کد خبر: 64271

بدون قضاوت بشنوید!

کی‌پاپ با وجود تاثیرات منفی‌اش، مزایایی هم برای هرکسی داشته و دارد که البته برای همه قابل‌درک نیست. نوجوان دوست دارد درمورد علایقش حرف بزند و شنیده شود؛ او چیزی در زندگی‌اش پیدا کرده که معرف اوست، علایق منحصربه‌فردی دارد که نیاز دارد آزادانه و بدون اینکه مورد تمسخر واقع شود، بیان و احساس ارزشمندی کند. آیدل‌های کی‌پاپ گاهی آنقدر به طرفداران‌شان نزدیک می‌شوند که آنها دیگر احساس تنهایی نمی‌کنند.

سارا ابراهیمی‌پاک، پژوهشگر حوزه نوجوان: هرکدام‌مان دستاویزی داریم که ما را به گذشته بازمی‌گرداند و به نوجوانی‌مان متصل می‌کند؛ حالا این نقطه اتصال می‌تواند ازدست‌رفته یا همچنان باقی‌مانده باشد. گاهی اوقات هم ترس باقی ماندن بعضی دستاویزها و منتقل شدن‌شان به بزرگسالی، خانواده‌ها را به‌شدت وحشت‌زده و حساس می‌کند. زمانی که 13ساله بودم و درتلاش برای دوست داشتن چیزی که مرا به جرگه‌ای از افراد متصل کند، با «کی‌پاپ» آشنا شدم. آن زمان تنها نقطه اتصال‌مان به دنیای موسیقی کره‌ای و گروه‌ها و عکس و فیلم و...  جست‌وجوی اینترنتی بود. شبکه‌های اجتماعی به‌معنای امروزی نبودند و فن سایت‌ها و وبلاگ‌ها تنها راه ارتباطی‌مان با آن دنیا بودند. پوسترها و عکس‌های گروه‌های موسیقی را روی دیوار اتاقم می‌چسباندم و حالا کم‌کم حساسیت‌های خانواده‌ام آغاز شده بود، اما حرفی بین‌مان ردوبدل نمی‌شد. در مدرسه هم خودم را کی‌پاپر معرفی نمی‌کردم، چون کمتر کسی در آن زمان این مفهوم را می‌شناخت و به همین خاطر هم خیلی در مورد علایقم در جمع دوستانم صحبت نمی‌کردم. اگر می‌خواستم توضیحاتی بدهم، حتما باید از سیر تا پیاز را برایشان می‌گفتم که اغلب هم نادیده انگاشته می‌شد. آنها اکثرا طرفداران بندها یا خواننده‌های آمریکایی بودند. پس دوستان مجازی پیدا کرده بودم که از طریق ایمیل با هم ارتباط داشتیم. کمتر از دوسال بعد، بازار لاین و تلگرام و اینستاگرام داغ شد و توانستم با دوستان مجازی‌ام وارد تعامل شوم، گروه‌های مختلف تشکیل دادیم و آن گروه‌ها تنها مامن‌های من بودند. ما می‌توانستیم از صبح تا شب در مورد عشق‌مان به فلان آیدل در فلان گروه حرف بزنیم، چون همدیگر را می‌فهمیدیم و کسی قرار نبود بر ما خرده بگیرد. تا اینجا ماجرا خوب پیش می‌رفت. اما کم‌کم حس کمبود در من پدیدار شده بود، خودم را با آیدل‌های دختر مقایسه می‌کردم، رژیم لاغری‌ام را شروع کرده بودم چون می‌خواستم به آن چیزی برسم که نشانم می‌دادند. پول‌هایم را جمع می‌کردم تا بتوانم آلبوم‌های گران‌قیمت را بخرم. شروع به یادگیری زبان کره‌ای کردم تا حتی یک‌قدم، به گروه موردعلاقه‌ام نزدیک شوم؛ بعضی از دوستانم می‌خواستند به کره‌جنوبی مهاجرت کنند، چون همه‌چیز به همان‌جا ختم می‌شد. من یک نوجوان غوطه‌خورده در کی‌پاپ بودم که صبح تا شب من را می‌ساخت. اما ماجرا سر دیگری هم داشت؛ پدر و مادرم. آنها فکر می‌کردند لابد این داستان علاقه‌ورزی بیش‌ازحد به یک گروه موسیقی خودش ختم به‌ خیر می‌شود. اما من 16ساله بودم و چه‌بسا دلبستگی بیشتری در من به‌وجود آمده بود. پدر و مادرم نگران بودند، در نظر آنها کی‌پاپ و کی‌پاپر بودن اساسا مقوله غلطی بود، چون با ارزش‌هایشان مغایرت داشت و نو بود. آنقدر نو که هضم رقصیدن هماهنگ اعضای گروه، نوع لباس پوشیدن‌شان و نوع آرایش سروصورت‌شان عجیب‌وغریب بود و به همین دلیل طرفداری از آنها اشتباه تلقی می‌شد.

آنها اتفاقا می‌خواستند سر صحبت را باز کنند؛ از من درباره‌ آنچه روز و شب مرا به خودش مشغول کرده، سوال می‌پرسیدند اما بیشتر از اینکه بخواهند واقعا جواب سوالات‌شان را بدانند، به‌دنبال پیدا کردن چیزی در حرف‌های من بودند تا اثبات کنند چیزی که دوستش دارم، اشتباه است. کم‌کم حساسیت‌ها شروع شده بود و من باید تمام تلاشم را می‌کردم تا اشتباهی مرتکب نشوم، چون قرار بود آن اشتباه به تمام ساعت‌هایی که من پای گوشی بودم یا تمام‌وقت‌هایی که موزیک‌ویدئوهای موردعلاقه‌ام را می‌دیدم، ربط داده شود. آنقدر این مساله حساسیت‌برانگیز بود که من حتی نمی‌توانستم در جمع خانواده درمورد آنچه مرا خوشحال می‌کند، حرف بزنم.

اما آیدل‌ها هر لحظه از شبانه‌روز در زندگی طرفداران حضور دارند، فعالیت‌هایشان در شبکه‌های اجتماعی، حضور در برنامه‌های اینترنتی و تلویزیونی و همین‌طور پوشش خبری مداوم از آنها؛ احساس تعلق طرفدار نوجوان را بیشتر و بیشتر می‌کند و همه‌چیز در بی‌نقص‌ترین حالت ممکن خودش است: موسیقی، چهره‌های خواننده‌ها، موزیک‌ویدئو، رقص هماهنگ، عکس‌های آلبوم‌ها، شخصیتی که آیدل‌ها به نمایش می‌گذارند و...

کی‌پاپ با وجود تاثیرات منفی‌اش، مزایایی هم برای هرکسی داشته و دارد که البته برای همه قابل‌درک نیست. نوجوان دوست دارد درمورد علایقش حرف بزند و شنیده شود؛ او چیزی در زندگی‌اش پیدا کرده که معرف اوست، علایق منحصربه‌فردی دارد که نیاز دارد آزادانه و بدون اینکه مورد تمسخر واقع شود، بیان و احساس ارزشمندی کند. آیدل‌های کی‌پاپ گاهی آنقدر به طرفداران‌شان نزدیک می‌شوند که آنها دیگر احساس تنهایی نمی‌کنند. در این مسیر، پدر و مادر می‌توانند دور بایستند، احساس تنهایی فرزندشان را تشدید کنند و حتی نخواهند خودشان را در جایگاه فرزندشان تصور کنند تا بدون سوگیری حرف‌هایش را بشنوند یا برعکس، می‌توانند متفاوت از همیشه عمل کنند!.

مرتبط ها