راحله قبادی: مدتی است که مجموعه مستندی با عنوان «ثبت با سند برابر نیست» از شبکه مستند پخش میشود؛ اثری که تلاش دارد از زاویهای دیگر به علایق و انباشتهای عقدهگونه فردی بپردازد که در 55 سالگی شاه ایران میشود و دودمان پهلوی را بنیان مینهد.
این مستند سعی دارد جزءبهجزء و فرازوفرودهای زندگی رضاخان از محل تولد و دوران کودکی تا نحوه و وضعیت برخوردش با افراد مختلف را در قبل و بعد از بهقدرت رسیدن بیان کند؛ چراکه همین جزئیات تکههای پازل شخصیتی و حکومتداری او را بهتصویر میکشند و آنجاست که میتوان متوجه شد رقم 44 هزار سند ملک، زمین و قریه و سیریناپذیری غصب املاک از سوی او واقعیتی هراسآور در آن دوران و امروز است.
مهدی شامحمدی در این اثر سیر روایی خود را علاوهبر گفتار متنی قصهگو، برعهده کارشناسان مختلف تاریخی گذاشته است که در کاتهایی سریع در تعریف مقاطع مختلف زندگی و اقدامات رضاخان مسائل را مطرح میکنند، هرچند این اتفاق به پویایی و جلوگیری نسبی از خستگی مخاطب انجامیده است، اما این مستند میتوانست قسمتهایی 20 دقیقهای هم داشته باشد و در تعدد قسمت فراگیری بیشتری را نیز دارا میشد.
در چندسال اخیر توجه جدی به روایتهای مختلف از تاریخ معاصر ایران باعث شده است که بسیاری از افسانهسازیها از دوران پهلوی بهویژه رضاخان فاش شود اما باید به این مساله توجه داشت که فرآیند کنار گذاشتن یک غبار و حاشیه تاریخی فرآیندی کوتاهمدت نیست؛ چراکه بیش از 60 سال با ابزارهای مختلف رسانهای و حتی نخبگانی تعاریف و قصههایی ساختهوپرداخته شده و همواره این پاسخگویی صحیح و مشخصی به توازن شیوههای رسانهای جریان تطهیر پهلوی ارائه نشده است. حال که در 10 سال اخیر پرداختن به آن دوران رنگوبویی دیگر گرفته است، شاهد مقابلهبهمثلهای رسانهای جریانهای مختلف هستیم که سعی دارند یا آثار تهیهشده در این حوزه را بایکوت کنند یا با برچسبهای سیاسی و حکومتی آن را نفی کنند.
در این میان اما مستند «ثبت با سند برابر نیست» با پرداختی دقیق به جزئیات و مهمتر از آن با بهرهگیری از کارشناسان برجسته پیشکسوت و جوان، گامی تازه در روایت دوران پهلوی برداشته است و سعی دارد در جایگاهی بیطرف صرفا روایتگر تاریخ و دورانی باشد که بیان آن بهتنهایی خود گواه حقایقی بزرگ است که همواره سخنی از آن بهمیان نیامده است.
در هر قسمت این مستند مجموعهای از اطلاعات تازه میبینیم که هر قسمت از آن میتواند خود سوژههایی ناب برای تولید آثاری دیگر باشد و بهعبارتدیگر آنقدر ناگفته از دوران پهلوی وجود دارد که امید است این روند تولیدی ادامه یابد؛ چراکه متاسفانه جریانهایی اینچنین پس از مدتی با تولید چند اثر کلینگر به کار خود پایان میدهند، درحالیکه کلیات همیشه به اشکال مختلف یا توسط خود مخاطب خوانده و دیده شده یا قابلدسترس همگان است اما این جزئیات و تحلیلهای تازه هستند که میتوانند در ذهنها ماندگار و تاثیرگذار باشند.