کد خبر: 54742

سیدمحسن طباطبایی‌مزدآبادی:

مدل کاربردی اقتصاد مردمی

به‌نظر می‌رسد هر شهری باید استراتژی خاص خود را برای تقویت مردمی‌سازی اقتصاد شهری اتخاذ کند و داستان سرزندگی و زیست‌پذیری خود را بنویسد.

سیدمحسن طباطبایی مزدآبادی، دبیرکل انجمن علمی اقتصاد شهری ایران: آنچه جوهره اقتصاد مردمی را نشان می‌دهد مشارکت شهروندان در اداره امور شهر است؛ اساس ماجرا این است که شهروندان در شکل‌دهی به شهر و سیاستگذاری آن حرف بیشتری را بزنند و نقش‌آفرینی بهتری داشته باشند. درمورد منافع مشارکت شهروندان در اداره شهر بسیار گفته شده و تقریبا تردیدی در آن وجود ندارد، اما آنچه محل بحث است سازوکار این مشارکت و مدل به‌کارگیری شهروندان است.

یکی از بسترهای مهمی که می‌توان مشارکت شهروندی را توسط آن عینیت بخشید، بستر دیجیتال و تکنولوژی است که امروزه درقالب پارادایم شهر هوشمند پیگیری و تئوریزه می‌شود. مشارکت شهروندی در همه حوزه‌های شهری امروزه با کمک فناوری قابل حصول و برطرف‌کننده بسیاری از مشکلات است. امکان و تعدد راه‌های دسترسی به آمار و اطلاعات، شفافیت اطلاعاتی و دراختیار قرار دادن اطلاعات کاربردی و مفید و قابل فهم و قابل اعتماد ازجمله مسیرهای تشویق مشارکت شهروندان در بستر تکنولوژیک است.

امروزه فناوری‌های دیجیتال و اپلیکیشن‌ها مسیرهای تکنوکراتیک را کاهش داده و به شهروندان امکان می‌دهند مسائل و مشکلات شهری را گزارش کنند. آنها می‌توانند از همین طریق آموزش‌های شهروندی لازم را دریافت کنند. مشارکت اینک از رهیافت سنتی فاصله گرفته و به کمک پلتفرم تکنولوژی حالت عینی‌تری به خود گرفته است. پس زمانی که در شهر صحبت از اقتصاد مردمی به میان می‌آید بدون تردید یک روش آن تقویت بسترهای فناورانه شهر است. اما در این زمینه هنوز در بسیاری از شهرها ابهاماتی وجود دارد. ضمن اینکه بسترسازی شهر هوشمند هزینه‌بر است، بسیاری از تصمیم‌سازان و برنامه‌ریزان شهری کماکان به اطمینان کافی برای استفاده از نظرات شهروندان و به‌کارگیری آنها نرسیده‌اند. پس یکی از پیش‌زمینه‌ها و مفروضه‌های اقتصاد مردمی در فضای شهری، تغییر ذهنیت سنتی مدیران شهری و باور به نقش و اهمیت فناوری است. چنانچه مدیران شهری به چنین باوری برسند خود زمینه‌های گفت‌وگوی آنلاین شهروندان و متخصصان شهری در زمینه موضوعات مختلف را فراهم خواهند کرد و از طریق اجماع‌سازی پیرامون موضوعات، به برنامه‌ریزی و سیاست‌های عملی مشروعیت و اعتبار می‌بخشند.

از نظر زیرساختی بسیاری از شهرها مشارکت شهروندی را با ایجاد و احداث تالار شهر تجسم واقعی بخشیده‌اند؛ تالار شهر یا city hall خود از اصولی مانند حکمروایی خوب و نوآوری شهری بهره می‌برد و به آنها تکیه می‌کند. مشخصه بارز این تغییر تفکر در حقیقت تغییر از اصل «ما بهتر می‌دانیم» به «ما با هم و همراه با هم بهتر می‌دانیم» است. خروجی این امر یک فرهنگ مشترک مبتنی‌بر مشارکت و ارزش نهادن به رای و نظر شهروندان است. به‌طور کلی تقویت فضاهای عمومی در شهر می‌تواند بسترساز مشارکت شهروندان باشد. اکنون مدیران شهری دریافته‌اند تقویت روابط بین شهر و شهروندان پتانسیل بزرگی را برای تحول و شکوفایی فراهم می‌کند، دامنه توسعه شهر را گسترده‌تر کرده و مسئولان را پاسخگوتر می‌کند. موضوع مهم دیگر در این خصوص تقویت فرهنگ مشارکتی و آموزش شهروندی است، یعنی فرهنگ مشارکت در اداره امور شهر باید از طریق آموزش نهادینه شود و با سرنوشت شهر گره بخورد. از منظر اقتصادی مدیریت شهری برای تقویت مشارکت شهروندی و به‌طور کلی ایجاد اقتصاد شهری مردم باید فرصت‌های کارآفرینی، خلاقیت و سرمایه‌گذاری را برای شهروندان تشریح کند، درحقیقت باید شهر را با شهروندان به اشتراک بگذارد. اغلب شهروندان درک روشنی از اقتصاد مشارکتی شهر ندارند و تبیین این موضوع وظیفه مدیران شهر است که درقالب ارائه اطلس سرمایه‌گذاری ارائه می‌شود.

در فضاهای شهری سرمایه‌گذاران اعم از مردم یا بخش خصوصی اغلب شناخت دقیقی از وضعیت سرمایه‌گذاری در گذشته، حال و آینده شهر ندارند. آنها قابلیت‌ها و ریسک‌های سرمایه‌گذاری در این عرصه را به‌خوبی درک نکرده‌اند، اطلس سرمایه‌گذاری در شهرها درواقع ابزاری برای کمک به سرمایه‌گذاران است تا واقع‌بینانه و هدفمند به سرمایه‌گذاری اقدام کنند. شهرداری باید به‌طور مداوم و به انحای مختلف اقشار مردم اعم از سرمایه‌گذاران، متخصصان، خبرگان تجاری، خرده‌فروشان، خدمات‌دهندگان، فعالان توریسم و بازرگانی را گرد هم جمع کند و تعاملات آنها را افزایش دهد تا ابتکارات و الهامات اقتصادی خود را بروز دهند و به اشتراک بگذارند. در ملبورن استرالیا ابتکاری تحت‌عنوان گفت‌وگوهای میز آشپزخانه درقالب افراد و گروه‌های کوچک شهروندان باعث شد از آن بستر کوچک برای تبادل ایده‌های اقتصادی در شهر استفاده کنند یا فروشگاه‌های سیار و کامیون‌های فروش مواد غذایی که فضاهای مرده شهر را سرزنده کرده و اقتصاد روزمره شهری را فعال می‌کنند ازجمله دیگر ابتکارات است. به‌نظر می‌رسد هر شهری باید استراتژی خاص خود را برای تقویت مردمی‌سازی اقتصاد شهری اتخاذ کند و داستان سرزندگی و زیست‌پذیری خود را بنویسد.

 

مرتبط ها