سیامک خاجی، روزنامهنگار: ماجرای رویارویی دراگان اسکوچیچ و مهدی طارمی در تیم ملی ایران با عدم دعوت از این مهاجم گلزن و آماده به اردوی جدید ملیپوشان برای دو دیدار پیش رو در مرحله انتخابی رقابتهای جام جهانی 2022 قطر برابر لبنان و سوریه وارد فاز جدیدی شد و حالا مشخص شده سرمربی کروات تیم ملی حاضر نیست به این راحتی داستان را فراموش کند. همهچیز از مصاحبه اسکوچیچ با یک رسانه کروات آغاز شد که در بخشی از آن گفته بود بازیکنان ایرانی تاکتیکپذیر نیستند. همین جمله کافی بود تا این مربی -که گفته میشود مقبولیت زیادی هم در بین ملیپوشان ندارد- مورد انتقاد قرار گیرد، طارمی هم چند روز بعد در توئیتی به این صحبت سرمربی خود واکنش نشان داد و نوشت بازیکنان ایرانی تاکتیکپذیرند و مشکل از جای دیگری است.
ماجرا در همان زمان بسیار داغ شد اما درحالیکه ظاهرا به فراموشی سپرده شده بود با اعلام لیست جدید تیم ملی مشخص شد که طارمی جایی بین نفرات دعوتشده ندارد. حالا هر دوطرف موافقان و مخالفانی دارند و این اتفاق در آستانه این دو مسابقه میتواند به بحرانی جدی در تیم ملی تبدیل شود که با اسکوچیچ استارت فوقالعادهای داشته و پس از 10 برد پیاپی که در تاریخ تیم بیسابقه بود و سپس تساوی برابر کرهجنوبی امید اصلی صعود از گروه خود هستند.
از کودتای گروهی تا دعواهای کیروش
این اتفاقات البته در فوتبال ایران مسبوقبهسابقه است و بارها شاهد چنین جدالهایی در بین بازیکنان و مربیان تیمهای ملی بودهایم. شاید یکی از نخستین و جنجالیترین آنها اتفاقی بود که پس از بازیهای آسیایی 1986 رخ داد و 14 ستاره آن روزهای فوتبال ایران در نامهای تصمیم به استعفا از تیم ملی گرفتند. اختلافات این نفرات با پرویز دهداری، سرمربی آن زمان تیم باعث شد این بازیکنان دست به چنین کار عجیبی بزنند و احتمالا امیدوار بودند که این اتفاق باعث برکناری مرحوم دهداری از سمتش شود اما برعکس او به کار خود در تیم ملی ادامه داد و بهجای این ستارهها تصمیم گرفت سراغ استفاده از نفرات جوان و آیندهداری برود که بعدها استخوانبندی تیم ملی ایران را تشکیل دادند. درباره دلایل این تصمیم نظرات مختلفی وجود دارد؛ برخی نیمکتنشینی محمد پنجعلی در بازیهای آسیایی را علت اصلی آن میدانستند و البته برخی از این بازیکنان هم معتقد بودند که کادر فنی تیم انعطافپذیری لازم را ندارد و نمیتواند رابطه نزدیکی با بازیکنان برقرار کند. درنهایت هرچه بود باعث شد نسلی طلایی از ستارههای فوتبال ایران ناگهان از تیم ملی کنار بروند، هرچند برخی از آنها بعدها دوباره به تیم ملی دعوت شدند اما مرحوم دهداری اسیر رفتارهای یاغیمنشانه آنها نشد و با همان نفرات جوان نیز نتایج قابل قبولی کسب کرد.
سالها بعد تیم ملی دوباره شاهد چالشی مهم بین یکی از ستارههای خود و سرمربی تیم ملی بود؛ علی دایی که در اوج فوتبالش قرار داشت از همان ابتدا هم رابطه چندان خوبی با محمد مایلیکهن نداشت و بهتدریج مشکلات این دو بیشتر هم شد تا جایی که مایلیکهن تصمیم گرفت ستاره تیمش را دیگر دعوت نکند و پادرمیانی بسیاری از بزرگان فوتبال نیز در این زمینه تاثیرگذار نبود. ظاهرا ماجرا از آنجا آغاز شد که دایی -که در آن زمان در السد قطر بازی میکرد- از جو بونفرر، سرمربی این تیم نقل کرده اگر او سرمربی تیم ملی ایران بود، این تیم را بهراحتی به جامجهانی میبرد. این صحبت مهاجم گلزن تیم بهمذاق مایلیکهن خوش نیامد و او را از فهرست اردوی بعدی تیمش خط زد. به این ترتیب دایی مدتی در تیم ملی غایب بود تا اینکه نهایتا با پادرمیانی داریوش مصطفوی، رئیس وقت فدراسیون این دو با نامهای که دایی برای مایلیکهن نوشت با هم آشتی کردند، البته بعدها عنوان شد که این نامه حقیقی نبوده و دایی در تهیه آن نقشی نداشته است. داستان این دو چهره فوتبال به همینجا ختم نشد و تا سالها بعد و زمانی که هر دو به مربیگری مشغول شدند، ادامه داشت و حتی کار آنجایی کشید که دایی، مایلیکهن را در دادگاه محکوم کرد و به زندان فرستاد که البته مدتی بعد رضایت داد.
افشین قطبی یکی از مربیانی است که با ظاهر آرام خود کمتر به نظر میآید با کسی دچار مشکل شود اما او هم در زمان حضورش روی نیمکت تیم ملی ایران با یکی از ستارههای این تیم دچار مشکل شد و درنهایت دیگر علی کریمی را به تیمش دعوت نکرد. اتفاقات اردوی اتریش و همچنین مشکلاتی که این دو با هم داشتند، باعث شد کریمی در یکی از جلسات درون تیمی خطاب به سرمربی تیم صحبتهایی کند که باعث ناراحتی قطبی شد و او تصمیم گرفت دیگر کریمی را به اردوی تیم ملی دعوت نکند. به این ترتیب جادوگر فوتبال ایران تا زمان حضور قطبی لباس تیم ملی را نپوشید اما با حضور کارلوس کیروش دوباره فرصت بازی در این تیم را بهدست آورد. کریمی مدتی بعد اعلام کرد که از تیم ملی خداحافظی کرده و اگرچه مدتی بعد گفت که از تصمیمش صرفنظر کرده، کیروش دیگر او را به تیم ملی دعوت نکرد تا دوران حضورش در این تیم به پایان برسد.
جدال بعدی در تیم ملی ایران بین کارلوس کیروش و مهدی رحمتی شکل گرفت. سرمربی پرتغالی که اخلاق خاص و منحصر بهفردی داشت، وقتی با درخواست گلر تیمش برای کنار رفتن از تیم مواجه شد بهسرعت آن را پذیرفت و دیگر سنگربان استقلال را به تیمش دعوت نکرد. البته رحمتی -به گفته خودش- مدتی نیاز به استراحت داشت و تصمیمش بهمعنای خداحافظی از تیم ملی نبود اما کیروش مربیای نبود که مقابل چنین رفتارهایی کوتاه بیاید، حتی نامه عذرخواهی او هم نتوانست تغییری در تصمیم مرد پرتغالی ایجاد کند و رحمتی در حسرت بازی در تیم ملی ماند. گلر آبیها در آن زمان با انجام مصاحبهای علیه کیروش با این مضمون که او همیشه در تیمهایی که حضور داشته بهعنوان نفر دوم و دستیار کار کرده است، تقریبا تمامی پلهای پشت سر خود را خراب کرد و حتی عقبنشینی از مواضعش نیز باعث بهتر شدن روابط آن دو نشد. بعدها عنوان شد که انتقاد کیروش از عملکرد گلر نخست تیمش در جلسه فنی پس از بازی با ازبکستان به گوش رحمتی رسیده بود و او هم با خداحافظی موقت قصد داشت کمی شرایط را به سود خودش تغییر دهد اما سرمربی آن زمان تیم ملی مرد کمتجربهای نبود و تصمیم گرفت او را بهصورت دائمی کنار بگذارد.
کیروش طی هشتسال حضورش در فوتبال ایران چالشهای زیادی را افراد مختلف تجربه کرد و البته با بازیکنان مختلفی هم به مشکل خورد. یکی دیگر از نفراتی که از سوی او بهدلیل اختلافات و رفتارهایش کنار گذاشته شد، هادی عقیلی بود. این مدافع باتجربه میتوانست تا مدتها در تیم ملی حضور داشته باشد اما یک اشتباه باعث شد از جمع شاگردان کیروش جدا شود؛ عقیلی که انتظار داشت همواره یکی از بازیکنان ثابت تیم ملی باشد پیش از دیدار برابر ازبکستان وقتی فهمید در فهرست اصلی جایی ندارد، تصمیم به ترک اردو گرفت و حاشیههایی را ایجاد کرد اما نهایتا ماجرا به پایان رسید و او بدونمشکلی در تیم ماند، پس از آن درحالیکه قرار نبود دیگر به تیم ملی دعوت شود بهاشتباه از سوی دستیاران کیروش در فهرست نهایی قرار گرفت. بااینحال او دوباره وقتی فهمید جایی در ترکیب اصلی تیم ندارد با ناراحتی اردوی تیم ملی را ترک کرد و کیروش هم برای همیشه قید استفاده از او در ترکیب تیمش را زد. به این ترتیب دوران حضور یکی از بهترین مدافعان سالهای اخیر فوتبال ایران خیلی زود در تیم کیروش به پایان رسید و او فرصت بازی در جامجهانی را از دست داد.
موارد مشابه در فوتبال دنیا
این اتفاقات البته تنها مختص به فوتبال ایران نیست و بارها در سایر تیمهای ملی نیز شاهد بروز چنین چالشها و درگیریهایی بودهایم. یکی از مشهورترین آنها اتفاقی است که در اواسط دهه 90 در تیم ملی فرانسه رخ داد و ژرارد هولیه تصمیم گرفت دو ستاره تیمش را دیگر به آن دعوت نکند. در جریان دیدارهای انتخابی رقابتهای جامجهانی 1994 تیم ملی فرانسه که اوضاع چندان مساعدی نداشت و نتایج پرفرازونشیبی کسب کرده بود در دیدار آخر برابر بلغارستان تنها به یک تساوی نیاز داشت تا بلیت جامجهانی را اوکی کند اما شاگردان هولیه آن بازی را باختند تا خروسها در حسرت این تورنمنت بمانند. اشتباه دیوید ژینولا، مهاجم آن زمان فرانسویها باعث شد بلغارها گل دوم را بهثمر برسانند و پس از آن بازی هولیه حسابی از خجالت ستاره تیمش درآمد و او را بهعنوان مقصر اصلی این ناکامی معرفی کرد. ژینولا هم به دفاع از خود پرداخت و به این رفتار سرمربی تیمش واکنش نشان داد. همین درگیری کافی بود تا ژینولا برای همیشه فرصت بازگشت به تیم ملی را از دست بدهد و دیگر به تیم ملی دعوت نشد حتی امه ژاکه که بعد از هولیه هدایت تیم را برعهده گرفت هم برای جامجهانی 98 که خانه این تیم برگزار میشد، او را از فهرست تیمش خط زد که با انتقادهای زیادی مواجه شد اما او با قهرمانی تیمش در آن مسابقات پاسخ منتقدان را داد.
اریک کانتونا بهعنوان یاغی بزرگ فوتبال فرانسه هم حواشی زیادی درطول دوران فوتبالش داشت. کانتونا که یکی از بهترینهای نسل خود بود، اگرچه در زمین مسابقه عملکرد درخشانی داشت اما حواشی زیاد او سبب شد نتواند به جایگاهی که استحقاقش را داشت برسد. در سال 1988 وقتی از فهرست تیم ملی فرانسه خط خورد بهشدت از این تصمیم هنری میشل، سرمربی آن زمان تیم انتقاد کرد و همین مصاحبه جنجالی باعث شد از تیم ملی کنار گذاشته شود. هنری میشل پس از ناکامی در رساندن تیم به جامجهانی ایتالیا از کار برکنار شد و میشل پلاتینی جای او را گرفت. پلاتینی بهسرعت کانتونا را به تیم ملی برگرداند اما تیم او با زوج کانتونا-پاپن در یورو 92 یک ناکام بزرگ بود و خیلی زود مجبور شد از سمتش استعفا دهد؛ اتفاقی که در ورزشگاه سلهرست پارک برای کانتونا رخ داد و لگد عجیب او به هوادار کریستالپالاس باعث محرومیت 6ماههاش از فوتبال شد و در بازگشت نتوانست با جوانانی چون زیدان رقابت کند و برای همیشه از تیم ملی کنار رفت.
تیم ملی فرانسه البته کم از این دست اتفاقات به خود ندیده است. در سال 2010 و در بین دو نیمه دیدار این تیم برابر مکزیک در جامجهانی، ریمون دومنک، سرمربی تیم به انتقاد از نیکولاس آنلکا میپردازد که مهاجم حاشیهساز این تیم هم با الفاظی رکیک پاسخ او را میدهد که باعث شد با محرومیتی طولانی از تیم ملی روبهرو شود و درنهایت هم از این تیم خداحافظی کند.
روی کین یکی دیگر از ستارههای جنجالی دنیای فوتبال در سالهای اخیر است که بارها با اظهارنظرهای جنجالی خود درباره مربیانش با دردسر مواجه شده است حتی جدایی او از منچستریونایتد هم بهدنبال اختلافات شدیدش با سرالکس فرگوسن اتفاق افتاد. در تیم ملی ایرلند جنوبی هم او با یک درگیری بزرگ با سرمربی تیم فرصت حضور در جام جهانی 2002 را از دست داد. کین تنها پنجروز پیش از نخستین دیدار تیمش برابر کامرون در آن مسابقات با میک مککارتی، سرمربی تیم درگیری لفظی شدیدی داشت که موجب شد این ستاره تاثیرگذار به خانه فرستاده شود؛ ماجرا از آنجا آغاز شد که کین از روند آمادهسازی تیم انتقاد کرد و مککارتی هم در پاسخ گفت او خودش را در برخی بازیها به مصدومیت میزند تا به میدان نرود. این حرف بهشدت برای کین گران تمام شد و او با صورتی برافروخته و بسیار عصبانی درحالیکه جلسه را ترک میکرد، گفت: «میک تو یک دروغگوی آشغال بیمصرف هستی. من تو را نه بهعنوان بازیکن، نه مربی و نه یک انسان قبول ندارم و تنها دلیلی که با تو کار میکردم این بود که سرمربی تیم ملی ایرلند بودی. جامجهانیات هم برای خودت.» او با این جملات برای همیشه تیم ملی را ترک کرد.
داستان کنار گذاشته شدن فرناندو ردوندو از تیم ملی آرژانتین هم در نوع خود جالب است. دانیل پاسارلا پس از جامجهانی 94 اعلام کرد که بازیکنان این کشور نباید موی بلند یا گوشواره داشته باشند و ردوندو هم که از کوتاه کردن موی خود امتناع کرده بود تا پایان دوران حضور این مربی روی نیمکت آلبیسلسته دیگر به این تیم دعوت نشد.
در تازهترین اتفاق -که شباهت زیادی به داستان طارمی دارد- آنته ربیچ، مهاجم تیم ملی کرواسی پس از ناکامی این تیم در یورو 2020 به انتقاد از زلاتکو دالیچ، سرمربی تیم ملی کشورش پرداخت و در اینستاگرامش نوشت: «حقیقت این است که تیم ملی در سالهای اخیر واقعا افتضاح بوده و بسیار ناراحتم که آنها برنامهای برای این نسل بااستعداد ندارند.» البته او کمی بعد این پست را پاک و اکانتش را نیز حذف کرد اما این اتفاقات باعث نشد از فهرست تیمش برای دیدارهای اخیر برابر روسیه، اسلوواکی و اسلوونی خط نخورد.