ابوالقاسم رحمانی، دبیرگروه جامعه: یادم هست، از همان روزهای ابتدایی شیوع کرونا در ایران، همان حوالی اسفند سال 98، بعد از کلی ترس و ارعاب و هشدارهای رسانهای و تخصصی که هرکس به هر شکلی سعی در انتشار و عمومیسازی آن داشت، همه بر سر یک موضوع اجماع داشتیم و آن هم مراقبتهای شخصی بود. مدل مواجهه دولتها، خصوصا ایران با این همهگیری، آنقدر فشل بود و این فشلبودن اظهرمنالشمس شد و ماند که لزوم رعایتها و مراقبتهای شخصی، بیش از هر کشور و مدل دیگری احساس میشد. برای همین شستوشوی مداوم دستها، زدن ماسک، رعایت فاصلهگذاری اجتماعی و پرهیز از حضور در تجمعات و فضاهای بسته با تعداد بالای حاضران منع میشد. الان هم باز به همان دلیل، یعنی عدممدیریت صحیح و کارآمد کرونا در کشور و ادامه مسیر بر همان مدار ایمنی تودهای، توصیه همان است که بود. اینکه بقیه کشورها درحال تزریق دز سوم و یادآور واکسن کرونا هستند و ورزشگاههای کشورهای اروپایی پر از تماشاگران بدون ماسک شد و خیلیدیگر از کشورها هم الزام استفاده از ماسک را برداشتند و... خیلی به ما ربطی ندارد و دلیل آن هم باز مشخص است و کافی است نگاهی به تعداد موارد ابتلا و مرگومیر و میزان درصد جمعیت واکسینهشده کشور بیندازید. با وجود این و علیرغم توصیه به رعایت پروتکلهای بهداشتی، به هر دلیلی، خصوصا سرکشتر شدن ویروس و جهشهای پیاپی آن و سررفتن حوصله و کلافگی مردم از رعایت پروتکلها، ممکن است هرکدام از ما حتی برای بارچندم به این بیماری کشنده مبتلا شویم. برای همین سعی میکنیم در ادامه هم مراحل و فازهای مختلف این بیماری را معرفی کرده و هم داروها و روندهای مراقبتی را بررسی کنیم. این بین البته نیت اصلی نمایش فاصله زیاد بین اوضاع روبهراه در افکار مسئولان و وضعیت وخیم و اسفناک موجود در جامعه است. هم در قیمت داروها، تختهای بیمارستانی و رسیدگیهای درمانی و هم دسترسی به آنها در طبقات مختلف اجتماعی! اینکه فایدهای دارد یا نه، تا الان که نداشته، اینکه ما باید بنویسم یا نه، حتما وظیفه داریم.
همه رکوردهای کرونایی شکسته شد؛ البته آمارها بالاتر هم میرود!
بنابر اعلام مرکز روابطعمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت «از 17 تا ۱۸ مردادماه ۱۴۰۰ و براساس معیارهای قطعی- تشخیصی، ۴۰هزار و ۸۰۸ بیمار جدید مبتلا به کووید-۱۹ در کشور شناسایی شد که پنجهزار و ۸۱ نفر از آنها بستری شدند. مجموع بیماران کووید-۱۹ در کشور به چهارمیلیون و ۱۹۹هزار و ۵۳۷ نفر رسید. متاسفانه در طول این ۲۴ ساعت، ۵۸۸ بیمار کووید-۱۹ جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۹۴ هزار و ۶۰۳ نفر رسید. تاکنون سهمیلیون و ۵۶۵ هزار و ۵۷۵ نفر از بیماران، بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. ۶هزار و ۵۶۱ نفر از بیماران مبتلا به کووید-۱۹ در بخشهای مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحتمراقبت قرار دارند. تاکنون ۲۶ میلیون و ۵۸۶ هزار و ۸۰۵ آزمایش تشخیص کووید-۱۹ در کشور انجام شده است. درحال حاضر ۳۳۶ شهر کشور در وضعیت قرمز، ۸۴ شهر در وضعیت نارنجی، ۲۸ شهر در وضعیت زرد قرار دارند. تاکنون ۱۳میلیون و دوهزار و ۲۴۵ نفر دُز اول واکسن کرونا و سهمیلیون و ۱۴۶ هزار و ۱۳۰ نفر نیز دُز دوم را تزریق کردهاند و مجموع واکسنهای تزریقشده در کشور به ۱۶میلیون و ۱۴۸ هزار و ۳۷۵ دُز رسید.» نادر توکلی، معاون درمان ستاد کرونا در استان تهران درباره مشکل کمبود تخت در بیمارستانها، اظهار کرد: «همه تختها پر است و تنها ظرفیتی که استفاده میکنیم همان هزار تختی است که در اورژانس بیمارستانهاست. بیمار در تختهای بستری اورژانس منتظر میماند تا ظرف ۶ تا ۲۴ ساعت بعد بتواند به بخش منتقل شود و براساس میزان ترخیصیها و فوتیها تخت برای سایرین خالی میشود. نکته اساسی در این میان این است که یک بیمارستان حدود ۹۰۰ تا ۵۰۰ ورودی کرونایی دارد و از این تعداد حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ بیمار بستری موقت میشوند و نیاز به دارو دارند. میانگین هزینه دارو برای هر بیمار حدود یکمیلیون است که در مراکز دولتی باید با پذیرش بیمههای پایه خدمت ارائه شود و حجم نقدینگی قابلتوجهی باید صرف داروهای کرونا شود. این درحالی است که سازمانهای بیمهگر حدود ۳ تا ۶ ماه بعد پول بیمارستانها را پرداخت میکنند؛ اما شرکتهای دارویی، هزینه داروی کرونا را نقدی دریافت میکنند و این بزرگترین معضل فعلی در زمینه کروناست که در بیمارستانها حجم نقدینگی کم است و تعهدات سازمان بیمهگر با تاخیر پرداخت میشود و مسئولان بیمارستان برای تامین نقدینگی بهمنظور خرید دارو با مشکل مواجه میشوند. فعلا هیچ تصوری برای زمان رسیدن به قله پیک پنجم وجود ندارد، زیرا ماهیت ویروس جهشیافته چنین است. اگر موفق میشدیم ۷۰ درصد جامعه مشمول واکسن را واکسینه کنیم میتوانستیم نظر دهیم، اما چون این اتفاق نیفتاده ممکن است تا ابتلای ۷۰ درصد جامعه پیشروی کنیم. تنها پیشبینی فعلی این است که در روزهای آتی بازهم افزایش مرگومیر را خواهیم داشت. سهنکته باید از اولویتهای اصلی ما باشد؛ اول تسریع واکسیناسیون با کاهش بروکراسی که در هر مکان بتوان واکسن تزریق کرد. نکته دوم فرهنگسازی در راستای کاهش سادهانگاری است و نکته سوم افزایش نظارتهاست تا ضمانت اجرایی برای تشدید پروتکلها داشته باشیم و شاهد بهتر شدن شرایط باشیم.» این هم از وضعیت حال حاضر کرونا در کشور، همهچیز بد، وضعیت فراتر از قرمز و اقدامات هم همچنان همان اقدامات همیشگی و بیتاثیر! با توجه به شرایط موجود، سعی میکنیم در یک شبهاینفوگرافی، مراحل مختلف بیماری را با هم مرور و داروهای موردنیاز برای درمان بیمار در هر یک از این مراحل را معرفی و امکان دسترسی و البته هزینه خرید هرکدام از مجاری مختلف، داروخانهای بیمهای، داروخانهای آزاد و بازار سیاه را بررسی کنیم.
اولا دارو نیست، ثانیا اگر هست، بسیار گران است
این هزینهها و موارد صرفا بخشی از روند درمان بیماران کرونایی است. مهمتر از این، مساله دسترسی است. اینکه بیمار یا همراهان او امکان دسترسی به این داروها را داشته باشند، حتی بعد از ساعتها حضور و انتظار در صفهای طولانی جلوی داروخانهها، هفتخوان دیگری است که باید قبل از هزینه دارو به آن توجه کرد. براساس شواهد میدانی که خودم طی این چند روز از بیمارستانها و داروخانههای شاخص پایتخت داشتم، چند مساله اساسی و مشکل بزرگ پیش پای بیماران و همراهانشان بود. مساله اول عدموجود داروها یا بخشی از آنها در داروخانههای شاخص و معرفی شده است. داروخانههای خصوصی و معمولی هم که اصلا در جریان فروش و توزیع این داروها نیستند. مساله دوم عدم پوشش بیمهای بسیاری از داروها بهدلیل اولا کمبود، ثانیا بدقولی بیمهها و ثالثا الزام بر وجود مهر و امضای متخصص پای نسخههاست. مسالهای که بههرحال نمیتوان از بسیاری از بیماران که به درمانگاهها و پزشکان عمومی مراجعه میکنند درخواست کرد. ماجرای بعدی موجودی کم داروخانهها و دست خالی ماندن بسیاری از بیماران پشت در داروخانههاست. پس مجموعه مشکلات تامین دارو و تخت صرفا در مساله قیمت خلاصه نمیشود و قبل از اینکه مردم با قیمتها شگفتزده شوند، پشت در داروخانهها و بیمارستانها، قید نجات و سلامتشان را میزنند!
همان آش و همان کاسه ایمنی تودهای
به چه زبانی، با چه متر و معیاری و با چه ادبیات و سند و مدرکی بنویسیم و خواهش و التماس کنیم که فکری به حال شیوع کرونا در کشور شود؟ اگر قرار بر ایمنی جمعی و گلهای است که خب این مسیر از ابتدا هم طی شده و آثار و نتایج آن را هم دیدیم و میبینیم. اگر هم که قرار نیست آن مسیر طی شود، این چه رویهای است که ستاد ملی مقابله با کرونا و مسئولان نظام بهداشت و درمان کشور پیش گرفتهاند. یکسری آدم روزانه مبتلا و یکسری دیگر جان میدهند، کادر درمان خسته و بیمارستان خصوصی و شرکتهای داروسازی پولدارتر میشوند. کشورهای مختلف دنیا در مسیر تزریق دوز سوم واکسن حرکت میکنند و پوشش واکسیناسیون ما چیزی نزدیک به فاجعه است. ایام محرم هم که فرارسیده و چند صباح دیگر هم که باز تعطیلاتی در پیش داریم. اگر الان در شرایط فاجعه انسانی نیستیم، چند روزی بیشتر با آن فاصله نداریم و نمیدانم دلیل این همه تعلل و سادهانگاری چیست. همه از متخصص و رسانهای و مطلع و دلسوز میگویند، باید با یک تعطیلات اساسی ترمز این وضعیت کشیده شود، مسئولان ما تازه به دنبال طرح و تحول، آن هم بعد از حدود دوسال مقابله با ویروس کرونا و این شیوع و همهگیری هستند. القصه اینکه این مسیر و این روند ادامه همان مسیر و روند و اشتباه گذشته است و مصداق عینی آش همان آش و کاسه همان کاسه، تا بیشتر دیر نشده، کاری کنید. مردم جانشان را از سر راه نیاوردهاند.