نشان می‌دهد واشنگتن برخلاف ادعای خود همچنان در مدار مخاصمه سنگین با ایران قرار دارد.

برخی از اهداف و پیامدهای چند لایه اقدام آمریکا از لغو برخی از تحریم‌ها در 4 فوریه 2020 به شرح ذیل هستند:

1 -ایجاد خوشبینی کاذب در ایران

احساس جامعه ایران درباره نزدیکی احیای توافق هسته‌ای می‌تواند منجر به ایجاد خوشبینی کاذب شده و با اثرگذاری بر شاخص‌های اقتصادی مواردی مانند سرعت رشد قیمت‌ها را کاهش دهد. این کاهش مقطعی بلافاصله می‌تواند به یک ابزار فشار برای آمریکا جهت عدم‌لغو تمام تحریم‌ها تبدیل شود، زیرا واشنگتن می‌تواند به بهانه تاثیر بزرگ یک اقدام کوچک خود در اقتصاد ایران، تهران را از پیگیری تمام ظرفیت‌های توافق هسته‌ای 2015 باز دارد. در این صورت ایران نخواهد توانست به‌سادگی موضوع راستی‌آزمایی را پیگیری کند، زیرا طرف‌های مذاکراتی این مساله را گوشزد خواهند کرد که با توجه به تاثیرات بزرگ هرنوع از برداشته شدن تحریم‌ها بر اقتصاد ایران، تهران بهتر است از پیگیری مطالبات خود کوتاه بیاید.

2 -ایجاد فشار مردمی

اعلام معافیت‌های تحریمی آمریکا به همراه تبلیغات گسترده‌ای که پس از آن صورت گرفته است باعث می‌شود این تلقی در جامعه ایران تزریق شود که واشنگتن نخستین گام را برای توافق برداشته است، اما تهران بدون توجه به معیشت شهروندانش همچنان بر تمام خواسته‌های خود پافشاری می‌کند.

3 -فعال‌سازی مجدد طرفداران برجام

دولت جو بایدن در 6 دور مذاکرات هسته‌ای با دولت حسن روحانی که از سوی غرب معتدل شناخته می‌شد و همچنین سپری شدن یک‌سال از ریاست‌جمهوری وی که وعده بازگشت از برجام را داده بود، باعث شده تا افکار عمومی و جناح‌های سیاسی مختلف ایران درباره عدم‌نیت جدی بایدن برای احیای توافق هم‌نظر شوند؛ به‌گونه‌ای که حتی طرفداران برجام نیز درحال انتقاد یا عدم‌دفاع از بایدن بودند.

اقدام اخیر آمریکا باعث ریکاوری و بازیابی دوباره رسانه‌هایی می‌شود که بی‌محابا خواستار بازگشت به توافق هسته‌ای بوده و نسبت به آمریکا قائل به انعطاف هستند. این رسانه‌ها با برداشته شدن تحریم‌های جدید بار دیگر با قرار گرفتن در فضای مهندسی‌شده آمریکا برای ایجاد فشار به کشور جهت رضایت به خواست واشنگتن فعالیت خواهند کرد.

4 -تشدید منازعات رسانه‌ای

به‌دلیل بی‌خاصیت بودن تحریم‌های برداشته‌شده، تعداد زیادی از رسانه‌های داخلی ایران به انتقاد از آن خواهند پرداخت، در مقابل این وضعیت مدافعان برجام نیز برای مواجهه با این انتقادها بر دفاع خود از تصمیمات آمریکا می‌افزایند. چنین وضعیتی مجددا دوقطبی‌ای در کشور می‌آفریند که ضمن مضر بودن از اساس موضوع آن نیز با واقعیت‌های اصلی ایران متفاوت است.

5 -پاندولی‌سازی شرایط ایران

آنچه در مدیریت شرایط بحرانی دارای اهمیت تلقی می‌شود تثبیت وضعیت است. دولت ایران، نهادهای آن و مردمش در‌صورتی‌که بدانند توافقی در کار است یا حتی توافقی در کار نیست، قادر به برنامه‌ریزی براساس شرایط تثبیت‌‌شده‌ای هستند. اقدامات متناقض آمریکا و متحدانش در بازه‌های زمانی مختلف که نزدیک به یکدیگر نیز هستند، نشان می‌دهد واشنگتن به‌دنبال پاندولی کردن شرایط ایران و نوسان وضعیت کشور بین احتمال احیای توافق و شکست توافق است. با در پیش گرفتن سیاست انکار احیا و سپس تزریق امید برای احیای توافق توسط آمریکا، مدیریت و برنامه‌ریزی برای نهادها، شرکت‌ها و مردم ایران دشوارتر شده و از بهره‌وری آنها کاسته می‌شود. در شرایطی که ایران زیر سیاست فشار حداکثری آمریکا قرار دارد وجود چنین شرایطی می‌تواند از تاب‌آوری حساس ایران بکاهد.

6 -ممانعت از اقدام جدید فنی ایران

اعلام پرسروصدای معافیت‌های تحریمی جدید آمریکا از لحاظ سیاسی و روانی اقدام ایران برای انجام اقدامات جدید در حوزه هسته‌ای را سخت می‌کند. درحالی که اقدامات ایران در حوزه هسته‌ای قابل تشخیص و قابل مشاهده هستند، اما فشارهای آمریکا در حوزه اقتصادی می‌توانند غیرقابل تشخیص و بدون هیچ گونه علائم ظاهری باشند.

به‌عنوان مثال اقدامات ایران در حوزه هسته‌ای شامل افزایش تعداد سانتریفیوژها، حجم مواد غنی‌شده، درصد غنی‌سازی و اموری از این دست می‌شود که قابل تشخیص بوده و باید به‌صورت شفاف اعلام شوند. در مقابل اما آمریکا می‌تواند بدون ‌اعلام و بدون آنکه حرکت‌هایش قابل مشاهده باشد در راستای جنگ اقتصادی دست به پیگیری شدیدتر تحریم‌های اقتصادی بزند بدون آنکه این اقدامات توسط کشورها و افکار عمومی قابل تشخیص و مشاهده باشند.

7 -سوق دادن تهران به‌سمت تصمیمات اشتباه از طریق خشمگین کردن تصمیم‌گیران

اعلام معافیت‌های جدید تحریمی ایران که از سوی تهران بی‌خاصیت تلقی می‌شود می‌تواند منجر به عصبی‌شدن سیستم تصمیم‌گیری ایران شده و تهران را اقدامی برخلاف منافع سوق دهد. عصبی‌شدن ایران که با برداشته‌شدن تحریم‌های بی‌خاصیت روبه‌رو شده و از سوی دیگر زمینه پیشروی‌های فنی‌اش در حوزه هسته‌ای مسدود شده، احتمال دارد در لایه اول دچار «انفعال» شده یا دست به «اقدام غیرمتناسب» بزند. در لایه سوم نیز احتمال «خنثی» شدن ایران وجود دارد.

«انفعال» به معنای عدم‌تحرک برای تغییر شرایط موجود به‌دلیل پیچیدگی‌های آن است. «اقدم غیر‌متناسب» نیز می‌تواند به‌دلیل خشم ایران باعث دست زدن تهران به اقدامی سنگین در حوزه‌های دیگر مانند جنگ نامتقارن شود. چنین اقدامی که به‌دلیل خشم شدید طراحی می‌شود می‌تواند به‌دلیل اشتباه در تنظیم سطح آن از لحاظ سیاسی نتایج وارونه‌ای به بار آورد.

لایه دوم اندکی پیچیده‌تر از لایه اول است، زیرا احتیاط بیش از اندازه برای فرونیفتادن در دام «اقدام غیرمتناسب» می‌تواند درنهایت منجر به «خنثی» شدن اراده ایران شده و تهران اساسا دست به اقدامی برای خروج از وضعیت فعلی نزند.

8 -تغییر موضوعات اصلی مذاکرات

گره‌های اصلی مذاکرات هسته‌ای که باعث کند شدن روند احیای برجام شده‌اند شامل مواردی مانند حاضر‌نشدن آمریکا به لغو تحریم‌های مجددا برچسب‌گذاری شده، عدم‌تضمین برای خروج مجدد و همچنین پیش‌بینی نشدن فرآیند زمانی لازم برای راستی‌آزمایی لغو تحریم‌ها است. آمریکا با برداشتن یک تحریم در حوزه فنی می‌کوشد مباحث موجود را از حوزه لغو تحریم‌ها وارد حوزه فنی سازد.

9 -ایجاد نقطه‌عطف مذاکراتی

آمریکا در هفته‌ها و ماه‌های اخیر ادعا کرده است که مذاکرات درحال نزدیک شدن به نقطه‌ای هستند که در آن مشخص می‌شود آیا ایران واقعا اراده‌ای برای حصول توافق دارد یا خیر؟ واشنگتن با اقدام اخیر خود می‌کوشد از این عمل به‌عنوان یک نقطه‌عطف مذاکراتی استفاده کرده و نتیجه‌گیری‌های خود در این حوزه را مشروع سازد. پس از عدم‌اقبال ایران به اقدام اخیر آمریکا احتمالا واشنگتن این مساله را به بهانه‌ای برای نشان دادن عدم‌جدیت تهران در مذاکرات تبدیل کرده و خواستار افزایش فشار همه اعضای غربی و شرقی توافق بر ایران خواهد شد.

10 -مشروع‌سازی ادامه سیاست فشار حداکثری

بایدن و اعضای دولتش پیش از روی کار آمدن و پس از آن همواره بر مخالفت خود با سیاست‌های فشار حداکثری تاکید کرده و حتی در ظاهر آن را شکست خورده اعلام کرده‌اند. با این وجود فشار حداکثری که مورد انتقاد تمامی طرف‌های حاضر در توافق هسته‌ای قرار داد در طول یک‌سال دولت بایدن ادامه یافته است. مجموع این مسائل موجب شده تا مشروعیت ادامه سیاست فشار حداکثری بیش از پیش تضعیف شود.
یکی از اقدامات دولت بایدن برای مشروع‌سازی ادامه تحریم‌های حداکثری در برهه کنونی استناد به تعدیل تعهدات از سوی ایران پس از خروج آمریکا از برجام بود که چندان موثر نیفتاد و به همین دلیل واشنگتن با اقدامی کوچک ضمن گرفتن ژست مثبت، می‌کوشد با سرسختی تهران در مقابل اقدام اخیر واشنگتن آن را به بهانه‌ای برای مشروعیت ادامه تحریم‌ها علیه تهران تبدیل سازد. واشنگتن پس از سرسختی نشان دادن تهران، این اقدام را نشانه از عدم‌نیت‌تهران برای بازگشت به محدودیت‌های توافق حتی در‌صورت لغو تحریم‌ها معرفی خواهد کرد.

11 -تغییر زمین معادله برای دسترسی به مزایای سیاسی

آمریکا مدعی است لغو تحریم‌های اخیر برای ترغیب ایران به بازگشت به تعهداتش صورت گرفته است. این ادعا از موضع بالا درحالی صورت می‌گیرد که ایران در داخل توافق بوده و این آمریکاست که همچنان از توافق خارج مانده است. واشنگتن با اقدام اخیر خود درحال بازسازی روانی وزن خود در مذاکرات و تبدیل آن به مزیت سیاسی است. آمریکا تاکنون به‌دلیل خارج ماندن از توافق علی‌رغم ظرفیت و توانایی‌های بالای خود از تبدیل آنها به مزیت سیاسی بازمانده است و به همین دلیل به‌دنبال وارونه ساختن میدان تعاملات است.

از اساس دلیل مذاکرات کنونی خروج آمریکا از برجام و اعمال مجدد تحریم‌ها علیه ایران است، اما واشنگتن در دولت ترامپ با اجرای سیاست فشار حداکثری قادر به تبدیل این تحریم‌ها به مزیتی سیاسی یعنی یک انعقاد توافق کلان با ایران نشد و در دولت بایدن نیز وی تا الان از حضور در پای میز اصلی مذاکرات بازمانده است؛ اتفاقاتی که به‌خوبی نشانگر عدم‌دستاورد سیاسی آمریکا علی‌رغم تلاش‌های گسترده صورت‌گرفته توسط این کشور است. از این رو بیرون‌ نمایی از ایران یک گام بزرگ برای آمریکا جهت تغییر به‌منظور تعاملات هسته‌ای است تا واشنگتن بتواند به برخی از مزایای محدود سیاسی دست یابد.

مرتبط ها