محمدرضا شمس، نویسنده: بهعنوان یک نویسنده میگویم وجود کتابهای ترجمه خیلی مهم است، هم برای ما و هم برای بچهها. نویسندهها با خواندن این کتابها از روند ادبیات کودکونوجوان روز جهان قرار میگیرند و بچهها هم دنیاهای مختلفی را در کتابها تجربه میکنند. اینها محاسن حضور کتابهای ترجمه در بازار است، اما این اتفاق ایرادهایی هم دارد؛ ایرادهایی که البته تقصیر کتابها نیست و دلایل دیگری دارد...
مشکل این است که کتابهای ترجمه آنقدر زیاد هستند که بازار را اشباع میکنند و ناشران هم توجهشان بهسمت این دسته از آثار است. یک ناشر معروف گفته چاپ کتاب تالیفی را نمیپذیرد و فقط ترجمه منتشر میکند، شاید برخی فکر کنند دلیل این اتفاق ضعف کتابهای تالیفی است، درحالیکه اصلا اینطور نیست. ماجرا این است که ناشر برای کتابهای ترجمه حق کپیرایت نمیپردازد و هر کتابی را که پیدا کند میسپرد به مترجمی با هر کیفیت کاری و نتیجهاش این است که بازار پر است از ترجمههای نازل... بسیار پیش میآید که همزمان از یک کتاب پنج تا 6 ترجمه در بازار باشد و ناشران در نبود قانون کپیرایت با همین رویه پیش بروند و دنبال سوددهی باشند، کتابهای تالیفی را جدی نگیرند. در همین شرایط برای مردم هم این ذهنیت ایجاد شده همانطور که جنس خارجی را بهتر میخرند، کتاب خارجی را هم بهتر بخرند!