محمدباقر ملائک، استاد دانشکده مهندسی هوافضا در این میزگرد در پاسخ به این سوال که دانشگاهها در وضعیت فعلی کشور مسئولیتی درمقابل جامعه دارند یا خیر، گفت: «مایوسکننده صحبت نمیکنم، اما تصور بنده بهعنوان کسی که در رژیم گذشته دانشجو و در دوران تسخیر لانه جاسوسی هم در آستانه فارغالتحصیلی بودهام، این است که درطول 40 سال اخیر، اتفاقاتی رخ داده و نتیجه آنها نیز آن است که امروز در تعریف دانشجو و اساتید تردید ایجاد شده است. امروز به چه کسی استاد میگوییم؟ قطعا استاد با آموزگار متفاوت است؛ چراکه استاد به این مهم قائل است که خود مرجع است، نه اینکه بگوید بخواهد صرفا از روی یک کتاب به تدریس بپردازد.»
او با تاکید بر اینکه متاسفانه از بین جمعیتی که خودشان را استاد مینامند، تعداد اندکی از آنها مرجع تلقی میشوند، اظهار داشت: «بهدلیل عدم شناختمان از اخلاق مذهبی، سیاسی و علمی، افراد بیاخلاقی شدهایم؛ چراکه در مواردی که مباحث را میدانیم، حرفی نمیزنیم و درمقابل در کارهایی که از آن آگاهی نداریم، حاضریم پستهای پیشنهادی را قبول کنیم.»
این استاد دانشگاه بیان داشت: «مشکل دیگر ما دانشجویان امروزی هستند؛ چراکه درطول زمان دانشجویان بهجای اینکه دانشجو باشند، مدرکجو هستند. صرفا بهدنبال کسب نمره هستند و استاد را به چالش نمیکشند؛ قطعا در چنین فضایی دانشگاهها مسئولیتی درمقابل جامعه و وضعیت امروزی ندارند. بدتر از آن اینکه دانشگاه در یک زنجیرهای قرار گرفته که هیچگاه از آن این وظیفه اضافه را نمیخواهند؛ درحالیکه هر کشوری برای خود تولید فرمان میکند و این فرمانها هم از دانشگاهها بیرون میآید، اما چنین وضعیتی را در دانشگاهها شاهد نیستیم.»
ملائک در توضیح بیشتر این مساله گفت: «سیستم زمانی سیستم میشود که وقتی یک فرمانی را تولید کرد، مردم به آن نخندند. فرمان هم همان قوانینی است که در حوزههای مختلف اجرایی میشود. نگاه کنید عدهای میگویند قیمت دلار افزایش پیدا کرد، درحالیکه قطعا این نتیجه اقدامات افراد است، از طرف دیگر وقتی ارزش پول ملی کاهش پیدا کند، مساله امنیتی در کشور ایجاد میشود. قطعا وقتی مردم تمایلی برای اجرای فرامین ندارند، یعنی ساختاری که این فرمان را تولید کرده، با چالشهایی روبهرو است. یعنی اتاق فکر تولید فرامین در دانشگاهها نیست و نتیجه آن هم همین وضعیتی است که میبینیم مردم فرامین را جدی نمیگیرند.»
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه مشکل ساختاری فعلی دانشگاهها ظرفیت ورود به مباحث سیاسی را در اختیار مراکز آکادمیک قرار نمیدهد، افزود: «البته باید این مساله را هم مدنظر قرار دهیم که اگر دانشجویان و اساتید وارد کار سیاسی نمیشوند، ضعف آنها محسوب میشود. هرچند اگر استادی در دانشگاه مدعی مسائل باشد، همه از آن میخواهیم که متواضع باشد، یعنی عملا دست او را میبندیم. ازطرف دیگر ساختار کنونی رسیدن به وضعیت ایدهآل هم ناممکن است؛ چراکه از یکسو به اساتید مدعی حمله میکند و به دانشجو هم راهی که باید برود را گوشزد میکند.»
او به نظام سازمان سنجش اشاره و تصریح کرد: «الان به داوطلبان ورود به دانشگاه میگویند که مثلا 150 رشته را در زمان انتخاب رشته تعیین کنند؛ این چه نظامی است؟ مگر یک فرد 150 استعداد مختلف دارد؟ سازمان سنجش ما بیمار است و باعث میشود دانشجو وارد رشتههایی شود که اصلا علاقهای به تحصیل در آن ندارد. زمانی که ما میخواستیم برای کنکور درس بخوانیم، کتابفروشیهای راسته انقلاب، کتابفروشی بودند درحالیکه امروز تستفروشی میکنند! مدرکگرایی را رواج دادهایم، قطعا مقصر ایجاد این تب دانشجو نیست، بلکه مقصر سازمان سنجشی است که باعث فروش کتابهای تستی شده است. یکی دیگر از مشکلاتی که همین کتابهای تستی ایجاد کرده، این است که به دانشجو میگوید هیچگاه سوال نکند، بلکه باید جواب سوال را از بین گزینههای مطرحشده انتخاب کنید! دانشجوی امروز اصلا از اساتید سوال نمیپرسد.»
ملائک اظهار داشت: «باید کاری کنیم بهجای اینکه دانشجو به خیابان برود و حرفش را بزند، مردم به دانشگاه بیایند و حرف بزنند. قطعا برای حل مشکلات فعلی باید دانشگاهها راهکار بدهند، اما تا زمانی که سازمان سنجش، وظیفهاش تشویق به تستزنی و رها کردن استعداد افراد است، این اتفاق شدنی نیست.»