نسیم شیرازی، خبرنگار: والیبال ایران روزهای شلوغی را میگذراند، از یکطرف مسابقات لیگ برتر بزرگسالان و مسابقات لیگ برتر نوجوانان علاوهبر اردوهای تیم ملی نوجوانان روی خوش سکه والیبال است و از سوی دیگر فشار و مصدومیتهای پشتسر هم ملیپوشان والیبال هم روی ناخوش والیبالی است که با قهرمانی در آسیا توانست جایش را در دل ورزش ایران محفوظ نگه دارد. به بهانه روی خوش و ناخوش والیبال ایران با محمد وکیلی، سرمربی باتجربه تیم ملی والیبال نوجوانان ایران درباره این روزهای والیبال کشور همصحبت شدیم. در ادامه پاسخهای این مربی نامآشنا را به سوالات «فرهیختگان» میخوانید.
از استعدادهای نوجوان چه خبر؟ چندمین مرحله اردو را گذراندید؟
خبرهای خوب. بچهها بعد از دو سال کمتمرینی و بسته بودن سالنها بهخاطر کرونا دوباره به سالنها برگشتند و ما حدود 7 ماه ایران را برای استعدادهای والیبال گشتیم و از بین 1452 نفر، 20 نفر را همراه خودمان داریم. 30 آذرماه اردویمان تمام شد و 4 روز استراحت کردند. در مسابقات قهرمانی لیگ برتر نوجوانان در نجفآباد اصفهان حاضر شدند و تا سیزدهم هم بازی داشتند و هفدهم به اردو برگشتند، و از شنبه 18 دیماه مرحله چهارم اردو را آغاز کردهایم.
برنامهها و اردوها طبق چیزی که میخواهید، پیش میرود؟
خدا را شکر، فدراسیون نگاه ویژهای دارد و نسل جدید با پتانسیل خوب درحال ساخته شدن است. دکتر داورزنی، رئیس فدراسیون در طول اردو بارها آمده و تمرینات را تماشا کرده و این نشان میدهد که به نیروهای جوان و نوجوان اعتقاد دارد و آنها را پشتیبانی میکند. روحیه بچهها هم بسیار عالی است و خستگیناپذیر کار میکنند.
به لیست نهایی نزدیک شدهاید؟
یک مربی باتجربه با هرروز تمرین دورنمای کار خود و بازیکنانش را میبیند ولی نمیخواهیم شور رقابت را در بچهها کم کنیم و با همین 20 نفر ادامه میدهیم. مسابقات قهرمانی نوجوانان را هم رصد کردیم و ممکن است بازیکنان جدیدی هم از آنجا لیاقت حضور در اردو را داشته باشند. تمام بازیکنان کشور را دیدهام ولی باز هم این فرصت خوبی است؛ اگر کسی بنا به دلایلی از استعدادیابیها جا مانده باشد، درصورتیکه خود را نشان بدهد، میتوانیم باز هم او را به اردو دعوت کنیم.
نزدیکترین مسابقه چه زمانی است و آیا در تدارک اردو و رقابت دوستانه خارج از ایران هستید؟
نزدیکترین مسابقه برای تیم ملی نوجوانان 31 مردادماه در ایران است. فکر میکنم نظر فدراسیون این است که این مسابقه در ایران برگزار شود. مسابقات قهرمانی نوجوانان آسیا را نیز درپیش خواهیم داشت که از این بین، 4 تیم هم برای مسابقات قهرمانی نوجوانان جهان انتخاب خواهند شد که سال بعدش برگزار میشود. میتوان گفت سال 2023 خواهد بود که هنوز هم میزبانش مشخص نشده است. برای اواخر فروردین یک دعوتنامه از ایتالیا داریم که درحال رایزنی هستیم تا در این مسابقات حتما تعداد بازیهایمان با تیم نوجوانان ایتالیا افزایش داده شود. اگر بتوانیم 5 تا 7 بار با تیم ملی اصلیشان بازی کنیم، خیلی عالی است و اگر غیر از این باشد، راغب نیستیم که به خارج از کشور برای بازیهای کم برویم. حتما با توجه به هزینهها و مخارج سنگینی که دارد دوست داریم اگر تدارکاتی هم برای ما دیده میشود، خوب باشد. در برنامهمان انجام چند بازی خوب در ترکیه با تیم ملی این کشور هم هست که اگر قبل از بازیهای آسیایی بین 8 تا 10 بازی تدارکاتی انجام دهیم، میتوانیم به ترکیب اصلی که در مسابقه محک زده خواهند شد، نزدیک و نزدیکتر شویم.
فدراسیون والیبال هم در سکوت لیگ را برگزار میکند؛ ولی انگار تیم ملی بزرگسالان فضای ناآرامی را در دلش دارد، نظر شما در اینباره چیست؟
مسابقات لیگ برتر همیشه و همهساله چه موقعی که پلیآف نداشت و چه حالا که دارد، حساسیتهای خود را دارد و به هر نوعی هم که برگزار شود بهخاطر اینکه چند تیم در کورس قهرمانی هستند، این هیجان شرایطی را ایجاد میکند که ممکن است یکسری ناآرامیها هم در دلش باشد ولی این جزء بدنه لیگ است و نمیشود لیگی را برگزار کرد که همه راضی باشند. آنهایی که موفقترند از مسابقات راضیاند و آنهایی که موفق نیستند بخشی از عدم موفقیتشان را به داوری و زیاد بودن فاصله شهرها ربط میدهند و این طبیعی است. به نظرم باید حساسیت نتیجهگرایی کم شود تا آن ناآرامیها کاهش پیدا کند. البته تعداد تیمها طوری است که حدود 5 تیم خود را شایسته قهرمانی میدانند و این درحالی است که این موضوع لیگ را گرم میکند، حساسیتها را بالا میبرد و شاید حتی ناآرامیهایی هم در دل خود داشته باشد ولی میتوانیم در کنار رقابت خوب با هم رفیقهای خوبی هم باشیم؛ چراکه ما یک خانوادهایم و باید احترام هم را داشته باشیم و اگر انتقادی هم هست باید محترمانه بیان شود تا باعث پیشرفت شود.
بازیکنانی که به مسابقات قهرمانی آسیا رفتند یکییکی یا مصدومیت، آنها را برای چندماه از مسابقات دور کرد یا در آستانه آسیب جدی قرارشان داد، این مصدومیتها را مربوط به قهرمانی آسیا میدانید؟
بازیکنانی که به مسابقات آسیایی رفتند قبلش در مسابقات بسیاری بازی کرده بودند و اینطور نبود که شرایط مصدومیت در آن ده روز باشد. همه بازیهایمان هم 5 ست و سنگین نبود و بازیکن بهخاطر فشارهای یک سال گذشته و حضور در چندین مسابقه در معرض آسیب بود ولی اینکه آن را فقط مربوط به مسابقات آسیایی بدانیم خیلی عادلانه نیست. مساله بعدی این است که ما بدنسازی خیلی منظمی در طول سال نداریم و همیشه نیمهکاره میشود؛ چراکه تا شروع میکنیم مسابقه پیش میآید، دوباره شروع میکنیم و باز مسابقه بعدی میآید و قبل فصل را برای بدنسازی خوب درنظر نمیگیریم و بعد از فصل هم ریکاوری کامل نداریم؛ اینها دستبهدست هم میدهد تا بازیکن با شرایط خیلی معمولی آسیب ببیند. آسیبدیدگی مجدد جواد کریمی و آسیب میثم شاید ذرهای متفاوت باشد ولی آسیب علیاصغر مجرد، موسوی و کریمی آسیبهایی بود که خستگی شاید باعث به همخوردن تمرکز و حرکت ناگهانی شده باشد. فشارها را اگر بخواهیم کم کنیم باید برنامه لیگ را با بازیکنانی که داریم، متناسب بکنیم. فکر میکنم اگر لیگ برتر را به دو سری A و B تقسیم کنیم، 8 تیم در هر سری باشند، و هفتهای یک بازی داشته باشند، استراحت و ریکاوریشان بهتر است و مسلما وقتی در تیم ملی بازی میکنند هم تمرینات منظمی داشتند و هم طی هفته و روزهایی که مسابقه ندارند، بدنسازی خوبی انجام میدهند که منجر به در معرض آسیب قرار نگرفتن میشود.
بعضی کارشناسان این اتفاق را بهخاطر نتیجهخواهی سرمربی تیم دانستند و حتی گفته میشود در بازیهایی که میشد از بازیکنان ذخیره استفاده شود باز هم بازیکنان خسته از المپیک را به زمین بردند و این سلامتی بچهها را به خطر انداخته است. بعضی نیز این نظرات را دشمنی با مربی ایرانی دانستند، نظر شما در اینباره چیست؟
نه موافق این نیستم که سرمربی تیم ملی فشار زیادی به بچهها آورد و فکر میکنم این بچهها فشار زیاد را از قبل با خودشان آورده بودند و تیم ملی، پزشکان و همه نیاز داشتند که آن روحیه ازدسترفته بازی با ژاپن را که در المپیک باخته بودند، به دست آورند و یک دیدار تلافیجویانه از نظر ما بود؛ چراکه باید با برد ژاپن اقتدار خود را در آسیا حفظ میکردیم و توانستیم بازی را ببریم و دوباره نگاهها و امید به کاروان تیم ملی والیبال کشورمان برگشت و مردم خوشحال شدند. حالا اگر بعدش یکی دو بازیکن در جای دیگر آسیب دیدند، نمیشود این را به آن مسابقات ربط داد، چون قبلش هم مسابقات سنگین به نام المپیک، قبل از لیگ جهانی و باز قبل از آن لیگ پرفشار داشتیم، ضمن اینکه یک آسیب ورزشی صرفا یک حادثه ورزشی نیست و ممکن است بهخاطر تغذیهای که شاید خوب انجام نشده یا بیتوجهی به خواب کافی در پروسه پروازها و رفتوآمد شده، باشد. البته خود را درست گرم و سرد کردن و استفاده از مکملهای مجاز ورزشی هم کمک میکند که ریکاوری بهخوبی انجام شود ولی موافقم که آسیب در کشور ما مقداری بیشتر از جاهای دیگر است و این هم بهخاطر این است که باید برنامههای قبل از فصل و بدنسازیمان بهطور کامل انجام شود، که این مهم همیشه با نقصان روبهرو است. ما باید ماهها برگزاری لیگمان را افزایش دهیم و بازیهای هفتگی را از دو به یک تقلیل دهیم تا بازیکنهایمان فرصت ریکاوری بهتر داشته باشند. بههرحال بازیکنان روحیه و عضلاتشان از جنس همه بازیکنهاست؛ و آهن نیست که همیشه از آن استفاده کنیم و اتفاقی برایش پیش نیاید.
مسابقات 2022 نزدیک است و پاریس هم از والیبال دور نیست، تیم ملی ایران برای حضور قدرتمند در این مسابقات با این ارتش آسیبدیده یا تحتفشار جسمانی چه کاری باید انجام دهد تا بهترین نتیجه را کسب کند؟
ما مسابقات خیلی مهمی در سال 2022 داریم؛ مسابقات قهرمانی جهان، مسابقات لیگ ملتها و بازیهای آسیایی. تنها چیزی که میتواند کمک کند هماهنگی بین بچهها بهخاطر سالهایی است که کنار هم در نوجوانان، جوانان و بزرگسالان توپ زدند. ولی چیزی که مهم است ریکاوری خوب بعد از لیگ است و بعد از آن یک بدنسازی اصولی که این چند رویداد را جواب بدهد تا هم خوب بازی کنیم و هم تاب و توان این فشار جسمی را تحمل کنیم و هم با پیروزی از نظر روحی تقویت شویم. معمولا بازیهایی که با نتیجه خوب تمام میشود، فکر میکنم به لحاظ روحی کمک میشود تا با انگیزه بیشتر بازیهای بعد را مدیریت کنیم. ولی درحالحاضر فکر میکنم کادرفنی تیم ملی هم با این آسیبدیدهها و زمانی که میرسند، کنار آمده و دغدغه و نگرانیهایشان را مدیریت کرده و بیان نمیکند. این خوب است که امید به برگشت آسیبدیدهها دارند؛ چراکه این بازیکنان جوان هستند و میتوانند دوباره در چرخه رقابت قرار بگیرند که حالا ممکن است برخی با دو سه هفته تاخیر یا برخی زودتر به جمع ملحق شوند ولی آسیب برای همه خاطره خوشایندی نیست؛ هم برای بازیکن، هم برای مربی باشگاه و تیم ملی و هم فدراسیون. وقتی یک بازیکن آسیب میبیند دچار دلنگرانیهایی میشود ولی با کادر پزشکی و تمرینات بازپروری و فیزیوتراپی به برگشت ورزشکار و ترمیم آسیبها کمک میشود. مهمتر از آن باید کاری کنیم و طوری تمرین کنیم که آن آسیبها دیگر برنگردد، بهخصوص در آن قسمتهایی که آسیب دیده است باید طوری برنامهریزی شود که فوقالعاده روی آن بخش کار شود که دیگر آن آسیب برنگردد، این کار با کمک مجموعه فدراسیون و کادر پزشکی و مربیانی که بتوانند این مساله را خوب انجام دهند میسر است تا بچهها به صحنه رقابت برگردند و با توجه به جوانیای که دارند، آسیب نبینند و سالهای بیشتری برای تیم ملی بازی کنند.
به نظر شما والیبال ایران الان بیشتر از همه به چه چیزی برای آشفته نشدن نیاز دارد؟
هرکسی جایگاه خود را بداند و در راستای همان جایگاه حرف بزند و عمل کند، فکر میکنم شرایط بهتر میشود. اگر من مربی فقط راجعبه شرایط تیمم صحبت کنم، داور از داوریها صحبت کند و باشگاهها درمورد کار باشگاهی، مجموعه اینها جمع شود و اگر نقدی در رسانه هم انجام میشود برای بهبود نقاط ضعف باشد، نقد درست و کارشناسیشده باشد و خیلی دنبال این نباشیم که در هر مصاحبهای بخواهیم دیگری را خداینکرده مورد سوال قرار بدهیم که شاید اصلا مسئولیت آن کار برعهده طرف مقابل هم نبوده باشد. میتوان بهخوبی جو را تلطیف کرد تا در خانوادهای که هستیم، زندگی کنیم؛ چراکه با بالا رفتن سطح کیفی والیبال کشورمان درنهایت همه سود میکنیم. از من که در رده سنی پایه کار میکنم و آنهایی که در باشگاهها یا جوانان و بزرگسالان کار میکنند همه جزء یک خانوادهایم و رسانه هم حلقهای است در میان مجموعه ما، که اگر نباشد کار ما دیده نمیشود و بازیکنان به رسانه احتیاج دارند. ولی اینها باید در جو منطقی، خوب و سلامت مدیریت شود.
درست است که موضوع ورود خانمها به ورزشگاه بهخاطر فوتبال و هشدار فیفا موردتوجه قرار گرفته ولی والیبال هم قبلا تجربه حضور تماشاچیان خانم را داشت. به نظر شما میشود خانمها هم برای تماشای مسابقات به ورزشگاهها بروند؟
بخش بزرگ و مهمی از جامعه خانمها هستند و فکر میکنم اگر مدیریت کافی باشد و شرایطی که باید را به وجود آورند، نهتنها ضرر ندارد بلکه منفعت هم دارد و خانمها جزئی از جامعه ما هستند و باید کمک کنیم تا بهسوی ورزش بیایند. آنها با دیدن مسابقات بچهها و خانواده را بهسمت ورزش ترغیب میکنند و نمیشود گفت ورود خانمها به ورزشگاه ضرر دارد، فقط باید مدیریت شود تا مقطعی نباشد. همانطور که در جامعه بزرگی مانند دانشگاه و بقیه بخشها در کشورمان مردان و زنان دوشبهدوش هم کار میکنند و هیچ اتفاقی هم نمیافتد. ما در والیبال هم این تجربه را داریم که خانمها آمدند و محیط کاملا سالم بوده و حتی میتوانم بگویم آمدن خانمها به سالن محیط را سالمتر هم کرده بود و به لحاظ تمام مسائل بهتر بود و مجموعه تماشاچیها کاری هم با هم نداشتند. در لیگ ملتها سفارتخانهها را دعوت میکنیم با خانوادههایشان میآیند، چه اشکالی دارد خانوادههای ورزشکاران، داوران، مربیان هم بیایند و حضور داشته باشند؟ نهتنها خانوادهها بلکه تمام مردم و رسانهها و واقعا فکر نمیکنم مشکلی ایجاد شود، فقط باید امکاناتش را مهیا کنیم تا تماشاچیان خانم هم برای تماشای مسابقات به سالنها و ورزشگاهها بیایند تا جامعه ما بهسوی هنجارها پیش برود و از ناهنجاریها دوری کنیم.