مجتبی اردشیری، روزنامهنگار: نشانههای بازگشت به وضعیت طبیعی سینماها، از تابستان امسال دیده شد. زمانی که «دینامیت» روی پرده رفت و توانست با ظرفیت 50 درصدی سالنها، 565 هزار مخاطب را به سینماها بکشاند و با نزدیک به 33500 سانس، 12 میلیارد و 200 میلیون تومان بفروشد و به نخستین فیلمی طی دوسال اخیر تبدیل شود که چنین فروشی را تجربه میکند.
در همان زمان، برخی کارشناسان با ابراز ناامیدی، این وضعیت را شکننده توصیف کرده و نسبت به تداوم آن در فصل پاییز تردید کردند. ضمن آنکه باور عموم بر آن بود که در فصل پاییز، ایران با پیک جدید کرونا مواجه شده که در این صورت، چراغ سینماها به خاموشی میگراید.
با تمام بیموامیدهایی که نسبت به سینمای پاییزی وجود داشت، وضعیت در این سه ماه، در بهترین حالت ممکن پیش رفت. عملا بر تعداد فیلمهای اکران افزوده شد و نهتنها پیک کرونا، ایران را در بر نگرفت و موجب تعطیلی سینماها نشد بلکه در اواسط این فصل، ظرفیت 50درصدی سینماها به ظرفیت تمام سالن تسری پیدا کرد و مخاطبان حالا میتوانستند با نشستن درکنار هم، بدون هیچ فاصلهای به تماشای فیلمها بنشینند.
به این ترتیب، سینمای ایران پس از 19 ماه خاموشی و رخوت، از ابتدای پاییز توانست نزدیکترین شرایط به وضع عادی خود را تجربه کرده و به تداوم این روند برای رسیدن به وضعیت کاملا نرمال نزدیک شود؛ اتفاقی که حالا با ترغیب بیشتر تهیهکنندگان و سرمایهگذاران به نمایش فیلمهای خود، انتظارات را برای اکران زمستانی و بهخصوص نوروز 1401 بیشتر هم کرده است.
در پاییز چند فیلم اکران شد؟
در پاییز امسال، 25 فیلم سینمایی بر پرده سینماهای کشور نمایش داده شد. در مهرماه، تنها یک فیلم «پوست»، در سینماها رونمایی شد. در آبان، 6 فیلم جدید به ناوگان اکران افزوده شدند و در آذر هم، تعداد فیلمهای جدید، به 8 رسید. 10 فیلم دیگر نیز از ماههای گذشته به اکران پاییز رسیدند و حتی توانستند در برخی موارد، بسیار بیشتر از فیلمهای جدید فروش داشته باشند.
با نگاهی به این فهرست متوجه افزایش پلکانی تعداد فیلمهای جدید میشویم. استقبال خوبی که از چند فیلم تابستانی سینماها نظیر «دینامیت» و «درخت گردو» به عمل آمد، سبب شد تا حدودی، ترس بسیاری از تهیهکنندگان و سرمایهگذاران بریزد اما مشاهده این وضع، تغییر چندانی در کنداکتور گیشه ایجاد نکرد. چنانکه در مهرماه، تنها یک فیلم روی پرده رفت. با تداوم روند فروش سینماها و درحالی که با افزایش درصد بالایی از جمعیت کشور در بحث واکسیناسیون، مشخص شد کشور با پیک جدیدی مواجه نیست، به همین دلیل، استقبالها به یکباره شدت گرفت و در آبان، بهاندازه 6 ماه ابتدایی امسال، فیلم روی پرده رفت.
این موج جدید از مخاطبان که گاهی فراتر از آنچه در پاییز امسال انتظار میرفت، شکل گرفت و البته فروش نسبتا خوب فیلمهای درحال نمایش، بر تعداد متقاضیان اکران افزود. بهگونهای که در آذرماه، هشت فیلم روی پرده رفت.
اتفاقی که دست شورای صنفی نمایش را برای برنامهریزی در ماههای پایانی امسال باز گذاشت و از هماکنون نیز زمزمههایی مبنی بر تمایل تعداد زیادی فیلم برای نمایش در نوروز 1401 به گوش میرسد. وضعیتی که پس از یک دوره طولانی خمودگی که هیچ فیلمی حتی متقاضی نمایش در نوروز 1400 نبود، رضایتبخش و در مسیر عادی سیستم عرضه و نمایش توصیف میشود.
فیلمهای پاییزی چه تعداد مخاطب داشتند؟
آمار تعداد مخاطبان پاییزی سینماها، از یکسو خوشحالکننده و از جهت دیگر، قابلتامل است. خوشحالکننده است چون در این سهماه، سهمیلیون و 184هزار و 695 نفر به تماشای فیلمها نشستند. قابلتامل است از این جهت که حدود دومیلیون و 100 هزار نفر از این جمعیت، تنها به تماشای دو فیلم «دینامیت» و «گشت 3» نشستند و یکمیلیون و 90هزار مخاطب دیگر نیز به تماشای 23 فیلم دیگر نشستند.
اگر بخواهیم ریزتر شویم و تعداد مخاطبان بالای 100هزار نفر فیلمها را در نظر بگیریم باید بگوییم تنها هفت فیلم از این 25 فیلم، مخاطبان بالای 100هزار نفر را تجربه کردند که جمع این مخاطبان به سه میلیون و 20 هزار مخاطب میرسد. بنابراین نتیجه میگیریم 18 فیلم اکران پاییز، تنها 164هزار مخاطب داشتند که علیرغم شائبه فیلمسوزی، توصیفکننده یک آمار نگرانکننده نیز است.
فیلمهای پاییزی چقدر فروختند؟
گیشه پاییزی سینماهای ایران، 71 میلیارد و 863 میلیون و 600 هزار تومان فروش داشتند که قطعا یک آمار روبه جلو در سینمای ایران به حساب میآید که طی 19 ماه اخیر، رقم نخورده بود. آماری که با وضعیت فشل اکران طی این 19 ماه، کمتر کسی فکر میکرد در پاییز امسال که سخن از تعطیلیهای گسترده بود، به وقوع بپیوندد.
با این حال، اگرچه زدن رکورد 71 میلیاردی در سه ماه پاییزی، بسیار خوشحالکننده است اما این آمار نیز بندهای تاملآوری را به خود میبیند. مهمترین این بندها، تقسیم بخش قابلتوجهی از این فروش، برای فیلمهای بالای جدول است. بهطوری که تنها سه فیلم «دینامیت»، «گشت 3» و «قهرمان» در سهماه پاییزی، 57 میلیارد و 100 میلیون تومان فروختند. اگر فروش «آتابای» را هم به این سه فیلم اضافه کنیم، رقم فروش چهار فیلم اول اکران پاییز به 60 میلیارد و 500 میلیون تومان میرسد.
بنابراین نتیجه میگیریم 21 فیلم دیگر اکران، کمی بیش از 11 میلیارد و 300 میلیون تومان فروختند که برخلاف چند فیلم بالای جدول، آمار خوبی را نشان نمیدهد. جای امیدواری است که با تداوم نمایش فیلمهای پرفروش و اکران چند فیلم جدید در زمستان امسال، گیشه امسال سینماهای کشور، مرز 100 میلیارد را درنوردیده و به یکسوم وضعیت عادی گیشه سال 98 برسد.
فیلمهایی که کمتر از انتظار ظاهر شدند
اگرچه فروش و عدمفروش برخی فیلمها پیش از اکران این آثار، تا حدودی قابل پیشبینی بود اما در این میان، برخی فیلمها با استقبالی بسیار کمتر از انتظار ظاهر شدند.
یکی از این فیلمها، «حکم تجدیدنظر» بود که پیشتر به دلیل کارگردان این فیلم محمدامین کریمپور، حواشی بسیاری را تجربه کرد و این انتظار وجود داشت که بهواسطه اقبال بالای کریمپور در اینستاگرام، این فیلم به فروش نسبی دست یابد. اما درنهایت تعجب، این فیلم در 34 روز اکران خود، تنها 270 میلیون تومان فروش کرد که یک شکست تجاری محض به حساب میآید. البته این احتمال وجود دارد که مخاطبان سینما چندان تمایلی به حضور سینمایی اینفلوئنسرها ندارند.
«رمانتیسم عماد و طوبی» با 160 میلیون در 27 روز، «بندر بند» منیژه حکمت با 70 میلیون در 20 روز و «اتومبیل» درحالی که از حضور سحر قریشی بهره میبرد، با 17میلیون در یک هفته، از دیگر فیلمهایی محسوب میشوند که از فروش بهمراتب پایینتری به نسبت پیشبینیها برخوردار شدند.
از آن طرف، «گشت3» تا حدودی بیش از انتظار ظاهر شد و توانست در 35 روز، نزدیک به 26میلیارد تومان فروش داشته باشد. همچنین «منصور» هم بسیار فراتر از انتظار ظاهر شد و در شرایط ایزوله میان فیلمهای «دینامیت»، «گشت3» و «قهرمان» توانست در 42 روز، دومیلیارد و 800 میلیون فروش داشته باشد و در ردیف پنجمین فیلم فروش پاییز قرار گرفت که یک آمار قابلتوجه به حساب میآید.
امیدواری نسبت به تداوم روند رونق سینماها
یکی از محاسن بزرگی که اکران پاییز به دور از تمام موارد قابلتامل خود داشت، بروز برخی نشانهها از نزدیکی اکران به شرایط طبیعی خود بود؛ شرایطی که کمتر کسی فکرش را میکرد این وضعیت در فصلی که مدارس و دانشگاهها بازگشایی میشود و آلودگی شدید هوا، تعداد مخاطبان را کاهش میدهد، برای فیلمها رقم بخورد.
بخشی از این اتفاق، از روی مهندسی شابلونی بود که شورای صنفی نمایش برای اکران پاییز تا اوایل دی انجام داد و سبب شد با تزریق چند فیلم جدید به حوزه اکران، علیرغم بالارفتن میزان فروش، اعتماد تهیهکنندگان و سرمایهگذاران دیگر برای عادیانگاری وضعیت سینماها بیشتر شود.
حالا اما این مهندسی باید برای اکران زمستانه تا عید نوروز فراهم شود تا در فصلی که ایام فاطمیه، پیک احتمالی کرونا و جشنواره فیلم فجر را پیشرو داریم و سکتهای در روند فروش فیلمها رقم میخورد، این روند استقبال گیشه با خلل چندانی مواجه نشده و کف فروش 100میلیاردی که بار روانی خوبی برای سینمای تعطیل ایران به همراه دارد، حفظ شود.
قطعا در چنین روندی، توجه به نمایش فیلمهایی با تعداد مخاطبان موجه، میتواند گیشه را به آن هدف 100میلیاردی نزدیکتر کند در غیر اینصورت، نمایش فیلمها تنها بهانهای برای کوتاه کردن صف اکران و گسترده کردن آتش فیلمسوزی به حساب میآید. ضمن اینکه نمایش فیلمهایی با مخاطبان اندک، حق انتخاب را از مخاطب گرفته و همین جمعیت را نیز از سالنها، به دلیل نبود فیلمی تماشایی، فراری داده و تغییر چشمگیری را در گیشه امسال سینمای ایران رقم نمیزند.
بنابراین بسیار مهم است که شورای صنفی نمایش برای سه ماه پایانی امسال، چه فیلمهایی را برای اکران در نظر میگیرد. مطمئنا اگر وادادگی خاصی صورت نگیرد و توجیه مدیران سینمایی، ذیل این نکته قرار نگیرد که فیلمهای پرفروش کنونی با روند طبیعی خود، میتوانند کمفروشی مابقی فیلمها را جبران کرده و گیشه را به 100میلیارد برسانند، گیشه امسال، با یک مهندسی درست میتواند به استقبال نوروز باشکوه 1401 رفته و در آنجا، گیشه به وضعیت کاملا عادی رسیده و کل فروش 6 ماه دوم امسال را در فصل بهار تجربه کند. این، هدف غایی گیشه در وضعیت کنونی است که تنها به مدد یک مهندسی درست و کارشناسیشده صورت میگیرد و نزدیکترین و منطقیترین پازل برای رساندن سینمای ایران به وضعیت عادی خود است.
هشدار فیلمسوزی
متاسفانه سینمای ایران، در همین اکران پاییز نشان داد تغییر چندانی را در پارادایم اکران خود در نظر نگرفته و فیلمها همچنان به شیوهای سنتی نمایش داده میشوند. اینکه 60 میلیارد و 500 میلیون از 71 میلیارد و 860 میلیارد فروش کل، تنها در انحصار چهار فیلم قرار داشته و 21 فیلم دیگر تنها 11 میلیارد و 300 میلیون فروش کردند، خود مهمترین مصداق فیلمسوزی در همین اشل کمتعداد سینمای ایران است.
در شرایطی که تعداد سالنهای سینمایی کشور به بالاترین حد خود در تمامی این سالها رسیده، این انتظار وجود داشت که پروتکلهای اکران، با شرایط حرفهایتری مواجه شوند. اینکه فیلمها، به همان روال همیشگی روی پرده رفته و فیلمهای پرفروش، در تعداد سالنهای بهتر و بیشتری نمایش داده شوند و سانسهای طلایی را از آن خود کنند و فیلمهای کمادعا، علیرغم تعداد سالنهایی اندک، سانسهای طلایی چندانی برای نمایش نداشته باشند، تعریف واقعی و درست فیلمسوزی است.
در همین زمینه، «دینامیت» با بیش از 36 هزار سانس و «گشت 3» با 22هزار سانس نمایش، درصدر نمایش اکران پاییزی قرار دارند. درمقابل، «سیاهباز» در کمتر از دو ماه، تنها 175 سانس نمایش و «تومان» با حدود دوماه، تنها 717 سانس را تجربه کرد که نشان از یک بیعدالتی گسترده در زمینه نمایش فیلمها محسوب میشود.
این مولفه، مصداق بارز فیلمسوزی است که متاسفانه در اکران پاییزی مشاهده شد و برخلاف انتظارها که تصور میشد در 19ماه رکود کامل سینماها، برنامهریزی هوشمندانهای برای رهایی از فیلمسوزی صورت میگیرد اما این اقدام هم صورت نگرفت تا مدیریت سینما در شرایط پاسخگویی به اهالی سینما قرار بگیرد که در این 19 ماه که نه تسهیلاتی برای سینماگران قائل شدند و نه پروتکلهای اکران را تغییر دادند، پس درحال انجام چه تلاشی بودند و روزهای کاری خود را چگونه سپری میکردند؟! این خواسته، یک شفافسازی واقعی است که سازمان سینمایی باید در راستای سیاستهای خود به آن پاسخ دهد.
با ناامیدی نسبی از مدیریت اهالی سینما، حالا توپ در زمین شورای صنفی نمایش است که تصمیم بگیرد آیا وضعیت اکران به همین ترتیب باقی بماند یا طرحی تازه در موجودیت اکران سینمای ایران به وجود بیاورد. اگر هدف، کوتاه کردن صف اکران باشد، قطعا دامنههای این فیلمسوزی برای ماهها و فصول آینده، بیشتر و گستردهتر میشود و این حرکت، دومینووار تا سالهای آینده ادامه مییابد. درحالی که این انتظار وجود داشت با توقف اکران در سینماها، وضعیت فیلمسوزی در سینمای ایران به کمترین حالت خود تقلیل یابد اما روند بهگونهای پیش رفت که حالا برای کوتاه کردن صف اکران برای حدود 250 فیلمی که آماده نمایش هستند و هر روز بر این تعداد افزوده میشود و مهمتر از آن، جبران خسارات سالنداران، گویا چارهای جز وضعیت فعلی برای نمایش آثار، تدبیر نشده است.
شرایطی که اگرچه هر دو هدف به وجود آمده از دوران کرونا را پوشش میدهد اما بانی جریانی میشود که به شکلی سیستماتیک، تا سالها در سینمای ایران ادامه یافته و به شکلی مافیاگونه، برخی فیلمهای مشخص را به بالای جدول میکشاند و تعداد قابلتوجهی از آثار را با فیلمسوزی، متوجه خسارات قابلتوجهی میکند.