نرگس چهرقانی، روزنامهنگار: از زمان شروع بهکار دولت سیزدهم تا به الان شاهد سفرهای متعدد رئیسجمهور، سیدابراهیم رئیسی به هفت استان بودهایم. پیرامون اثراتی که این سفرها در بین مردم داشته است، با حسین خسروی، رئیس سابق مجمع نمایندگان مجلس استان خراسانجنوبی به گفتوگو پرداختهایم، که در ادامه میخوانید.
با توجه به اینکه آقای رئیسی هر جمعه به یکی از استانهای کشور سفر میکند، چندی پیش هم به استان شما(خراسانجنوبی) سفر کرد، این سفرهای استانی را چگونه ارزیابی میکنید؟ حضورشان در بین مردم به این شکل چه آثاری دارد؟
اصل حضور در میان مردم، از نزدیک مشکلات مردم را دیدن و شنیدن، خیلی خوب است و طبیعی است که هر سفر نسبت به سفر قبلی، باید ایراداتش برطرف و کاملتر شود. همچنین اثرات سفر باید کمتر از یک مدت قابلتوجهی برای مردم محسوس و ملموس شود. اگر بخواهم ارزش این سفرها را بگویم باید آن را با زمانی که این سفرها نبود مقایسه، کنم. به عبارتی نقل از امام علی(ع) است که برای شناخت هر چیزی باید آن را با ضدش شناخت. در همین جریان دولت سیزدهم در چهاردهم مرداد از مجلس رای اعتماد گرفت، فردایش جلسه برگزار کرد، پسفرداش به خوزستان و اهواز رفت. شما این را مقایسه کنید با دولت قبلی که رئیسجمهور محترم حتی حاضر نبود در دفاع از وزیر خودش در مجلس حاضر شود. خیلی متفاوت است. بنابراین اصل سفر به مناطق مختلف کشور مفید است. اینکه عدهای میگویند این سفرها خرج زیادی دارد؛ منظورشان از خرج زیاد این سفرها چیست؟ اگر هزینهای برای رفع مشکلات مردم نشود، مشکلات چطور ریشهکن شود؟ بدون هزینه که نمیشود مشکلات را که به مثابه بیماری هستند، درمان کرد. اگر کسانی واقعا منتقد این سفرهای استانی هستند و مدعیاند که این سفرهای استانی تجملاتی است و ادله و مستندات این هزینهها را ارائه دهند. اگر هزینهها واقعا صرف تجملات و اسراف شده بود، دولت باید به صورت منطقی پاسخ آنها را بدهد.
بهعنوان مثال در سفر آقای رئیسی به خراسانجنوبی، بنده همراه ایشان بودم. اذان صبح این سفر شروع شد و به محض ورود به استان کار شروع شد. بهطوری که ابتدا شهرستان طبس را دیدار کردند تا به شهرهای دیگر استان رسیدیم. این کار بیوقفه تا شب ادامه داشت که ما بعدش به تهران رسیدیم و آخرین جلسه ما برگزار شد. درواقع هزینهای که بشود اسمش را اسراف یا تجملات یا تبلیغات یا تشریفات گذاشت، در این سفر نبود. نهتنها ما تبلیغات قابلتوجهی برای این سفرها ندیدیم بلکه حتی تبلیغاتی هم نشده بود.
همانطور که خودتان هم در صحبتتان اشاره کردید، دولت قبلی آنطور که باید بین مردم حضور نداشت و با مردم ارتباط چندانی نمیگرفت. به عبارتی مشکلات مردم را لمس نکرده بود و به همین جهت به اعتماد مردم خدشه جدی وارد شده بود. به نظر شما این سفرهای استانی میتواند گام موثری در بازگرداندن اعتماد مردم به دولت و مسئولان باشد؟
در تکمیل فرمایش شما که گفتید دولت قبل بین مردم نبود؛ به غیر از سفرهای تبلیغاتی که نیاز دولت قبل(دولت روحانی) بود، دولت یازدهم حتی با وزرای نزدیک خودش هم ارتباط درستی نمیگرفت. این معروف و مستندش هم موجود است که بهطور مشخص مثلا وزیر اسبق آموزشوپرورش، سیدمحمد بطحایی و مسائلی که پیش آمده بود. اینها جلوههایی بود بهطوری که بین مردم نمیرفتند و حتی به وزرای خودشان هم وقت کافی نمیدادند. این درحالی است که ورزا مرتبط با بدنه جامعه بودند، و برای حل مشکلات مردم باید مداوم با رئیس دولت در ارتباط میبودند. از جانب دیگر نیز اگر بخواهم به اثرات این سفرها اشاره کنم این است که رکن انقلاب اسلامی، اعتماد مردم به نظام است. چه کسی به نظرتان تا به الان این انقلاب را نگه داشته است؟ فقط مردم. اگر رکن مردم از ارکان انقلاب جدا شود، بقیه ارکان هم باقی نمیمانند. امروز اثر شاخص و مهم حضور دولت در میان مردم، افزایش اعتماد عمومی است. بهطوری که هر چه این سفرها کاملتر شود، مردم اعتمادشان هم افزایش مییابد. بنده وقتی سفر رئیسجمهور به استان خودم و استان فارس را مقایسه میکنم، میبینم کاملتر شده و روزبهروز بهتر میشود. نکته آخر را خلاصه کنم که حتما حضور دولت در میان مردم، الگویی برای همه مسئولان است. مثلا وقتی یک استاندار ببیند که رئیسجمهورش جمعهها، هرهفته مرتب بین مردمش است، نمیتواند در بین مردم نباشد. یک مدیرکل اگر بخواهد پاسخگو باشد، باید الگویش رئیسجمهور باشد. بنابراین این سفرها یقینا موثر است. اما اگر بخواهد این اعتماد به مسئولان و دولت افزایش پیدا کند، سفر به سفر باید نواقص نیز برطرف شود و بهتر شود و آثارش منعکس شود. بهطوری که مشخص شود استان قبل، بعد از سفر چه تغییراتی کرده است. در این صورت اعتماد بالا خواهد رفت. البته اگر این سفرها خدای ناکرده کاملتر نشود، شاید دوباره بیاعتمادی به مردم برگردد.