حنانه جانمحمدی: این روزها که کرونا گریبانگیر همهمان شده و در خانه ماندهایم چارهای جز کتاب خواندن و فیلم دیدن برای سرگرم شدن پیدا نمیکنیم. سوژه امروز این صفحه را در همین جستوجوهای اینترنتی پیدا کردم، گابریل گارسیامارکز با کتابهایش دیگر یک نویسنده شناخته شده در جهان است. مثلا نوشتن کتاب 100 سال تنهایی، برای نویسندهاش، 5 سال زمان برد و به گفته خودش فکر نمیکرد که این کتاب بتواند؛ آنقدر در دنیا شناخته شود. در گزارش پیش رو، به سراغ کتابهایی رفتیم که شهرت جهانی دارند و به دنبال این بودیم که ببینیم چقدر نوشتنشان طول کشیده و نویسنده چه نگاهی داشته است وقتی کتاب را مینوشته.
شازده کوچولو
«شازده کوچولو» کتابی که همیشه اسمی از آن شنیدهایم و همچنان جزء یکی از کتابهای پرفروش دنیاست. آنتوان دوسنت اگزوپری، نویسنده فرانسوی این کتاب 6 ماه زمان گذاشت تا بتواند آن را بنویسد. او در گفتوگویی با یک نشریه فرانسوی، در مورد زمانی که درحال نوشتن این کتاب بود، گفته است: «خیلی دلم میخواست این چیزی که چند وقت در ذهنم بود را ثبت کنم، اما همیشه یک چیزی مانع میشد، تا اینکه یک روز در جنگلی راه میرفتم و احساس کردم باید بنویسم. همان جا مداد و کاغذم را درآوردم و شروع به نوشتن کردم و 6 ماه بعد شازده کوچولو متولد شد. برای من آنقدر تجربه خوبی بود که بارها خواستم باز هم با همین سبک بنویسم.»
بینوایان
ویکتور هوگو، زمانی که داشت، شخصیتهای کتاب «بینوایان» را خلق میکرد، فکر نمیکرد که این شخصیتها آنقدر در دنیا معروف شوند و هزاران فیلم و داستان از آن ساخته شود. ۱۲ سال از عمر این نویسنده معروف، برای نوشتن این کتاب گذشت. 12 سالی که برای او و به گفته خودش بسیار سخت گذشت، چون با شخصیتها بسیار درگیر میشد و با آنها همدردی میکرد. همین باعث میشد تا نوشتن کتاب، کند پیش برود. اما از طرف دیگر معتقد است که این طولانی شدن باعث شد تا شخصیتها بسیار پخته شوند و برای همین کتاب اینقدر پرمخاطب شد. اولینبار در سال ۱۸۶۲ این کتاب روانه بازار شد و همچنان جزء کتابهای پرفروش است.
کشتن مرغ مقلد
«کشتن مرغ مقلد» یکی از پرفروشترین رمانهای تاریخ است و نخستین بار در سال ۱۹۶۰ انتشار یافت. از این کتاب فیلمی به همین نام نیز ساخته شده است. هارپر لی، رماننویس با «کشتن مرغ مقلد»، نام خود را برای همیشه در ادبیات آمریکا حک کرد. نوشتن این کتاب دو سالونیم برای او زمان برد. «لی» در سال ۲۰۱۵ یعنی ۵۵ سال پس از انتشار این کتاب، رمان دومش «برو یک دیدهبان بگمار» را منتشر کرد که حواشی بسیاری هم به همراه داشت. از زمان اولین انتشار این کتاب تاکنون، بیش از ۴۰ میلیون نسخه از این کتاب به فروش رفته و به بیش از ۴۰ زبان بینالمللی ترجمه شده است. تیراژ نخستین چاپ رُمان کشتن مرغ مقلد ۵ هزار نسخه بود.
آرزوهای بزرگ
کتاب «آرزوهای بزرگ»، در ترجمه صحیح توقعات بزرگ یا انتظارات بزرگ اثر چارلز دیکنز، نویسنده انگلیسی که ابتدا به صورت داستان دنبالهدار از دسامبر ۱۸۶۰ تا اوت ۱۸۶۱ میلادی در هفتهنامه سراسر سال به چاپ رسید. این رماننویس برای خلق کتاب «آرزوهای بزرگ» هشت ماه وقت صرف کرد. وقایع این کتاب که به صورت خودزندگینامه از قول شخصیت اصلی داستان، کودکی یتیم موسوم به پیپ نگاشته شدهاست، از سال ۱۸۱۲، هنگامی که او هفت سال داشت، تا زمستان ۱۸۴۰ اتفاق میافتد. آرزوهای بزرگ را میتوان به نوعی زندگینامه خودنوشت شخص دیکنز نیز دانست که همچون آثار دیگرش تجربیات تلخ و شیرین او از زندگی و مردم را نمایان میسازد.
ناتوردشت
جی دیسلینجر، کتاب معروف «ناتوردشت» را ابتدا به صورت داستان دنبالهدار، منتشر میکرد و بعد به یک باره تصمیم گرفت تا کتاب را جداگانه منتشر کند. او 10 سال تلاش کرد تا توانست نوجوان عصیانگر کتابش را طراحی کند و روایت داستانش را برای مخاطبانش بنویسد. این رمان در سال ۱۹۵۱ به تمام زبانهای زنده دنیا ترجمه کرد. به گفته ناشر این کتاب، ناتوردشت سالانه حدود ۲۵۰ هزار نسخه در جهان فروش دارد و تاکنون ۶۲ میلیون نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رسیده است. این داستاننویس آمریکایی تا پیش از مرگ در ۲۷ ژانویه ۲۰۱۰ هرگز اجازه ساخت اثر سینمایی براساس این کتاب را نداد. این رمان کلاسیک که در اصل برای مخاطب بزرگسال منتشر شده بود، به دلیل درونمایه طغیانگری و عصبانیت نوجوان داستان، مورد توجه بسیاری از نوجوانان قرار گرفت. یک نکته جالب در مورد این کتاب این است که بنگاه انتشاراتی راندوم هاوس (Random House) در سال ۱۹۹۹ آن را بهعنوان شصتوچهارمین رمان برتر سده بیستم معرفی کرد. البته این کتاب در مناطقی از آمریکا بهعنوان کتاب «نامناسب» و «غیراخلاقی» شمرده شده و در فهرست کتابهای ممنوعه - دهه 90 میلادی منتشرشده از سوی «انجمن کتابخانههای آمریکا» ــ قرار گرفت.
برباد رفته
نوشتن این کتاب برای مارگارت میچل، جایزه ادبی به همراه داشت و همین او را تشویق کرد تا نویسندگی را ادامه دهد. «برباد رفته» از آن دست رمانهای عاشقانهای است که همه قشر آن را مطالعه کردهاند. تاثیرگذاری این داستان آمریکایی آنقدر زیاد است که همچنان تجدید چاپ میشود و در سینما و تئاتر مورد اقتباس قرار میگیرد. مارگارت میچل ۱۰ سال برای نوشتن این رمان وقت صرف کرد. «میچل» هرگز تصمیم نداشت نویسنده شود اما یکی از همکارانش به توانمندی او در نگارش رمان شک کرد و موجب شد یکی از شاهکارهای ادبیات کلاسیک آمریکا به نگارش درآید. برباد رفته در سال ۱۹۳۶ به چاپ رسید و شهرتی را برای میچل به ارمغان آورد که آرزویش را نداشت. این نویسنده آمریکایی با تنها رمانش جایزه ادبیات داستانی پولیتزر سال ۱۹۵۷ را کسب کرد. در پی اعتراضات اخیر مردم آمریکا و جنبش ضدتبعیض نژادی بسیاری از شبکههای جهانی تصمیم گرفتند فیلم برباد رفته را از شبکه پخش خود پاک کنند. در این مدت یادداشتهای بسیاری در شبکههای اجتماعی در مذمت چنین کتابها و فیلمهایی پخش میشد که در آن عملا نژادپرستی بهعنوان یک عنصر اصلی مطرح بود و شاید تنها ایراد به این کتاب، همین مورد باشد که در این چند وقت هم بسیار به آن در نشریههای آمریکایی پرداخته شد. اما بسیاری از کارشناسان ادبی در دنیا این کتاب را یکی از شاهکارهای ادبی میدانند.
هری پاتر
اولین رمان از مجموعه کتاب «هری پاتر»، در ۳۰ ژوئن ۱۹۹۷ با عنوان «هری پاتر و سنگ جادو» منتشر شد. شاید زمانی که خانم رولینگ شروع به نوشتن اولین کتاب کرد، تصور نمیکرد نگارش این رمان تخیلی نوجوانان، برای او شهرتی جهانی و ثروتی تصورناپذیر به ارمغان آورد. ایده هری پاتر برای اولین بار بهطور ناگهانی در سال ۱۹۹۰ در قطار پرازدحام مسیر شهر منچستر به لندن، به ذهن رولینگ راه یافت. او در مورد این داستان میگوید: «من از 6 سالگی تقریبا بهطور مستمر چیزهایی مینوشتم ولی هرگز علاقه آنچنانی به خلق یک ایده نداشتم. در خلال چهار ساعت تأخیر قطار، بهسادگی نشستم و به فکر فرورفتم، همه جزئیات در ذهنم شکل گرفتند، تصویر پسرکی لاغر و نحیف، با موهای پرکلاغی که عینکی به چشم دارد و هیچ نمیداند که یک جادوگر است، اما برای من بیشتر و بیشتر، شکل واقعیت به خود میگرفت.» رولینگ 6 سال وقت گذاشت تا توانست این کتاب را بنویسد. این کتاب محبوبیت بسیار زیاد، تحسین فراوان و موفقیت تجاری را در جهان کسب کرد. تا ژوئن ۲۰۱۱، کتابها در حدود ۴۵۰ میلیون نسخه فروش داشته و به ۸۳ زبان دنیا ترجمه شده است و چهار کتاب پایانی این مجموعه بهطور متوالی رکورد فروش سریعترین کتابهای جهان را دارد. فروش کلی این فیلمها حدود 8 میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار بوده است.
1984
کتاب «1984»، نام کتاب مشهوری از جودج اورول است که در سال ۱۹۴۹ منتشر شده است. این کتاب بیانیه سیاسی شاخصی در رده نظامهای تمامیتخواه شمرده میشود. همه اورول را با «مزرعه حیوانات» و «۱۹۸۴» به یاد میآورند. رمان «۱۹۸۴» او در عرض یک سال نوشته شده و هنوز با گذشت ۶۷ سال از زمان اولین چاپش، مورد توجه خوانندگان، منتقدان و سینماگران قرار میگیرد. این کتاب ۲۶۷ صفحهای از سوی مجله «تایم» بهعنوان یکی از ۱۰۰ رمان برتر انگلیسیزبان از سال ۱۹۲۳ تا ۲۰۰۵ انتخاب شده است.
جادوگر شهر از
«جادوگر شهر اُز» عنوان کتابی است داستانی برای کودکان نوشته ال. فرانکباوم. این کتاب به زبان انگلیسی و در ۱۷ ماه می ۱۹۰۰ انتشار یافت. نویسنده این کتاب برای نوشتن آن یک سال وقت گذاشت. نکته دیگر در مورد این کتاب این است که تاکنون نسخههای متعددی از آن نوشته شده است. فروش این کتاب کودکانه تا سال ۱۹۵۶ حدود سه میلیون جلد بوده است. جادوگر شهر اُز در زمان خودش یکی از نمونههای کتاب موفق برای کودکان است که بعد از گذشت سالها از انتشار این کتاب، همچنان نویسندگان مختلف از این سبک داستان برای روایتهای خودشان استفاده میکنند.
فرانکشتاین
کتاب «فرانکشتاین» معروفترین اثر نویسنده انگلیسی مری شلی است. ایده اولیه نوشتن این کتاب را لرد بارون، شاعر انگلیسی و از دوستان خانوادگی شلیها پیشنهاد کرد. فرانکشتاین اولین بار در سال ۱۸۱۸ منتشر شد. تاثیر این داستان به حدی بود که این کلمه به صورت مدخلی در فرهنگ لغات درآمده است. در داستان، فرانکشتاین سازنده موجود است و مخلوق یک هیولا است. هیولا فقط هیولا است و هیچ اسمی ندارد، اما به مرور زمان آن هیولا به نام خالق خویش به فرانکشتاین معروف شده است. شکل صحیحتر دیگری که رواج یافته است «هیولای فرانکشتاین» است. اما تاثیر هیولای فرانکشتاین در سراسر دنیا به قدری زیاد بوده که اشخاص مختلف و نویسندگان گوناگونی از آن بهعنوان شخصیت کتب خود استفاده میکنند. این داستان مربوط به دوره رمانتیک اروپاست که در سراسر داستان امید، دلگرمی و همدردی نمایان است.
دیوید کاپرفیلد
«دیوید کاپرفیلد» نام رمانی نوشته چارلز دیکنز، نویسنده انگلیسی است. این کتاب برای نخستین بار در سال ۱۸۵۰ میلادی منتشر شد. دیکنز آن را از سایر کتابهای خود برتر میدانست شاید از این رو که حوادث هیجانانگیز و بسیاری از عناصر داستان برگرفته از رخدادهای زندگی خود او است و میتوان گفت بیش از دیگر رمانهای او، قالب اتوبیوگرافی دارد. شخصیت اصلی این داستان، دیوید کاپرفیلد، کودک مورد علاقه خود دیکنز است. دیوید کاپرفیلد هشتمین رمان این نویسنده انگلیسی است که بارها به سینما و تلویزیون راه پیدا کرده است. نوشتن این کتاب ۱۹ ماه به طول انجامید. او بعد از نوشتن این کتاب در گفتوگویی با دوستانش گفته بود: «من داستان کتاب را دوست دارم. هر بار با خلق یک داستان جدید احساس میکنم که اینجا همان جایی است که آرزو داشتهام. دیوید کاپرفیلد هم برای من همان کودک گمشدهای است که در داستانها پیدایش کردم.»
گتسبی بزرگ
«گتسبی بزرگ»، نوشته اسکات فیتز جرالد برای نخستین بار در سال 1925 منتشر شد. ماجراهای این کتاب در نیویورک و لانگ آیلند و در تابستان سال ۱۹۲۲ اتفاق میافتند و داستان دورانیاند که فیتز جرالد خود آن را دوران موسیقی جاز یا عصر جاز مینامید. نوشتن این کتاب برای جرالد دو سالونیم زمان برد. اما در سال ۱۹۲۵، چندان کامیاب نبود و در مدت ۱۵ سال باقیمانده از عمر فیتز جرالد تنها نزدیک به 25 هزار جلد از آن به فروش رسید و فیتز جرالد، درحالی که خودش و این رمان را شکست خورده میدانست، در سال ۱۹۴۰ درگذشت. این کتاب در سالهای پایانی ۱۹۳۰(دوران رکود اقتصادی بزرگ) و همچنین در خلال جنگ جهانی دوم بهطور کلی بهدست فراموشی سپرده شد اما پس از جنگ، در سالهای ۱۹۴۵ و ۱۹۵۳ تجدید چاپ شد و بیدرنگ خوانندگان و طرفداران بسیاری یافت. در سال ۱۹۹۸، هیات دبیران مادرن لایبرر (Modern Library)، گتسبی بزرگ را بهترین رمان آمریکایی سده بیستم و دومین رمان برتر انگلیسیزبان این سده اعلام کرد.
گوربهگور
کتاب «جان که میدادم» ترجمه شده به «گوربهگور» اثر ویلیام فاکنر، نویسنده آمریکایی و برنده جایزه نوبل ادبیات شد. این کتاب نخستین بار در سال ۱۹۳۰ در آمریکا چاپ شد. عنوان کتاب برگرفته از کتاب «ششم ادیسه» اثر هومر است. فاکنر خود معتقد بوده که کتاب حاضر را ظرف 6 هفته آن هم همراه با کار شبانه پای کوره آتش نوشته است و پس از آن هم دستی در آن نبرده است، اما ساختمان داستان و ظرافتهای موجود در آن بهگونهای است که خواننده گمان میکند باید بیش از اینها وقت و «عرقریزی روح» صرف آن شده باشد. در هر حال این رمان را بسیاری از منتقدان سادهترین و در عین حال کاملترین رمان فاکنر دانستهاند و برخی حتی آن را شاهکار خواندهاند. نجف دریابندری ترجمه عنوان کتاب (As I Lay Dying) را به زبان فارسی ناممکن دانستهاست. او میگوید: «کوتاهترین عبارتی که به نظر من میتوانست معنای عنوان اصلی را دقیقا بیان کند «همچون که دراز کشیده بودم و داشتم میمردم» است.» لذا عنوان «گوربهگور» که به نوعی اشاره به روایتگری مرگ در داستان میکند انتخاب شده است.
بلندیهای بادگیر
«بلندیهای بادگیر» نوشته امیلی برونته، شاعر و نویسنده انگلیسی است که در سال ۱۸۴۷ با نام مستعار الیس بل منتشر شد. این کتاب تنها رمان امیلی برونته است. ویژگی متمایزکننده این رمان در زمان انتشارش لحن شاعرانه و دراماتیک بیان آن، عدم تفسیر نویسنده و ساختار غیرمعمولش بود. این اثر بارها به زبان فارسی ترجمه و منتشر شده است. واترینگ هایتس در این داستان به نام عمارت خانوادگی ارنشاو اشاره دارد که روی تپه و در معرض باد ساخته شده است. واژه واترینگ از کلمهای اسکاتلندی گرفته شده است و به توفانی که اطراف خانه اصلی داستان وجود دارد، اشاره میکند و نمادی از فضای پرسروصدای داستان است. خواهران «برونته» از مشهورترین زنان نویسنده در تاریخ ادبیات هستند. «بلندیهای بادگیر» تنها رمان «امیلی»، خواهر وسطی این خانواده ادبی است که در سال ۱۸۴۷ به چاپ رسید. نگارش این کتاب ۹ ماه طول کشیده است و امیلی برونته در ۳۰ سالگی و با نام مستعار «الیس بل» منتشر شده است. سبک خلاقانه این اثر موجب تعجب منتقدان شد و واکنشهای متفاوتی را درپی داشت.