روزنامه «فرهیختگان» پیشتر در گزارشی با عنوان «جریان صدر چگونه میاندیشد؟» که در 30 آبان گذشته منتشر شد، به بخشی از چهارچوبهای فکری مقتدی صدر و جریانش در وضعیت پیشروی سیاسی عراق پرداخته بود. بر این اساس برخلاف برخی برداشتهای تاکتیکی از اقدامات صدر، وی برای مخالفت و مبارزه با جریانات مقاومت عراق دارای دلایل راهبردی است و وضعیت فعلی را بهترین شرایط موجود برای ضربهای اساسی به جریان مقاومت میداند. برخی از دلایل دشمنانگاری مقتدی صدر از جریان مقاومت به شرح ذیل هستند:
1 -خارج شدن انحصار مبارزه با آمریکا از دست صدر
با وجود مبارزات شدید جریان صدر با آمریکا اما اختلافات بعدی باعث انشعاب گروههای متعددی از این جریان شد. مقتدی پس از اقدامات ضدآمریکایی گروههای انشعابی از جریان صدر، جایگاه انحصاری مبارزه با آمریکا را از دست داده و دیگران را نیز در آن شریک میبیند.
2 -خارج شدن انحصار دفاع از شیعیان از دست صدر
دفاع مقتدی صدر از شیعیان دربرابر تحرکات القاعده ضدشیعیان پس از اشغال عراق باعث محبوبیت او در این کشور شد. این درحالی بود که در نخستین سالهای اشغال عراق بهصورت تقریبا انحصاری دراختیار صدر قرار داشت. در سالهای اخیر اما با تشکیل گروههای متعدد مقاومت در عراق که بهویژه در هنگام هجوم داعش علیه این گروه تروریستی مبارزه کردهاند، جایگاه انحصاری دفاع از شیعیان نیز از دست صدر خارج شده است. میزان ناراحتی جریان صدر از شکلگیری این گروهها به اندازهای است که آنها امروز مقاومت را متهم به فرقهگرایی علیه اهل سنت در مناطق غربی عراق میکنند.
3 -قدرتگیری مقاومت در بین قبایل و اقشار محروم عراق
قبایل و اقشار فرودست عراق بهطور سنتی یک پایگاه مستحکم برای جریان صدر در عراق بودهاند، اما امروزه بهدلیل چند شاخه شدن جریان صدر و جدایی انشعابات از آن بخشی از این پایگاه در اختیار رقبای مقتدی صدر قرار گرفته است.
4-تضعیف وجهه ملیگرایانه صدر
خاندان صدر که دارای ریشههای عربی و عراقی قدیمی است، در مقابل روحانیون غیرعربی دارای قدرت در عراق خود را ذیحقتر میداند. به همین جهت مقتدی صدر نیز کوشیده برای پررنگ کردن این موضوع بر ملیگرایی خود تاکید کند. درحالیکه این تبلیغ جریان صدر بهویژه در مقابل مراجع غیرعراقی حوزه نجف تا اندازهای موثر بوده و یک پایگاه ملی برای آنها ایجاد کرده است، اما امروزه گروههای مقاومت عراقی با رهبری روحانیون عربتبار که دارای نفوذ گسترده مردمی و قبیلهای هستند، پا به میدان گذاشتهاند.
5-ظرفیتهای رقابتی بالای گروههای مقاومت
بهدلیل چندپارگی مذهبی و نژادی عراق هرگروه قدیمی عراقی تنها باید به فکر فعالیت در محدوده جغرافیایی خود باشد. درحالی که در شمال گروههای کردی و در غرب گروههای اهل سنت حضور دارند، جریان صدر تنها در جنوب و در میان شیعیان قادر به ایجاد پایگاه است. صدر در جنوب تنها مشکل خود برای قدرتگیری را گروههای مقاومت میداند، زیرا تنها آنها هستند که اکثر عناصر قوامبخش یک گروه همانند ایدههای جذاب، ملیگرایانه، مذهبی و همچنین تجارب تاریخی را بهطور همزمان دارند. در سوی دیگر کمتر گروهی توان فعالیت همزمان در حوزههای فعالیت سیاسی، نظامی، اجتماعی، اقتصادی و بینالمللی را دارد؛ در جنوب تنها گروههای مقاومت و جریان صدر چنین ظرفیتی را دارند. ازاینرو مقتدی صدر گروههای مقاومت در عراق را تنها تشکیلاتی میداند که قدرتی جامع برای رقابت با او را دارند.
6 -بیبدیل بودن جایگاه خانوادگی صدر
خاندان صدر دارای سوابقی بزرگ و تاریخی در منطقه و در بین شیعیان است. هماکنون شاخههای مختلفی از این خاندان در سه کشور ایران، عراق و لبنان ساکن هستند که در سیاست نیز دستی دارند. مقتدی صدر با اتکا به ریاست چنین خاندانی شأنی بالا برای خود قائل است و نمیپذیرد افراد دیگری با شأنیت پایینتر خانوادگی نسبت به او قدرت را در دست بگیرند. همین مساله باعث شده او همواره درصدد قلعوقمع دیگران باشد، زیرا درنهایت هیچکدام را با خود برابر نمیداند و اینگونه میاندیشد که آنها تنها با اعمال زور دربرابرش ایستادهاند و باید آنها را درنهایت از میدان بیرون کند.
7 -گروههای مقاومت دریافتکننده «کمکهای خاص»
در بین گروههای عراقی کمتر گروهی است که بتواند همهجانبه از حمایتهای ایران بهرهمند شود و بیشتر این گروهها بهویژه بخش اعظم «بیت شیعی» که شامل تمامی جریانات شیعه میشود، تنها از کمکهای معمول تهران برخوردار میشوند و همزمان از کشورهای دیگر بهویژه آمریکا و کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس کمکهایی را دریافت میکنند. بااینحال کمکهای دریافتی توسط این گروهها از سوی منابعی به غیر از ایران شامل آمریکا و اعراب معمولی تلقی میشود.
تنها گروههایی که در عراق از کمکهای خاص و مشورتهای سطح بالا و دسترسیهای اطلاعاتی بهرهمند میشوند، گروههای مقاومت عراق هستند که تهران اطمینان بالایی نسبت به برخی از آنها دارد. این بهمعنای آن نیست که رقبای ایران در مقابل این اقدام دستبسته بنشینند، اما این کشورها طرف معتمدی برای ارائه کمکهای خاص خود به آن نیافتهاند. ازاینرو آنها نه بهدلیل ناتوانی مالی یا اطلاعاتی، بلکه بهدلیل عدمیافتن گروهی معتمد امکان مقابله با تهران در فضای داخلی عراق را ندارند.
مقتدی صدر این موضوع را دریافته و به همین خاطر بهصورت همزمان تلاش دارد بهصورت دوسویه گروههای مقاومت عراق را -که تنها دریافتکنندگان کمکهای خاص هستند- تحتفشار قرار دهد.