رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، دوشنبهشب برای دیدار و گفتوگوهایی از پیش تعیین شده به ایران رسید. این سفر درحالی صورت میگیرد که کمتر از یک هفته دیگر دور جدیدی از مذاکرات میان ایران و کشورهای 1+4 برای احیای برجام آغاز خواهد شد. درباره اهداف سفر گروسی و ارتباط آن با مذاکرات برجامی گفتوگویی با نوذر شفیعی، کارشناس مسائل بینالملل داشتهایم که متن آن را در ادامه میخوانید.
به نظر میرسد مواضع آژانس در چند مدت اخیر، ارتباط نسبتا مستقیمی با مذاکرات هستهای داشته است و برخی چالشهای بهوجودآمده پیش از این نیز محصول این ارتباط است، نظر شما دراینباره چیست؟
مشکلاتی در این میان وجود دارد که باید حل شود. اینکه چه کسی مقصر است اهمیت دارد، ولی مهمتر از آن این است که هم آژانس هم طرف ایرانی و هم حتی اعضای 1+4، باید بپذیرند که برای حل مسائل، نیازمند درجهای از اراده سیاسی و حسننیت هستیم. دو مساله کلی میان ایران و آژانس وجود دارد. مساله اول آنکه آمریکا از توافقنامه برجام خارج شد و متعاقب آن، ایران هم تعهداتش را در برجام کاهش داد و فعالیتهای هستهایاش را در چارچوب برنامههای صلحآمیز هستهای از سر گرفت. این اقدام آمریکا و اتفاقات بعد از آن، هم برای آژانس و هم برای ایران، تبدیل به مساله شده است. مساله بهوجودآمده برای ایران این است که دیگر نمیتواند بهراحتی اعتماد کند و با توجه به اینکه به روز کردن برنامههای اتمی کار زمانبری است، ایران نمیتواند با هر خواسته آژانس یا 1+4 موافقت کند، مگر اینکه به ایران «تضمینهای عینی» داده شود.
منظور از «تضمینهای عینی» این است که تدابیری از سوی طرفها اندیشیده شود تا ما دیگر شاهد تکرار آن تجربه تلخی که در برجام داشتیم نباشیم. بحث دوم و نگرانی دیگر ایران این است که در چند مدت گذشته، شاهد خرابکاری در تاسیسات هستهایاش بوده است که بعضی از این خرابکاریها، در نتیجه درز اطلاعات از آژانس بینالمللی انرژی اتمی به بیرون بوده است. فارغ از اینکه درز اطلاعات ارادی بوده یا خیر، به هر حال، اقدامات خرابکارانه علیه تاسیسات هستهای ایران، متاثر از این خطا اتفاق افتاده است. در نتیجه این اتفاق بوده است که ایران به ناچار، تدابیر امنیتی شدیدی را برای حفاظت بیشتر از تاسیسات هستهایاش اتخاذ کرده است. این تدابیر، بعضا با فعالیت بازرسان آژانس اصطکاک پیدا میکند که این مورد هم باید از جانب طرفین حل شود؛ به نحوی که هم به نگرانیهای ایران پاسخ داده شود و هم در نتیجه این اعتمادسازی برای کشورمان، خیال ایران نیز از همکاری با آژانس راحت شود و مطمئن باشیم که این همکاریها فنی است، اطلاعات محفوظ میماند و از ورود سیاسیکاریها به پروژههای فنی جلوگیری خواهد شد. این دو چالش، از مسائل اساسی مطرح، میان ایران و آژانس در گفتوگوهای حاضر است. البته اینها، فقط دو مورد مطرح میان طرفین است. شاید موارد دیگری هم با جزئیات بیشتر وجود داشته باشد که ما از آنها بیاطلاع باشیم. درنهایت آن چیزی که برای به نتیجه رسیدن گفتوگوها میان ایران و آژانس لازم است، اراده جدی و توجه آژانس به بعد فنی مسائل در مواجهه با ایران است. این اراده فنی باید توام با حسننیت باشد. به این معنا که آژانس، صرفا به دنبال بهانهای برای کند کردن فعالیتهای صلحآمیز و قانونی ایران نباشد. اگر این اتفاق بیفتد و از سوی آژانس حسننیت دیده شود، ایران برای توسعه همکاریهایش با آژانس و 1+4 تشویق خواهد شد و طرفین به نتایج مثبتی برای حل چالشها میرسند.
اینکه ایران توسعه همکاریها با آژانس را مشروط به محکوم کردن خرابکاریها علیه تاسیسات هستهای کشورمان کرده است حقیقت دارد؟
محکومیت صرف برای ایران لازم است ولی کافی نیست. آژانس دراینباره تلویحا مسئولیتهایی در حمایت از برنامه صلحآمیز کشورها دارد. اگر آژانس این محکومیتها را انجام دهد و حتی گزارش آن را به شورای امنیت ارائه کند، نوعی اعتمادسازی صورت خواهد گرفت و این اعتمادسازی، برای ایران اطمینان خاطری به ارمغان خواهد آورد که در نتیجه آن، تعامل و همکاری بیشتری میان کشورمان و آژانس بینالمللی انرژی اتمی شاهد خواهیم بود.
پیشبینیتان از میزان اثرگذاری این سفر بر چگونگی آغاز دور جدید مذاکرات هستهای چیست؟
سفر گروسی به ایران تا حد زیادی با اجلاس آتی شورای حکام آژانس و دور جدید مذاکرات هستهای مرتبط است. این سفر، معطوف به تحولاتی است که قرار است در آینده اتفاق بیفتد. باید دید تا پایان این سفر چه مطالبی میان طرفین رد و بدل میشود و بیاینه پایانی با چه جزئیاتی ارائه خواهد شد. تمایل به همکاری سازنده با آژانس و اراده لازم برای ورود به مذاکرات هستهای، از سوی ایران وجود دارد. حتما لازم است که اعتماد از دست رفته ایران به نحوی بازسازی شود و آژانس، طرفهای 1+4 و آمریکا، حسننیت و اراده لازم را به همراه ارائه تضمینهای عینی به ایران مخابره کنند. اگر این اتفاق بیفتد، سرعت مذاکرات بیش از آن چیزی خواهد شد که انتظار میرود.
فکر میکنید طرفهای 1+4 در آغاز مذاکرات، چقدر اراده خواهند داشت تا خواستههای مشروع ایران را بپذیرند؟
میان ایران و 1+4 مشکلات خاصی وجود ندارد. مشکل اصلی در این بین، بدعهدی آمریکاست. البته بخشی از برجام که معطوف به مکانیسمهای حل اختلاف است، اعضای 1+4 را نیزدرگیر موضوع میکند. اعضای 1+4، میتوانند خروج آمریکا از برجام را جدی بگیرند و درچارچوب تعهداتشان در برجام نسبت به خروج آمریکا واکنش نشان دهند. اما این اقدام از سوی آنان صورت نمیگیرد. اروپاییها تمایل ندارند با آمریکا وارد چالش شوند، روسیه و چین هم دراینباره تا حدی محافظهکارانه عمل میکنند و مایل نیستند خود را درگیر رویارویی مستقیم با آمریکا کنند. این عدم پایبندی به تعهدات از جانب طرفین برجام، تجربه تلخی است که باعث شده نگاه به ضمانت اجرایی توافق برجام از هر زاویه دیدی، با ناامیدی همراه شود. این عدم وجود ضمانت اجرایی عامل این است تا ایران کمتر به مذاکرات رغبت نشان دهد. ایران هر زمانی که بخواهد وارد مذاکرات شود همواره با «سایهای از آینده ناامید کننده» مواجه میشود.
منظور از «سایه آینده» نگرانیهایی است که احتمال دارد براساس تجربیات گذشته مجددا تکرار شود. حل این مساله خیلی دشوار است مگر اینکه اتفاقات مثبتی رخ دهد تا بتواند این ذهنیت منفی شکل گرفته را از بین ببرد.