سیدرضا اورنگ، فیلمنامهنویس و منتقد سینما در گفتوگو با «فرهیختگان» با اشاره به اینکه مشکلات سینمای ایران هر روز بزرگتر میشود، گفت: «این یک اشتباه بزرگ است که میگویند یک مدیر سینمایی حتما باید سینمایی باشد، یک مدیر ورزشی حتما باید ورزشی باشد. اگر شما یک مدیر قوی پیدا کردید که سابقه سینمایی داشته باشد خیلی خوب است ولی الان چنین کسی را داریم؟ مشکل ما بخشیاش دولتی است و بخش بزرگترش خصوصی است. دولت پول میدهد، تهیهکننده فیلم میسازد، این تهیهکننده این پول را برای چرخش سینما وارد نمیکند و در جیب خود میگذارد. مشکلات سینما هر روز بزرگتر شد و بزرگترش کردند. برای حل مشکل نیاز به فرد قوی و بزرگ و صاحب کاریزما دارید. یک آدم بزرگ را بیاورید، بازوهای اجرایی او را از نیروهای کارآمد و جوان بگذارید تا کارها به صلاح برسد. الان سینماداران مشکل دارند، تهیهکنندهها مشکل دارند، کارگردانان مشکل دارند، بازیگران مشکل دارند، مخاطب مشکل دارد، کارمند مشکل دارد. در بخش سینما و هنر همه مشکل دارند. یکی نیامده بگوید مشکلات چیست؟ من بارها بیان کردم، نوشتم. این همه رئیس سازمان سینمایی آمده، این همه معاون سینمایی آمده است، یکی بگوید من کار مثبت انجام دادم.»
وی در بخش دیگری از صحبتهایش با اشاره به مشکلات اکران در سینمای ایران گفت: «در اواخر دهه 60 یکسری آدمها، چه مسئول و چه بهعنوان تهیه کننده، تمام تلاش خود را کردند تا نگاه مردم را عوض کنند. بدترین کاری که کردند این بود که ممنوعیت و محدودیت اکران فیلمهای خارجی را اعمال کردند. این باعث شد ذائقهها عوض شود. وقتی دو نسل گذشت، این دو نسل فیلمهای خوب سینمای جهان را روی پرده سینما ندیدند، یا روی گوشی یا روی مانیتور دیدند. یعنی فیلم دیدند اما با سینما آشنا نشدند. اکران نکردن فیلمهای خارجی باعث شد تمام سینماهای خاطرهانگیز تعطیل شود. الان در لالهزار یک سینما هم ندارید. سینماهایی که مملو از جمعیت بودند. این آسیب میشود. آدمهایی که به آنجا آمدند نیامدند که به سینمای ایران کمک کنند. آمدند تا سینما را خراب کنند که اینچنین کردند. وضعیت معیشت هنرمندان به چه صورت است؟ در سازمان سینمایی یا هر سازمان دیگر یک ستاد بحران باشد. نه اینکه کرونا بیاید چند روز بعد ستاد بحران تشکیل دهند. یک بودجه خاصی باشد که کمک کنند. یکسری از سینماگران در وضعیت بدی هستند. خیلیها از گرسنگی فوت کردند، پول دارو نداشتند، ولی دولت به چه کسانی کمک کرد؟ به تهیهکنندهها، پخشکنندهها و... کمک کرد. به هنرمندان کمکی نکرد. به کسانی کمک شد که شکم آنها سیر بود.»
این منتقد سینمایی در بخش دیگری از صحبتهایش به انبوه جشنوارههای بیکارکرد در سینمای ایران اشاره کرد و گفت: «اولین کار این است که جشنوارههای اضافی را برداریم. بودجه را در اختیار هنرمندانی بگذاریم که آسیب میبینند و آسیب دیدهاند. چرا باید در این اوضاع جشنوارههای چند میلیاردی برگزار شود؟ جشنواره کودک فیلم ندارد و فیلمهایی که در تلویزیون پخش کردند را میخواهند در جشنواره نمایش دهند، چرا باید چند میلیارد خرج این جشنواره شود؟ چرا باید جشنواره فجر را دو پاره کنند و دو بودجه سنگین برای آن بگذارند؟ برگزاری این جشنوارهها برای کمک به سینما نیست. برای این است که عدهای منافع دارند و همیشه باید منافع آنها تامین شود. جشنواره کن هم در یک دورهای تعطیل شد چون مشکل مالی داشت. آیا جشنواره کن آسیب دید؟ هر جشنواره دیگری اینچنین است. اولین کار باید این باشد که تجمیع بودجه شود یعنی به غیر از جشنواره فجر بقیه جشنوارهها تعطیل شود. خرجهای دیگر مدیریت شود مثلا فارابی کلی خرج میکند و شما سودی از آن چه مادی و چه معنوی نمیبینید. هنوز پردیسسازی توسط سازمان سینمایی انجام میشود. آیا وقتی سینماگران شما دچار مشکل هستند، کدام کار بهتر است؟ سینما را همیشه میتوانید بسازید، ولی سینماگر را همیشه نمیتوانید بسازید. اولویت با سینماگر است که ابتدا سینماگر را حفظ کنیم و بعد سینما! ریشه را میزنیم و میخواهیم ظاهر را درست کنیم. در هیچ جای دنیا هیچ کسی تضمین نداده است که همه فیلمهایی که ساخته میشود نمایش داده شود. مگر ما متعهد هستیم؟ فیلمی که ضعیف است حتما باید نمایش داده شود؟ سینمای تجربه یک بودجه عظیم دارد، ولی هیچ فایدهای ندارد. باید مسئولیت را به پخشکننده و سینماداران واگذار کنید. این دو باید تصمیم بگیرند. کارها را پیچیده میکنیم تا بگویند ما کار میکنیم. کار که نمیکنند هیچ، خرابکاری هم میشود. یعنی کارهایی که روتین انجام میشود را خراب میکنند.»