کد خبر: 68200

فاطمه جباری:

پوسیده با روکشی از طلا

بسیاری از فیلم‌های هالیوودی که می‌توان آنها را بیش از یک‌بار و در فواصل زمانی بسیار طولانی تماشا کرد، همیشه درکنار داستان اصلی، شاخه‌های فرعی متعددی را تعبیه می‌کنند تا بتوانند بداعت و پیچیدگی روایت را حفظ کنند اما مک‌کی در این اثر تلاش کرده پیچیدگی اثر را به‌حداقل برساند و مخاطبان انبوه جهانی خود را فدای شک بین موفقیت و عدم موفقیت این چالش نکند.

فاطمه جباری: «بالا رو نگاه نکن»، فیلمی در ژانر علمی-تخیلی و کمدی محصول 2021 آمریکا و به نویسندگی، تهیه‌کنندگی و کارگردانی آدام مک‌کی است. روایتی خطی از دو ستاره‌شناس که متوجه حرکت شهاب سنگی نابودکننده به‌سمت زمین می‌شوند و تلاش می‌کنند در راستای نجات بشریت تمام توان خود را به‌کار گیرند.  اثری دیستوپیایی که علت جدیدی برای نابودی بشریت انتخاب کرده است. این فیلم در ابتدا بیش از آنکه به‌خاطر فیلمنامه و محتوای منحصربه‌فردش مورد توجه اهالی سینما قرار بگیرد، به‌خاطر لیست بازیگرانش در صدر قرار گرفت. جدیدترین فیلم دی‌کاپریو و لارنس به‌عنوان یک اثر صرفا سرگرم‌کننده با اتکا بر حضور ستارگان هالیوود جایگاهی متزلزل را به‌دست آورده که نمی‌تواند بر دوقطبی حاضر در میان مخاطبانش ثبات پیدا کند. بالا رو نگاه نکن از سری فیلم‌های گیشه‌پسند است که ویترین جذابی را برای مخاطب تدارک دیده و قرار نیست فیلمنامه‌ مسحورکننده‌ای را ارائه دهد. این فیلم با حضور بازیگران مطرح سینمای هالیوود وضعیتی را برای مخاطب عام ایجاد کرده که در آن از نظر روانشناختی احساس رضایت و خرسندی می‌کند. بخش کمدی این فیلمنامه اصلی‌ترین نقش را در جذب مخاطب ایفا کرده؛ چراکه به خلق انحرافی تسکین‌دهنده از واقعیت سیاسی- اجتماعی دست برده و توانسته همدلی و همراهی مخاطب عام را به‌دست آورد. البته توجه به این نکته هم لازم و ملزوم ایدئولوژی ساخت محتوای هالیوود است که این کمپانی عظیم همان اندازه که سلیقه اجتماع را تعیین می‌کند، همانقدر هم پیرو آن است. ساخت یک اثر علمی-تخیلی و کمدی ساختارشکن با حضور بهترین‌های سینمای آمریکا یک پکیج کامل پرفروش را ارائه می‌کند که بی‌برو برگرد قرار است گیشه را در دست بگیرد. شوخی‌های فکرشده در قالب کمدی اجتماعی با شخصیت‌های مهم سیاسی و اهالی کاخ سفید از سری عملکردهای محتوایی عامه‌پسند است که شدیدا مخاطب را سر کیف می‌آورد. کنایه‌های موجز و مختصر به تابوهای ساختگی هالیوود در نظام قهرمان‌سازی سینمای غرب و قدرت رسانه‌های جمعی جریان اصلی آمریکا سعی دارد با زاوایه‌ای مردمی‌تر دیدگاهش را ارائه دهد. طنز زمانی ضربه‌ نهایی خود را می‌زند که بتواند همدلی و همراهی مخاطب را به‌دست آورد، مک‌کی در این اثر طنزی ساده و تک‌لایه را مورد استفاده قرار داده تا با تکیه بر فهم‌پذیری آسان محتوا از ریزش مخاطب طی 138 دقیقه جلوگیری کند.   رگه‌هایی از رویای آزادی آمریکایی در پیکره‌ا‌ی از عدم افراط‌گرایی و دوقطبی مذهبی در این اثر ظهور و بروز پیدا کرده که مصداق عینی آن هم سکانس پایانی فیلم و دور میز شام رقم می‌خورد. تیموتی شالامی، بازیگر یهودی و پرکار این روزهای سینمای آمریکا در تاثیرگذاری بیشتر این موضوع نقش به‌سزایی داشته است. شالامی در این فیلم نقش جوان مسیحی معتقدی را بازی می‌کند که برخلاف سایر کاراکترها به خدا ایمان داشته و با اینکه نقش به نسبت کوتاه‌تری دارد اما در سکانس پایانی به‌مراتب توجه بیشتری را از سمت مخاطب دریافت می‌کند. با وجود همه‌ این مسائل باز هم ارزش لذت‌گرایانه تصویر کاملی از لذت زیباشناختی را به ما عرضه نمی‌کند. این فیلم اگرچه از نظر لذت‌گرایانه توانسته مخاطب را تا حدودی سرگرم کند اما به هیچ‌عنوان یک اثر ماندگار نخواهد بود. اثری گرانقیمت و پروزن که بیشتر به دندانی کرم‌خورده با روکشی از طلا شباهت دارد. آثار هنری ماندگار اغلب بیش از آنکه فقط لذت‌بخش باشند، ذهن مخاطب را نیز به‌چالش می‌کشند و درنهایت با تحریک کنجکاوی و سردرگمی بیننده او را قدم‌قدم به‌جلو سوق می‌دهند، چیزی که نسخه‌ به‌مراتب سست‌تر، شکننده‌تر و ضعیف‌تری را از آن در این اثر می‌بینیم. سینمای هالیوود ناحیه‌ای بین ملال و سردرگمی را هدف می‌گیرد که بیشترین لذت را به مخاطبان انبوه بدهد. داستانی خطی و زودبازده که به‌سرعت پیش برود و تعلل و صرف وقت بیجا نداشته باشد، همیشه بهترین نتیجه را کسب خواهد کرد. مخاطب بیشتر از هر چیز می‌خواهد سریع‌تر وقایع را پشت‌سر بگذارد و انتهای داستان را ببیند. فیلم‌های هالیوودی عموما مخاطب را به حد کافی با چالش شناختی روبه‌رو می‌کنند تا دقت زیباشناختی‌شان را حفظ کنند اما در این اثر مقدار این چالش شناختی آنقدر نیست که ارزش لذت‌گرایانه‌ فیلم به خطر بیفتد یا باعث شود مخاطب معمولی دست از تماشای ادامه‌ فیلم بردارد.

بسیاری از فیلم‌های هالیوودی که می‌توان آنها را بیش از یک‌بار و در فواصل زمانی بسیار طولانی تماشا کرد، همیشه درکنار داستان اصلی، شاخه‌های فرعی متعددی را تعبیه می‌کنند تا بتوانند بداعت و پیچیدگی روایت را حفظ کنند اما مک‌کی در این اثر تلاش کرده پیچیدگی اثر را به‌حداقل برساند و مخاطبان انبوه جهانی خود را فدای شک بین موفقیت و عدم موفقیت این چالش نکند.  بالا رو نگاه نکن، به‌عنوان یک اثر پادآرمانشهری و آخرالزمانی موقعیت‌های داستانی به‌شدت قابل پیش‌بینی‌ای را برای مخاطبانش تدارک دیده اما شاید بتوان گفت رگه‌های طنز بورژوایی فیلمنامه درخصوص بی‌توجهی مقامات دولتی به آسیب‌های مادی و معنوی وارده بر جامعه و قدرت ویرانگر رسانه توانسته به‌خوبی این واقعیت مبتذل را به تصویر بکشد.  این فیلم علی‌رغم بسترسازی‌هایی که قبل از پخش رسمی شده بود نتوانست جایگاه به‌خصوصی را در میان آثار 2021 کسب کند و در پله‌ آثار یک‌بار مصرف متوقف شد.

مرتبط ها