بردیا عطاران، دانشجو ی دکتری سیاستگذاری دانشگاه امام صادق(ع): یکی از ابعاد حساس فهم و شناخت مساله مذاکرات هستهای ایران، انگیزههای طرفین مذاکره برای حضور در این میان است. این انگیزهها به قدری مهم هستند که حتی انگیزه ابتدای مذاکرات با انگیزه اکنون مذاکرات تفاوت دارد. پرونده هستهای ایران آنقدر زمان برده که دولتهای مختلف در ایران و کشورهای 1+5 از آن رفته و آمدهاند و این سبب شده است تا این پرونده تا حدی بغرنج شود. با این مقدمه پرونده برجام از دولت دوازدهم به دولت سیزدهم واگذار شده است و طرفین مذاکره با انگیزهها و رویکردهای متفاوتی به این پرونده نگاه میکنند. در دولت دوازدهم برجام یک پرونده حقوقی بود که از برههای به بعد جنبه حیثیتی برای دولت خلق کرد. اما در دولت سیزدهم به هیچ عنوان جنبه حقوقی ندارد و رویکرد ایدئولوژیک و امنیتی بر ابعاد حقوقی این مذاکرات میچربد؛ به عبارت دیگر افراد امنیتی و ایدئولوژیک برای کسب منافع حداکثری اقتصادی در برجام مذاکره خواهند کرد. با این حال انگیزههای طرفین نیز نقش مهمی علاوهبر رویکرد آنها به این پرونده دارد.
سوالات جدی برای طرفین مذاکره مطرح است: آیا آمریکا «نیازمند» یک توافق با ایران است؟ آیا طرف آمریکایی حاضر است «به هر قیمتی» با ایران مذاکره کند و به نتیجه برسد؟ آیا آمریکا برای مصرف داخلی خود از برجام بهره میبرد؟ آیا ایران به ثبات رسیده است و با تحریمها سازگاری پیدا کرده یا هنوز تا به زانو درآمدن ایران فاصلهای طولانی باقی مانده است؟ آیا طرف آمریکایی از اینکه ایران سلاح هستهای نمیسازد، اطمینان حاصل کرده یا شک او به وجود تحقیقات نظامی هستهای به قوت خود باقی است؟ و... . طرف مذاکرهکننده ایرانی تا به این سوالات پاسخ ندهد و انگیزههای طرفهای مختلف دیگر را نداند، نمیتواند موفق شود. در نوشتههای گذشته خود به اهمیت فرصت 16 ماهه ایران و 1+5 برای مذاکرات گفته و نوشتهام و درصورتی میتوانیم در این فاصله به مذاکرات با روند مثبت دست پیدا کنیم که حداقل ابزارسازی در این حوزه داشته باشیم. اما خطای شناختی که در بین تصمیمسازان شناخته شده نزدیک به دولت جدید سبب شد تا توضیحی درخصوص مذاکرات درج شود.
مهدی محمدی، مشاور رئیس مجلس شورای اسلامی در رشته توئیتی گفت: «درحالی که بایدن به شدت نیازمند بازگشت به 1+5 بود -وهست- و اجرای قانون هم نشان داد دست آن به شدت خالی است، بهترین زمان بود که برجام از وضعیت تقریبا هیچ خارج شده و امتیازهای اقتصادی واقعی از آمریکا گرفته شود.» و یا در اولین جملات آخرین گزارش جواد ظریف درخصوص پرونده برجام به مجلس شورای اسلامی که نشان از رویکرد و انگیزه او در تیم مذاکراتی ایران است، اینگونه میگوید که انگیزه اصلی من خارج کردن ایران از ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل بوده است: «این نخستین نمونه در تاریخ شورای امنیت بود که کشوری که هدف قطعنامههای متعدد شورای امنیت ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد بود، بدون حتی یک لحظه اجرای قطعنامههای الزامآور تحت آن فصل و بدون جنگ و درگیری بتواند از موضع مذاکراتی برابر پرونده خود را از دایره تبعات فصل هفتم خارج سازد. شکست پروژه امنیتیسازی و ایرانهراسی در سطح جهانی که میتوانست زمینه تهدید و برخورد نظامی را فراهم آورد، از سلسله نتایج بینالمللی بیش از دو سال مذاکره طاقتفرسا برای جمهوری اسلامی ایران بهشمار میآید.»
درنتیجه انگیزههای مذاکرهکننده قبلی و مذاکرهکنندگان کنونی در این توافق متفاوت است و یکی از عوامل اصلی به نتیجه نرسیدن این پرونده این مهم است که برجام چیست؟ پروندهای حقوقی برای خارج کردن ایران از حصارهای رژیمهای بینالمللی است یا پروندهای اقتصادی برای اجازه به ایران برای استفاده از مواهب تجارت بینالمللی.
گزارش روزنامه والاستریتژورنال یک پیام از طرف آمریکاییهاست که حاضر نیستند به هر قیمتی توافق کنند، و آنها به برجام به مثابه یک پرونده حقوقی نگاه نمیکنند که در آن زیادهخواهی یا قانعبودن موردتوجه باشد، بلکه برجام یک اهرم و ابزار فشار برای به تعادل رساندن نظم منطقهای در غرب آسیاست، درنتیجه با این نگاه باید پرونده حل شود نه توافق و مذاکره. ایران یا نباید در این بازی وارد میشد یا حالا که وارد شده باید قواعد آن را رعایت کند. عبارتهایی که توسط مسئولان و کارشناسان درخصوص زیادهخواهی آمریکایی مطرح میشود، بیشتر جنبه رسانهای دارد تا حلمساله و واقعی. درواقع ادبیات مشترکی بین مذاکرهکنندگان وین بهوجود نیامده و حل نخواهد شد. این فرصت در دولت جدید هست که بتواند این پرونده را از ترازی به اندازه طرف مقابل تحلیل و پاسخ بگوید.
حال که آمریکاییها از بازی خارج شدهاند و عملا با آمدن دولت جدید فرصت باقی است و تا 16 ماه دیگر که کنگره آمریکا به ایستگاه انتخابات میرسد، فرصت برای تغییر ریل مذاکرات و ایجاد توازنی در ابعاد داخلی خصوصا حوزه اقتصادی فراهم است. این فرصت بسیار کوتاه و حساس تحلیل میشود که میتواند فرجام برجام را مشخص کند.