کد خبر: 54533

دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی استان اصفهان:

عدالت در برهه‌های مختلف فراموش شده است

عدالت که جان‌مایه انقلاب در شعارهای استقلال و آزادی بود، در برهه‌های مختلفی فراموش شد و با روی آوردن برخی کارگزاران به اشرافیت و تعارض منافع آنان با مبانی عدالت، این مهم به پستو رانده شد.

محسن خزایی، دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی استان اصفهان عصر روز سه‌شنبه در دیدار رمضانیه سال ۱۴۰۰ دانشجویان با رهبر انقلاب، که به صورت مجازی برگزار شد، به سخنرانی پرداخت.

متن کامل این سخنرانی به شرح زیر است:

اگرچه امروز برخی دولتمردان افغانستان آب را بر کشور مسلمان همسایه خود حرام می‌دانند، اما خون شریکی بین ملت ایران و افغانستان ریشه دیرینه دارد و به همین دلیل حادثه برچی کابل را به ملت افغانستان تسلیت عرض می‌کنم. سپاس خدایی را که سخنوران در ستودن او بمانند و شمارگران، شمردن نعمت‌های او ندانند، خدایی که حیات ما را در روزهای بالندگی انقلابِ پیر میخانه عشق، امام‌خمینی(ره) قرار داد و امروز توفیق‌مان داد که همراه با همسنگران جبهه‌های ظهور، در محضر فرمانده عشق و مرادمان باشیم. موجب شعف ماست که در هر شرایطی توجه به فرزندان خود را از اهم برنامه‌های خود می‌دانید و ما همیشه این جلسات را چراغ پرفروغی برای ادامه مسیر مبارزات‌مان می‌دانیم. ما سربازان شما و ان‌شاءالله ادامه‌دهنده راه احمدی‌روشن‌ها و سلیمانی‌ها و ره‌پویان و راویان پیشرفت انقلاب اسلامی خواهیم بود.

حضرت آقا!‌ اهتمام فرزندان شما در بسیج دانشجویی به‌ویژه در سه‌سال اخیر بر این قرار گرفت تا یک مطالبه مهم و البته کلیدی را تحقق بخشند. پرداخت مساله محورانه به مسائل و چالش‌های کشور بدین صورت که دانشجو مساله را باید بشناسد، راه‌حل آن را کشف کند، مردم را همراه سازد، مطالبه منطقی و درست از مسئولان داشته باشد و البته به اندازه وسع و توان خویش در میدان عمل و حل مشکل تلاش کند؛ همان انتظار ارزشمند حضرتعالی بود که با احصای اولیه مسائل و اولویت‌بندی آن تلاش کرده‌ایم تا نقش‌آفرینی مساله‌محور را به استخدام حل مشکلات مردم درآوریم و صد البته طعم شیرین این مسیر بر کام ما مزه نموده است.

این روزها و در فشار سنگین رسانه‌های غربی برای ناکارآمد نشان دادن صورت و سیرت درخشان انقلاب اسلامی قرار داریم که ناشی‌از برخی عملکردهای غلط، غیرکارشناسی و خودسرانه برخی کارگزاران نظام است و همین امر یک دیوار بلند هشت‌ساله بین مردم و سفره‌های آنها کشیده است. اما آنچه حقیقت ماجرا است، کارآمدی نظام در عرصه‌های مختلف است که به نارسایی‌ها و راه امیدبخش برون‌رفت از آن خواهیم پرداخت. انقلاب اسلامی، انقلاب شکست بن‌بست‌ها و یافتن راه‌های بدیع و میان‌بر است و این حاصل منطق و عقبه فکری جوانانی است که به برکت انقلاب و با اقتدا به نخبگانی همچون شهید‌ حسن باقری، با تغییر استراتژی مبارزه، انقلاب اسلامی را به‌سمت افق روشن خود هدایت خواهند کرد.

حرکت ما در انقلاب اسلامی از نقطه صفرِ آغاز و باوجود تمام موانع مختلف، امروز توانسته است در نقطه‌ای بایستد که فرماندهان ارتش تروریست آمریکا به دست برتر ایران در منطقه اذعان کنند. امروز و به برکت مجاهدت‌‌ها و خون شهدا بالاخص خون مرد میدان حاج‌قاسم سلیمانی، شاهد پیروزی‌های پی‌درپی در یمن و عراق و سوریه و لبنان و فلسطین هستیم. هسته‌های بین‌الملل دانشجویی وقایع روز دنیا را به دقت زیر نظر داشته و در شهادت اسطوره مقاومت خویش مطالبه انتقام سخت داشته و داریم، اما باید بگوییم انتقام سخت جمهوری اسلامی در شهادت شهید سلیمانی تنها ابعاد نظامی نخواهد داشت و دست انتقام سخت در جنبش دانشجویی از آستین مجاهدت علمی ما بیرون خواهد آمد.

البته متاسفانه این روزها «جریان تحریف» تمام‌قد به میدان آمده تا دیپلماسی که ابزار روزهای صلح است را دربرابر سخت‌افزار میدان‌های مبارزه قرار دهد و خط تحریم را در کشور پررنگ‌تر کند و مردم را بیشتر در تنگنا قرار دهد و مقاومت عظیم مردم ایران را بشکند. این موضوع به‌خوبی برای مردم تبیین کرد که کدام تفکر است که از تحریم مردم برای درقدرت ماندن خود ارتزاق می‌کند.

   بگذریم که حرف در اینجا بسیار است...

امروزه با وجود دستاوردهای مختلف در حوزه اقتصاد و معیشت که البته با نابلدی مجریان امر متهم به عدم توفیق شده است و علی‌رغم تذکرات متعدد حضرتعالی، اقتصاد کشور دچار بیماری است و این موضوع ناشی‌از نگاه غیرکارشناسی و مشروط اقتصاد به اما و اگرهای بروکراتیک و دیپلماتیک است. غافل از اینکه آقایان نمی‌دانند برای حل مشکل اقتصاد بیمار باید دل از صندلی‌های نرم و راحت خود بکنند و همراه و همسفره مردم شوند نه اینکه از پشت شیشه‌های خودروهایشان مردم را به تماشا بنشینند. اقتصادی که اراده‌ای برای حمایت از کارگر و کارآفرین ندارد و به مخدر خلق پول و ارز نفتی عادت کرده است و بانک‌های آن به مال‌سازی روی آورده‌اند، چگونه می‌تواند به کمک پیشرفت‌های کشور بیاید و دست در دست توانمند جوانان تولیدگر و خلاق ایرانی، کشور را در همه جهات قوی کند و ایران قوی را رقم بزند؟ متاسفانه این روزها هم اگر گشایش‌های پوشالی در تغییر قیمت‌ها مشاهده می‌شود، صرفا مصرف انتخاباتی دارد و از زمره پول‌پاشی‌های شب انتخاباتی برای فریب مردم و امیدوار کردن مردم به وین و واشنگتن است و آیا این جز به گروگان گرفتن معیشت مردم است؟
آیا این عدالت است؟

   گفتیم و نگفتیم ز عدالت...

عدالت که جان‌مایه انقلاب در شعارهای استقلال و آزادی بود، در برهه‌های مختلفی فراموش شد و با روی آوردن برخی کارگزاران به اشرافیت و تعارض منافع آنان با مبانی عدالت، این مهم به پستو رانده شد و شاهد عادی‌سازی کاخ‌نشینی، آقازاده‌پروری و رانت و فساد در برخی موارد شدیم و البته تغییر اولویت‌های جنبش دانشجویی باعث شد عدالت به واژه‌ای مهجور تبدیل شود و پرچم آن به دست کسانی افتاده که با ترکیب حق و باطل می‌خواهند عدالت بدون مبنا را جایگزین عدالت ناب کنند و عدالت‌خواهی قلابی را روی کار بیاورند. آیا الگوی صحیح عدالت‌خواهی بالاخره جایی در جنبش دانشجویی خواهد یافت؟ باید بدانیم مساله ما در عدالت، تولید آن نیست که کسانی بخواهند آن را آن‌طور که می‌خواهند بازتولید کنند، بلکه آنچه مساله ماست، توزیع عدالت است که به‌درستی شکل نگرفته و بی‌عدالتی طبقاتی به‌وجود آورده است و نهادها و قوای مختلف تاکنون نتوانسته‌اند کارنامه رضایت‌بخشی از آن ارائه کنند.

رهبر عزیز، باوجود همه این مسائل و چالش‌ها اعتقاد ما بر آن است که مسیر رهنمون‌شده ازسوی حضرتعالی راهگشای حرکت ما خواهد بود. اگر خیل عظیم مردان مشتاق خدمت در عرصه ریاست‌جمهوری بتوانند مساله‌محوری را به میدان موضوعات اساسی یا مورد سوال مردم، به‌ویژه موضوعات و چالش‌های مطرح‌شده بکشانند و «نهضت مساله‌محوری در حل مشکلات مردم» اولویت آنان قرار گیرد، نتیجه آن ایجاد تصویری کارآمد و دلنشین از نظام جمهوری اسلامی ایران است. از همین موقف مواجهه ما دانشجویان، مطالبه برنامه مبتنی‌بر مسائل اولویت‌دار نظام و نقد راهکارها و زاویه نگاه آنان به این مسائل با کمک جامعه دانشگاهی و حوزوی و تشریح ساده این حرکت برای مردم است.

امیدواریم با این رویکرد، طومار مساله بازیگری روسای‌جمهور در نقش یک اپوزیسیون همیشه طلبکار نظام با اختیارات فراوان و امکانات و بودجه بی‌شمار در هم پیچیده شود.  

موضوع، پای کار آوردن یا به‌عبارتی تعریف نقش، برای جوانان در نهضت مساله‌محوری و در عرصه‌های مختلف انقلاب اسلامی است. ما در یک بازه 10 تا 15 سال، یک ظرفیت عظیم جوانان تحصیلکرده و باانگیزه داریم که اگر توان آنان را پای هر مساله از مسائل کشور به مانند مسأله مسکن، معیشت و... بگذاریم، «اعجاز حل مسائل» رخ خواهد داد. ازنظر ما دولت جوان حزب‌اللهی باید توان به‌کارگیری و بهره‌برداری از این موهبت را داشته باشد و تهدید صوری فعلی را به فرصت واقعی پیش‌برنده تبدیل کند. قاعدتا مردان مدعی صندلی خدمت ریاست‌جمهوری باید نظرات دقیق و روبه جلویی در این زمینه داشته باشند. نکته دقیق این موضوع برقراری نسبت درست حلقه‌های میانی با حاکمیت است و صدالبته فارغ از اشکالات بینشی و مدیریتی، خاستگاه اصلی حلقه‌های میانی در کشور شجره طیبه حاصل از انفاس قدسی امام‌راحل(ره) است و تعریف و تقویت نهادهای موازی این نهاد را کاری اشتباه دانسته و هم‌افزایی نهادهای انقلابی به‌معنای عمیق آن را کاری واجب می‌دانیم.‌

حرفم تمام
آه ای کودک زخمی کابل همیشه سرفراز
جان پدر کجاستی؟

 

مرتبط ها