کد خبر: 55056

گزارش «فرهیختگان» از شرایط بغرنج این روزهای سینما و راهکارهای عجیبی که برای کشاندن مردم به سالن‌ها رونمایی می‌شود

آقا مـــرگ من بیا سینما فیلم ببین!

سرمایه‌های سینما روی دست مانده و صاحبان آثار ریسک نمایش فیلم‌شان را به جان نمی‌خرند، چون کسی نیست که برای تماشای فیلم‌ها به سینماها برود. سینمادارها هم که دیگر از این وضع خسته‌ شده‌اند، برخی به فکر تغییر مالکیت هستند، برخی دیگر ترجیح می‌دهند چراغ سالن‌هایشان را برای محدود نفرات حاضر در طول هفته اصلا روشن نکنند تا استهلاک بیشتری را متقبل نشوند و برخی دیگر نیز چاره‌ای جز بازگشایی و گذران امور با همین وضعیت ندارند.

مجتبی اردشیری، روزنامه‌نگار: اگرچه این روزها تب کرونا به‌صورت موقـــت فروکش کـــرده امـــــا ساز سینمادارهـــــا اصــلا کوک نیست. مکان‌هایــــی که با کوچک‌ترین خیز کرونا، به‌عنوان نخستین اماکن در هر شهر تعطیل می‌شوند و آخرین مشاغلی هستند که اجازه بازگشایی پیدا می‌کنند. در این موش‌وگربه‌بازی‌ها، آنچه واقعیت محض است آنکه سرمایه‌های سینما روی دست مانده و صاحبان آثار ریسک نمایش فیلم‌شان را به جان نمی‌خرند، چون کسی نیست که برای تماشای فیلم‌ها به سینماها برود. سینمادارها هم که دیگر از این وضع خسته‌ شده‌اند، برخی به فکر تغییر مالکیت هستند، برخی دیگر ترجیح می‌دهند چراغ سالن‌هایشان را برای محدود نفرات حاضر در طول هفته اصلا روشن نکنند تا استهلاک بیشتری را متقبل نشوند و برخی دیگر نیز چاره‌ای جز بازگشایی و گذران امور با همین وضعیت ندارند.

در چنین شرایطی است که سرمایه‌گذاران بخش خصوصی که سینماهای بسیاری را در دست دارند، در شرایطی که هیچ نیرو و مقام دلسوزی را برای برون‌رفت از این وضعیت نمی‌بینند، به فکر راهکارهایی برای رسیدن به یک حدنصاب نرمال در این وضعیت هستند. یکی از این روش‌ها همانی است که طی چند روز گذشته، سروصداهای بسیاری را به راه انداخته است؛ تماشای فیلم به‌صورت خانوادگی و سرو غذا در سالن‌های سینما یا نمایش سریال‌های شبکه نمایش خانگی در سالن‌های تاریک سینما.

این راهکارها طی روزهای گذشته با واکنش‌های گسترده‌ای از جانب رسانه‌ها مواجه شد. برخی آن را نشانه‌ای برای پایان سینما در ایران و زوال این صنعت نیمه‌جان عنوان کردند و معدود افرادی هم زبان به تحسین آن گشودند و از این روش به‌عنوان ابتکاری برای برون‌رفت از این وضعیت نام بردند.

   یک طرح بین‌المللی را مطرح کردم

«پدرام علیزاده» سینمادار جوانی که 4 سال با تاسیس پردیس شهرک در شهرک غرب، در زمانی کوتاه، آن را به یکی از بهترین سینماهای پایتخت تبدیل کرده است، این روزها همچون سینمایش، حال خوشی ندارد. اخباری که طی روزهای اخیر از وضعیت این پردیس سینمایی مخابره می‌شود، نگران‌کننده بود. برای جویاشدن از وضعیت بهتر این سینما به سراغ علیزاده رفتیم و با او گفت‌وگویی را ترتیب دادیم.

علیزاده درباره طرحی که پیشنهاد داده است، به «فرهیختگان» گفت: «تصمیمی که گرفتیم این بود که سینما را از این وضعیت خارج کنیم و برای اینکه کارهای قانونی و اداری آن را انجام دهیم، زمان 15 خرداد را برای این تصمیم اعلام کردیم که پس از این تاریخ، دیگر ما به‌عنوان سینما فعالیت نداریم. پیشنهادی که ارائه دادم این بود که سالن‌های ما پذیرای جمع‌های خانوادگی بالای 10 نفر باشند که بتوانند فیلم و سریال مورد علاقه خود را در سالن تماشا کرده و هم‌زمان با تماشای فیلم و سریال، ناهار، شام یا کافی هم میل کنند.»

وی درمورد سوءبرداشت‌هایی که درمورد بردن قلیان به سینما شد نیز گفت: «بحث قلیان از ابتدا نیز مدنظر ما نبود چون در کافه‌های کناری ما قلیان وجود دارد و هر شخصی خواست، می‌تواند با مراجعه به آن کافه‌ها، از قلیان استفاده کند. این طبیعی است که ما طبق قانون اجازه ندهیم که خانواده‌ها، قلیان به سالن‌های سینما بیاورند. ما برای این مکان، با یک گروه راه‌انداز قرارداد بستیم که همه موارد از فیلمبرداری، عکاسی، بلاگر و... زیرنظر آنهاست. این موضوع قلیان، اشتباه ادمین صفحه مجازی ما بوده که یک استوری منتشر کرد و من بلافاصله پس از متوجه شدن این اتفاق، آن را پاک کردم. شاید سرجمع این کار تبلیغاتی یک ساعت هم در استوری اینستاگرام سینما نبود. ولی دیدیم که چه جنجالی به پا شد و چه حرف‌های ناحقی علیه ما گفتند. همچنین این اشتباه ادمین پیج بود که از قرارهای عاشقانه 2 نفری سخن گفت. من شدیدا با این عناوین و اقدامات مخالفم و در نخستین لحظاتی که این استوری منتشر شد، آن را حذف کردم.» 

علیزاده همچنین درمورد کارایی طرح خود که پخش سریال‌های شبکه نمایش خانگی در سالن‌های سینماست، گفت: «پیشنهاد من این است که سریال‌های شبکه نمایش خانگی را یک ساعت پس از انتشار، در همان روز در سالن‌هایمان نمایش دهیم. این کاری است که در تمام دنیا دارد انجام می‌شود و من در کشورهای بسیاری دیده‌ام که برخی سالن‌های سینما مشغول پخش سریال‌ هستند و فکر هم نمی‌کنم که حرکتی برخلاف منافع سینما باشد.»

   مسئولان با شنیدن اسم قلیان، تازه پیدایشان شد

این سینمادار جوان درباره دلایل خود مبنی‌بر خارج شدن از دور اکران فیلم و رغبت برای پخش سریال‌ به ما گفت: «سینما شهرک یکی از بهترین پردیس‌های سینمایی تهران است که جای سوزن‌انداختن نداشت، اما از وقتی که کرونا آمد، بساط همه چیز خوابید. نزدیک به دو سال است که کسی نمی‌آید به من بگوید حالت چطور است. این آقایان مدیر بگویند در این ایام کرونا چه کارهایی انجام داده‌اند. همین‌هایی که وقتی من و امثال من مشغول ساخت پردیس سینما با پول شخصی‌مان بودیم، پیدایشان نبود، وقتی کرونا آمد، باز هم پیدایشان نشد و الان هم مثل تمام آن سال‌ها معلوم نیست کجا هستند و به چه کاری مشغولند. وقتی سرمایه‌گذار و تهیه‌کننده از ترس بر باد رفتن سرمایه‌اش، فیلمش را اکران نمی‌کند، من سینمادار چرا باید دست‌روی‌دست بگذارم و هر روز و هر ماه و هر سال ضرر بدهم؟»

وی ادامه داد: «شما ببینید در این دو سال هیچ‌کس حواسش به ما نبود اما تا بحث قلیان مطرح شد، به من گفتند که قرار است از حراست ارشاد با شما تماس بگیرند یا گفتند قرار است آقای انتظامی جلسه‌ای در این رابطه داشته باشد. این دوستان تا الان کجا بودند. یک طرحی دادند که بیا به تو 10 میلیون تومان وام می‌دهیم، رفتیم و دیدیم به اندازه‌ای گیروگرفت دارد که عطای گرفتن آن را به لقایش بخشیدیم آن هم برای وامی که 3 ضامن می‌خواست و باید آن را با سود برمی‌گرداندیم. مدام گفتند صبر کنید فلان زمان فیلم خوب اکران می‌کنیم، اما زمان گذشت و گذشت و نه فیلمی اکران کردند و نه کاری برای سینمادار انجام دادند. وقتی می‌بینم که برخی سالن‌ها، تئاتر کمدی و فیلم خارجی نمایش می‌دهند و چند مخاطب جذب می‌کنند، چرا من باید بنشینم و فقط نگاه کنم؟»

علیزاده همچنین اذعان کرد: «به‌خدا قسم در همین مدت بیش از 30 نفر از پرسنلم را تعدیل کرده‌ام و هم‌اکنون با سه نفر پرسنل و یک نفر انتظامات و تامین هزینه آب، برق، تلفن، حقوق، بیمه و... ماهی 60 میلیون تومان از جیب می‌پردازم. ملک ما فرهنگی نیست و کاربری آن تجاری است و به همین دلیل هزینه‌های قبوض به تجاری محاسبه می‌شود و خیلی بالاتر از سینماهای دیگر درمی‌آید.»  این سینمادار درمورد مشکلاتی که سر راه خروج از چرخه اکران فیلم است به ما گفت: «چون ما ملک فرهنگی نیستیم، چندان مسیر دشواری برای ما تعریف نمی‌شود. پردیس شهرک یک مکان تجاری است و مشکلات سینماهای دیگر در این زمینه را ندارد. قرار است امروز (سه‌شنبه) با آقای فرجی (از مدیران سازمان سینمایی) جلسه‌ای داشته باشم. می‌خواهم در کارها گشایش پیدا شود، اما واقعا هر کاری که در این زمان فکرش را کنید انجام دادیم ولی به موفقیتی نرسیدیم. بلیت سینما 30 هزار تومان بود اما ما آمدیم معادل 15 هزار تومان، چیپس، پفک و آب معدنی رایگان به مخاطبان دادیم، اما باز هم نتوانستیم سالن‌ها را پر کنیم.»  علیزاده در پایان گفت: «من 6 سال پیش، این ملک را کوبیدم و تمامش را از نو ساختم. به پول آن زمان بیش از 10 میلیارد تومان خرج اینجا کردم، اما نه‌تنها هیچ کمکی به من نشد بلکه با یک استوری دیدیم که چه اتفاق‌هایی رقم خورد. کسانی که هیچ کاری برای سینما نکردند و در تمام این مدت اصلا خبری از آنها نبود و حالا هم اصلا عین خیالشان نیست که پردیس‌هایی مانند شهرک، دارند از بین می‌روند و صاحبان‌شان ورشکسته می‌شوند.» ‌

   وقتی ذات سینما هدف قرار گرفته است

تا پایان سال 99، تعداد 284 سینما در سراسر کشور وجود داشت که تعداد سالن‌های فعال این سینماها به 570 سالن و تعداد صندلی‌ها نیز نزدیک به 137 هزار بود. طی روز گذشته که سینماها مدتی است گشایش یافته و فیلم‌های اکران نوروز همچنان درحال نمایش هستند، تنها تعداد 31 سینما، 56 سالن و 15 هزار صندلی مشغول به فعالیت شدند. یک آمار تاسف‌بار که قطعا در تمام صدسال سالن‌سازی در ایران سابقه نداشته است. طبیعتا انتظار به‌جایی است که سینمادار ما از مسئولان سازمان سینمایی و کسانی که این روزها در پی برگزاری جشنواره جهانی فجر هستند، بخواهند که وقتی از 137 هزار صندلی سینما، تنها 15 هزار صندلی فعال هستند، شما چرا نمی‌پرسید که بقیه این صندلی‌ها چرا فعال نیستند؟ نمی‌پرسند که مالکان این صندلی‌ها درحال حاضر چگونه هزینه‌های خود و پرسنل خود را تامین می‌کنند؟

این اقدامات سبب شده تا در این سال‌ها، ذات سینما، مورد لطمات جدی قرار گرفته و آسیب‌های فراوانی را پذیرا باشد. در چنین شرایطی است که وقتی سخن از نمایش سریال‌ در سالن‌های سینما می‌شود برخی اظهار می‌کنند که این رویه، برای کشاندن مردم به هر بهانه‌ای به داخل سینماست و سینما دیگر نمی‌تواند طبق هنر ذاتی خود، مردم را به سالن‌ها ترغیب کند و به همین دلیل باید مشوق‌هایی ارائه شود تا مردم به سینما بروند.

در این سال‌ها از مدیران سینمایی بسیار شنیده شده است که با ساختن سالن‌های سینمایی در کنار مال‌ها و پاساژ‌های تجاری به سینما کمکی می‌کنیم. نتیجه چنین رویه‌ای که در این سال‌ها در پیش گرفته شده برآمده از این دیدگاه مدیریتی بود که بناهای تجاری اهرم‌هایی هستند برای اینکه سینما، رونق از دست رفته خود را بازیافته و دوباره به یک صنعت تبدیل شود. البته که این پارادایم چندان هم بیراه نبود؛ چراکه با گسترش این فرهنگ، کم‌کم سینماهای تک‌سالنه از دور خارج شدند و آنهایی هم که مقاومت کردند نتوانستند حریف پردیس‌های چندسالنه پیشرفته شوند. با همین نگاه سودمحور و مبتنی‌بر کسب درآمد، در بزنگاهی که پردیس‌های چندسالنه به پول احتیاج دارند، بروز رفتارهای عجیب همچون نمایش سریال‌ها در سینما یا نمایش تئاترهای کمدی، برای کشاندن مردم به سالن‌های سینما توجیه‌پذیر می‌شود.

در چنین شرایطی فارغ از این مرزبندی‌ها، این‌طور احساس می‌شود که راه‌حل قطعی برای برون‌رفت از این جریان، نمایش فیلم‌های مهم و پرمخاطب است تا سالن‌ها دوباره به مرز شکوفایی برسند و چرخه این صنعت نیمه‌جان دوباره به جریان بیفتد. اگر قرار بود بنا به فصل اکران، مخاطبان در این ایام کرونا از آثار استقبال کنند که این مهم در مناسبت‌هایی چون تابستان سال گذشته، نوروز و رمضان امسال محقق می‌شد، اما دیدیم که با نمایش این‌دست فیلم‌هایی که هم‌اکنون روی پرده است، استقبال چندانی از آن به‌عمل نیامد. بنابراین چاره کار تنها رضایت سرمایه‌گذاران و تهیه‌کنندگان آثار موفق گیشه است تا بدین ترتیب رونق به سینمای ایران به شکلی نسبی بازگردد.

    یک پیشنهاد: بلیت‌فروشی با کمک وی‌اودی‌ها

در ادامه این گزارش به سراغ «سپهر پهلوانی»، مدیر پردیس ارگ تجریش رفتیم. پهلوانی که خود از سینماداران جوان است به «فرهیختگان» گفت: «از زمانی که کرونا وارد ایران شد، پردیس ارگ، حدود 2 تا 3 ماه باز بود. یک‌بار تیر 99 و بار دیگر، از زمان جشنواره فجر تا اکران نوروز 1400 و هم‌اکنون هم تصمیم گرفتیم اصلا گشایشی نداشته باشیم، چون هیچ فیلمی برای مخاطب وجود ندارد و مخاطب برای تماشای این فیلم‌ها به سینما نمی‌آید و بنابراین چاره‌ای نداریم جز اینکه کرکره سینمایمان را پایین نگه‌داریم.» 

پهلوانی با استقبال از نمایش سریال‌ها‌ در سالن‌های سینما ادامه داد: «اینکه سریال‌ها را در سالن‌ها نمایش دهیم، اتفاق خوبی است که قطعا به سینماها کمک می‌شود، اما این روش، راه‌حل قطعی برون‌رفت از چالش کنونی نیست و باید فیلم خوب به سینماها تزریق شود تا مردم بتوانند کم‌کم اعتماد کرده و به سینماها بازگردند.»

  این سینمادار برای نخستین‌بار از پیشنهادی سخن می‌گوید که می‌تواند درصورت اجرایی، تاحدودی سینماها را از این وضعیت خارج کند. او گفت: «ایده‌ای دارم که طبق آن می‌خواهم با مدیران ارشاد وارد رایزنی شوم تا در پلتفرم‌های اینترنتی و وی‌اودی‌ها، یک گزینه خرید بلیت نیز گنجانده شود و بلیت‌فروشی از این طریق نیز انجام شود. به هر حال این وی‌اودی‌ها طی ماه‌های اخیر با استقبال قابل توجهی از سوی مخاطبان مواجه شده‌اند و بلیت‌فروشی اینچنینی می‌تواند به شرایط موجود کمک کند. در چنین شرایطی است که مخاطبان تصمیم می‌گیرند که آن سریال‌ را در خانه تماشا کنند یا در سالن سینما و اینکه بتوانیم درصدی از فروش بلیت‌مان را از این طریق و به دور از فضای گیشه و پلتفرم‌های معمول سینمایی به انجام برسانیم.»

 پهلوانی همچنین درمورد کمک‌های دولتی در روزگار کرونا گفت: «مدیران دولتی احتمالا در این مدت خانه بودند و کمکی به سینماها نکردند. خیلی جالب است وقتی اعلام می‌شود که با پیک جدید کرونا مواجه شده‌ایم، سینماها به‌عنوان نخستین مکان‌ها تعطیل می‌شوند و وقتی شرایط کمی بهتر شد و بازگشایی می‌کنیم، کسی خبرش را جار نمی‌زند و برای این مهم هزینه‌ای نمی‌کند. مدیران ما فقط نفر اول هستند که اعلام می‌کنند باید تعطیل کنیم و همین.»

  مدیر پردیس ارگ تجریش ادامه می‌دهد: «ما در طول سال چیزی در حدود 250 میلیون تومان هزینه داریم که با وجود تعطیلی سینمایمان و به‌دلیل اینکه در یک مجتمع تجاری قرار داریم باید آن را پرداخت کنیم. مشکل این روزهای ما نبود فیلم خوب است و اینکه باید واکسیناسیون تا اندازه‌ای انجام شود که نوعی اطمینان را در مردم به‌وجود آورده و آنها برای آمدن به سینما و تماشای فیلم خوب ترغیب شوند. اما یک مشکل بزرگ دیگر نیز در این روزها گریبان سینما را گرفته و آن افتتاح عجیب چندین پردیس است. در همین جشنواره سال گذشته آمدند و چند پردیس سینمایی را افتتاح کردند و وقتی هم که جشنواره تمام شد، دوباره آن پردیس‌ها تعطیل شدند! این شکل قارچ‌گونه تاسیس پردیس‌های سینمایی در کشور به مرحله نگران‌کننده‌ای رسیده چون اقدام اشتباهی است و این هزینه‌ها باید در بخش‌های دیگری سرریز شود. وقتی فیلم خوب نداریم و هیچ کمکی به سینماگر و سینمادار نمی‌شود، چرا باید به‌صورت نمادین، پردیس‌هایی را افتتاح کرده و بعد از چند روز نیز دوباره آن را تعطیل کنیم؟!»

پهلوانی در پایان صحبت‌های خود گفت: «یکی باید کاری کند. به جایی رسیده‌ایم که دیگر چاره‌ای وجود ندارد و باید یک راه‌حلی پیدا کنیم. بسیاری از بچه‌هایی که در سینما عمر گذاشته‌اند و تعدادشان هم کم نیست این روزها، روزگار خوشایندی ندارند. به‌نظر من باید یک تبادلی میان وی‌اودی‌ها و سالن‌های سینمایی شکل بگیرد تا بتوانیم اندکی از این وضع موجود فاصله بگیریم.»

   پای کاندیداهای انتخاباتی به سینما باز شود

در روزهای جام‌جهانی فوتبال وقتی سالن‌دارهای سینمایی، به‌دنبال پخش فوتبال در سینماها بودند، خیلی‌ها اعتراض کردند که مگر سینما، استادیوم فوتبال است، اما حالا شنیده می‌شود که سینماداران برای گرم کردن سالن‌های سینمایی حتی به فکر پخش مناظره‌های تلویزیونی بر پرده‌های سینما افتادند.

روز گذشته سیدمصطفی حسینی، مدیرعامل مؤسسه بهمن سبز با اشاره به پخش مناظرات انتخاباتی کاندیدای ریاست‌جمهوری گفت: «ما پیش از این تجربه پخش بازی‌های جام جهانی فوتبال را در سینما داشتیم؛ تجربه‌ای که موفق و پررونق بود. امروز نیز باید سعی کنیم با ایده‌هایی نظیر نمایش فینال لیگ قهرمانان، فیلم‌های خارجی روز، پخش هم‌زمان سریال پلتفرم‌ها، هفته‌های آخر لیگ برتر، نمایش بازی تیم‌های استانی در سینمای آن استان و مناظرات انتخابات ریاست‌جمهوری به رونق سینما کمک کنیم. اما متأسفانه عزم جدی برای احیا نیست و این اشکال پیش از هرچیز به خود ما فعالان عرصه اکران و سینما بازمی‌گردد که گویا به ادامه این وضع عادت کرده‌ایم و حیات اقتصادی ما هم بدون لطمه درحال تداوم است.»

وی با اشاره به وضعیت اکران فیلم در سینماها گفت: «سینماها در دوران تازه باید پیشرو اکران باشند و منتظر تقاضا از طرف تهیه‌کننده نایستند. هرگونه پیشنهادی نظیر پخش بازی‌های آسیایی فوتبال، دربی و مناظرات تلویزیونی انتخابات می‌تواند سینماها را از حالت انفعال در آورد.»

حسینی اظهار کرد: «امروز گفته می‌شود بیش از ۳۰۰ فیلم پشت صف نمایش هستند، اما هیچ‌گونه تکاپویی ازسوی طرف تقاضا و تهیه‌کنندگان نمی‌بینید و مشخص نیست در انتظار چه چشم‌انداز روشنی هستند، درحالی‌که تجربه نشان داد نمی‌توان خیلی دل به حمایت‌ها و سوبسیدهای دولتی بست.»

   ایده‌های قدیمی به کار پساکرونا نمی‌آید

وی افزود: «واقعیت آن است سازوکارهای نمایش فیلم در سینمای ایران با ساختارهای فرسوده و آن ایده‌های قدیمی که در بهترین حالت منجر به نمایش 70-60 فیلم درطول سال می‌شد، برای دوران تازه پس از کرونا از کار افتاده است و منطقی نیست. این مسئولیت شوراهای تخصصی و متولیان سینمایی است که به‌جای صرف اطلاع‌رسانی در حوزه سینما به فکر طراحی و اجرای ساختارهای نوین برای دوران تازه باشند تا بلکه باری از این صف شلوغ اکران کم کنند. من معتقدم برای دوران پس از کرونا سینمادارانی که طی دو سال خسارت سنگین دیدند، باید نبض اکران را در دست بگیرند و حق انتخاب داشته باشند تا از میان حجم انبوه فیلم‌های در صف و بعضا نامناسب و ضربه‌زننده به گیشه سینما، به احترام سلایق مخاطب و در راستای بازگشت مخاطب دست به گزینش بزنند و بازیگر اصلی این عرصه باشند.»

این مدیر سینمایی ادامه داد: «همان‌طور که ماهیت اصلی سینما در دنیا یا مبتنی‌بر نمایش آثاری با پروداکشن سنگین و مناسب پرده عریض است که ارزش تماشا در سالن سینما را داشته باشند یا به‌لحاظ گستره و طیف مخاطب، حجم انبوهی از مخاطب را تحت‌پوشش قرار دهند، در ایران نیز باید دست به جراحی در این چرخه زد.»

   قصه پرغصه سینما ادامه دارد!

متاسفانه در کلام سینماداران، بویی از امیدواری به‌مشام نمی‌رسد. هم‌اکنون نزدیک به 16 ماه است که این اظهار امیدواری‌ها و نگاه‌هایی که به بخش مدیریتی سینما به‌عنوان بازوی پیش‌برنده تصمیمات کلان سینمایی می‌شود، می‌گذرد و در عمل هیچ اتفاقی برای سینمای ورشکسته ایران که هر روز دارد بر صف تولید و آماده اکرانش افزوده می‌شود، نیفتاده است. مدیران تصمیم‌های کلان سینمایی هنوز نمی‌دانند که این باز و بسته شدن سینماها، چه تاثیرات مخربی بر رفتار و فرهنگ سینمایی مخاطبان می‌گذارد. سینما رفتن یک فرهنگ است و فرهنگ یک‌شبه محقق نمی‌شود که تا سینما بسته شد، مردم سینما نروند و به‌محض باز شدن، آنها دوباره سینما رفتن‌هایشان را از سر بگیرند. این بازوبسته شدن‌های گاه‌وبیگاه هزینه‌هایی دارد که مهم‌ترینش عدم‌اعتماد مخاطب به این اماکن بهداشتی و سالم است. درنظر بگیرید وقتی شرایط به حالت عادی خود بازگشت و جمع قابل توجهی از مردم کشور واکسینه شدند، به فرض نمایان نشدن جهشی جدید در شکل ویروس، چه زمان نیاز است تا مردم، اعتماد ازدست‌رفته‌شان به سینما ترمیم شده و دوباره بخواهند که با نشستن در کنار جمعی، فیلم موردنظر خود را ببینند.

اینها مشکلات پرغصه‌ای است که فارغ از عدم‌حمایت‌های مالی سینماداران، تازه در آن زمان بر سینمای ایران عارض شده و راه تنفس طبیعی سینمای ایران را می‌بندد. 

 

مرتبط ها