کد خبر: 64273

صدا‌یتان می‌رسد!

روا‌یتی از کلاس‌ها‌ی آنلا‌ین

واقعیت این است که آموزش مجازی، امکان نظارت مسئولان مدارس و همچنین اولیای دانش‌آموزان بر محتوای کلاس‌ها را افزایش داد و همین امر به بهبود محتوای بسیاری از کلاس‌ها کمک شایانی کرد، اما در عین‌حال حریم کلاس و استقلال دانش‌آموزان و معلمان زیر سوال رفت.

مهدیه نامداری، پژوهشگر حوزه نوجوان: اواخر بهمن 98 بود که صداوسیما به‌طور رسمی اعلام کرد موارد ابتلا به کرونا در ایران هم دیده شده و مردم باید مراقب باشند! سوار مترو بودم و داشتم به‌سمت ایستگاه صنعت می‌رفتم، یک نفر عطسه کرد و بحث بالا گرفت که دیگر باید مراقب باشیم، این بیماری در ایران سرایت پیدا کرده است. آن‌قدر مردم شاکی وعصبانی بودند که هنوز جمله یکی تمام نشده بود، بعدی پی مطلب را می‌گرفت و ادامه می‌داد. ازقضا باران شدیدی می‌بارید و آنقدر بارید که سیل آمد و ایستگاه صنعت را آب گرفت؛ لوکوموتیوران اعلام کرد همه باید در ایستگاه تربیت‌مدرس پیاده شوند و قطار به ایستگاه بعدی نمی‌رود.

مردم با همان خشم و عصبانیت از قطار پیاده شدند. مترو تربیت‌مدرس را در اعماق زمین ساخته‌اند. چندصد پله را باید بالا بروید تا به سطح زمین برسید. تمام مدتی که از این پله‌ها بالا می‌رفتیم، مردم بلندبلند حرف می‌زدند و خشم‌شان را باهم شریک می‌شدند.

اوایل اسفند بود که بحث کرونا در فضای مجازی بالا گرفت و دانشجویان شروع کردند به جمع کردن امضا برای درخواست تعطیلی دانشگاه‌ها. طولی نکشید تا مسئولان اعلام کردند مدارس و دانشگاه‌ها تا اطلاع ثانوی و اتخاد تصمیمات تعطیلند. اوایل همه در گروه‌های دانشگاه ابراز خرسندی کردند که دانشگاه تعطیل شده و می‌توانیم یک مدت نفس راحتی بکشیم، من هم دانشجو بودم و هم معلم، و از این ابراز شادی مستثنی نبودم. رفته‌رفته میزان مبتلایان افزایش یافت و جامعه جهانی این حقیقت را پذیرفت که این بیماری، سریع و ساده کنترل نخواهد شد. کم‌کم مسئولان به فکر ایجاد بسترهایی افتادند که به کمک آنها، آموزش و فعالیت‌های مشاغل مختلف به‌شکل غیرحضوری ادامه پیدا کنند. و مدارس مجازی متولد شدند. مدارسی که در آنها جای معلم را صدای معلم و جای آموزش حضوری را ویدئو‌های آموزشی گرفت. رفته‌رفته، چالش‌های این مدل از آموزش پدیدار شد. به‌عنوان یک معلم، جدی‌ترین چالشی که در مدارس مجازی با آن روبه‌رو بودم، مساله جایگزینی کاربران به‌جای دانش‌آموزان بود. پیش از این، روزهایی که به کلاس می‌رفتم، دختران نوجوانم، پشت میزهایشان نشسته بودند و با نگاه اول، خسته و بی‌حوصله بودن یا شاد و پرانرژی بودن‌شان را تشخیص می‌دادم، حالا با یک لینک وارد کلاس می‌شدم و از دانش‌آموزانم، تنها یک ردیف اسم و فامیل گوشه صفحه لپ‌تاپ داشتم. نمی‌دانستم حالا که دارم این مبحث را درس می‌دهم، گوش می‌دهند یا تب‌های دیگری را باز کرده و با دوستان‌شان چت می‌کنند یا قسمت جدید سریال محبوب‌شان را تماشا می‌کنند و به همکلاسی‌هایشان سپرده‌اند که اگر معلم نام‌شان را صدا کرد، سریع خبرشان کنند.

مساله دیگر این بود که بسیار پیش می‌آمد مشاور مدرسه عارض می‌شد که خانواده یک دانش‌آموز تماس گرفته‌اند و نسبت‌به محتوای کلاس‌تان نقد داشتند. مساله اینجاست که در مدرسه مجازی، شما فقط آموزگار دانش‌آموزان خود نبودید، بلکه برخی از اولیا  سر کلاس‌ها و حتی آزمون‌ها حضور پررنگ داشتند و از هیچ کمکی به فرزندان‌شان فروگذار نمی‌کردند.

یکی از مشاوران مدرسه تعریف می‌کرد که یک دانش‌آموز بسیار قوی در درس فیزیک داشتند که در آزمون تستی نمره‌های بسیار کمی می‌گرفت، زمانی که در جلسه مشاوره علت را جویا شده، دانش‌آموز گفته بود پدربزرگم استاد فیزیک بوده و حالا بازنشسته شده است. هروقت آزمون دارم کنار دست من می‌نشیند و اجازه نمی‌دهد اگر سوالی را بلد نیستم، به آن پاسخ ندهم.

برای خود من پیش آمده بود که مشاور به من توصیه کرد مادر یکی از دانش‌آموزان استاد دانشگاه است و کلاس‌های اجتماعی را همواره گوش می‌دهد، مراقب محتوایتان باشید. روز جلسه اولیا- مربیان، هنگامی که آن مادر از من تعریف کرد و گفت کلاسم بسیار آموزنده است، گویی باری از روی شانه‌هایم برداشته شد. اما حالا که به این تجربه فکر می‌کنم، می‌بینم برخورد من حرفه‌ای نبوده و باید از آن مادر می‌خواستم که به استقلال فرزندش و حریم کلاس ما احترام بگذارد و در آن شرکت نکند.

اخیرا مدیر مدرسه می‌گفت اولیای یک دانش‌آموز را خواسته‌اند تا درباره عملکرد او در درس‌هایش باهم گفت‌وگو کرده و مشکل این دانش‌آموز را شناسایی و برطرف کنند؛ مادر او، خیلی صریح و راحت به مدیر مدرسه گفته: «سوال معلم‌تان استاندارد نبوده، من سر کار بودم و با دخترم در حین امتحان تلفنی صحبت می‌کردم. وقتی سوال را برای من خواند، هرقدر در کتاب گشتم، پاسخ را پیدا نکردم.»

همچنین ویدئو‌ها و ویس‌های زیادی از به‌اصطلاح سوتی‌های دانش‌آموزان و معلمان در فضای مجازی وایرال شد که وجهه شخصی آنها را دچار خدشه کرد. برای همه ما پیش آمده که موقع صحبت تپق زده‌ایم یا پاسخ یک سوال را فراموش کرده و به آن سوال، پاسخ بی‌ربط و مضحکی داده‌ایم، اما دوست نداشتیم میلیون‌ها کاربر اینستاگرام و شبکه‌های مجازی دیگر این خطای ما را تماشا کنند و به آن بخندند.

واقعیت این است که آموزش مجازی، امکان نظارت مسئولان مدارس و همچنین اولیای دانش‌آموزان بر محتوای کلاس‌ها را افزایش داد و همین امر به بهبود محتوای بسیاری از کلاس‌ها کمک شایانی کرد، اما در عین‌حال حریم کلاس و استقلال دانش‌آموزان و معلمان زیر سوال رفت؛ در مواردی جدی‌تر، حریم شخصی افراد نیز دچار خدشه جدی شد.

در عین‌حال، آموزش مجازی مانند هر امر اجتماعی دیگری، وجوه مثبت و منفی توامانی داشته و تجربه منحصربه‌فردی محسوب می‌شود؛ و حالا که در آستانه بازگشایی مدارس و بازگشت دانش‌آموزان به مدارس حضوری هستیم، این نوید را به اولیا می‌دهیم که بار تسهیل‌گری در امر آموزش تا حد زیادی از روی دوش آنها برداشته خواهد شد و فرزندان‌شان، مدرسه را به‌عنوان یک محیط اجتماعی جدی و در عین حال جذاب، دوباره تجربه خواهند کرد؛ چراکه در این بازه سنی معاشرت حضوری با همسالان، نعمتی ا‌ست که با هیچ‌چیز دیگر جایگزین نخواهد شد.

در همین رابطه مطالب زیر را بخوانید:

انزوایی غیرمنتظره (لینک)

چطور نوجوان‌ها کتابخوان می‌شوند؟ (لینک)

بدون قضاوت بشنوید! (لینک)

مرتبط ها