کد خبر: 64077

مروری بر پنل‌های تخصصی همایش علوم‌ انسانی و حکمت اسلامی -2

حکمی‌سازی علوم تربیتی به چه معناست؟

مقصود از حکمی‌سازی علوم تربیتی یکی این است که ما از وضعیت آموزش‌وپرورش کشورمان یک توصیف دقیق داشته باشیم و بشناسیم. منظور از آموزش‌وپرورش وزارت آموزش‌وپرورش نیست، آموزش‌وپرورش در معنای وسیع، آموزش‌وپرورش در آموزش عالی، در آموزش متوسطه، در آموزش ابتدایی، آموزش‌وپرورش در کارکنان، در سیستم مجازی، در کودکان استثنایی و... است.

فرهیختگان «همایش ملی علوم انسانی و حکمت اسلامی» برای اولین بار در معاونت علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی طراحی شد و پنل‌های تخصصی 13گانه آن، بستری برای بررسی دستاوردهای علمی و معرفتی اندیشمندان، استادان و فرهیختگان در زمینه نسبت علوم انسانی و حکمت اسلامی بوده است. در این نوشتار، خلاصه‌ای از مباحث ارائه شده توسط خسروپناه، معاون علوم انسانی این دانشگاه در پنل‌های تخصصی همایش علوم‌ انسانی و حکمت اسلامی در باب نسبت حکمت اسلامی و تعالی علوم‌انسانی و هنر آورده شده که در ادامه می‌خوانید.

 علوم تربیتی و تربیت به آموزش‌وپرورش انسان‌ها می‌پردازد و مقصود از آموزش‌وپرورش، وزارت آموزش‌وپرورش نیست، عرصه وسیع آموزش‌وپرورش است، لذا علوم تربیتی یک رشته و دانش میان‌رشته‌ای است که روانشناسی، جامعه‌شناسی، مدیریت، اقتصاد، آمار و حتی فلسفه و تاریخ هم با علوم تربیتی ارتباط دارد. به همین خاطر رشته‌هایی که علوم تربیتی پیدا کرده، فلسفه تعلیم و تربیت، تاریخ تعلیم و تربیت، تکنولوژی آموزشی، آموزش کارکنان، آموزش مجازی، آموزش کودکان استثنایی، برنامه‌ریزی درسی، سنجش و اندازه‌گیری در آموزش‌وپرورش، روانشناسی تربیتی، آموزش بزرگسالان، مشاوره و راهنمایی، مدیریت و برنامه‌ریزی آموزش عالی، اقتصاد آموزش عالی و عرصه‌های دیگر را شامل می‌شود.

ما وقتی مجموعه این رشته‌ها و گرایش‌های علوم تربیتی را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم علوم تربیتی هم به توصیف آموزش‌وپرورش مطلوب می‌پردازد، و هم به توصیف آموزش‌وپرورش محقق می‌پردازد و هم از طریق ساختارها و تکنولوژی‌هایی که ارائه می‌شود، به دنبال تغییر آموزش‌وپرورش محقق به آموزش‌وپرورش مطلوب است. لذا علوم تربیتی صرفا کار توصیفی نمی‌کند، جنبه تکنیکی و تکنولوژی و درواقع صنعت نرم‌افزاری هم برای تغییر دارد، همان‌طور که در علوم طبیعی مثل فیزیک و شیمی توصیف طبیعت می‌شود و بعد علوم مهندسی با تکنولوژی‌های مختلف می‌خواهد طبیعت را تغییر دهد. درواقع علوم تربیتی کار توصیفی و تغییر را انجام می‌دهد و این ماموریت سنگین و گسترده‌ای دارد.

ما می‌خواهیم این علوم تربیتی را با این تعریف و با این موضوع که آموزش‌وپرورش است و این گستره‌ای که دارد می‌خواهیم ارتباطش و پیوندش را با حکمت اسلامی تبیین کنیم. حکمت اسلامی هم در اینجا معنای عامی دارد و الزاما فقط فلسفه اسلامی مقصود نیست، شامل کلام و الهیات اسلامی، شامل معارف قرآنی، معارف اهل بیت و شامل عرفان اسلامی هم می‌شود. یعنی می‌توان از عرفان نظری ابن عربی و قونوی و جندی برای بحث علوم تربیتی یا تعلیم و تربیت استفاده کرد. یا از عرفان عملی یا عرفان ادبی بهره برد. مثلا اشعاری که در مثنوی معنوی مولوی هست یا در بوستان و گلستان سعدی هست می‌توانیم در تعلیم و تربیت و آموزش‌وپرورش استفاده کنیم. حالا چه استفاده‌ای؟ این حکمی‌سازی علوم تربیتی به چه معناست؟

به نظر بنده مقصود از حکمی‌سازی علوم تربیتی یکی این است که ما از وضعیت آموزش‌وپرورش کشورمان یک توصیف دقیق داشته باشیم و بشناسیم. منظور از آموزش‌وپرورش وزارت آموزش‌وپرورش نیست، آموزش‌وپرورش در معنای وسیع، آموزش‌وپرورش در آموزش عالی، در آموزش متوسطه، در آموزش ابتدایی، آموزش‌وپرورش در کارکنان، در سیستم مجازی، در کودکان استثنایی و... است.

آنچه ما اکنون در سیستم آموزش‌وپرورش کشور می‌بینیم بیشتر حافظه‌محور است، کتاب‌محور است، مافیا‌محور است و اختاپوس‌محور است. شما نگاه کنید بچه‌های ما در دبیرستان‌، ده‌ها کتاب را روی دوش‌شان حمل می‌کنند و می‌خوانند، بعد وقتی می‌خواهند برای دانشگاه امتحان بدهند، باید کتاب‌های قلم‌چی را بخوانند، کتاب‌های یک شبکه مافیای درآمدزا را بخوانند و در کنکور هم همین وضعیت تکرار می‌شود: حفظ، حفظ، حفظ.

لذا وقتی می‌گوییم حکمی‌سازی در علوم تربیتی، یعنی یک توصیف دقیق از آموزش‌وپرورش کشور. کار دومی که در حکمی‌سازی تعلیم و تربیت باید انجام دهیم توصیف آموزش‌وپرورش مطلوب است که تفکر‌محور باید باشد، عقلانیت‌محور باید باشد و نظام‌محور باید باشد. یعنی آموزش‌وپرورش محقق که حافظه‌محور است که کتاب‌محور است و مافیا‌محور است، باید تبدیل بشود به تفکر‌محور، عقلانیت‌محور و نظام‌محور. بعد باید ببینیم برای این تغییر چه تکنولوژی و چه ساختاری را باید تعریف کنیم، تا این آموزش‌وپرورش محقق به آموزش‌وپرورش مطلوب تغییر کند و در اینجا نقش مبانی حکمی خیلی مهم است. مخصوصا انسان‌شناسی حکمی و معرفت‌شناسی حکمی. آیا معرفت‌شناسی حکمی ما فقط ابزار حس و تجربه را می‌پذیرد؟ سمع و بصر؟ جایگاه عقل کجاست؟ جایگاه لب کجاست؟ اولوالالباب؟ جایگاه عقل و عقلانیت کجاست؟ جایگاه افئده کجاست؟ جایگاه قلب و صدر کجاست؟ همه اینها مبانی معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی است و می‌تواند در فرآیند تعلیم و تربیت تاثیرگذار باشد.

و در آخر یک پیشنهاد دارم. وقتی این گستره تعلیم و تربیت را می‌بینیم و گستره حکمت اسلامی و گستره پیوند حکمت اسلامی و تعلیم و تربیت را مشاهده می‌کنیم می‌بینیم این کمیسیون باید تبدیل بشود به یک همایش ملی علوم تربیتی و حکمت اسلامی.

مرتبط ها