کد خبر: 58778

پیشنهادهایی برای ستاد کرونا

نیمه‌تعطیلی مشکل کرونا را حل نمی‌کند

اولین اتفاقی که باید رخ دهد ما باید شاهد یک تعطیلی حداقل دوهفته‌ای و به‌معنای واقعی باشیم. یعنی یک تعطیلی غیر از تعطیلی‌هایی که پیش از این تجربه کردیم. باید تمام مسیرهای برون‌شهری مسدود شوند و حتی یک مسافرت هم انجام نشود. مردم باید در منازل خود و در شهرهای خود بمانند.

ابوالقاسم رحمانی، دبیرگروه جامعه: جلوی یکی از داروخانه‌های شاخص تهران ایستاده بودم. کار شخصی نداشتم. همان حوالی کاری بود، به جای اینکه آن طرف‌تر بایستم، بین بیماران و همراهان‌شان که در صف بودند و منتظر خرید دارو، چرخی زدم. سرفه‌های برخی از افراد در صف، آنهایی را که بیمار نبودند حسابی ترسانده بود، اما واقعا امکان فاصله گرفتن نبود و مردم می‌خواستند زودتر به داروهای موردنیاز خود یا بیماران‌شان برسند و آنها را تهیه کنند. یکی درمیان، با آنهایی که عصبانیت کمتری داشتند و اهل گفت‌وگو بودند گپ می‌زدم. گلایه‌ها و خواسته‌هایشان همان‌هایی بود که همه می‌دانیم و ما هم نوشتیم و شما هم دیده‌اید و احتمالا خودتان هم دارید. گرم صحبت با یکی از افراد حاضر در صف بودم، یک‌دفعه پسر جوانی با عصبانیت زیادی از داروخانه خارج شد. امکان نوشتن الفاظی که به کار می‌برد نیست، اما خب فحاشی می‌کرد، هم به مسئولان داروخانه و هم به خیلی‌های دیگر، یک بسته رمدسیویر در دستانش بود، این طرف‌تر آمد و همان‌طور که برافروخته بود، سکوت کرد، بعد از یک مکث کوتاه، بسته رمدسیویر را به بتن‌های جدول کنار خیابان کوبید و وقتی با ضربه اول اتفاق خاصی برای دارو نیفتاد، لگدش کرد و دوباره از روی زمین برداشت و این بار محکم‌تر کوبید و ویال رمدسیویر را خرد کرد. برگشت با همان نگاه عصبانی رو به داروخانه و گفت: «من از جان پدرم گذشتم، ولی از شماها نمی‌گذرم.» امکان و البته جرات حرف زدن با خودش را نداشتم. هرچند دوست داشتم علت این رفتار را بدانم و دقیقا خودش توضیح بدهد که چه اتفاقی افتاد، منتها نشد. صبر ‌کردم تا اینکه یکی از آنهایی که جلوتر ایستاده بود واین جوان را هم گویا می‌شناخت و چند بار دیگری هم در صف دارو او را دیده بود به نفر جلویی می‌گفت: «بنده خدا الان دو روزه که اینجا صف وایمیسته و برای پدرش که بستریه 6 تا ویال رمدسیویر می‌خواد، اما بهش نمی‌دن. امروز یدونه بهش دادن و اونم می‌دونه یدونه بهدردش نمی‌خوره عصبی شد و زد زمین شکوندش.» یکی از نمک‌های همیشه حاضر در صحنه گفت: «کاش اون یدونه رو هم ازش می‌گرفتیم این‌طور حیف و میلش نمی‌کرد.» اما واقعیت این است که شرایط موجود آه و ناله خیلی‌ها را درآورده است.

هر روز، بحرانی‌تر از قبل؛ 3 هزار و 300 قربانی در 6 روز!

براساس اعلام مرکز روابط‌عمومی و اطلاع‌رسانی وزارت بهداشت «از 21 تا ۲۲ مردادماه ۱۴۰۰ و براساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۳۹ هزار و ۱۱۹ بیمار جدید مبتلا به کووید-۱۹ در کشور شناسایی شد که ۴۷۰۷ نفر از آنها بستری شدند. مجموع بیماران کووید-۱۹ در کشور به ۴ میلیون و ۳۵۹ هزار و ۳۸۵ نفر رسید. متاسفانه در طول این ۲۴ ساعت، ۵۲۷ بیمار کووید-۱۹ جان خود را از دست دادند و مجموع جان‌باختگان این بیماری به ۹۶ هزار و ۷۴۲ نفر رسید. تاکنون سه میلیون و ۶۷۴ هزار و ۵۲۹ نفر از بیماران، بهبود یافته یا از بیمارستان‌ها ترخیص شده‌اند. ۷۱۵۴ هزار نفر از بیماران مبتلا به کووید-۱۹ در بخش‌های مراقبت‌های ویژه بیمارستان‌ها تحت مراقبت قرار دارند. تاکنون ۲۶ میلیون و ۹۸۴ هزار و ۶۳۰ آزمایش تشخیص کووید-۱۹ در کشور انجام شده است. درحال حاضر ۳۳۶ شهر کشور در وضعیت قرمز، ۸۴ شهر در وضعیت نارنجی و ۲۸ شهر در وضعیت زرد قرار دارند. همچنین تاکنون ۱۴ میلیون و ۴۴۵ هزار و ۶۴۲ نفر دُز اول واکسن کرونا و سه میلیون و ۶۱۰ هزار و ۷۷۵ نفر نیز دُز دوم را تزریق کرده‌اند و مجموع واکسن‌های تزریق‌شده در کشور به ۱۸ میلیون و ۵۶ هزار و ۴۱۷ دُز رسید.» این شمای کلی وضعیت شیوع کرونا در ایران است. وضعیتی که در یکی دو هفته اخیر بدترین شرایط را از ابتدای شیوع کرونا تا امروز در کشور سپری می‌کند و آمارهای رسمی مرگ‌ومیر کرونایی‌ها، به بالای 500 نفر در روز رسیده و روزهای سیاهی را برای کشور رقم زده است. براساس آمار فقط در 6 روز گذشته، 3 هزار و 269 نفر جان خود را بر اثر ابتلا به کرونا از دست داده‌اند.

بحران بعدی؛ وضعیت ارائه خدمات دارویی و درمانی

شرح وضع موجود را نوشتیم و همه هم به خوبی از آن مطلع و بسیاری هم با آن مواجهیم. منتها این یک روی ماجراست. ماجرایی که روزانه نزدیک به 40 هزار نفر دیگر را هم به خود مبتلا و نزدیک به 40 هزار مورد دیگر را هم به قبلی‌ها اضافه می‌کند و حلقه سخت و تنگ رسیدگی به بیماران را وخیم‌تر و تنگ‌تر می‌کند. روی دیگر سکه اما ارائه خدمات به این تعداد بیمار کرونایی در کشور است. بیمارانی که هرکدام شرایط و احوال گوناگون و خاص خودشان را دارند و نیازمند نوع خاصی از روند درمانی‌اند. برخی بیماری زمینه‌ای دارند، برخی کهولت سن و برخی هم سایر ملاحظات، با این اوصاف مدل مواجهه با بیماران، بیمار به بیمار متفاوت است. سوای این طبق روایتی که در ابتدای گزارش نوشتم، نه سخت‌افزار و نه نرم‌افزار رسیدگی به این میزان ورودی بیمار به سیستم بهداشت و درمان کشور وجود ندارد. بازار دلالی به‌شدت داغ و پررونق و مسیر قانونی و سهل دسترسی بیماران و مردم به دارو و تجهیزات به‌شدت پرپیچ‌وخم و ازکارافتاده است. بیمارستان‌ها تخت خالی ندارند و اندک تخت‌های خالی موجود در بیمارستان‌های خصوصی هم با قیمت‌های نجومی به مزایده بین بیماران گذاشته شده است. تخت‌هایی با حداقل امکانات و حداکثر هزینه! دارو نیست، اگر هست هم به سختی و مشقت پیدا می‌شود. حتی بیمارستان‌ها هم از تامین داروهای موردنیاز بیماران شانه خالی می‌کنند یا خود بیماران یا همراهان‌شان در صف‌های طویل دارو جلوی داروخانه‌های خاص و محدودی سرگردانند. از قیمت‌ها هم حرفی نزنیم بهتر است؛ چراکه آنقدر فاصله آنچه به قولی قیمت مصوب است و آنچه مردم از جیب می‌پردازند بالاست که آدم شاخ درمی‌آورد. رمدسیویر چندصد هزار تومانی را چند میلیون می‌فروشند، اکتمرا 2 میلیونی را 17 میلیون می‌فروشند، سرم تادانه‌ای 500 هزار تومان و یک میلیون تومان هم یافت نمی‌شود و این وضعیتی است که در زمینه تامین و تهیه دارو پیش روی بیماران قرار دارد. قیمت میوه‌ها و مواد غذایی مفید برای بیماران هم که سر به فلک کشیده، یک بیمار بستری در منزل یا بیمارستان برای تهیه یک لیوان آب هویج و آب پرتقال هم باید حواسش به موجودی حساب بانکی‌اش باشد؛ چراکه لحظه‌ای قیمت میوه‌ها و آبمیوه‌ها بالاتر می‌رود. بعضی پزشکان و برخی اعضای کادر درمان هم که در این شرایط از آب گل‌آلود ماهی می‌گیرند و به فکر جیب خودشان هستند. بیمارستان برای انجام یک کار درمانی، سوای راهنمایی همراه بیمار به صندوق بیمارستان شماره کارت شخصی پزشک را هم روی کاغذ می‌نویسد تا میلیون میلیون پول به حساب پزشک هم بریزید. القصه اینکه نظام بهداشت و درمان کشور، درگیر دلال‌ها و دلال‌بازی‌ها شده و در شرایطی که اکثریت اعضای کادر درمان تا پای جان برای سلامت و بهبودی مردم می‌جنگند و خودشان هم در این چرخه ابتلا و مرگ‌ومیر متحمل هزینه‌های زیادی می‌شوند، برخی دیگر نان در خون مردم می‌زنند و ثروت‌اندوزی می‌کنند.

هرچند دیر شده، اما هنوز امیدواریم!

جمیع این شرایط ورود و مداخله جدی مسئولان و نهادهای تصمیم‌گیر را ایجاب می‌کند. مساله‌ای که از ابتدا و در نوع این مداخله دچار ایراد جدی بودیم و همچنان هم گویا هستیم. در شرایطی که روزانه و براساس آمارهای رسمی نزدیک به 600 نفر و براساس آمارهای غیررسمی خیلی بیشتر از 600 نفر از مردم جان خود را براثر ابتلا به کرونا از دست می‌دهند، هنوز تصمیم و اقدام قاطع و اثرگذاری از سوی مسئولان و متولیان گرفته نشده است و صرفا چشم و گوش‌ها به وعده‌ها حواله داده می‌شوند. فلان مقام عالی مملکت اینکه تعداد موارد مرگ‌ومیر به بالاتر از هزار نفر نرسیده است را ناشی از اقدامات خود می‌داند اما درباره اینکه ایران بعد از حدود دو سال درگیری با این بیماری امروز در جایگاه اول تا سوم کشورهای دارای بیشترین تعداد موارد ابتلاست حرفی نمی‌زند. آن یکی مسئول با اینکه از مدت‌ها قبل از مدل مواجهه با کرونا مطلع بود و خودش هم از تصمیم‌گیران این میدان، تازه لب به اعترافاتی گشوده و چیزهایی می‌گوید که اگر زودتر گفته بود با آن برخورد می‌شد، ایران، امروز اینجا نبود و ما در چنین وضعیت وحشتناکی گیر نیفتاده بودیم. درنهایت اما گویا قرار است بالاخره یک‌سری تصمیماتی در ستاد ملی مقابله با کرونا گرفته شود. البته ما که برحسب گذشته از مدیریت ستاد مقابله با کرونا در کشور چشم‌مان آب نمی‌خورد که اتفاق شگرف و شگفت‌انگیزی بیفتد، اما خب، چه کنیم که آدمی با امید زنده است و ما هم سعی می‌کنیم همچون سابق پیشنهادهایی را ارائه کنیم تا شاید تغییری در وضع موجود ایجاد شد. علیرضا رئیسی، سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونای کشور درباره تصمیمات اتخاذ‌شده در جلسه کمیته‌های تخصصی ستاد ملی مقابله با کرونا که روز گذشته با حضور رئیس‌جمهوری برگزاری شد، گفت: «تصمیمات مهمی گرفته و توصیه‌های بسیار مهمی هم انجام شد. اولا؛ مروری بر روند بیماری در سطح دنیا داشتیم به‌ویژه در زمینه کرونای دلتا که سراسر دنیا را دارد فرامی‌گیرد و آمریکا، انگلیس، روسیه و... هم علی‌رغم اینکه میزان قابل توجهی واکسیناسیون انجام داده‌اند اما بیماری در آنها درحال افزایش است که نشان‌دهنده مهاجم بودن این ویروس است. بنابراین ما ضمن اینکه باید به دنبال انجام سریع واکسیناسیون باشیم و سرعت واکسیناسیون را بالا بریم، حتما نیاز است که رعایت پروتکل‌های ضدکرونایی را جدی‌تر کنیم. یکی از تصمیماتی که در جلسه کمیته‌های تخصصی ستاد ملی مقابله با کرونا گرفته و بر آن تاکید شد، این بود که باید عزم همگانی و جدی با همکاری همه مردم وجود داشته باشد و ترددها را به‌شدت در سراسر کشور کاهش دهیم. در این راستا نیاز است که اقناع‌سازی و توجیه انجام شود. در این جلسه تاکید شد که باید کاری کنیم که در داروخانه‌ها صف برای دریافت دارو و... جمع شود و دستوراتی در این زمینه صادر شد که امروز در ستاد ملی جزئیات بیشتر آن اعلام می‌شود. امروز در ستاد ملی درباره دستورالعمل‌ها و تشدید محدودیت‌ها - که به احتمال زیاد از هفته آینده ابلاغ می‌شوند- تصمیم‌گیری می‌شود؛ هم در حوزه تردد و کسب وکار و هم در زمینه آموزش و مسائل فرهنگی و ادارات دولتی مواردی مطرح می‌شود و در این زمینه باید به صورت جدی وارد عمل شویم زیرا راه دیگری جز این وجود ندارد که به سمت کنترل شدید برویم تا اینکه ورودی بیمارستان‌ها کاهش یابد. آمار بستری و مرگ‌ومیر درحال افزایش است و راهی جز تشدید محدودیت‌ها وجود ندارد و باید ورود کنیم. رئیس‌جمهوری دیروز این اطمینان را دادند که هیچ مشکلی برای تامین ارز موردنیاز واکسن وجود ندارد. درمورد تامین واکسن، روزهای خوب و درخشانی را درپیش خواهیم داشت. رئیس‌جمهوری پس از بازدید سرزده از یک داروخانه تهران، تاکید داشت که به هیچ عنوان صف دارو نباید باشد و باید تمهیداتی اندیشیده شود که این صف‌ها برچیده شود.»

در بعد سلبی نیازمند یک اقدام قاطع در ایجاد، اجرا و نظارت بر محدودیت‌ها هستیم

همان‌طور که در سخنان سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا هم اشاره شد، امروز قرار است که تمهیدات و تصمیمات جدید ستاد ملی مقابله با کرونا اتخاذ و اعلام شود. ناظر به همین مساله بد نیست تصمیمات و تمهیدات احتمالی را از دو منظر سلبی و ایجابی بررسی و راهکارهایی را ارائه کنیم؛ چراکه پیش از این هم تجربه اعمال و اجرای محدودیت‌هایی را داشته‌ایم، اما هیچ‌وقت آن محدودیت‌ها، خروجی مطلوب و موردنظر را به همراه نداشتند و به بهتر شدن وضعیت، آن‌طور که باید منجر نشد. خصوصا اینکه به اذعان کارشناسان ما همچنان در همان موج اول مانده‌ایم و هیچ‌وقت نتوانستیم موج اولیه بیماری را هم در کشور کنترل کنیم. فقط در فواصل زمانی گوناگون با پیک‌های عجیب و شدیدی روبه‌رو شدیم و ایران تبدیل شد به تنها کشوری که 5 پیک کرونا را تجربه کرده است. از اینها که بگذریم و در ادامه مساله‌ای که به آن اشاره کردم و اعلام و تشریح راهکارها، در بعد سلبی، اولین اتفاقی که باید رخ دهد ما باید شاهد یک تعطیلی حداقل دوهفته‌ای و به‌معنای واقعی باشیم. یعنی یک تعطیلی غیر از تعطیلی‌هایی که پیش از این تجربه کردیم. باید تمام مسیرهای برون‌شهری مسدود شوند و حتی یک مسافرت هم انجام نشود. مردم باید و باید در منازل خود و در شهرهای خود بمانند و برای این مهم هم یکی دو روزی فرصت داده شود و اعلام کنند مردمی که در شهرهای خودشان نیستند، به منازل‌شان بازگردند.

مساله دوم تعطیلی تمام کسب‌وکارها به‌جز همان کسب‌وکارهای حیاتی و موردنیاز مردم باز باشد. تعطیلی پاساژها و مراسم خرید، باشگاه‌های ورزشی، فروشگاه‌ها، سینماها و... از مهم‌ترین اقداماتی است که انتظار می‌رود انجام شود. ما نیازمند چیزی شبیه به حکومت‌نظامی هستیم، لاک‌داون به‌معنای واقعی و چیزی شبیه به آنچه در کشورهایی نظیر چین اتفاق افتاد. ادارات و مشاغلی که امکان دورکاری دارند باید تماما دورکار شوند و این مواجهه فانتزی که فلان‌درصد از کارکنان حاضر باشند و بقیه نه، کاملا باید بساطش جمع شود.

در یک کلام شهرها باید برای حداقل دوهفته در تعطیلی کامل باشند و یک خاموشی کامل فرو بروند تا زنجیره انتقال بیش از چیزی که هست، توسعه پیدا نکند. هیچ رانت و راه دررویی هم برای هیچ طبقه و گروه خاصی تعبیه نشود و همه و همه در خانه‌ها و شهرهای خودشان بمانند. تمام نهادهای نظارتی هم پای کار بیایند و با ناقضان این مدل، مقابله سفت و سختی کنند. مواجهه‌ای فراتر و جدی‌تر از جریمه‌های رانندگی و توصیه و تذکر! این تمام چیزی است که در بعد سلبی و با دخالت حداکثری نیروهای نظامی و انتظامی انتظار انجامش می‌رود. اما خب برای وقوع چنین وضعیتی نیازمند یک‌سری اقدام‌های ایجابی هم هستیم که در ادامه به آنها اشاره می‌کنم.

در بعد ایجابی باید همه ‌جوانب ایجاد محدودیت‌های احتمالی خصوصا در بعد اقتصادی سنجیده و تامین شود

و اما در بعد ایجابی، احتمالا یادتان هست که از همان ابتدای شیوع کرونا، همان روزهایی که متخصصان مدافع قرنطینه در این شرایط و مخالف قرنطینه در آن شرایط حرف از دوگانه سلامت و اقتصاد می‌زدند، چه قماری بر سر جان مردم شد و حالا چه نتیجه‌ای از این قمار عایدمان شده است. ما هم به شرایط بد اقتصادی و هزینه‌های بالا و ماورایی ایجاد محدودیت‌های واقعی واقفیم و منکرش نیستیم. منتها واقعا در دوگانه اقتصاد و سلامت، کفه کدام سنگینی بیشتری دارد؟ این روزها مردم چه هزینه‌هایی برای درمان پرداخت می‌کنند و زیر بار هزینه‌ها چطور کمر خم کرده‌اند؟ حاضرم بنویسم و قسم بخورم که درصد قابل توجهی از افرادی که روزانه نام‌شان جزء فوتی‌هاست به‌خاطر عدم‌تمکن مالی اسیر شده‌اند و جان باخته‌اند. پس اساسا این دوگانه، دوگانه ناصحیح و ناصوابی است. حالا که امید به تعطیلی برای کنترل زنجیره بیماری و کاهش فشار بر کادر درمان را داریم، باید به چند اقدام ایجابی هم اشاره کنیم. به فرض اعلام و اعمال محدودیت‌های سختگیرانه اولین اقدامی که باید صورت گیرد، سرعت و توسعه روند واکسیناسیون در کشور و بعد هم رفع مشکل دارویی بیماران برای پایان دادن به این سیکل معیوب درمان است. ببینید که الان چه تعداد از افراد به این بیماری مبتلا هستند و خود یا خانواده و دوستان‌شان به‌دنبال تامین نیازهای دارویی و درمان آنها هستند. این درگیری باعث ابتلای همراهان و خانواده بیماران هم می‌شود و این چرخه به هیچ وجه به پایان نمی‌رسد. مساله دوم تامین نیازهای معیشتی و اقتصادی و درنظر گرفتن تسهیلاتی برای قشر کمتربرخوردار است. بسیاری از افراد جامعه در یک سطح نیازمند یک‌سری معافیت‌ها و بخشش‌های مالیاتی و... و تاخیر و بخشش در پرداخت اجاره‌ها هستند، در سطح دیگر و پایین‌تر بسیاری از خانواده‌ها نیازمند نان شب و نیازهای خوراکی و غذایی هستند و در بخش دیگر هم نیازمند نیازهای ابتدایی درمانی و دارویی، پس ‌باید نهادهای متعدد و بزرگی که در کشور وجود دارند، پای کار بیایند و هرکدام بخشی از این نیازها را تقبل کنند. اقدام ایجابی بعدی همان است که از ابتدا هم نسبت به آن اهتمام ویژه‌ای نبود و علی‌رغم توصیه‌های زیادی که شد و تجربیاتی که سایر کشورها هم داشتند، در ایران آن‌طور که باید پیش نرفت. بیماریابی فعال! ‌باید تست‌های کرونایی به میزان زیاد و به‌صورت رایگان در دسترسی عموم قرار گیرد تا بیماران در همان ایام ابتدایی درگیری با ویروس شناسایی شده و روند درمان را آغاز کنند. همان‌طور که متخصصان بارها گفته‌اند برای درمان کرونا یک زمان طلایی وجود دارد و آن زمان هم همان مراحل ابتدایی درگیری است. نکته بعدی توسعه حمل‌ونقل عمومی توسعه خدمات الکترونیکی و توسعه دسترسی‌های غیرحضوری به خدمات است. باید حتی‌المقدور و با سرعت بالا بسیاری از خدمات موردنیاز مردم امکان دسترسی غیرحضوری را داشته باشند تا مردم مجبور به مراجعه حضوری به ادارات و سازمان‌ها نباشند. توجه به این مسائل و بسیاری دیگر از موضوعات می‌تواند زمینه‌ساز عبور از این پیک مهلک کرونا و نفس کشیدن کادر درمان خسته و نفس‌بریده باشد. البته اگر از اقدامات و تصمیمات فانتزی، شبیه به آنچه تا به امروز اتخاذ شده است، فاصله بگیریم.

مرتبط ها