عاطفه جعفری، خبرنگار گروه فرهنگ: حتی بعد از گذشت دو سال، نوشتن از آن هواپیما و اتفاقی که افتاد، سخت و تلخ است. اینکه واژهها را در کنار هم قرار دهیم و بگوییم که چه اتفاقی افتاده است، توانی زیاد میخواهد. ماجرای هواپیمای اوکراینی تا همیشه در یاد همه ما باقی میماند و هیچکس نمیتواند این خاطره را از ذهنمان خالی کند. در گزارش امروز سراغ شیوه روایت دو برنامهای رفتیم که تلویزیون برای این اتفاق تلخ آماده کرده بود.
مستند روایت اول
رسانههای رسمی کشورمان در فاصله روزهای 18 دیماه 1398 تا ۲۱دی ۱۳۹۸ یعنی حدود 80 ساعت، خبرهایی که منتشر میکردند متاثر از دو رخداد بااهمیت بود. رخداد اول مربوط به عملیات انتقامجویانه شهید سلیمانی بود که در راس ساعت 1:20 نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با پرتاب موشکهای بالستیک از کرمانشاه، پایگاه عینالاسد در استان الانبار عراق و پایگاهی در اربیل را که محل استقرار نیروهای آمریکایی بودند، هدف قرار داد. اما واقعه دوم راس ساعت 6:19 صبح در 15 کیلومتری شمال فرودگاه امام خمینی تهران رخ داد و خبرها حکایت از سقوط هواپیمای بینالمللی اوکراین داشت که فرودگاه مهرآباد را به قصد «کییف» ترک میکرد.
رسانهها و برخی مسئولان کشوری از همان روز ۱۸ دیماه تا صبح روز ۲۱ دیماه درحال واکنش به اخبار رسانهها و مسئولان غربی بودند که از عصر 18 دیماه مدعی حمله موشکی به هواپیمای اوکراینی بودند. در فاصله این سه روز، حجم زیادی از تولیدات خبری داخل کشور، در واکنش و تکذیب ادعای رسانههای غربی بود. اما در ساعت 7:04 صبح، ۲۱ دیماه ۱۳۹۸ سه روز پس از وقوع حادثه، ستادکل نیروهای مسلح ایران طی بیانیهای شلیک موشک به این هواپیمای مسافربری را تایید کرد و دلیل آن «خطای انسانی غیرعمدی» عنوان شد.
مطمئنا نگاه رسانهای اولین نگاهی است که در اتفاقات و بزنگاهها موردتوجه قرار میگیرد، اینکه مردم به رسانهها اعتماد داشته باشند، اما وقوع این اتفاق رسانهای و این مدل پوشش خبری، باعث خدشه به اعتماد مردم به فضای رسانههای رسمی کشور شد.
شبکه مستند جمعه ۱۷ دیماه مستندی به نام «روایت اول» پخش کرد که با مرور اخبار حادثه تلخ سقوط هواپیمای اوکراینی در سال ۹۸ به گفتوگو با روزنامهنگاران و کارشناسان رسانه درباره پوشش رسانهای این واقعه پرداخت. این مستند با سردار حاجیزاده و سخنان او در نشست رسانهای و توضیح درباره آنچه نسبت به واقعه هواپیمای اوکراینی رخ داده بود، شروع شد.
بخشی از این مستند بر اهمیت پرداخت به اصل حادثه و در جریان قرار گرفتن رسانهها برای اثر حداکثری تاکید داشت و بخشی هم با مصداق آوردن از اقدامات اخیر تلویزیون در بحران بنزینی و حوادث اصفهان نشان داد که چطور رسانه میتواند از التهاب و بحران موجود در جامعه نسبت به یک اتفاق جلوگیری کند.
برای تهیه این مستند گفتوگوهایی هم با روزنامهنگاران درگیر با فرآیند اطلاعرسانی این رویداد، انجام شده است تا نظرات کارشناسی حوزه رسانه هم در متن مستند جای گرفته باشد. عبدالله گنجی مدیرمسئول روزنامه همشهری و تحلیلگر سیاسی، سیدعلی میرفتاح سردبیر اسبق روزنامه اعتماد، مسعود فروغی سردبیر روزنامه «فرهیختگان» و آرش خوشخو سردبیر و مدیرمسئول روزنامه هفت صبح، ازجمله چهرههای رسانهای بودند که در این مستند با آنها گفتوگو شد و درباره عملکرد رسانههای خود و فضای رسانهای جامعه در زمان وقوع این حادثه تلخ سخن گفتند.
پخش این مستند در تلویزیون در نوع خود اتفاقی درخور و البته لازم بود. آن هم درحالی که تلویزیون پیش از این بارها نسبت به بحرانهای کلان کشور در انفعال به سر برده و سعی کرده آن را نادیده بگیرد و حالا با یک نگاه آسیبشناسانه سعی در بازخوانی یک زخم کهنه اما فراموشنشدنی داشته است.
حسن علیزادهفرد تهیهکنندگی و کارگردانی این مستند را برعهده داشت و این اولین ساخته او در حوزه مستند است. همچنین مهدی پورصفا محقق و نویسنده متن این مستند است. به بهانه پخش این مستند، سراغ علیزاده رفتیم تا برایمان از چگونگی و چرایی ساخت این مستند بگوید.
او در پاسخ به سوالی درمورد انتخاب این موضوع میگوید: «این مستند، به این موضوع میپردازد که حاکمیت و رسانه در اتفاقات و بزنگاههای اینچنینی چگونه باید رفتار کند. البته نتوانستیم به برخی مسائل بپردازیم و برخی اتفاقات درست بیان نشد. مستند ما این بود که حاکمیت به رسانه اعتماد کند. درمورد ماجرای هواپیمای اوکراینی، به جای اینکه بگویند هیچ اتفاقی نیفتاده است، روز اول میگفتند دو روز دیگر نتیجه را بیان میکنیم، نه اینکه سکوت کنند. بحث مستند ما این بود که روایت اول را رسانههای ما بیان کنند، نه اینکه در فضای مجازی و رسانههای بیگانه منتشر شود. مسئولان باید به رسانههای داخلی اعتماد کنند. به قول آقای میرفتاح نگاه دهه 60 را نداشته باشند. ببینید یک بحث مهم این است که باید اعتماد بین رسانه و حاکمیت اتفاق بیفتد. این موضوعات باید بیشتر ساخته شود تا این ملکه ذهن مسئولان شود که باید به رسانه اعتماد کنند.»
علیزاده کمی هم از سختیهای ساخت این مستند میگوید که خیلیها میترسیدند از اینکه صحبت کنند و ادامه میدهد: «با برخی اهالی رسانه هم صحبت کردیم و متاسفانه ترسهایی که در وجود خود داشتند مانع از این میشد که مصاحبه کنند. برخی میگفتند اگر درباره هواپیمای اوکراینی صحبت کنیم همه فکر میکنند ضدانقلاب و ضدحاکمیت هستیم ولی اینطور نیست. متاسفانه قدری بیاعتمادی وجود داشت که اهالی رسانه مصاحبه نمیکردند.»
او معتقد است، با یک مستند هیچگاه آگاهی مردم افزایش نمییابد و در اینباره میگوید: «باید از این نمونه مستندها بیشتر ساخته شود که تاثیر کوچکی بگذارد. با ساخت یک مستند چنین اتفاقی نمیافتد. رسانه هم برگرفته از واقعیت است یعنی باید واقعیتها را انعکاس دهد ولی وقتی واقعیتها بیان نشود رسانه هم نمیتواند کاری کند.»
علیزاده درباره دغدغه ساخت این مستند میگوید: «این مساله مهم است. چرا باید خبرهایی را از شبکههای BBC و «من و تو» و رسانههای دیگر داشته باشیم؟ من برای کار مستندم اگر بخواهم آرشیو جمع کنم، مجبورم به فلان آرشیو BBC یا مستند من و تو بروم. باید خودمان آنقدر فکت و اسناد داشته باشیم که سراغ این رسانهها نرویم.»
بدون تعارف
برنامه «بدون تعارف» در روز 18 دیماه امسال به موضوع حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی اختصاص پیدا کرد و سازندگان در این قسمت سراغ مصاحبه با مادر شهیده زهرا حسنیسعدی که بههمراه همسرش در این هواپیما بودند، رفتند و گفتوگویی انجام دادند. یکی از نکاتی که درخصوص این بخش خبری مطرح شده این است که بهتر بود با دیگر بازماندگان شهدای سقوط این هواپیما هم صحبت میشد.
مادر این شهیده در این برنامه از ویژگیهای این دو شهید و همچنین مواردی درخصوص پرونده رسیدگی به این حادثه گفت و برایش مهم است که بیشتر درمورد این موضوع صحبت کند که مسئولان کمکاریهایی درمورد پرونده این هواپیما داشتند و میگوید: «دخترم بههمراه دامادم در این پرواز بودند که به فیض شهادت نائل شدند. زهراخانم متولد سال ۷۳ بودند و آقامحمد متولد سال ۶۶. زهرا دوران تحصیلش را در قم گذراند و رشته فیزیک را در دانشگاه شریف انتخاب کرد، بهخاطر آن نیازی که احساس میکرد و اینکه بتواند برای انقلاب و اسلام خدمتی بکند، تحصیل در این رشته را انتخاب کرده بود. همسرشان شهید محمد صالحه هم کارشناسیارشد را تمام کرده و دو سال دانشگاه شریف مقطع دکتری در رشته برنامهنویسی کامپیوتر مشغول بود. اینها تصمیم گرفتند تجربهای را کسب کنند و برای همین به کانادا رفتند تا برای مقطع دکتری در دانشگاه تورنتو مشغول تحصیل شوند. حدود دو سال بود که ازدواج کرده بودند و درکل زندگی این دو شهید عزیز یک سبک زندگی انقلابی بود. هم زمانی که در ایران بودند و هم زمانی که در کانادا بودند. دانشگاه که بودند عضو بسیج و خادم هیاتالزهرا بودند که در دانشگاه شریف هست.»
او در ادامه به موضوع سقوط هواپیما پرداخته و میگوید: «شاید خیلیها سوءاستفاده کردند از این قضیهای که درخصوص این بحث هواپیمای اوکراین پیش آمد تا بخواهند اصل نظام و ولایتفقیه را نشانه بگیرند، در این قضایا ما محکم هستیم. کوچکترین خدشهای به اعتقادات ما وارد نشده و اطاعت از رهبری را جزء برنامههای خودمان میدانیم. اما در بحث این هواپیمای اوکراین، دو سال است که از این قضیه میگذرد و متاسفانه هیچکس توجه نکرد و پیگیر این قضیه نشد. چند سوال برایمان همچنان وجود دارد؛ الان نمیدانم که مخاطب ما در این قضیه، چه کسی است؟ برای سوالات و مشکلاتی که داشتیم باید به کجا مراجعه کنیم؟ دوگانگی زیادی در جریان سقوط هواپیما وجود داشت، از صداوسیما هم گله دارم. قبل از حادثه بخواهیم بگوییم یا بحث بعضی علتها را که برای ما مشخص نشده، این است که چرا پروازها را لغو نکردند؟ چرا بعد از دو سال هنوز به من مادر یک نفر زنگ نزده که بگوید بچه شما چه وسایلی بههمراه داشت؟ یک لیست کوتاه حداقل از من بگیرد. در توجیه خانوادهها واقعا کوتاهی کردند.»