داوود طالقانی، دانشجوی دکتری دانش اجتماعی مسلمین دانشگاه تهران: هفته گذشته قسمت چهارم مجموعه فیلمهای ماتریکس و با فاصله حدود 20 سال پس از ساخت قسمت سوم، منتشر شد. اینبار از خواهران/برادران واچوفسکی فقط لانا واچوفسکی بهعنوان کارگردان حضور داشت و به نظر میرسد اصرارورزیهای کمپانی برادران وارنر در ساخته شدن این اثر بیتاثیر نبوده است.
ماتریکس در سه قسمت پیشین خود وامدار استعارهها و نشانهها و نمادهای ایدهآلیستی، صهیونیستی و اومانیستی گاه عجیب و غریبی بود و اینبار هم برخی از آن آیکونها را بهکار گرفت، بااینحال این جستار قصد ندارد به سنخ برخی نمادشناسیهای دشمنهراسانه سراغ چشم دجال و موعودگرایی متاخر هالیوودی برود، بلکه به نظر میرسد اندیشیدن روی پرده سینما هنوز هم مهمترین دغدغه ماتریکس و جهان آن است.
خلاصه قصه رستاخیزهای ماتریکس از این قرار است که 20سال پس از رویدادهای انقلابهای ماتریکس، نئو در ظاهر عادی تحت هویت اصلیاش بهعنوان توماس اندرسون زندگی میکند و برای درمان وضعیت روانی و روحی خود به یک رواندرمانگر مراجعه میکند. او در کافیشاپ بهصورت تصادفی زنی را ملاقات میکند که به ترینیتی بسیار شباهت دارد، اما هیچکدام یکدیگر را نمیشناسند. نئو به دنیایی که در آن زندگی میکند، مشکوک است، و با نسخه جدیدی از مورفیوس مواجه میشود و مورفیوس جدید قرص سرخی را پیشنهاد میدهد تا نئو دوباره ذهنش به جهان ماتریکس معطوف شود. نئو باز هم به خودآگاهی میرسد و متوجه میشود توسط تحلیلگر دنیای ماتریکس اسیر شده و تمام وقایع ماتریکس تبدیل به بازی کامپیوتری شده است. نئو به قصد نجات ترینیتی با تحلیلگر/رواندرمانگر مبارزه میکند و درنهایت معشوقه خود را نجات میدهد.
این فیلم بهوضوح در لحن روایت تحتتاثیر فضای طنز و کمیک میمهای فضای مجازی بوده و سعی کرده تمام شوخیهای پیشین با این فیلم را به لحظات شوخ و جد تبدیل کند. اما این لطیفهگوییها تنها ارجاعات برونمتنی قسمت چهارم ماتریکس نیست. رستاخیزهای ماتریکس بهوضوح به فیلم سینمایی تلقین به کارگردانی کریستوفر نولان اشاره دارد.
در ساحت فرمی، میزانسن دالان مدور یا راهروی معلق که متعلق به اینسپشن یا همان تلقین بود، در ماتریکس4 نیز تکرار میشود. همچنین ایده رویا در رویا و گم شدن امر واقع که دستاویز فیلم نولان بود، اینجا نیز به یاد آورده میشود، جایی که نئو در بازی است و بازی میسازد و خاطرات گذشتهاش را بهعنوان یک دژاوو میبیند.
11سال پس از ساخته شدن تلقین و بعد از تمام مقایسههایی که میان اثر نولان و واچوفسکیها شده بود، حالا متوجه میشویم که لانا واچوفسکی آثار شبهفلسفی نولان را بیپاسخ نگذاشته است. اما مساله واچوفسکی با نولان یا گفتوگوی ماتریکس4 و تلقین بر سر چیست؟
به نظر میرسد این نزاع یکسویه فلسفی چالشبرانگیز دارد. تلقینِ نولان و ماتریکسِ واچوفسکیها از پرسش درباره امر واقع و مجاز (رویا) گذر کردهاند و از مرزهای آزادی و اراده با انقیاد و جبر میپرسند. برای سهگانه ماتریکس، آزادی و اراده آزاد انسانی تنها با صلح و تعامل با ماشینها ممکن است و نمیتوان بدون ماشینها زیست اما نباید تسلیم آنها نیز شد. برای فیلم تلقین، آزادی یک رویاست و تنها میتوان در خواب و خیال آن را تجربه کرد. در یک تقابل کاملا سینمایی، نولان، ایده واچوفسکیها را نفی کرد و به جای ماشینهای غولپیکر، با یک فرفره ساده آنان را به چالش کشید.
حالا لانا واچوفسکی جوابیهای به نولان داده است. نتیجه صلح و تعامل با ماشینها، سوءاستفاده مجدد ماتریکس از انسان است و باز هم اراده آزاد انسانی درمعرض تهدید قرار گرفته است. سوژه انسانی (نئو در ماتریکس) بهخودیخود به خودآگاهی نمیرسد، حتی اگر پیش از این خودش عامل رهاییبخش و خودآگاه جمعی دیگران باشد. او نیز به کمک نیاز دارد تا از جهانِ بازیمدار بیرون بیاید. به تعبیری، جهان فیلم تلقین، هنوز در ساحت ناخودآگاه است و سوژه انسانی (دام کاب) به خودآگاهی نرسیده است، همانطور که همسرش نرسید!
ماتریکس4 جهان انسانی و مساله آزادی را صرفا در سوژه انسانی نمیبیند. ماشینها نیز امکان به خودآگاهی رسیدن و همکاری در به خودآگاهی رساندن دیگران را دارند. در ماتریکس4 ماشینها صرفا دیگریِ متخاصم نیستند و نئو هم قرار نیست لزوما با ماشینها بجنگد.
هوش مصنوعی در فیلم تلقین جایی ندارد. واچوفسکی نیز بهصراحت این مساله را به نولان یادآوری کرده است. ما در فیلمهای نولان تکنولوژیهای عجیب و غریب کم نمیبینیم اما فعلا خبری از هوش مصنوعی نیست. ماتریکس برای ترسیم رینگ دعوای خود، یک سالن تئاتر/ سینمای قدیمی را نشان میدهد که اینبار هم مورفیوس قرص آبی و سرخ را پیشنهاد میکند، در موقعیتی که نسخههای پیشین فیلم ماتریکس روی پردههایی درحال نمایش هستند. فیلم ماتریکس بهوضوح درحال صورتبندی مساله آزادی و اراده در سینماست. مولفانِ شبهفیلسوفِ سینما مانند نولان در نظرورزیهای تصویری خود تنها به مرز رویا و واقعیت میپردازند، اما تعیین مرز رویا و واقعیت تنها تا نقطهعطف اول فیلم ماتریکس4 پا برجاست و هنگامی که نئو با ملاقات نسخه جدید مورفیوس به خودآگاهی میرسد، فیلم ماتریکس، فیلم تلقین و نولان را پشتسر میگذارد.
بااینحال با توجه به نوع پایانبندی و فرجام نصفهنیمه فیلم ماتریکس4 به نظر میرسد این قصه ادامه داشته باشد و احتمالا با توسعه و بهروزرسانیهای هوش مصنوعی و توفیقاتی که داشته، مجموعه فیلمهای ماتریکس ادامه داشته باشد و کماکان اراده آزاد انسان و انقیاد هوش مصنوعی در این فیلمها به بحث گذاشته شود. با توجه به پروژه آینده کریستوفر نولان (فیلم سینمایی اوپنهایمر) بعید به نظر میرسد که این کارگردان تا چند سال آینده التفاتی سینمایی و هنری به جوابیه واچوفسکی داشته باشد.