کد خبر: 61730

معین رضیئی:

نمودار رابطه با عربستان در مسیر صعودی

بعد از گذشت 6 سال از قطع ارتباط دیپلماتیک میان ایران و عربستان به‌نظر می‌رسد تغییر شرایط منطقه و تغییر موازنه قدرت به‌نفع جریان مقاومت در کشورهایی چون سوریه و یمن، عربستانی‌ها را به این نتیجه رسانده است که روابط خود را با ایران ازسر بگیرند.

معین رضیئی، روزنامه‌نگار: تعاملات میان ایران و عربستان به‌عنوان دو ابرقدرت منطقه بعد از گذشت 6سال از قطع رابطه کامل دیپلماتیک دو کشور این روزها وارد مرحله جدیدی شده است به‌نحوی که بنابر اخبار واصله در گفت‌وگوهای صورت‌گرفته میان سران دو کشور، ایران و عربستان در بازگشایی کنسولگری‌های خود به توافق رسیده‌اند تا تهران و ریاض قدمی جدی به‌سمت عادی‌سازی روابط میان خود بردارند. روابط میان جمهوری اسلامی و عربستان‌سعودی در 4دهه گذشته فراز و فرودهای زیادی داشته و هیچ‌موقع پایدار نبوده است. طی این سال‌ها وقایعی چون کشتار حجاج ایرانی در سال66 به‌وسیله سربازان آل‌سعود یا فاجعه منا در سال94 که منجر به جان باختن 465ایرانی در یک روز شد باعث شده مردم ایران خاطرات خوبی از حکام سعودی نداشته باشند. با وجود این در دهه70 و سالیان ابتدایی دهه80 روابط میان دو کشور عادی و در مواردی دوستانه بوده است.

در دوران جدید آغاز تنش‌ها میان ایران و عربستان به پایان دهه80 و ابتدای دهه90 بازمی‌گردد. در این سال‌ها همزمان با آغاز بیداری اسلامی در کشورهای مسلمان، عربستان‌سعودی که خطر رشد تفکر اسلام ناب را میان ملت‌های عرب احساس کرده بود، سعی داشت با اقدامات خود از نفوذ گفتمان انقلاب اسلامی به کشور خود و دیگر متحدان منطقه‌ای‌اش مانند یمن و بحرین جلوگیری کند. به همین دلیل در این سال‌ها عربستان با حمایت‌های مادی و معنوی از گروه‌های تروریستی و بنیادگرا مانند داعش، جبهه النصره، القاعده و... سعی کرد ناامنی را به داخل ایران بکشد و جنگی نیابتی علیه محور مقاومت در کشورهایی مانند عراق، سوریه و یمن ایجاد کند. همزمان با این حمایت در سطح اقتصادی و بین‌المللی نیز عربستان دست به اقدامات تنش‌زا علیه ایران می‌زد که ازجمله این اقدامات می‌توان به تلاش سعودی‌ها در سال‌های 2014 و 2015 برای پایین آمدن قیمت نفت به‌منظور رساندن ضرر اقتصادی به ایران به‌عنوان یکی از صادرکنندگان نفت در جهان اشاره کرد. این اقدامات تقابلی باعث شده بود روابط میان دو کشور تیره باشد. در این شرایط تنش‌زا، درست 3ماه پس از فاجعه منا، اعدام شیخ‌باقر نمر روحانی سرشناس و رهبر شیعیان عربستان به‌وسیله دولت سعودی باعث شد معترضان ایرانی درمقابل سفارت عربستان در تهران تجمع کرده و به ساختمان این سفارتخانه آسیب وارد کنند، همین تجمع اعتراضی کافی بود تا عربستان به بهانه آن روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کند و در فضای بین‌الملل نیز جو منفی علیه کشورمان ایجاد کند. البته قطع ارتباط با ایران به بهانه تعرض به سفارت این کشور در تهران یک روی ماجرا بود، دلیل اصلی این قطع ارتباط را همان زمان یکی از مقامات سعودی در گفت‌وگویی با رسانه‌های بین‌المللی این‌گونه بیان کرده بود: «عربستان به این دلیل روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کرد که می‌دید هیچ کشوری نمی‌خواهد ایران را کنترل کند و درمقابل آن کاری انجام دهد.»

حال بعد از گذشت 6 سال از قطع ارتباط دیپلماتیک میان ایران و عربستان به‌نظر می‌رسد تغییر شرایط منطقه و تغییر موازنه قدرت به‌نفع جریان مقاومت در کشورهایی چون سوریه و یمن، عربستانی‌ها را به این نتیجه رسانده است که روابط خود را با ایران ازسر بگیرند. در همین راستا بود که محمدبن‌سلمان با یک تغییر لحن آشکار نسبت به مواضع پیشین خود در مصاحبه‌ای اظهار داشت: «خواهان روابط خوب با ایران هستیم.» این سخنان درحالی از سمت ولیعهد سعودی بیان می‌شود که وی چندسال قبل بعد از اعتراضات دی‌ماه96 گفته بود: «جنگ را به داخل ایران می‌کشانیم.»

انباشت تنش‌ها و اختلافات میان ایران و عربستان در مسائل متعدد منطقه‌ای طی این سال‌ها ازجمله بحران یمن، جنگ داخلی عراق و سوریه و همچنین رقابت‌های سیاسی میان دو کشور مانند حمایت مادی و معنوی عربستان‌سعودی از رسانه‌های معاند جمهوری اسلامی مانند ایران‌اینترنشنال باعث شده است روابط میان دو کشور به این زودی‌ها به‌سمت عادی‌سازی کامل پیش نرود اما می‌توان انتظار داشت با ازسرگیری تعاملات دیپلماتیک و بازگشایی سفارتخانه‌ها سایر اختلافات موجود بین ایران و عربستان نیز در یک روند منطقی و به‌صورت گام‌به‌گام حل شود. البته آغاز فرآیند تنش‌زدایی میان دو کشور به حدود دوسال قبل بازمی‌گردد. در آن برهه زمانی حتی سردارشهید قاسم سلیمانی نیز در آخرین سفر خود به عراق که منجر به شهادت‌شان شد قصد پیگیری بهبود روابط میان ایران و عربستان را داشتند. ترور سردارشهید سلیمانی به‌وسیله ارتش آمریکا باعث شد پیگیری بهبود روابط میان دو کشور مدتی مسکوت بماند ولی بعد از گذشت چندماه بار دیگر گفت‌وگوهای میان دو کشور با میانجی‌گری بغداد و شخص مصطفی‌الکاظمی، نخست‌وزیر عراق که در زمان ریاست خود بر اداره اطلاعات عراق رابطه خوبی با سران دو کشور داشت، ادامه پیدا کرد. در همین راستا طی چند وقت گذشته با میانجی‌گری عراق چند دور گفت‌وگو میان سران ایران و عربستان صورت گرفته است آن‌گونه که برخی رسانه‌ها گمانه‌زنی می‌کنند در سه دور نخست گفت‌وگوها دو کشور به توافق رسیده‌اند که در چند هفته آینده دفتر ایران در سازمان کنفرانس اسلامی در جده و دفتر حج و زیارت ایران در عربستان بازگشایی شود. همچنین قرار است دو کشور هیات‌هایی به‌منظور بررسی شرایط بازگشایی سفارتخانه و کنسولگری‌های خود به تهران و ریاض ارسال کنند.

اگرچه چند دور مذاکره میان دو کشور صورت گرفته است اما هنوز مقامات اصلی ایران و عربستان به‌طور مستقیم و رودررو با هم گفت‌وگو نداشته‌اند. در ماه گذشته نیز مصطفی‌الکاظمی تلاش داشت در کنفرانس بغداد زمینه را برای دیدار مستقیم میان مقامات ایران و عربستان فراهم کند به همین دلیل از سیدابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور ایران و محمدبن‌سلمان ولیعهد عربستان‌سعودی دعوت شد در این نشست شرکت کنند. گویا در پاسخ به این دعوت عربستانی‌ها به دولت عراق اعلام داشته‌اند منتظر می‌مانند تا ببینند طرف ایرانی در چه سطحی در نشست بغداد شرکت می‌کند تا متناسب با آن سطح حضور خود را اعلام کنند اما درحالی که تهران هنوز به‌طور رسمی اعلام نکرده بود چه کسی در نشست بغداد شرکت می‌کند سعودی‌ها فیصل‌بن‌فرحان وزیر امور خارجه خود را برای شرکت در نشست معرفی کردند تا طرح الکاظمی برای زمینه‌سازی دیدار مستقیم میان مقامات ایران و عربستان‌سعودی به بن‌بست بخورد.

بلافاصله یک‌هفته بعد از برگزاری نشست بغداد، مصطفی‌الکاظمی به تهران سفر کرد تا نخستین نخست‌وزیر کشوری خارجی باشد که پس از مراسم تحلیف سیدابراهیم رئیسی به ایران آمده است. الکاظمی در این سفر به‌جز پیگیری راه‌های تدوام ارتباط میان ایران و عراق ازجمله مساله صادرات برق و گاز ایران به عراق هدف مهم دیگری را دنبال می‌کرد؛ این هدف مهم زمینه‌سازی ارتباط مستقیم میان سران اصلی ایران و عربستان بوده است.

تحولات میان ایران و عربستان به‌عنوان دو ابرقدرت منطقه، نقش به‌سزایی در تحولات خاورمیانه در آینده می‌تواند داشته باشد اینکه چه اتفاقاتی باعث شده این دو کشور بعد از گذشت 6سال از قطع رابطه دیپلماتیک مجدد به‌سمت عادی‌سازی روابط بروند عوامل متعددی می‌تواند داشته باشد که بخشی از آن به تغییرات فضای بین‌الملل و خاورمیانه در چند سال گذشته بازمی‌گردد و بخش دیگری نیز وابسته به بحران‌های درونی عربستان و باتلاق جنگ یمن برای این کشور است. تغییرات سیاسی آمریکا در سال گذشته از عوامل موثری است که باعث‌شده ریاض به‌سمت مذاکره و بهبود روابط با ایران برود. در دوران جدید بعد از شکست سیاست‌های تنش‌زای ایالات متحده در منطقه و یمن که به‌وسیله عربستان این سیاست‌ها اجرایی می‌شد آمریکا دیگر حاضر نیست در ماجراجویی‌های منطقه‌ای با دولت عربستان همراهی کند زیرا این ماجراجویی چیزی جز شکست سیاسی و اقتصادی عاید آنها نکرده است. از طرفی دولت بایدن ترجیح می‌دهد تمرکز خود را بیشتر بر شرق جهان و رقیبی به‌نام چین بگذارد به همین دلیل حوادث خاورمیانه و متحدان شکست‌خورده منطقه‌ای آمریکا مانند عربستان دیگر برای ایالات متحده مثل گذشته اهمیت ندارند.

علاوه‌بر این در سال‌های گذشته عربستان‌سعودی به‌دلیل حمایت‌هایش از گروه‌های تروریستی در منطقه و نقش آشکاری که در قتل جمال خاشقچی روزنامه‌نگار منتقدش داشته است با بحران مشروعیت در فضای بین‌الملل روبه‌رو گشته به همین دلیل به‌نظر می‌رسد دیگر سعودی‌ها بیش از این توان ماجراجویی در منطقه و افزایش تنش با کشورهای خاورمیانه به‌ویژه همسایگان استراتژیک خود مانند ایران را ندارند و برای ترمیم وجهه خود هم که شده باید به‌سراغ بهبود روابط با همسایگان و محترم شمردن دولت‌های قانونی انتخاب شده توسط مردم در سوریه و یمن بروند.

شکست عربستان در جنگ شش‌ونیم‌ساله با یمن نیز یکی از عوامل مهمی است که باعث شده ریاض به‌سمت مذاکره و عادی‌سازی روابط با ایران و سایر کشورهای محور مقاومت برود. عربستان‌سعودی در این مدت نه‌تنها به اهداف خود در درگیری نظامی با یمن نرسیده بلکه به‌لحاظ اقتصادی نیز دچار ضررهای هنگفتی هم شده است. در یک نمونه جنگ با یمن باعث‌شده ذخایر ارزی عربستان از 750میلیارد دلار به 450میلیارد دلار کاهش پیدا کند، همین ضرر هنگفت عربستان‌سعودی ثروتمند را با بحران کسری بودجه مواجه کرده است بحرانی که تبعات منفی آن به‌زودی دامنگیر حکام سعودی خواهد شد. از طرفی در این سال‌ها عربستان‌سعودی به‌لحاظ امنیتی با بحران روبه‌رو نبوده است اما جنگ یمن و اقدامات تنش‌زای عربستان در بمباران شهرها و بیمارستان‌های این کشور باعث شده است یگان‌های نظامی انصارالله در واکنش به این اقدامات و در مقام دفاع از مردم مظلوم خود شهرهای عربستان و نیروگاه‌های این کشور را آماج حملات موشکی و پهپادی خود قرار دهند که مهم‌ترین حملات مربوط می‌شود به بمباران تاسیسات نفتی آرامکو در شرق عربستان در سال2019 میلادی؛ این حملات علاوه‌بر خسارتی که در تاسیسات نفتی عربستان برجای گذاشت باعث شد تولید نفت‌خام عربستان مدتی متوقف شود که حاصل این توقف ضرری حدود دومیلیارد دلار برای اقتصاد عربستان بود. همچنین عربستان به‌دنبال توسعه اقتصاد و صنعت خود در آینده است، در همین راستا سعودی‌ها در چشم‌انداز اقتصادی خود به‌دنبال راه‌اندازی کلان پروژه نئوم یا همان ابرشهر 500 میلیارد دلاری با سرمایه‌گذاری خارجی‌ها هستند اما تا زمانی که شهرهای سعودی به‌لحاظ نظامی ناامن و در معرض تهدید موشک‌های انصارالله باشند هیچ کشور خارجی حاضر به سرمایه‌گذاری در پروژه‌های عربستان نیست و از طرفی هم راه‌اندازی این پروژه‌ها که می‌تواند به‌وسیله موشک‌های انصارالله مورد هدف قرار گیرد به‌لحاظ اقتصادی باعث انباشت ضرر برای عربستان می‌شود.

امروز بعد از گذشت حدود شش‌سال‌ونیم از آغاز تجاوزات عربستان به یمن، جنگ با یمن برای عربستان فرسایشی شده است. هدف اصلی سعودی‌ها از حمله هوایی به همسایه جنوبی خود کنار زدن گروه انصارالله از صحنه قدرت در یمن و تضعیف محور مقاومت بود اما طی این سال‌ها نه‌تنها انصارالله از قدرت کنار نرفته است بلکه حمایت مردم از این گروه و مقاومت آنها در برابر تجاوزات سعودی‌ها باعث شده این کشور به مرحله‌ای از استیصال برسد که در حملات خود بیشتر به‌سمت بمباران مدارس، بیمارستان‌ها و خانه‌های مردم برود. در این شرایط که ایران حامی بازگشت صلح و ثبات به یمن و حفظ جان مردم بی‌گناه است از پایان تجاوزات هوایی عربستان به این کشور استقبال می‌کند و حتی می‌تواند به‌عنوان یک میانجی فرآیند پایان این تجاوز را درصورت محترم شمردن حاکمیت مردم در یمن توسط عربستان تسریع ببخشد.

مرتبط ها