عاطفه جعفری، روزنامهنگار: چند سال پیش بود که سورنا ستاری، معاون علمی رئیسجمهور در برنامهای شعری را خواند و نام شاعر را سهراب سپهری عنوان کرد، درحالی که نام شاعر اصلی شعر معروفی که ستاری خواند شخص دیگری بود. این اشتباه سهوی نه برای اولین بار و نه برای آخرین بار بود. پرویز پرستویی، بازیگر پیشکسوت سینما که ازجمله هنرمندان فعال در فضای مجازی است هم همین اشتباه را کرد و در پستی که در صفحه اینستاگرامش گذاشته بود شعری را منتسب به قیصر امینپور عنوان کرد و حتی با تذکری که دختر این شاعر به او داد، تغییری در متن آن پست نداد. خانواده قیصر امینپور خیلی روی این مساله که شعرهای تقلبی را به او منتسب میکنند حساس هستند و بارها شکایت کردهاند. نمونه اخیرش هم شکایت تازه آنها از صفحه غیررسمی اینستاگرامی به نام قیصر امینپور در فضای مجازی است که اشعاری جعلی به نام این شاعر را متنشر کرده است. گزارش امروز ما در مورد جعلیاتی است که به شاعران و نویسندگان نسبت داده میشود و در کنارش از چرایی این اتفاق هم صحبت کردیم و به تحلیل آن پرداختیم.
به اسم قیصر
قیصر امینپور، از شاعران محبوب جاعلان است؛ در شبکههای اجتماعی و بهویژه اینستاگرام، بارها سطرهایی آبکی بهعنوان شعر او منتشر شده و دستبهدست شده است.
پنج شعری که به اسم او بیشتر در فضای مجازی دستبهدست میشود، اشعار زیر است:
«یاد دارم در غروبی سرد سرد، / میگذشت از کوچه ما دورهگرد، / داد میزد: کهنهقالی میخرم، دست دوم، جنس عالی میخرم، / کوزه و ظرف سفالی میخرم، / گر نداری، شیشه خالی میخرم»
«آدمهایی هستند در زندگیتان؛/ نمیگویم خوبند یا بد... / چگالی وجودشان بالاست... / افکار، / حرفزدن، / رفتار، / محبتداشتنشان/ و هر جزئی از وجودشان امضادار است... / یادت نمیرود/ هستنهایشان را... / بس که حضورشان پررنگ است/ ردپا حک میکنند، اینها روی دل و جانت... / بس که بلدند باشند... / این آدمها را، باید قدر بدانی... / وگرنه دنیا پر است از آن دیگر/ بیامضاهایی که شیب منحنی حضورشان، همیشه ثابت است... / بعضی از آدمها ترجمه شدهاند/ بعضی از آدمها فتوکپی آدمهای دیگرند/ بعضی از آدمها با چند درصد تخفیف به فروش میرسند/ بعضی از آدمها فقط جدول و سرگرمی دارند/ بعضی از آدمها خطخوردگی دارند/ بعضی از آدمها را چندبار باید بخوانیم تا معنی آنها را بفهمیم/ بعضی از آدمها را باید نخوانده کنار گذاشت/ از روی بعضی آدمها باید مشق نوشت/ از روی بعضی آدمها جریمه!»
«گاهی گمان نمیکنی ولی خوب میشود/ گاهی نمیشود که نمیشود که نمیشود/گاهی بساط عیش خودش جور میشود/ گاهی دگر تهیه به دستور میشود/ گه جور میشود خود آن بیمقدمه/ گه با دو صد مقدمه ناجور میشود/ گاهی هزار دوره دعا بیاجابت است/ گاهی نگفته قرعه به نام تو میشود/ گاهی گدای گدایی و بخت با تو یار نیست/ گاهی تمام شهر گدای تو میشود/ گاهی برای خنده دلم تنگ میشود/ گاهی دلم تراشهای از سنگ میشود.» «دیرگاهی است که افتادهام از خویش به دور!/ شاید این عید به دیدار خودم هم بروم.»
«من پاییز را جارو میکنم/ زمستان را پارو میکنم/ تابستان را میشویم/ تا همیشه بهار باشد/ من رفتگرم، / آفتاب و آب و باد، / همکاران من هستند/ اما کاش میتوانستم، / دلهای مردم را هم آب و جارو کنم... .»
اینها نمونههای مشهور جعلیاتی است که به نام قیصر امینپور نسبت داده میشود و باعث شده که خانواده امینپور، شکایتهای خود را از این جاعلان ثبت کنند، اما نکته مهم اینجاست که هر روز در فضای مجازی بر تعداد صفحاتی که اشعاری را به این شاعر منتسب میکنند، اضافه میشود و این دردسر همچنان ادامه دارد.
حسین پناهی و جملات قصار بسیار
17 سال از مرگ حسین پناهی، بازیگر، نویسنده و شاعر میگذرد. از او نمایشنامهها و مجموعه اشعاری پس از مرگش منتشر شد. اما کمکم با گسترش فضای مجازی این اشعار در بستر بزرگتری انتشار یافت و این مقدمهای شد تا برخی، اشعار و جملات دیگران را به حسین پناهی نسبت دهند. آنا پناهی، دختر دوم زندهیاد حسین پناهی در گفتوگویی که با «ایرناپلاس» درباره نسبت دادن برخی از اشعار و نثرهای ادبی به این بازیگر داشته، گفته است: «تنها مسالهای که من را بعد از فوت پدرم خیلی ناراحت میکند و آزار میدهد، همین جملهها و اظهارنظرات جعلی است. شعرها و جملاتی که به پدر منسوب هستند، با فضای ذهنی و سبک نگارش او بسیار متفاوت است. به هر حال عامل اصلی این اتفاق را نمیشناسیم و شناسایی آن هم کار خیلی دشوار و سختی است. اما فضای مجازی تاثیر بسیاری در تحریف آثار پدر داشته است و به جرات میتوان گفت که نقشی مخرب در به وجود آمدن این قضیه داشته است. البته کسانی که برای خواندن مطالب و اشعار وی به این فضا رجوع میکنند هم به همین اندازه مقصر هستند. برای جلوگیری از این مشکلات، نهاد و قانون مشخصی وجود ندارد. یک کانال مطالب جعلی درباره پدرم منتشر میکرد که ما برای جلوگیری از اقدام این کانال به پلیس فتا شکایت کردیم. پلیس تلاشهای بسیاری در این زمینه انجام داد، اما درنهایت به هیچ نتیجهای نرسیدند. بعد از آن به ارشاد مراجعه کردیم که دوباره هم این اتفاق افتاد. دختر حسین پناهی همچنین از راهاندازی کمپینی برای مبارزه با جعلیات گفته و دراینباره توضیح میدهد: «همانطور که بیشتر این تحریفها در فضای مجازی صورت میگیرد ما هم مجبور میشویم اطلاعرسانی و منابع درست را در همین فضا اعلام کنیم. البته خودم عضو کمپینی هستم با عنوان کمپین «مبارزه با نشر جعلیات» که موفق شده در کنترل و جلوگیری از انتشار گسترده مطالب جعلی تاثیر بسزایی داشته باشد. خوشبختانه درحال حاضر بسیاری از نویسندگان و شاعران بزرگ عضو این کمپین هستند.»
البته شعرهای اکبر اکسیر شاعر هم به سبب شباهت نگاه اجتماعی و سبک شعریاش، گاه به نام حسین پناهی ثبت شده است.
سهرابکشی در دنیای مجازی
«نه تو میمانی
نه اندوه
و نه هیچ یک از مردم این آبادی
به حباب نگران لب یک رود قسم
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت
غصه هم خواهد رفت
آنچنانی که فقط خاطرهای خواهد ماند
لحظهها عریانند
به تن لحظه خود جامه اندوه مپوشان هرگز»
این شعر را در تمام صفحات مجازی به اسم سهراب سپهری منتشر کردهاند، درحالی که اگر کمی شناخت از این شاعر وجود داشته باشد، متوجه میشویم که این شعر برای او نیست.
یا این قسمت از شعر کیوان شاهبداغی که به نام سهراب سپهری مشهور شده است:
«من به آمار زمین مشکوکم
اگر این سطح پر از آدمهاست
پس چرا این همه دلها تنهاست؟!»
کیوان شاه بداغی، شاعری است که به سبب نزدیکی ظاهری ادبیاتش به تصویرسازیهای سهراب، اشعارش به اشتباه در ذهن مردم و فضای مجازی به نام این شاعر منتشر میشود و اطلاعات زیادی از او در دست نیست، اگر چه میتوان میل به طبیعتگرایی را در اشعار هر دو دید.
فرید محمدی، استاد ادبیات فارسی در گفتوگویی در مورد این موضوع میگوید: «یکی از دلایل انتشار شعرهایی به نام سهراب سپهری در فضای مجازی شهرتطلبی افراد است و بازنشر این جعلیات نشان میدهد، آگاهی کافی در این زمینه وجود ندارد. این ناآگاهی نتیجه سرانه پایین مطالعه در کشور است. اگر فردی در شعرهای سهراب سپهری غور و تعمق کرده باشد، به راحتی متوجه میشود شعر منتشر شده اثر سهراب سپهری نیست. هر شعری که اندیشه عرفانی دارد و در قالب شعر نو سروده شده است؛ اثر این شاعر نیست. تنها این شاعر از مظاهر طبیعت در شعرش برای بیان معنایی که در ذهنش وجود دارد بهره نمیبرد. بنابراین صرف دیدن شعری با این ویژگیها، حکم ندهیم فلان شعر نو اثر سهراب سپهری است. هر شاعری زبان خاص خود را دارد و اندیشهای خاص را برای مخاطبش بیان میکند.»
این استاد ادبیات ادامه میدهد: «در روزگار ما نمیتوان گفت انتشار شعری به نام سهراب سپهری به دلیل آن است که فرد میترسد مطالب عرفانی را بیان کند. این دلیل منطقی برای این کار نیست. به دلیل آنکه امروز در جامعه ما آثار مولانا، حافظ، سنایی و عطار منتشر و شرح آنها بیان میشود. در کشور میتوان جلساتی را یافت که فرد در آن مثنوی مولانا را شرح میکند و شروح مختلف این کتابها در بازار کتاب ایران عرضه میشود و حداقل در کتابخانههای مراکز دانشگاهی وجود دارد. کما اینکه برخی از اشعاری که به نام سهراب سپهری منتشر میشود، آثاری هستند که چنین مضامینی را بازگو نمیکنند. پس به تبعیت از سهراب سپهری عزیز آب رودخانه شعر این شاعر را گل نکنیم و شعری را به او نسبت ندهیم که در هشت کتابش وجود ندارد.»
به نام معروفان و به کام جاعلان
اشعار و متونی که به نام دیگر هنرمندان منتشر شدند کم نیستند و جای تاسف اینکه بر زبان افراد بسیاری جاری است. با سواد و بیسواد نمیشناسد. مردم به هر چه در فضای مجازی پخش شود، اعتماد میکنند فرهنگی که نیست و اصلاح هم نمیشود. در ادامه چند نمونه از اشعار منتسب شده به شاعران معروف آمده است:
همه آدمها ظرفیت بزرگ شدن را ندارند
اگر بزرگشان کنیم کم میشوند و دیگر نه شما را میبینند
و نه خودشان را
بیاییم به اندازه آدمها دست نزنیم(منتسب به سیمین بهبهانی)
ما را از مرگ میترسانند
انگار که ما زندهایم... !(منتسب به احمد شاملو)
دلم تنگ است برای اندکی ایمان
زنان زاده دی را هراسی نیست از سرما(منتسب به فروغ فرخزاد)
سنگ هم «عاشق» شود
گوهر صدایش میزنند(منتسب به فریدون مشیری)
در آخر شعبان بخورم چندان می
کاندر رمضان مست بیفتم تا عید(منتسب به خیام)
دیروز همسایهام از گرسنگی مرد، در عزایش گوسفندها سر بریدند(منتسب به علی شریعتی)
خوش به حال انارها و انجیرها/ دلتنگ که میشوند، میترکند(منتسب به اخوان ثالث)
پشتنویسیهای ماشین
عبدالجبار کاکایی، شاعر معاصر درباره این نوشتههای جعلی نظر ظریفی دارد و در تشبیهشان میگوید: «به نظرم این مساله ادامه همان پشتنویسی ماشینهاست که در دورهای ذوق ادبی مردم پشت ماشینها یا دیوارهای باغ و... در قالب شعرهای بیوزن، بیقافیه و پیشپا افتادهای نمود پیدا کرده بود. درحالی که آثار ادبی ما مملو از اشعار غنی است و به جای آنکه اشعار مولانا، نظامی، سعدی و... را پشت ماشین بنویسند، اشعاری بیهویت را پشت ماشین مینویسند و به آن افتخار میکنند. باید بپذیریم که عکس اینکه هنر نزد ایرانیان است و بس، ما به یک دوره ابتذال نزدیک شدهایم یعنی فهم پایین از موضوع هنر، همانطور که الان موسیقی درست را نمیفهمیم و گوش بچههای ما از کودکی با موسیقی درست آشنا نشده است. شعر هم همینطور است و ما از شعر خوب فاصله گرفتهایم.»
کتاب بخوانیم
شاید یکی از مواردی که باعث میشود این جعلیات زیاد شود، نخواندن کتاب توسط عموم جامعه است، امیرفریدون نصرتی؛ پژوهشگر و مشاور مدیریت افکارعمومی معتقد است، هیچ راهی نداریم جز اینکه کتاب بخوانیم! و دراینباره میگوید: «مردم ما اگر به جای کپی کردن پیامهای بیهوده در مورد افزایش نرخ بنزین، کمی برای بهبود معیشت خودشان کتاب میخواندند، کلاس میرفتند، فکر میکردند و نگاهشان را به زندگی تغییر میدادند، خیلی سریعتر نتیجه میگرفتند. شعر نو مینویسند و زیرش نام مولانا را میگذارند، میگویند یک انرژی مثبت از مولانا تقدیم به شما و میفرستند توی گروهها و به سرعت به انتقال بیاندیشه مردم میخندند. یا جملهای از جلال آلاحمد را برمیدارند نام صادق هدایت زیرش میگذارند. یا از مجلات و صفحات زرد، جملات زرد برمیدارند نام کوروش را بر آن میگذارند و در میان مردم شیوع میدهند.» او با انتقاد از استفاده نامناسب از شبکههای اجتماعی و با اشاره به اینکه خودمان هم خودمان را فریب میدهیم، طوری که تمییز واقعیت از شایعه دشوار شده است، میگوید: «فقط ژست و فیگور میگیریم که جملات آنچنانی با امضاء نام بزرگان کپی کنیم. حتی به خودمان زحمت نمیدهیم یک خط از آن جمله را در گوگل جستوجو کنیم و ببینیم صاحب این جمله کیست. اجازه میدهیم عدهای پشت مونیتور بنشینند و به ریش ما بخندند.»
دنیای مجازی ناشر جعلیات
باید فضای مجازی را مهمترین اسباب دامن زدن به مساله جعل اشعار دانست، تا قبل از رونق گرفتن این فضا، خیلی شعرهای جعلی نداشتیم اما این فضا آنقدر پررنگ شده است که خیلیها برای پررونق کردن کارشان با گذاشتن این جملات کار خود را پیش میبرند. محمد اصلانی استاد زبان و ادبیات فارسی نظرات جالبی دراینباره دارد. اصلانی در مورد این موضوع میگوید: «ببینید اگر بخواهیم در مورد منشأ این موضوع صحبت کنیم باید به دورهای برگردیم که فضای مجازی شکل گرفت، تا قبل از آن خیلی نمیشد شعرها را به شاعران منتسب کرد، چون کتاب وجود داشت و کتاب بهعنوان سند عمل میکرد اما با گسترش فضای مجازی، کمی اوضاع تغییر کرد، همین چند وقت پیش صفحهای را میدیدم که با موضوع شعر و ترانه بود و دقیقا تمام این اشعار جعلی هم در این صفحه بود. خیلی جالب است که در نظراتی که برای این شعرها، گذاشته شده بود، مدام تاکید شده بود که این اشعار برای این شاعر نیست، اما باز هم برای کسانی که این صفحات را میگردانند، مهم نیست.» این استاد زبان فارسی در ادامه معتقد است به اینکه باید این فضا را مدیریت کرد و میگوید: «وقتی این فضا کنترل نشود، هر روز اشعار جعلی بیشتر میشود. الان به نسبت دو سال پیش این اشعار و متنها خیلی بیشتر شده است و همه اینها به خاطر نبودن نظارت است، واقعا باید برای مسئولانی که در حوزه ادبیات فعالیت میکنند این زنگ خطر را روشن کنیم. یک دلیلی که باید بهطور جدی با این موضوع برخورد شود این است که اشعار ضعیف به جای اشعاری که داشتیم و بسیار قوی بودند قرار میگیرد و همین الان هم میتوانید این را ببینید. مثلا اشعاری که به قیصر امینپور نسبت میدهند، آنقدر ضعیف و دمدستی است که هر خوانندهای که کمی شعر را بلد باشد متوجه میشود که این اشعار برای قیصر نیست.» او در ادامه میگوید: «معمولا این اتفاق برای کسانی میافتد که دیگر در این دنیا نیستند البته برخی از اشعار را دیدهام که به هوشنگ ابتهاج نسبت میدهند اما درصد کمی را به خود اختصاص میدهد معمولا این آدمها به سراغ کسانی میروند که دیگر نیستند. باز هم تاکید میکنم وجود این اتفاقات میتواند آینده زبان فارسی را به خطر بیندازد، البته شنیدهایم که عدهای از دانشجویان و پژوهشگران دانشگاه تهران کمپینی را برای این موضوع راه انداختهاند. کار بسیار خوبی است اما باید از بعد رسانهای بیشتر به این موضوع توجه شود.» این استاد زبان فارسی در مورد آمار اشعار جعلی که تا به امروز پیدا شده است، میگوید: «طبق تحقیقاتی که این کمپین انجام داده است، تا به حال 1200 مورد اثر جعلی داشتیم که مولانا با 250 مورد در صدر آنهاست. اشعار قیصر امینپور، حسین پناهی و حتی جملاتی منتسب به دکتر شریعتی، همه و همه در این موارد هستند.» اصلانی در پایان صحبتهایش تاکید میکند باید هر کسی در فضای مجازی که برای شعر و ادبیات ارزش قائل است به این موضوع ورود کند و خودش در برابر این اشعار جعلی قرار بگیرد و میگوید: «ما همه باید با هم جلوی این اشعار بایستیم چون اشعار بسیار ضعیفی هستند. موضوع بعدی این است که هرکدام از ما میتوانیم با منتشر نکردن این اشعار جعلی در برابر این اتفاق قرار بگیریم.»