کد خبر: 54860

در گزیده‌خوانی این هفته «فرهیختگان» بخوانید

انتخابات در نشریات دانشجویی داغ می شود

طبق روال هفتگی و پس از یک هفته تعطیلی، این هفته نگاهی به نشریات دانشجویی دو هفته‌ اخیر داشتیم که می‌توانید در گزیده‌خوانی «فرهیختگان» آن را بخوانید.

محمد عسگری، روزنامه‌نگار: مهم‌ترین رویداد دانشجویی دو هفته اخیر، بدون‌شک دیدار رمضانی دانشجویان با رهبر معظم انقلاب بود که به‌صورت ارتباط تصویری برگزار شد. دیداری که علاوه‌بر حضور تعدادی از فعالان حوزه نشریات دانشگاه‌های سراسر کشور، همانند سال‌های اخیر نماینده‌ای هم از میان آنها برای ایراد سخن داشت. نماینده‌ای که امسال عضو دانشجویی شورای مرکزی ناظر بر نشریات وزارت بهداشت، درمان و آموزش بود و کلان‌مساله متن خود را آگاهی‌بخشی انتخاب کرده بود. از قضا همان روز، روز شروع ثبت‌نام کاندیداهای انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 هم بود و با پایان‌یافتن مهلت ثبت‌نام‌ها، حالا نشریات نیز می‌توانند با آرایش متفاوتی به مساله انتخابات بپردازند. طبق روال هفتگی و پس از یک هفته تعطیلی، این هفته نگاهی به نشریات دانشجویی دو هفته‌ اخیر داشتیم که می‌توانید در گزیده‌خوانی «فرهیختگان» آن را بخوانید. شما دانشجویان دانشگاه‌های آزاد اسلامی سراسر کشور می‌توانید نشریات منتشرشده خود را جهت استفاده در بخش گزیده‌خوانی هفتگی نشریات روزنامه «فرهیختگان»، به ادمین کانال نیمکت خبر(@nimkat_khabar) ارسال کنید.

زندگی بدون ساعت

شماره 19 نشریه «گیلدخت» بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی رشت که گزیده‌خوانی این هفته را با آن شروع می‌کنیم، درمجموع محوریت مطالب دو صفحه خود را به مسائل خانواده اختصاص داده و یک یادداشت سیاسی با عنوان «عاشقانه‌هایی برای کدخدا...‌!» هم دارد. از دو یادداشت «توانایی تحمل تفاوت‌ها» و «خانواده استاندارد» که مرتبط با مسائل خانواده‌اند که بگذریم، در یادداشت «زندگی بدون ساعت» می‌خوانیم: «امروزه زنان به علت ضرورت‌های اقتصادی و اجتماعی به کار روی می‌آورند و علاوه‌بر مسئولیت‌های خود در خانه و تربیت فرزندان، مسئولیت‌های اجتماعی را نیز پذیرا می‌شوند. با تغییر شرایط اقتصادی و اجتماعی و پیچیده‌تر شدن تقسیم کار، امروزه زنان علاوه‌بر ایفای نقش‌های مادری و همسری و انجام امور خانه، پذیرای مسئولیت‌های عمده‌تر نظیر اشتغال در بیرون از خانه هستند. با ظهور انقلاب صنعتی، تحولات چشمگیری به علت انتقال تدریجی صنعت از خانه به کارخانه در حوزه اقتصادی زنان روی داد. پشتیبانی اقتصاد از انقلاب صنعتی با تمرکز کار و سرمایه در تولید صورت گرفت. درواقع، کار که مفهومی عام نزد زن و مرد در سیستم کشاورزی داشت، به مفهوم اشتغال تبدیل شد. با گسترش کارخانه‌ها و رشد سرمایه‌داری، رابطه کارگر با کار تغییر کرد و کارگر حق تعیین ساعات و شرایط کار خود را از دست داد. همزمان با انقلاب صنعتی، زنان که تا پیش از این، به‌دلیل تفاوت‌های فیزیولوژیک و زیست‌شناختی و قدرت بدنی کمتر، در فعالیت‌های یدی پایین‌تر به‌‏کار گرفته می‌شدند، با ورود ماشین به صحنه تولید وضعیتی تقریبا برابر با مردان یافتند. این روند در اواخر قرن ۱۹ توجه سرمایه‌داران و صنایع را به نیروی کار زنان و به شمار آوردن آنان در معادلات اقتصادی جلب کرد. امروزه نیز در فرهنگ غرب، نقش مادری و همسری زن در خانواده تحت‌الشعاع دیگر ارزش‌ها قرار گرفته است و در برخی موارد یکی از موانع و مشکلات زنان در برابر اشتغال محسوب می‌شود. در فرهنگ اسلامی، مقوله اشتغال و کار ازجمله منزلت‌هایی است که در آن، انسان‌ها را بدان ترغیب کرده، تا جایی که پیامبر(ص) می‌فرمایند: «خداوند، انسان سالم و بیکار را که نه به کار دنیا مشغول است و نه به کار آخرت، دشمن می‌دارد.» این را باید متذکر شد که اگر بنابر مصالح، دایره اشتغال برای زنان محدود شده و یا از اشتغال در برخی جایگاه‌ها معاف شده‌اند، نباید آن را به حساب تقیدی دست‌وپاگیر، تنگ‌نظری و یا فرهنگ دور از واقعیات روز جامعه قلمداد کنیم و با هیاهوهای فمینیستی قرن اخیر، اشتغال زن را به دلایل مختلف یا حتی منطقی، با هر شرایطی ولو پایین آمدن‌شان و کرامتش و خدشه‌دار شدن روحیات و لطافتش بپذیریم. همان‌طور که حضرت علی(ع) نیز می‌فرمایند: «به زن بیش از حد و توانش کار واگذار مکن و این برای حال او بهتر و برای زندگی او مناسب‌تر است؛ زیرا زن ریحانه است و قهرمان نیست.» اینجاست که باید گفت هرچند اسلام حق کار برای زنان را به رسمیت شناخته و در کنار آن استقلال مالی و دستمزد عادلانه را نیز مورد تاکید قرار داده است، اما با توجه به ضرورت حفظ بنیاد خانواده، اهمیت کار زنان در خانه و سازگاری طبیعت و ویژگی‌های زیستی زنان با آن، ترجیح می‌دهد در تقسیم کار، زنان کارهای خانه و تربیت اولاد را به‌عهده بگیرند. اسلام خواستار آن است که زن زندگی‌ساز و هنرمند باشد. هم عامل آرامش و سکون و هم بهشت را زیر قدم خود داشته باشد. که اولی را در سایه خوب شوهرداری و دومی را در سایه تربیت نسل و مادری به دست خواهد آورد.»

فقر سیاست‌زده

شماره 16 نشریه «سدید» بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان واحد خوراسگان، که ساختار بهتری نسبت به نشریه‌های دیگر مورد بررسی دارد، تماما انتخاباتی بسته شده که از تیتر مطالب آن هم پیداست: «گذر از جناح‌ها»، «پایان یک تکرار»، «انتخابات»، «هشتگ انتخابات»، «آقای رئیس» و «فقر سیاست‌زده». در یادداشت گذر از جناح‌ها، نگاهی کوتاه و گذرا به دوره‌های هفتم، نهم و یازدهم انتخابات ریاست‌جمهوری شده است و در یادداشت پایان یک تکرار، نویسنده این باور را بیان می‌کند که: «12 دوره انتخابات ریاست‌جمهوری و جدال‌های سیاسی برای پاستورنشینی نشان داد که ساختار سیاسی دولت در ایران برخلاف تبلیغات ضد و حتی با وجود عیب‌هایی که باید رفع شوند اما درحال حرکت است و موثرترین منصب اجرایی جمهوری اسلامی ایران است. موثر از آن بابت که می‌تواند کشور را به‌سوی گذر از بحران‌ها پیش ببرد یا گاهی هم در داخل عاملی برای تشدید بحران‌های ملی باشد.»
درنهایت در یادداشت فقر سیاست‌زده، نویسنده با انتقاد به برخی مسئولان که همواره از موضوعی بهره‌برداری سیاسی می‌کنند، سوءاستفاده از مشکلات و آسیب‌های اجتماعی را که در ایام انتخابات نیز روی می‌‌دهد، یکی از مصادیق آنها را برشمرده و می‌گوید: «آسیب‌های اجتماعی ممکن است در یک دوران خاص کاهش و یا افزایش یابند ولی اغلب این معضلات سابقه طولانی‌مدت دارند و یک‌روزه مشکل‌شان حل نخواهد شد. حل این مشکلات کار یک شخص و یا یک نهاد خاص نیست و کمک جمعی را می‌طلبد و بسیاری از نهادهای مردمی و دولتی باید با همکاری و وحدت عمل نسبت به رفع این معضلات اقدام کنند. برای بسیاری از آسیب‌های اجتماعی و مشکلات پیرامون آنها باید تصمیمات و اقدامات اساسی در موضوعات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، حقوقی و فرهنگی صورت گیرد.» در ادامه به مقوله فقر به‌عنوان یکی از این مشکلات که به تصمیمات و اقدامات دولتی گره خورده، پرداخته شده است. زیرا فقر یکی از مهم‌ترین آسیب‌های اجتماعی است که به‌واسطه آن آسیب‌های دیگری نیز پدید می‌آید. درباره راهکارهای حل این مشکل نیز آمده است: «راهکارهای کوتاه‌مدت و بلندمدت برای مبارزه با فقر وجود دارد که دولت در آن نقش بسزایی دارد؛ ایجاد اشتغال، ساخت مسکن ارزان‌قیمت، پرداخت وام‌های بدون بهره و کم‌بهره، اصلاحات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در راستای حل معضل فقر و حمایت از افراد کم‌بضاعت و بی‌بضاعت ازقبیل این اقدامات هستند. حال این‌جاست که نباید نقش سازمان‌های مردمی را نادیده گرفت. این‌گونه سازمان‌ها و انجمن‌ها به جهت تسهیل کار دولت و همین‌طور حمایت از افراد فقیر اقدام به شناسایی این قشر کرده‌اند و به‌گونه‌ای نقش واسطه میان دولت و این افراد را ایفا می‌کنند. این انجمن‌ها و سازمان‌ها به دولت در راستای توسعه برنامه‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی یاری می‌رسانند. در اینجا دولت قادر نیست به‌تنهایی این نقش را برعهده بگیرد. به همین علت است که می‌گوییم دولت نمی‌تواند به این حجم از نیازهای مالی، نیروی انسانی و... در راستای حل معضل فقر پاسخ دهد. حال حتی اگر مبنا را بر صداقت بگذاریم و بگوییم نامزدهای انتخاباتی و جریان‌های حامی آنها صادقانه وعده تبلیغاتی برای حل معضلات اجتماعی می‌دهند باید به این نکته اشاره‌ای داشته باشیم که مسئول فلان نهاد یا فلان نماینده از مجلس یا شورای شهر یا روستا واقعا به‌تنهایی نمی‌تواند برای این مورد خدمتی انجام دهد و به‌تنهایی کاری از دست کسی ساخته نیست و این از جهل آن نامزد انتخاباتی است که چنین وعده پوچی را به مردم می‌دهد.»

مشکلات شهری

نشریه «فانوس» بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی کرج، در شماره 23، با وجود جلدی با تیتر «فروشنده» و یادداشتی با عنوان «وین که نان نمی‌شود» و یادداشت دیگری با عنوان «شوک‌درمانی نئولیبرالیسم»، در مقدمه مصاحبه خود با یک کارشناس اقتصادی با موضوع «موشکافی ظریف مشکلات شهرک‌های صنعتی البرز» می‌نویسد: «همین که دعواهای سیاسی این‌قدر درگیرمان نمی‌کند که از بیان مشکلات مردم غافل شویم، جای شکر دارد. شاید انتظارتان این باشد که در این شماره تحلیل‌هایی را درباره صوت ظریف بخوانید اما ما خواستیم کلیشه‌های موجود را کمی کنار زده و درمورد قلب‌های همیشه تپنده ولی خسته استان‌مان یعنی همان شهرک‌های صنعتی استان البرز صحبت کنیم.» در راستای همین مسائل، در مطلب دیگری از نشریه با عنوان «حقی از دست رفته» آمده است: «شما هم حتما داستان آن مرغ را شنیده‌اید که آب و دانش را در خانه صاحب خود می‌خورد اما تخم‌مرغش را در خانه همسایه می‌گذارد. حال و روز بسیاری از واحدهای تولیدی البرزی نیز کم به این قضیه بی‌شباهت نیست. داستان تولیدی‌هایی که با استفاده از تمام امکانات البرزی، مالیات خود را به جیب تهران می‌ریزند، یکی از صدها گرهی است که در راه اقتصاد البرز وجود دارد و حرکت مبتنی‌بر پیشرفت و عدالت را عقب می‌اندازند. اما این روند تا کی قرار است ادامه یابد؟ تهرانی که به‌خاطر مصارف بی‌حد و حصرش حاضر است تیشه بردارد و به ریشه طبیعت البرز بزند، چطور می‌تواند مالیات بیش از 300 شرکت البرزی را بگیرد، آن هم در شرایطی که این تولیدی‌ها از منابع آبی و برقی البرز مصرف می‌کنند و آلودگی‌های آبی و هوایی‌شان نیز دودی است که تنها به چشم البرزی‌ها می‌رود. اگر بخواهیم آمار دقیق‌تری از این داستان بازگو کنیم، باید بدانیم که از 375 شرکتی که تنها دفاتر فروش‌شان در تهران مستقر است و مالیات تولیدی‌های خود را به صندوق مالیاتی تهران می‌ریزند، مالیات 54 شرکت و تولیدی بزرگی که بیشترین امکانات را در کرج برخوردارند و حتما بیشترین صدمات را هم به آب و هوای البرز می‌زنند، بیشتر جلوه می‌کند و به‌نوعی می‌درخشد. این روند بی‌عدالتی ادامه داشت تا مصوبه مجلس از راه رسید. در این میان یکی از مصوبات مجلس مسیر مالیات‌دهی این شرکت‌ها را تغییر داد، به‌طوری‌که پس از مصوبه مجلس و مکلف کردن سازمان امور مالیاتی به انتقال پرونده‌های مالیاتی واحدهای تولیدی به خود استان‌های محل تولیدی، از این پس دیگر شاهد این بی‌عدالتی در قانون نخواهیم بود. با این همه باید دید، سازمان امور مالیاتی تهران چقدر به این مصوبه عمل می‌کند و آیا دست از سر منابع بزرگ مالیاتی حداقل 54 شرکت بزرگ تولیدی مستقر در البرز برمی‌دارد و تسلیم مصوبه مجلس خواهد شد و یا البرز کماکان باید شاهد این بی‌عدالتی باشد و دم نزند؟ آیا تهران به آسانی از حدود 1000 میلیاردتومان مالیاتی که بدون دردسر و پاسخ به این و آن و بدون کمترین آسیب، به جیبش وارد می‌شود، خواهد گذشت؟ جواب به این سوال‌ها کمی سخت است، اما دلگرمی ما به قانون است و قانون‌دانانی که مسیر درست مالیاتی البرز را ترسیم کرده‌اند.»

 

مرتبط ها