کد خبر: 60744

علی مهرآور:

نقدی بر «ما» در فضای مجازی

امروزه با پدیده‌هایی مواجه هستیم که به آسانی هم نمی‌توان روی آن نامگذاری کرد. دنیایی که در آن از هر دری می‌توان صحبت کرد و حتی برای عده بسیار زیادی از افراد جامعه یک مرجع بسیار مطمئن به ‌حساب می‌آید، به‌طوری که حتی از توصیه پزشکان حاذق نیز برای ایشان قابل اعتناتر است.

علی مهرآور، روزنامه‌نگار: در ابتدا به آن فکر کنید آیا فضای مجازی زمینه‌ای است که برای ما فرصت ایجاد می‌کند یا تهدیدی است برای فرهنگ یا روابط میان افراد جامعه؟ پیش‌تر، مطالعه جراید و پرداختن به فرآیند آگاهی از آنچه پیرامون ما می‌گذشت را با رصد روزنامه‌ها و قلم خبرنگاران و نویسندگان ادوار مختلف صورت می‌دادیم، اما امروزه با گسترش جهانی که مجازی است و گستره‌های آن بعضا از شعاع محور دورانی عالم نیز بیشتر شده، می‌بینیم هر فردی خود را مجاز به انتشار هرچه در اطرافش می‌گذرد، می‌داند. از نحوه صف ایستادن برای واکسیناسیون گرفته تا پیاده و سوار شدن به هواپیما برای سفر به هر نقطه‌ای در دنیا. همین‌جا یک لحظه خود را به‌عنوان یک فرد متخصص در صنعت هوانوردی بگذارید، آیا شما از مسائل مربوط به پرواز هواپیما باخبر هستید؟ یا مسافران عادی که با شرایط اقتصادی فعلی با فاصله زمانی بسیار دوری به سفر هوایی می‌روند؟ پس چگونه است که افراد از پی یک تاخیر ایجادشده برای پرواز به‌راحتی فیلم و گزارش ضبط کرده و با نجوای گزارشگرانه خود نیز آن را منتشر می‌کنند! آیا این کمکی به بالا رفتن کیفیت‌ها می‌کند؟! درحالی که به‌غلط، اطلاعاتی را منتقل می‌کنند که حتی می‌تواند زمینه التهاب را میان عموم جامعه فراهم آورد. امروزه با پدیده‌هایی مواجه هستیم که به آسانی هم نمی‌توان روی آن نامگذاری کرد. دنیایی که در آن از هر دری می‌توان صحبت کرد و حتی برای عده بسیار زیادی از افراد جامعه یک مرجع بسیار مطمئن به‌‌حساب می‌آید، به‌طوری که حتی از توصیه پزشکان حاذق نیز برای ایشان قابل اعتناتر است. یکی از قابل‌توجه‌ترین چیزهایی که می‌توان از فعالان فضای مجازی دید، آگاهی‌های بدون مطالعه است. شاید کمی این مطلب گنگ باشد اما با پدیده‌ای مواجه هستیم که به دشواری می‌توان آن را توصیف کرد. افرادی که شاید حتی یک خط کتاب در سال مطالعه نکنند اما به‌راحتی شما را مورد توصیه‌های خود قرار می‌دهند درحالی که اگر به تحلیل زندگی ایشان پرداخته شود متوجه می‌شوید که در امور روزمره خود وامانده‌اند و کماکان شعارهایی می‌دهند و هر لحظه از توفیقاتی که بالاخره روزی به‌دست می‌آورند حرف می‌زنند اما...!

خب به یک پدیده خیلی شایع اما نامفهوم بپردازیم!

عکس بذار زیرش هم یک توصیه کن!

دقت کردید این روزها در فضای مجازی مردم از خودشان عکس منتشر می‌کنند و بعد زیر عکس، مشاهده‌کنندگان و درواقع دنبال‌کنندگان خود را با چند جمله مورد توصیه قرار می‌دهند، که اغلب هم این جملات از خودشان نیست! جملاتی که زیر تصویر نوشته می‌شود صرفا چون از یک سنگینی مفهومی برخوردار است به‌جهت جلب توجه بیشتر افراد نسبت به کسی که روی صفحه پست‌شده؛ اما به‌راستی چرا؟ اگر همان فردی که عکس را منتشر ساخته در دنیای واقعی به کاری توصیه کنید، فورا با گفتار اعتراض‌آمیز می‌گوید من نیازی به نصیحت شما ندارم اما برای دیده‌شدن عکس خود، دیگران را به کاری توصیه می‌کند که بیشتر جنبه‌های انگیزشی دارد. بگذریم از آنکه جمع قلیلی به خواندن آن جمله می‌پردازند اما نکته مهم اینجاست که در میان گذاردن این‌گونه جملات چه راه‌حلی برای اجتماعی است که از بسیاری امور خسته است؟

نکته دیگر اینکه آیا حقیقتا شخصی که این جملات را همراه تصویر خود نشر می‌دهد از دلیل اصلی آن جمله و توصیه  صورت‌گرفته از راوی یا نویسنده اصلی باخبر است؟! به‌راستی افرادی که این روزها بسیار از ایشان در بخش‌های مختلف فضای مجازی جمله می‌بینیم و می‌شنویم، نشسته‌اند و تک‌جمله گفته‌اند یا چکیده تجربیات و آزمون و خطای خود را در قالب‌های مختلف مکتوب نشر داده‌اند؟  جمله‌ای از همان نشریات فقط به سمع و نظر ما رسیده است و عده‌ای بدون آگاهی از عمق کلام راوی اصلی فقط به همان تک‌جمله بسنده کرده‌اند، بی‌آنکه هدف و آنچه در ذهن او گذشته باشد. همین قسمت را مورد پردازش زیر تصاویر گل‌وبلبلی خود منتشر می‌کنند!؟ تصور کنید ایستادن کنار یک فرد و کنار یک درخت زیبا چرا باید با جمله‌ای از برتراند راسل تلفیق شود؟ درحالی که آن فرد فقط به جهت رفتن به یک پیک‌نیک این عکس را انداخته است! یعنی آنقدر اهل تفکر است که دائم در پیک‌نیک، یاد فلاسفه و جامعه‌شناسان می‌افتد؟ آیا این با روح پیک‌نیک رفتن در تضاد نیست؟ آیا اینجا مصداق ندارد بگوییم اندکی تفکر؟! یا به‌قول بازیگران فرقه ناشناخته روشنفکری، التماس تفکر! از همه اینها بگذریم چیزی که بیشتر مرا اذیت می‌کند، استفاده روزمره افراد در گفتمان‌هایشان از شکلک‌هایی است که برای یکدیگر می‌فرستند. یعنی نگرانم از روزی که نسل آینده از کاربرد دو واژه مناسب عاجز باشد و شکلک‌ها به داد ایشان برسد و در اوج عصر تکنولوژیک، چیزی که هزاران‌سال قبل به‌صورت تصاویر دیوارنوشته‌ای کشف‌شده، در این قرن ببینیم که مردم به‌صورت روزمره از آن استفاده می‌کنند. به‌جای توصیه زیر عکس‌های خود و دعوت دیگران به امری که اصلا از آن آگاه نیستیم، بیشتر فکر کنیم.

مرتبط ها