ساسان سالور، تهیهکننده: به نظرم میرسد اولین کاری که این دولت میتواند برای آشتی با خانواده بزرگ سینما انجام دهد تا امید و اعتماد به آنها برگردد، این است که در مبحث معیشت بدنه سینما کار کند. به دلیل بیماری کرونا متاسفانه معیشت خیلی از همکاران ما از دست رفت یا دچار مشکل شد. دولت برای اینکه حسن نیت خود را ثابت کند، میتواند به شکل بستههای حمایتی یا کمکهزینه یا هر چیز دیگری، مشکلات سینماگران را حل کند. مساله دیگر این است که در کشور ما همیشه مدیریت فرهنگی به محض تغییر دولت، عوض میشود درصورتی که در دنیا اینچنین نیست. پیرو نبود چنین ثباتی، یکسری مشکلات ما به مساله سلیقهای فکر کردن مدیران در دورههای مختلف برمیگردد. این ثبات البته بعد از اینکه مدیرانی براساس شایستگیشان انتخاب شدند، باید رخ بدهد. اگر روندها را قانونمند کنیم، یعنی بگوییم تمام این مواردی که نوشته میشود، خط قرمزهای یک فیلم سینمایی هستند و به شکل قانون آن را ارائه دهیم و سلیقهای اجرا نشود، بخش عمدهای از مشکلات حل شده است. دولت میتواند راهکار و قانون تعیین کند و میتواند با برداشتن پروانه ساخت و پروانه نمایش، تمام وقتی که از تهیهکننده و عوامل تلف میشود را به جای خودش برگرداند. خود وزیر فرهنگ هم باید آدمی فرهنگی و قاطع باشد و اگر تصمیمی میگیرد، پای آن بایستد و فردی باشد که از سطح سواد و شعور بالایی برخوردار است؛ به خاطر اینکه در تمام ممالک دنیا پیشروترین فرد در کابینه وزیر فرهنگ است.
ما دنبال مسائل فرمالیته نیستم که هنرمندان را جمع کنند و مراسم افطاری برگزار کنند و به آنها بگویند شما چقدر خوب هستید و یکسری آدمها هم تصویب کنند که یکسری آدمهای دیگر بودجههایی دریافت کنند. این میدان، یک آدمی میخواهد که یا علی بگوید و کار درستی انجام دهد. به نظرم فرهنگ ما نیاز به پرویز دهداری دارد. به یاد داشته باشید پرویز دهداری در اوایل انقلاب آمد و کل تیم ملی فوتبال را بیرون کرد. احمدرضا عابدزاده را دروازهبان گذاشت و همه گفتند این جوان که تا دیروز در تیم تام اصفهان بازی میکرد، کیست؟ در تیم ملی یک انقلابی راه انداخت. آن سال تیم ملی در مسابقات آسیا درخشید و اتفاقات عجیبی افتاد و جواد زرینچه، جواد نامجومطلق، صمد مرفاوی، سیروس قایقران و خیلیهای دیگر که به تیم ملی آمدند، همه جوان بودند. در نتیجه حوزه فرهنگ و سینمای ما هم نیاز به یک پرویز دهداری دارد؛ کسی که برندگی داشته باشد و یکسری آدم فسیل که همیشه تکرار شدهاند و همواره پستهای آنها عوض شده است را بیرون بگذارند. در مورد خود عوامل سینما هم مساله عدم شایستهسالاری مطرح است. افراد جدیدی که در سالهای اخیر به سینما وارد شدهاند، بهترین انتخابها نبودهاند و متاسفانه بیشتر اینها به شکل رابطهای وارد سینما شدند. مثلا من بهعنوان تهیهکننده چرا باید از حضور یکسری بازیگر تازهنفس بدم بیاید؟ ولی وقتی سینمادار، پخشکننده و... دنبال افراد خاصی هستند، شما نمیتوانید ریسک کنید و در فیلمها از بازیگران نوظهور استفاده کنید وگرنه بهشدت در ایران استعداد داریم و میشود اینها را برنامهریزی کرد و به سینما تزریق کرد تا این دستمزدهای نجومی هم باعث اضافه شدن بار تولید فیلم نشود. بعضا سالیان سال، یک فرد تئاتر بازی میکند که اینها بازیگران درجه یکی هستند و تحصیلات آکادمیک دارند ولی نتیجهای از تلاششان حاصل نمیشود و دلیلش همین سیستم فعلی است. این یک مشکل ریشهای است که نیاز دارد دربارهاش حمایت همهجانبه دولت و وزارت ارشاد صورت بگیرد.
از سوی دیگر پلتفرمهایی که وجود دارند، یعنی VOD و امثال آنها، سینما را نابود کردند. این پلتفرمها با بودجههای زیاد، سریالهای میلیاردی تولید میکنند که معلوم نیست این پولها از کجا میآید و مثلا چه اتفاقاتی میافتد بابت اینکه برای یک سریال، 90 میلیارد تومان هزینه میشود درحالی که به سادگی میشود پرسید مگر این سریال 90 میلیارد فروش هم داشته است؟ اگر نداشته این چرخه چرا شکل میگیرد و این پولها چرا باید هزینه شوند؟ باید اینها را دولت جدید پیگیری کند و کارگروههایی تشکیل دهد. ابتدا برای تشخیص اینکه یک پروژه وقتی سوددهی ندارد، چرا ساخته میشود و چرا باید در همان پروژه دستمزد بازیگری را سه برابر کنند. اما بحث صنوف؛ صنف در همه جای دنیا اولین چیزی که به ذهن افراد میآورد، استقلال است. صنفی که وابستگی به دولت داشته باشد یا صنفی که حرفهای دولت را دوباره دیکته کند، بدرد نمیخورد. خانه سینما باید بهعنوان صنف، خیلی مستقل و آزاد، حتی مسائل بودجهای را به ارشاد و دولت ربط ندهد و از طریق شرکتهای خصوصی که وابستگی و ارتزاقی نسبت به دولت نداشته باشند، خودش را تامین کنند. تا امروز صنفی نداشتیم که مستقل باشند و همواره از دولت کمک گرفتند و در پشت پرده، لابیهایی انجام شده است.