نیکان راستقلم، روزنامهنگار: همین اواخر بود که رئیسجمهور طی سفر خود به منطقه تنگهسرخ در حوالی شهر یاسوج رفت تا از روند ساخت سد تنگهسرخ بازدید کند. این سد مخزنی در قلمروی کهگیلویه و بویراحمد است و از سالها پیش در این منطقه کلنگزنی شده است. مردم این منطقه هم که اکثرا باغدار و کشاورزند، خواستار حقوق معوقه خود هستند. گفتوگویی داشتم درباره روند سدسازیها با محوریت سد تنگهسرخ با محمد درویش، فعال محیطزیست که با دلسوزی عمیقی از وضعیت موجود گلهمند است. او با حوصله موقعیت سد و مزایا و معایبش را برایم شرح داد و گفت: «این سد روی سرشاخههای کارون زده شده و از عوامل جدی بحران در خوزستان و اصفهان و یزد است و به تبع آن خشکسالیها شدید شده است. نباید براساس میانگینها فکر کنیم که اشکالی ندارد اگر مثلا چند میلیون مترمکعب آب کم شود؛ چراکه تعدد سدسازیها باعث انحطاط جدی این استانها در آینده است. هر سدی روی کارون، تبعات جبرانناپذیری دارد. میلیاردها دلار هزینه چنین طرحهایی میشود تا این آب به شهرهای دیگر انتقال یابد. غافل از اینکه خیلی هم طرح تضمینشدهای نیست؛ چراکه این آب به دلایل گوناگونی همیشه در دسترس نیست. دلایلی ازجمله کاهش ذخیره برف، آب شدن یخچالها و... و اصلا معلوم نیست رودخانه خوزستان بتواند این آب را تامین کند که حالا تازه ما روی حقابهاش هم بخواهیم بحثی کنیم.»
الان دعوایی راه افتاده که مردم استان فارس میگویند بخشی از خدمات کشور را ما داریم تامین میکنیم، خوزستان هم همین را میگوید، کهگیلویه و بویراحمد هم میگوید نمیخواهد آب به شیراز برسد. ما زیستمحیطیها هم بیش از هر چیز نگران تبعات جبرانناپذیر طرحهای اینچنینی و نگران تابآوری سرزمین هستیم. وابستگی و اعتماد به آبی که احتمالا دائمی نیست، بسیار خطرناک است. درحالیکه باید نسبت به پتانسیل هر استان طراحی برای تامین آب صورت بگیرد. برای مثال دولت ترکیه درحال حاضر میگوید سرچشمه دجله و فرات و ارس مال کشورش است و حق دارد از آن استفاده کند، درحالیکه در گذشته به سمت سوریه و عراق و ایران جاری بوده است ولی دولت ترکیه زیربار این حرف نمیرود و منابع آبیاش را با ما به اشتراک نمیگذارد چون ما هم با او به اشتراک نگذاشتهایم. حالا در نظر بگیرید دقیقا با همین منطق هر شهر و استانی در ایران هم همین را میگوید و حق خودش میداند از این آب استفاده کند. استان اصفهان مسیر آبی را به فراخور شرایط و جغرافیای خودش تغییر میدهد، استان کهگیلویه و بویراحمد به همین منوال و.... دولت هم نمیتواند وضعیت را تغییر دهد؛ چراکه از پس مطالبات هر استان برنمیآید. اگر در یک چشمانداز 10 ساله نگاه کنیم، متوجه بحرانی بودن شرایط آبی کشور خواهیم شد. درحال حاضر هرکسی لابی قدرتمندتری دارد، سوءاستفاده بیشتری میکند.»
انتهای گفتوگو برایم مثالی زد که در عین غمانگیز بودنش همیشه مصداق داشته است. درویش گفت: «ماجرا درست مثل کشتی تایتانیک شده است. آنجا هم هرکسی ثروت بیشتری داشت قایقی گرفت و خودش را نجات داد اما آدمهای فقیر درون کشتی به انتهای کشتی رانده شده و غرق شدند. درنهایت اما این کشتی با عظمت تایتانیک بود که از بین رفت. من امیدوارم با درایت و کفایت مسئولان، بیشترین بهره را از هر استانی بنابر شرایط زیستمحیطی و موقعیت جغرافیایی خودش ببریم و راهکارهای بهینه را جایگزین راهکارهایی که مثل مُسکن عمل میکنند و درمان قطعی نیستند، کنیم تا این دعوا و اختلاف میان استانها بر سر آب که حق طبیعیشان است، تمامی پیدا کند.»