به گزارش «فرهیختگان»، حجتالاسلام والمسلمین مصطفی رستمی، رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها در نشست «هماندیشی بزرگداشت علامه طباطبایی» که با موضوع «چگونگی تحول در علوم انسانی» برگزار شد، گفت: رهبر معظم انقلاب، علوم انسانی را روح دانش میدانند. حقیقت هم این است که همه دانشها همانند یک کالبد هستند که روح آن علوم انسانی است. تحول و تغییر در علوم انسانی مطالبه جدی مقام معظم رهبری بوده و دانشگاهها تکالیفی در این زمینه برای خود معین کردهاند.
رستمی ادامه داد: علوم انسانی، به عنوان هوایی است که همه مجموعههای علمی کشور از آن تنفس می کنند و اگر این هوا آلودگی داشته باشد، آسیبهای بسیاری برای علوم در پی خواهد داشت.
وی با بیان اینکه باید کارهای جدتی تر و بیشتری در باره تحول در علوم انسانی صورت گیرد، تاکید کرد: رهبر انقلاب درباره علوم انسانی موجود نقدهای جدی ای دارند چراکه این علوم بر اساس مبانی فکری و معرفتی غرب بعد از رنسانس تحول پیدا کرده است.
رستمی ادامه داد: چرا دنبال ایدئولوژیک کردن علم هستیم و آیا امکان تلفیق علوم انسانی با اسلام وجود دارد؟ در پاسخ باید گفت که وقتی به حوزه بررسی وارد میشویم به این نتیجه میرسیم که علم بدون پیوست فکری و ایدئولوژیک حرکت نمیکند و حتی با بررسی منطق موجود در علوم انسانی و منابعی که به صورت تألیفی یا ترجمهای در علوم انسانی ما وجود دارد به این نتیجه میرسیم که علوم انسانی خارج از پیوستهای فرهنگی و ایدئولوژیک نیستند.
وی با بیان اینکه چگونه مجاز هستیم پیشفرضهای ذهنی یک متفکر مارکسیست را بپذیریم و آن را مبنای تحول در علوم انسانی بدانیم ولی اگر همین پیشفرض، مبتنی بر اعتقادات متعالی الهی باشد به عنوان پیوست ایدئولوژیک به فضای علمی تحلیل میشود، اظهار داشت: در فضاهای دانشگاهی شاهد هستیم که نوعی جبر نسبت به توجه به جریانات علمی پدید آمده از سوی غربیها وجود دارد.
نماینده هبر انقلاب در دانشگاه ها تاکید کرد: فقر در نظریهپردازی در علوم انسانی که جوامع شرقی با آن مواجه هستند به این علت است که ملزم به پذیرفتن ایدئولوژیها و علوم پذیرفته شده در جوامع غربی شدهاند.
رستمی گفت: چرا از مدعیان علمِ تهی از ایدئولوژی باید بپذیریم که علم دقیقا همان است که آنها بیان میکنند و غیر از آن را نباید علم بدانیم. ما این باور که علم فقط آن چیزی است که در یک بستر فکری شکل میگیرد را قبول نداریم بلکه معتقد به تکثرِ تفکر هستیم. وظیفه علم، کشف حقیقت و واقعیت است و این کشف حقیقت نباید به یک نوع نگرش خاص محدود شود.
وی با بیان اینکه ما چارهای غیر از حرکت به سمت تحول در علوم انسانی نداریم، ادامه داد: آنچه امروزه از دانشگاهها و آموزش عالی ما مطالبه شده همین است و باید به صورت جدی مورد پیگیری قرار گیرد. ما نباید ابایی از نقد سایر مکاتب داشته باشیم چراکه حوزه دانش، حوزه نقد و اثبات و ابطال نظریههاست و هیچ ادعایی در ذهن دانشمندان مادیگرا نباید امر مسلم و قطعی برای ما تلقی شود بلکه جریان علوم انسانی فاخر در کشور که دانشمندان توانمندی نیز دارد باید به صورت شجاعانه و با داشتن روحیه اجتهادی و مواجهه، نقد جدی نسبت به مکاتب مختلف را در دانشگاهها ترویج کند.
رئیس نهاد رهبری در دانشگاه تکیه بر منابع محکم و متقن را ضروری دانست و گفت: بنیان گذاشتن فرضیههای نااستوار، خطر سقوط بیشتری دارد.
وی بیان کرد: ما علیرغم تلاشهای صورت گرفته در حوزه نظریهپردازی باید به سمت سیاستگذاری هم حرکت کنیم یعنی علوم انسانی مبتنی بر تحول باید بتواند نیازهای جامعه را پاسخ دهد و به سمت مسئله محوری حرکت کند. قطعاً این ظرفیت وجود دارد.
وی گفت: برای تحول در علوم انسانی کارهای خوبی انجام شده و کارهای بر زمین مانده فراوانی هم وجود دارد که همت جدی و مضاعف و پیدا کردن راههای میانبُر را میطلبد.
رستمی با بیان اینکه غرب دچار بحرانهای هویتی، خانوادگی و اجتماعی است و علوم مترقی و فنی در راستای منافع انسانهای منفعتطلب قرار گرفته، گفت: امروزه تجارت بیماری و تجارت علم آسیب زننده را شاهد هستیم و بدترین سلاحها بر اساس دانشهای تولیدی در مراکز علمی ساخته شده است.
وی اظهار داشت: امیدوارم مسئولان در دانشگاه علامه طرح مسائل برای حوزههای مختلف علمی را مد نظر داشته باشند و تلاش کنند که ادبیات نقد و تأسیس دانشهای جدید را شاهد باشیم.
رستمی افزود: علوم انسانی غربی جامعه را دچار بحرانهایی کرده لذا دائماً دنبال پیدا کردن راهکارهای جدیدی برای پاسخگویی به مشکلات جامعه انسانی هستند و از انسانِ دور از خدا با تعابیری همانند گمراه یاد میشود بنابراین برای پاسخگویی به سؤالات باید بر علوم انسانی بومی تکیه کنیم.
وی با بیان اینکه دین هرگز با تفکر و علم و دانش مخالف نیست بلکه مروج و تشویقگر نسبت به آن است، اظهار داشت: نوع نگاه انسان با علوم انسانی بدون در نظر گرفتن ایدئولوژی طبیعتاً همانند یک امر فیزیکی یا آزمایشگاهی خواهد بود و امری راهگشا و حلّال مشکلات انسان نیست و امکان تحلیل رخدادهای جدید را نیز نخواهد داشت.
رستمی افزود: در جامعهای که دین را افیون تودهها تلقی کنند طبیعتاً خروجی آن حتی بر سرنوشت انسانها در دهههای مختلف تأثیر میگذارد و اگر هم دین را احیاگر تودهها بدانیم سرنوشت دیگری اتفاق میافتد که در انقلاب اسلامی ایران شاهد آن بودیم.