فاطمه جباری: عازم جهنم (یا اهل جهنم) یک مجموعه تلویزیونی، محصول کره جنوبی به کارگردانی یون سانگ-هو است؛ جدیدترین سریال نتفلیکس که این روزها در رقابت با مجموعه قبلی نتفلیکس توانسته بهتر عمل کند و توجه بیشتری را از سمت مخاطبان در سراسر جهان بهدست آورد. این سریال بهعنوان تازهترین اثر کارگردان فیلم «قطاری به بوسان»، فضایی متفاوت با آثار این روزهای حوزه سرگرمی در جهان خلق کرده است. این اثر را میتوان بخشی از سیر تکاملی ژانر وحشت در سریالسازی کره دانست که براساس الگوهای قابلپیشبینی درحال ارتقا هستند. با این تفاوت که کارگردان این اثر تلاش خود را کرده تا بتواند روح تازهای در کالبد ژانری این اثر بدمد. نتفلیکس این روزها درحال ارائه سبک کاری جدیدی است تا بتواند بر مخاطبان جهانی خود بیفزاید و به فعالترین پلتفرم جهان تبدیل شود. این پلتفرم تولیدکننده محتوای آمریکایی بهجای استفاده از ابزار اروتیک برای جلب مشتری و مخاطب روبهسمت داستانهایی دارک، جدید، دور از کلیشههای همیشگی و آسانفهم آورده است. آسانفهم بودن موجب میشود انگیزه شناختی مخاطب تحریک شود و همراهی لازم را با محتوا انجام دهد. روان بودن پردازش در سطح حسی، بهخودی خود باعث میشود برای مخاطب عام جهانی، لذت بیشتری بههمراه داشته باشد. برخلاف اغلب آثار آمریکایی که تقریبا همیشه دو پیرنگ مرتبط با هم دارند، که یکی شامل روابط عاشقانه دگرجنسگرایانه و دومی هم چیز دیگری مانند کار، جنگ و... است، در این سریال یک پیرنگ محوری دنبال میشود. ساختار پیرنگ دوتایی، روایتهایی موازی را ایجاد میکند و از مخاطب میخواهد پیوندهای جداگانه بین عناصر را به یکدیگر مرتبط کنند، اما در عازم جهنم مخاطب از همان ابتدا با یک پیرنگ بنیادی روبهرو میشود. وحدتروایی و فهم آسان موجب پیشرفت روایت و تقویت روابط علی بین صحنهها میشود. کل داستان حول محور رسیدن یک پیغام از جهنم به شخص خاطی و سپس پایان مهلت او و رسیدن عذابش توسط افرادی از عالم دیگر میچرخد؛ داستانی تکخطی که توانسته با استفاده از عنصر مذهب به یک اثر موردپذیرش حداکثری توسط مخاطب جهانی بدل شود.
فرقههای گمشده از مسیر حقیقی مذهب هرکدام با عنوانی خاص در داستان صاحب قدرت و تسلط میشوند و سمتوسوی مذهبی مردم را تعیین میکنند. گروهی که بهعنوان ناجی دین و دنیای مردم عمل میکنند، سعی دارند بر این موضوع تاکید بورزند که فقط اعمالی که میتوانند مانع تلاش انسانها برای زندگی باشند گناه تلقی میشوند. با اینکه هیچ مفهوم دقیقی از گناه واقعی یا رستگاری حقیقی به مخاطب ارائه نمیکنند، اما حد و مرز بین روشنایی و تاریکی را برای بیننده عام بهتصویر میکشند. اصل و اساس فرقه حاکمشده بر جامعه در عازم جهنم، سرزنش و نظارت عام مردم بر خودشان است تا بتوانند تسلط و حاکمیت چندجانبه بر مردم پیدا کنند. نیرومحرکه سیستم و نظام حکمرانی در دنیای جدید مورد تصور در این اثر، ترس از تحقق ظهور و تزکیه نفس است. به همین علت سیستم برای ادامه حیاتش به گناهکارانی نیاز دارد که طبق استانداردهای عموم، برای مردم به درس عبرت تبدیل شوند تا بتوانند شرایطی را که با اصولشان سازگار نیست، مدیریت کنند.
بخش عمدهای از جذابیت و ارزش زیباشناختی عازم جهنم، ناشیاز توانایی اثر در ایجاد هیجانات منفی است. فضای دارک و ظاهر هیجانی یکی از عواملی است که موجب میشود مخاطب بیشتر از یک ملودرام کرهای غرق روایت شود. این مجموعه بیشتر از آنکه به سریالهای رایج کرهای شباهت داشته باشد، مشابه با فیلمهایی درقالب هالیوود است که کلکسیونی از هیجانات منفی را برای بیننده تدارک دیده است. درواقع برخی شواهد تجربی روشنگرانه حکایت از آن دارند که دستکم برای تماشاگران معمولی، لذت، ناشیاز شدت هیجانات است و نه ارزش مثبت و منفی آنها، مشروط بر آنکه تماشاگران در پایان صحنه هیجان مطلوبی را احساس کنند. عازم جهنم، با متمرکز کردن ویژگیهای ایدئولوژیک محتوای دین مسیحیت، تماشاگران را بهسوی یک جهانبینی یکدست و ارزیابیهای منسجم و عاری از تضاد موقعیتهای تصویرشده هدایت میکند. این مجموعه با اعطای فهم آنی و هیجان شدید در بستر یک محتوای دارک سعی میکند لذت لازم را به مخاطب بچشاند و او را در عین تلخی محتوا همچنان پای داستان نگه دارد.
کارگردان در سکانس پایانی و بهوسیله یک راننده تاکسی که تمثالی از یک دانای کل است، کلیدیترین دیالوگ را عنوان میکند. راننده تاکسی اذعان میکند که چیز زیادی درباره خدا نمیداند و برایش هم اهمیتی ندارد که بداند، اما موضوعی که کاملا به آن اطمینان دارد این است که این دنیا متعلق به انسانهاست. انسانها بهعنوان وارثان زمین مامورند که به مسائل دنیایشان رسیدگی کنند و خودشان آن را به جایی بهتر بدل کنند؛ پیامی خوشبینانه که نویدبخش یک پایان خوش است و جایی را به تنفس نهایی مخاطب اختصاص میدهد.
جهانبینی این مجموعه اطلاعات روایی را بهگونهای متمرکز میکند که واکنشهای هیجانی منفی مخاطب را تحتتاثیر قرار دهد تا بتواند برپایه آن نهایتا موضوع پذیرش ظهور دنیای جدید در آینده را نمایش دهد. توانایی سینمای فانتزی در نمایش جزءبهجزء حوادث باعث میشود جنبههایی از آموزههای تحریفشده مسیحیت که در مسیحیت مدرن شکلی تمثیلی به خود گرفتهاند، ملموس جلوه کنند. رابطه تنگاتنگی که بین ایدئولوژی و مذهب در این اثر دیده میشود، توانسته ساختاری یکپارچه ایجاد کند و با متمرکز کردن اعتقادات، ارزشها و واکنشهای هیجانی مخاطب اثری خلق کند که بتواند در رقابت با مجموعه قبلی کرهای نتفلیکس بهمراتب جایگاه بهتری را بهدست آورد.