کد خبر: 55883

گزارش «فرهیختگان» از برنامه‌های کاندیدا‌های ریاست‌جمهوری برای بهداشت، درمان و آموزش پزشکی

تکراری و مبهم

حوزه سلامت در راحت‌ترین وجه آن در نام وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی خلاصه می‌شود. بررسی بهداشت و درمان و آموزش به معنای فراموشی معضلات صنفی جامعه علوم پزشکی، مافیای دارو و تجهیزات، معضلات و تعارض منافع ساختاری و هزاران گیروگرفت دیگر در نظام سلامت نیست. موضوع بهداشت و درمان و آموزش مشتی از خروار مسائل حل نشده است که جان مردم با آنها گره خورده است. یعنی یک کاندیدای ریاست‌جمهوری علاوه‌بر شناخت معضلات و مشکلات هرکدام از زمینه‌های بهداشت و درمان و آموزش پزشکی باید راه‌حل‌های ۴ ساله‌ای را ارائه کند.

سینا مهدوی، روزنامه‌نگار: تا چند روز دیگر ماراتن انتخابات ریاست‌جمهوری تمام می‌شود و یکی از ۷ کاندیدای موجود رئیس دولت سیزدهم می‌شود. از میان نامزدهای ریاست‌جمهوری فعلی ۲ نفر پزشک هستند. علیرضا زاکانی، متخصص پزشکی هسته‌ای و سیدامیرحسین قاضی‌زاده‌هاشمی، متخصص گوش‌وحلق‌وبینی یا به قول خودش جراح فک‌وصورت است. نکته قابل تامل اینکه برادر محسن رضایی هم جراح مغز و اعصاب است و همسر سعید جلیلی نیز پزشک است. بررسی اقوام و کاندیداهای ریاست‌جمهوری نشان می‌دهد تقریبا هیچ‌کدام از آنها با حوزه سلامت کشور غریبه نیستند. پیروزهای احتمالی انتخابات ۲۸ خرداد ولی تقریبا با دست خالی از برنامه به عرصه سلامت آمده‌اند. بیماری کرونا هنوز تمام نشده و آمار پیک چهارم همچنان بالای ۱۰۰ نفر است و روند واکسیناسیون مطلوب مسئولان و مردم نیست. اما برای همین وضع اسفبار کرونا کاندیداهای ریاست‌جمهوری به نقل‌وقول‌های کلاب‌هاوسی و ادعاهای عجیب‌وغریب ریشه‌کنی و واکسیناسیون ۳ ماهه پناه می‌برند. واقعیت آن است که حوزه سلامت در راحت‌ترین وجه آن در نام وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی خلاصه می‌شود. بررسی بهداشت و درمان و آموزش به معنای فراموشی معضلات صنفی جامعه علوم پزشکی، مافیای دارو و تجهیزات، معضلات و تعارض منافع ساختاری و هزاران گیروگرفت دیگر در نظام سلامت نیست. موضوع بهداشت و درمان و آموزش مشتی از خروار مسائل حل نشده است که جان مردم با آنها گره خورده است. یعنی یک کاندیدای ریاست‌جمهوری علاوه‌بر شناخت معضلات و مشکلات هرکدام از زمینه‌های بهداشت و درمان و آموزش پزشکی باید راه‌حل‌های ۴ ساله‌ای را ارائه کند. رقابت‌های انتخاباتی در عجیب‌ترین حالت تا کمتر از دو هفته دیگر تمام می‌شود. اگر تابستان را به ماه‌عسل دولت سیزدهم تشبیه کنیم ولی اول مهر ۱۴۰۰ تا ۲۸ خرداد ۱۴۰۱ حیاتی‌ترین زمان برای اثبات برنامه به‌ویژه در موضوع سلامت و با اولویت کروناست. خرداد ۱۴۰۱ یکی از هفت نفر کاندیدای امروز رئیس‌جمهور است و وزیر بهداشت دارد. خرداد سال آینده زمان ارائه برنامه و کلیات نیست. عدم ارائه برنامه دقیق و اکتفا به کلی‌گویی‌ها مجبورمان کرد خلاصه‌ای از مشکلات حوزه‌های سه‌گانه را بررسی کنیم و در انتها آنچه به صورت شکسته بسته به‌عنوان برنامه نظام سلامت مطرح کرده‌اند را مورد نقد و بررسی قرار دهیم.

   آموزش و ما ادراک آموزش!

آموزش رشته‌های علوم پزشکی طی چند سال اخیر دست‌خوش تغییرات گسترده‌ای شده است. کمبود پزشک در کشور مدعیانی دارد که بر این باورند سرانه پزشک به جمعیت در کشور پایین است و به هر نحوی باید این کمبود جبران شود. سهمیه مناطق محروم؛ بومی‌گزینی و رشد قارچ‌گونه دانشکده‌های علوم پزشکی بدون حساب‌وکتاب نتیجه فشار اهالی مجلس بر دولت‌های پیشین بوده است. البته که درحال حاضر اهرم‌های فشاری تنها باعث افت کیفیت آموزش پزشکی و ورود افرادی به این رشته‌ها شده است که بدون شک در رشته یا تخصص دیگر حداقل زندگی بهتری را تجربه می‌کردند. از سوی دیگر دانشجویان پولی و سرازیر شده از دانشگاه‌های خارج از کشور به سمت آموزش پزشکی کشور راه نفس کشیدن برای استاد و دانشجو را بسته است. ولی بدون شک طی ۲ سال اخیر معضل معاونت آموزشی وزارت بهداشت شکاف بی‌اعتمادی کادر درمان به ساختار نظام سلامت را عمیق‌تر کرد. رفتار‌هایی از سر لجاجت و مغایر با قانون که در نمونه تاریخ آزمون دستیاری ۴۸ کار را به دیوان عدالت اداری کشاند. یا قوانین خلق‌الساعه درخصوص نحوه برگزاری آزمون‌ها در دوران کرونا نمونه آشکاری است که وزیر بعدی بهداشت هر تیمی غیر از تیم موجود را در صدر نهاد آموزشی قرار دهد مسائل عدیده دستیاران رشته‌های تخصصی و معضلاتی چون بی‌عدالتی‌های سهمیه در پذیرش دانشجو کارشناسی‌ارشد چالش‌هایی است که وزیر بهداشت آینده با آن دست به گریبان است. گرچه در این میان؛ رفتار افرادی چون سیماسادات لاری در مقام معاون فرهنگی و دانشجویی وزارت بهداشت که خودش را مقید به ارتباط نزدیک با مسئولان دانشگاهی و دانشجویان می‌کرد هم از نمونه الگوهای مناسب برای دولت آتی و وزیر بهداشت آن است. بنابر عقیده عمده اهل فن و اساتید علوم پزشکی زمانی که عرصه آموزش در اختیار وزارت بهداری قرار گرفت کج راه رفتن لوکوموتیو سلامت کشور آغاز شد. تعارض منافع‌های گسترده و بی‌اهمیت شدن امر آموزش در مقابل ارائه خدمات بهداشتی و درمانی ارزان‌قیمت به مردم ازجمله خروجی‌های ادغام دهه شصتی آموزش و بهداشت و درمان بود. جدا‌سازی حوزه آموزش از وزارت سلامت نه‌تنها آینده و سلامت مردم را نجات می‌دهد بلکه حجم بالایی از نارضایتی‌های موجود در عرصه آموزش پزشکی به‌ویژه در مقطع دستیاری را حل می‌کند. حجم بالای مهاجرت پزشکان و پرستاران نشان می‌دهد که اگر اوضاع مشکلاتی چون طرح اجباری و مشکلات عدیده آموزش ادامه پیدا کند، سرکنگبین بومی‌گزینی و سهمیه مناطق محروم فقط صفرا می‌افزاید.

  کرونا زیر دوخم بهداشت

بنابر نظر کارشناسان بهداشت پاندمی کرونا تا سال ۱۴۰۲ میهمان ایرانی‌هاست. به همین دلیل نظام سلامت در اولین گام باید کرونا را نه با شعر و شعار بلکه در میدان واقعیت شکست دهد. نظام بهداشت کشور هنوز مدیون طرح‌های نوستالژی خانه بهداشت است. طرح‌هایی مانند پزشک خانواده شهری و روستایی؛ نظام ارجاع؛ طرح تحول سلامت دومینووار یا اجرا نشدند یا در نیمه‌راه گیر کرده‌اند. پرونده الکترونیک سلامت که بنا بود با سامانه سیب به نتیجه برسد تقریبا به نتیجه‌ای نرسیده و تنها مشخصات افراد را با سامانه می‌توان چک کرد. نظام بهداشت کشور به خاطر ضربات سهمگین طرح تحول سلامت نفس‌های آخر خود را می‌کشد. حجم بالای بدهی به کارکنان نظام بهداشت و حجم بالای طلب‌هایی که از بیمه‌ها وصول نشده است. اگرچه سعید نمکی با طرح‌هایی چون غربالگری عمومی فشار خون می‌خواست برگ برنده جدید در حوزه بهداشت و سلامت کشور را رو کند ولی کرونا زودتر از آنچه وزیر بهداشت فکر می‌کرد؛ خیالش را آشفته کرد! کرونا اثبات کرد نظام بهداشت ایران هرچه ندارد، اما آدم‌های ایثارگری دارد که جور بخشنامه‌های عجیب و بالادستی را بکشند. پیامک دستور منع استفاده از ماسک توسط کادر بهداشتی و درمانی برای عدم ایجاد رعب در مراجعین در روزهای ابتدایی کرونا همچنان در گوشی‌های موبایل کادر درمان وجود دارد. یکی از مشکلات اصلی بهداشت کشور نداشتن اقتدار کافی و دخالت همه‌جانبه است. وقتی معاونت بهداشتی وزیر از رفتار خودسرانه در مسافرت‌ها گلایه می‌کند ماجرا تا عزل وی پیش می‌رود. شاید اولویت جدا کردن سیاست‌بازی و سیاست‌زدگی در بهداشت دولت آینده مهم‌ترین راهکار است. موضوعاتی مانند رشد جمعیت و پنجره جمعیتی در حوزه بهداشت وزارت سلامت مطرح است که سیاسی‌کاری حتی در دولت دوازدهم وزیر و مشاورش را در این موضوع مقابل هم قرار داد. پیشگیری که در حوزه بهداشت است همواره شعار ریزودرشت سیاسیون بوده است ولی همواره این پیشگیری پس از درمان مورد توجه قرار گرفته است. گسترش مصرف دخانیات، چاقی در کودکان‌ونوجوانان، دیابت و احتمالا عوارض روحی و روانی پس از کرونا همت جدی تیم سلامت دولت سیزدهم را می‌طلبد.

   درمان رایگان؛ اصلی فراموش‌شده

درمان یکی از نیازهای اساسی است که طبق قانون تامین آن برعهده دولت و حکومت است. درمان در دولت‌های قبل با عوارض زیادی مواجه بود، ازجمله تعارض منافع‌های گسترده و روندهای بروکراتیک که درمان مردم را در دفترچه‌های سبز و آبی و بنفش محدود و سلامت مردم را تهدید کرد. یکی از راهکارهای اساسی برای پایان حجم بالای تناقضات عرصه درمان، کاهش حضور مدیرانی است که کت دولتی می‌پوشند و کراوات خصوصی می‌زنند. مدیرانی که به‌عنوان سیاستگذار دل در گرو منافع گروهی خود دارند و در این میان به جای بهره گرفتن از منابع برای بهبود شرایط درمان طرح‌های دگزامتازونی را به مردم و کادر درمان تحمیل می‌کنند. اجرا و ادامه طرح‌های مفید مانند نسخه الکترونیک جهت شفافیت نظام سلامت زمانی می‌تواند نتیجه‌بخش باشد که نه از ساختمان وزارت بهداشت بلکه در دورافتاده‌ترین اورژانس کشور معایب و فواید آن سنجیده شود. یا نمونه شعار کاهش هزینه‌های درمان زمانی می‌تواند جامه‌عمل به خود بپوشاند که درآمدهای سلامت و منابع درمان اعداد واقعی داشته باشند. متاسفانه انتشار فیش‌های نجومی در حوزه درمان وزارت بهداشت که معدود مدیران بالایی را شامل می‌شد، نشان داد درمان هر چقدر در حوزه دفترچه‌های بیمه بی‌خاصیت و در حوزه پرداخت حقوق کارکنان عقب افتاده است ولی درخصوص معدود مدیران درمانی کشور قابلیت افزایش تعداد صفر را دارد. از دیگر مشکلات حوزه درمان کشور رفتار ایالتی است. بانک‌ها، نیروهای مسلح و نهادهای مختلف هرکدام سیستم درمانی مجزا دارند که علاوه‌بر قانون‌های بالادستی قوانین مختص به خود را دارند. جالب آنکه سیستم‌های درمانی ایالتی هرگونه خدمات را به‌صورت آزاد به مردم عادی ارائه می‌دهند ولی با توجه به طرح‌های نصفه و ‌نیمه مانند دفترچه سلامت بار و اضافه‌بار درمان‌های خودمختار مجددا به دوش دولت و بیمارستان‌های دولتی تحمیل می‌شود.

   دست خالی پزشکان

قاضی‌زاده‌هاشمی و زاکانی دو پزشک حاضر در عرصه انتخابات هستند. قاضی‌زاده سخنگوی ستادش را هم زهرا شیخی انتخاب کرد. شیخی نماینده مبارکه و پزشک متخصص طب ایرانی است. نکته جالب درباره ساختمان پزشکان کاندیداهای مجلس این است که برنامه مدونی از سوی هیچ‌کدام در حوزه سلامت منتشر نشده است. زاکانی با موضع‌گیری سیاسی و بازخوانی پرونده فروش سوالات دستیاری در دوران اصلاحات اشاره مهمی به اختلال امر آموزش کرد. از سوی دیگر قاضی‌زاده‌هاشمی که گفته می‌شود در جریان بررسی پرونده دستیاری ۴۸ نقش موثری داشت اشاره‌ای در برنامه‌هایش به موضوع آموزش پزشکی نکرد. قاضی‌زاده‌هاشمی عمدتا شعارهای کلان را در قالب برنامه‌هایش مطرح می‌کند و می‌گوید: «نظام مراقبت سلامت را در شهرها توسعه می‌دهیم تا درمجموع هزینه‌های بهداشتی درمانی مردم کاهش یابد.» گرچه رئیس اسبق دانشگاه علوم پزشکی سمنان حرف‌های کلاب‌هاوسی درخصوص واکسیناسیون را به مناظره‌ها کشاند ولی او معتقد است اگر رئیس‌جمهور شود تا ۲۲ بهمن ۱۴۰۰ قضیه کرونا را جمع می‌کند. به نظر شعارها و طرح‌های قاضی‌زاده‌هاشمی در حوزه سلامت به رفتار وزارت پسر عمویش بسیار شبیه است.

   قطار شعار و برنامه

شاید ابراهیم رئیسی و سعید جلیلی را از لحاظ ارائه برنامه و راهکار چه از سوی خود یا منتسبان‌شان شبیه‌ترین نامزدها به هم می‌توان دانست. رئیسی با حضور در بیمارستان میلاد فعالیت‌های انتخاباتی خود را کلید زد. البته نشانه‌گیری دقیق رئیسی با حضور در جمع کادر درمان و سلامت با ارائه شعارهای کلی تقریبا به سخنرانی تبدیل شد. البته بهرام عین‌اللهی که چشم‌پزشک است و گفته می‌شود یکی از گزینه‌های احتمالی وزارت بهداشت دولت رئیسی است اعتقاد دارد عدم حکمرانی هوشمند یکی از مشکلات عدیده دولت در حوزه سلامت است. سلامت عام یکی دیگر از شعارها و راهبردهای نظام سلامت دولت ابراهیم رئیسی است که از زبان دبیر کمیته سلامت ستاد انتخاباتی او شنیده می‌شود. درحال حاضر علاوه‌بر عین‌اللهی دو تن از وزرای بهداشت دولت احمدی‌نژاد به‌عنوان گزینه‌های احتمالی وزارت بهداشت دولت ابراهیم رئیسی معرفی شده‌اند. اما سعید جلیلی اعتقاد دارد وزیر بهداشت نباید حتما پزشک باشد. جلیلی درحالی صادرات تجهیزات پزشکی، داروهای‌های تک و گردشگری سلامت را یکی از مهم‌ترین فرصت‌های کشور می‌داند که سال ۱۳۹۹ بخش زیادی از بیماران دیابتی با مشکل کمبود انسولین درگیر بودند. جلیلی غیرجامع بودن و مغایرت با برخی بندهای سیاست‌های کلی نظام را از مشکلات اصلی طرح تحول سلامت می‌داند. جلیلی معتقد است امکانات آموزش پزشکی زیاد شده است ولی تعداد دانشجویان پزشکی به همان اندازه زیاد نشده است. نکته قابل تامل اینکه جلیلی در فضای مجازی راه‌اندازی نسخه الکترونیک را یکی از اولین اقدامات پس از رسیدن به ریاست‌جمهوری اعلام کرده بود. نسخه الکترونیک از اسفند ۹۹ به صورت سراسری درحال اجراست.

۳ نفر بدون یک خط طرح

عبدالناصر همتی، محسن رضایی و محسن مهرعلیزاده تقریبا هیچ برنامه و حتی اظهارنظر منتشر‌شده‌ای درباره نظام سلامت ندارند. گرچه این سه نفر خود را اقتصاددان می‌دانند ولی در فضای مجازی هیچ ردی از اظهارنظر یا خط‌‌مشی سلامت از آنها وجود ندارد. آخرین اظهارنظر محسن رضایی درخصوص سلامت به سال ۹۹ برمی‌گردد که اعتقاد داشت ایران می‌تواند هاب سلامت منطقه شود. البته مهرعلیزاده نسبت به رقیب هم‌جبهه‌ای‌اش یعنی همتی نظرات بیشتری در حوزه سلامت مطرح کرد که برای نمونه واکسیناسیون سه‌ماهه ایران یا دادن واکسن به جای بسته معیشت نمونه منطق سلامت این گزینه نزدیک به اصلاح‌طلبان است. همتی در آخرین مناظره از محمدرضا ظفرقندی نام برد. ظفرقندی رئیس فعلی نظام پزشکی است که مورد نقد جمع کثیری از پزشکان جوان است.

 

مرتبط ها