کد خبر: 60530

سلطانی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»: دفتردار استقلال بیشتر از ملکه انگلستان پرزیدنت دیده!

ترک‌ها از دایی استقبال ویژه‌ای کردند ولی پیشنهاد همکاری ندادند

به جز فتحی بقیه مدیران اخیر استقلال دنبال شوآف بودند و انگار برای دعوا آمدند/موسوی نیمی از عمرش را خارج بوده، از او خواهش شد کنار تیم ملی فوتسال باشد

علی دایی یک چهره بین‌المللی در عرصه ورزش است و اگر پیشنهادِ پست بین‌المللی به او بشود بعید نیست که آن را قبول کند.

محمدرضا حاجی‌عبدالرزاق، روزنامه‌نگار: هفته گذشته درحالی فصل جدید رقابت‌های لیگ قهرمانان اروپا آغاز شد که در رقابت‌های گروه G و دوئل میان تیم‌های دورتموند و بشیکتاش، یک میهمان ویژه ایرانی در ورزشگاه وودافون آره‌نا ترکیه حضور داشت. علی دایی به دعوت باشگاه بشیکتاش عازم ترکیه شده بود و در کنار تماشای بازی این تیم ترکیه‌ای مقابل بوروسیا دورتموند، دیداری با رئیس، نایب‌رئیس و همچنین دبیرکل فدراسیون فوتبال ترکیه داشت و با حمیت آلتینتوپ، هافبک سابق رئال مادرید و تیم ملی ترکیه که در کسوت مشاور ارشد فدراسیون فوتبال ترکیه فعالیت دارد، دیداری انجام داد. امیر سلطانی دوست صمیمی و مشاور علی دایی که در گذشته نزدیک به‌عنوان معاون اجرایی در باشگاه استقلال نیز فعالیت داشت در این سفر دایی را همراهی کرده و در کنار او حضور داشت. به همین دلیل درخصوص جزئیات این سفر و مسائل مربوط به استقلال با او همکلام شدیم. گفت‌وگوی «فرهیختگان» با سلطانی را در ادامه می‌خوانید.

از دیدار غیرمترقبه‌ای که همراه با علی دایی با مسئولان فدراسیون فوتبال ترکیه داشتید صحبت‌مان را آغاز کنیم.

بنده با مدیرعامل و رئیس هیات‌مدیره باشگاه بشیکتاش ترکیه رفاقت نزدیکی دارم و ارتباطم با آنها از آنجایی که چندین بازی دوستانه را در ورزشگاه‌های آنها انجام دادیم از آن زمان ارتباطات‌مان با این دوستان بسیار مطلوب دنبال می‌شود. خیلی وقت می‌شد که آنها علی دایی را دعوت کرده و از من خواسته بودند تا ترتیب این ملاقات را بدهم که به خاطر مسائلی ازجمله مشغله‌های کاری دایی و شیوع کرونا این اتفاق مدام امروز و فردا می‌شد. درنهایت در افتتاحیه رقابت‌های لیگ قهرمانان اروپا یک بار دیگر از ایشان دعوت کردند و ما برای تماشای بازی بشیکتاش به ترکیه رفتیم. همزمان با رفتن ما مسئولان فدراسیون ترکیه از این موضوع باخبر شدند و با بنده تماس گرفته و او را دعوت کردند تا به فدراسیون فوتبال ترکیه برود و از من خواهش کردند تا شرایط یک دیدار بین طرفین را فراهم کنم. این دیدار بسیار صمیمانه و گرم برگزار شد و آنها احترام ویژه‌ای را برای علی دایی قائل شده و صحبت‌های خیلی خوب و جامعی بین طرفین انجام شد، درنهایت نیز بازدیدی از کمپ تیم‌های ملی ترکیه انجام دادیم و رئیس فدراسیون به همراه نایب‌رئیس و دبیر فدراسیون فوتبال ترکیه این درخواست را مطرح کردند تا ارتباط آقای دایی با فدراسیون فوتبال ترکیه بعد از این بیشتر و تنگاتنگ‌تر باشد و از ایشان خواستند آنجا را مثل فدراسیون فوتبال ایران بداند و به او گفتند هر زمان که به ترکیه برود قدمش روی چشم آنهاست. در جریان برگزاری این نشست صمیمانه لباس تیم ملی فوتبال ترکیه توسط نایب‌رئیس این فدراسیون و همچنین حمیت آلتینتوپ به بنده و دایی اهدا شد. حتما اطلاع دارید که حمیت یکی از بزرگ‌ترین و مطرح‌ترین بازیکنان فوتبال ترکیه محسوب می‌شود و در گذشته در تیم‌هایی مانند رئال مادرید و بایرن مونیخ بازی کرده که البته این دو بازیکن در بایرن‌مونیخ همبازی نبودند. با این حال خاطرات فوتبال آلمان در مقاطع مختلف توسط دایی و آلتینتوپ مرور شد. این درحالی است که آلتینتوپ که درحال حاضر به‌عنوان مشاور عالی رئیس فدراسیون فوتبال ترکیه به‌شمار می‌رود به علی دایی گفت وقتی شنیدم شما می‌خواهید بیایید من هم خودم را رساندم تا در این جلسه حضور داشته باشم. در مجموع جلسه خوب و صمیمی با محوریت صحبت‌های دوستانه بین طرفین برگزار شد. ضمن اینکه علی دایی از میهمان‌نوازی ترک‌ها و اعضای فدراسیون فوتبال ترکیه بسیار تشکر کرد.

ظاهرا رابطه خوبی با مدیران فدراسیون ترکیه دارید.

بله، از گذشته با این دوستان ارتباطات نزدیکی داشتم و اتفاقا قرار بود زمان آقای تاج کمک داور ویدئویی را از ترکیه وارد کنیم و حتی هدایت ممبینی، رئیس کمیته وقت داوران نیز با هماهنگی‌های انجام شده یک سفر به ترکیه داشته و جلساتی با نایب‌رئیس فدراسیون فوتبال ترکیه برگزار کرد که درنهایت این اتفاق به خاطر تغییرات فدراسیون و شیوع ویروس کرونا محقق نشد و وقفه‌ای بین آن افتاد.

مدت زمان غیبت دایی در فوتبال بیش از اندازه تصور شده، به تازگی به او پیشنهادی نشده است؟

تا آنجا که من اطلاع دارم خیر اما شاید یک مسائلی باشد که من از آن مطلع نباشم اما تا جایی که من اطلاع دارم خبر جدیدی در این خصوص وجود ندارد.

برخی رسانه‌ها مطرح کرده بودند که احتمال همکاری دایی با ترک‌ها وجود دارد؟

علی دایی یک چهره بین‌المللی در عرصه ورزش است و اگر پیشنهادِ پست بین‌المللی به او بشود بعید نیست که آن را قبول کند هر چند در این سفر هیچ پیشنهاد کاری به ایشان نشد.

به باشگاه استقلال برسیم. شما به‌عنوان معاون اجرایی سابقه حضور در این باشگاه را در کارنامه دارید. الان دوای درد این باشگاه مردمی را در چه چیزی می‌دانید؟

مباحث مدیریتی استقلال را ما هم مثل یک طرفدار و هوادار این تیم دنبال می‌کنیم و واقعیت این است که ما هم ناراحت می‌شویم. سیاستمداران می‌گویند ملکه انگلستان بیشتر از همه در دنیا پرزیدنت دیده است؛ چراکه مدام پرزیدنت‌های(نخست‌وزیر) مختلف رفتند و آمدند و عوض شده‌اند اما من فکر می‌کنم دفتردار باشگاه استقلال روی دست ملکه انگلیس زده است چون در این سال‌های اخیر حتی بیشتر از ملکه انگلستان پرزیدنت(مدیرعامل) در باشگاه استقلال دیده و رکورد ملکه انگلیس را هم شکسته است. وقتی که شما به جای مدیرعامل آدمک می‌گذارید مسلم است که باشگاه سروسامان نمی‌گیرد. مدیرعامل باید بتواند قدرت تصمیم‌گیری و عملیاتی کردن تصمیمات را داشته باشد ولی رزومه برخی مدیران مشخص است. برخی اولین پست اجرایی خود را در دوران حیات کاریشان در استقلال گرفته و معاون باشگاه استقلال شده‌اند و تا قبل از آن به‌عنوان مشاور در باشگاه‌ها مشغول بودند. برخی کل معاونت‌شان ۶ ماه نشده که به‌عنوان مدیرعامل باشگاه بزرگ استقلال انتخاب شدند و بعد از آن هم آدم‌هایی در زمان مدیریت‌شان انتخاب شدند که به جای اینکه بخواهند فضا را آرام کنند هر روز یک چالش راه انداختند و بیشتر به دنبال قدرت‌نمایی بودند تا مسائل دیگر و انگار اصلا برای دعوا آمده بودند. مشخص نیست برخی از این مدیران کجای نقشه فوتبال هستند که به‌عنوان مدیرعامل تیم بزرگ و دو ستاره آسیا انتخاب می‌شوند.

به نظر می‌رسد مدیرانی که از آنها صحبت می‌کنید این آخری‌هایشان واقعا شاهکار بودند.

بله، البته به جز آقای فتحی که به نظر من یکی از با شخصیت‌ترین مدیران عامل باشگاه استقلال بود. با او کار کردم و می‌دانم از لحاظ شخصیتی و کارایی بسیار آدم محجوب و با شخصیتی هستند و فقط یک بدشانسی داشت که از لحاظ مادی کم آورد و به بی‌پولی خورد و مشکلاتی برایش ایجاد شد. بقیه اما به دنبال آن بودند که یک خودی نشان بدهند یا قراردادها را چند برابر کنند یا در فضای مجازی هزینه کرده و به یک‌سری اهداف برسند. کسی به دنبال ایجاد ساختار و سازندگی نبود چون سازندگی را اصولا بلد نبودند و به همین دلیل مجبور شدند تا به دنبال نمایش بروند و برای ایجاد نمایش هم باید در فضای مجازی و سایر جاها هزینه کنید اما کسی که واقعا بخواهد کار کند هیچ احتیاجی ندارد بخواهد شوآف اجرا کند بلکه سرش را پایین انداخته و براساس توانایی که دارد کارش را انجام می‌دهد.

درحال حاضر هم که صحبت از تغییرات در کادرفنی و برکناری فرهاد مجیدی به گوش می‌رسد. آیا این موضوع را منطقی می‌دانید؟

همیشه تغییرات و به‌خصوص تغییرات در کوتاه‌مدت اصلا منطقی نیست مگر اینکه انتخاب اولیه انتخاب منطقی و درستی نبوده باشد. یعنی دوستان حتما به یک خرد جمعی رسیده بودند که مجیدی را به‌عنوان سرمربی انتخاب کردند، وقتی هم که این تصمیم را گرفتند عملا تغییر این تصمیم دوباره کلی هزینه‌بر شده و چالش و تبعات زیادی را به همراه خواهد داشت و به نظر من همین تغییرات مداوم و بی‌منطق است که فوتبال ایران را نابود کرده است.

فعلا هم که این‌طور شنیده می‌شود که جناح‌های مختلف سیاسی و ورزشی به دنبال لابی کردن هستند تا گزینه خود را به هیات‌مدیره استقلال تحمیل کنند. با شما هم صحبتی شده؟

در این خصوص اطلاعی ندارم هرچند من هم چند اسم را شنیدم و خواندم. نمی‌دانم چه کسانی می‌خواهند بیایند اما هر کسی بیاید کارش بسیار مشکل است چون اول از همه باید تعادل را بین ارکان مدیریتی، کادرفنی و هواداران برقرار کند. اگر این تعادل برقرار شود بعد می‌تواند بایستد و کار بکند در غیر این صورت مدیر جدید هم با یک چالش بزرگ‌تر مواجه خواهد شد و درنهایت به سرنوشت مدیران قبلی گرفتار و مجبور به جدایی خواهد شد البته در این مورد با من هیچ صحبتی نشده و خبری هم نیست.

شنیده می‌شود حضور آجرلو در استقلال به‌عنوان مدیرعامل جدی است.

من از ایشان شناخت ندارم اما اگر واقعا قرار است مدیرعامل استقلال بشود برایشان آرزوی موفقیت می‌کنم و امیدوارم تجربیاتی که از سال‌ها حضور در ورزش به دست آورده را ان‌شاءالله در باشگاه استقلال اگر توفیق خدمت داشته باشد بتواند از این تجربیات به نحو احسن استفاده کند.

حضور مدیرعامل هواپیمایی زاگرس که به‌عنوان اسپانسر تیم‌های ملی فوتبال انتخاب شده در کنار تیم ملی فوتسال در لیتوانی با انتقادات مواجه شده است. به‌عنوان چهره نزدیک به موسوی در این خصوص صحبتی دارید؟

در همه جای دنیا اسپانسرها جایگاه‌شان از مدیران عامل و روسای آن بالاتر است یعنی اینکه اگر مراسمی باشد بهترین جوایز برای آنهاست، اگر یادبودی باشد اول از آنها یاد می‌کنند، اگر بازی باشد بهترین جایگاه استادیوم برای اسپانسر‌ها محسوب می‌شود. تازه در همه جا اسپانسر خودش بهره‌بردار هم هست و منفعت می‌برد اما در ایران به هیچ عنوان این شکلی نیست. من موسوی را از نزدیک می‌شناسم و می‌دانم تنها دلیلی که ایشان به ورزش کمک می‌کند با این نیت است که الان جامعه ما نیاز به یک‌سری دلخوشی‌های اجتماعی دارد و قشر زیادی از مردم ما یک‌دفعه با یک اتفاق خیلی خوشحال می‌شوند یا برعکس، بنابراین نیت آقای موسوی چه در زمانی که در استقلال بودند که با خواهش من به این باشگاه آمدند و کلی هزینه کردند و هنوز که هنوز است یک ریال از هزینه‌های خود را نگرفتند تا امروز که به فدراسیون فوتبال و برای کمک به تیم‌های ملی آمده‌اند همیشه این بوده که برای خوشنودی مردم می‌آیند، امروز هم شما شک نکنید او هیچ هدفی جز کمک به ورزش و درنهایت شادی دل هواداران فوتبال ندارد. در ورزش ایران هر چقدر هزینه کنید سرمایه‌گذاری محسوب نمی‌شود که بخواهید روی سود یا برگشت آن حساب کنید. موسوی در دو فیلد جداگانه هواپیمایی و هتل‌داری مشغول به کار است و اتفاقا در این دو فیلد از آنجایی که تقاضا بیشتر از عرضه است، نیازی به تبلیغ ندارد، بنابراین یک‌سری از آدم‌هایی که اصلا نمی‌دانند اسپانسر به‌خصوص برای فوتبال ورشکسته ما چه جایگاهی دارد این صحبت‌ها را به خاطر برخی سوءتفاهم‌ها مطرح می‌کنند. جالب است بدانید آقای موسوی یک‌سری ارتباطات و قدرت‌های اجرایی دارد که مانند او را در ایران ندیدم. در بحث ممنوع الخروجی‌ها یا پروازها در بخش اضافه بار‌ها به قدری ایشان کمک حال بودند که این کمک‌ها از بحث مالی به نظر من مهم‌تر است و من الان مطمئن هستم ایشان همه توان خود را گذاشته تا بتواند به واسطه قدرت اجرایی که دارد به فدراسیون فوتبال کمک کند. از دوستان هم خواهش می‌کنم از این کارها دست برداشته و به جای اینکه دل اسپانسر‌ها و آنهایی که کمک مالی می‌کنند را به دست بیاورند، با یک‌سری حرف‌هایی که خودمان هم می‌دانیم وجود خارجی ندارد دلخور نکنیم. موسوی نیمی از عمر خود را در خارج از ایران زندگی کرده و خودش شرکت هواپیمایی دارد و اصلا به دنبال این سفر‌ها نیست. از ایشان خواهش شد تا همراه تیم ملی باشد. مطمئن باشید وی آنجا به بازیکنان پاداش خواهد داد و حضورش کنار تیم به نوعی روحیه مضاعف برای ملی‌پوشان محسوب می‌شود. اینکه از روی برخی شنیده‌ها نقد کنیم بی‌انصافی است.

مرتبط ها