میراحمدرضا مشرف، روزنامهنگار: هنگامیکه در شهریور سال گذشته اولین موج کرونا سراسر هند را فراگرفت، در گزارشی مفصل (ترکشهای کرونا بر حباب دموکراسی در هند 12/6/1399) به نقل از نشریه تایم، برخی تاثیرات و پیامدهای اجتماعی و اقتصادی این همهگیری و همچنین چگونگی مواجهه نظام بهداشت این کشور با آن را مورد بررسی قرار دادیم. براین اساس تاکید شد نظام بهداشت و سلامت هند ضعفهایی دارد که عمدهترین آنها شکاف عمیق میان شهرها و روستاها به لحاظ برخورداری از زیرساختهاست؛ چنانکه نواحی روستایی بهشدت از جهت کمبود امکانات و بهخصوص تختهای بیمارستانی در تنگنا قرار دارند. درعینحال این موضوع مورد تاکید قرار گرفت که وضعیت تختهای بیمارستانی حتی در سراسر هند نیز در قیاس با سایر کشورها بسیار نامناسب است، بهطوریکه در برابر 2.15 و 2.8 تخت بیمارستانی به ازای هر هزار نفر در کشورهایی همچون برزیل و آمریکا، این رقم برای هندوستان تنها 0.55 درصد است. تبعات و پیامدهای عمیق کرونا و در پی آن قرنطینه سراسری اعلامشده از سوی دولت مودی بر اقتصاد و ساختار اجتماعی هند، نکته دیگر مورد توجه در این گزارش بود. اقدام دولت مودی در اعلام قرنطینه سراسری و بسیار سفت و سخت در همان ابتدای موج اول همهگیری کرونا، بسیاری را شگفتزده کرد و مشکلات اقتصادی زیادی برای طبقات و مشاغل اقتصادی و بهویژه کارگران فصلی به وجود آورد. همه اینها در شرایطی رقم خورد که نظام تامین اجتماعی هند با مشکلات عظیمی مواجه بوده و نمیتوانست جوابگوی تامین حداقل نیازهای مردم در شرایط بیکاری ناشی از قرنطینه باشد.
در این میان نکته جالب و درخور توجه این است که دولت مودی برای حل این معضلات و همچنین برای همراه ساختن مردم با قرنطینه سراسری، از حربه تحریک احساسات هندوها علیه مسلمانان و بهکارگیری مخدر نفرتافکنی برای سرپوش گذاشتن بر فقر و ناتوانی اقتصادی مردم، بهره حداکثری را برد. در این راستا گزارش تایم نشان داد دولت افراطگرای «بیجیپی» چگونه با نگاه سیاسی به کرونا، از اعلام وضعیت قرنطینه برای سرکوب اعتراضهای گسترده اقلیتها سوءاستفاده کرد.
درنهایت نخستوزیر مودی و حزب حاکم بیجیپی در مواجهه با موج اول کرونا، صرفنظر از نیت آنها از انجام اقداماتشان، بازخورد مثبتی از خود نشان دادند؛ امری که موجب شد دولت با تبلیغات وسیعی در باد این موفقیت بخوابد و ضعفها و آسیبپذیریهایی که همچنان پابرجا باقی مانده بودند عملا به دست فراموشی سپرده شوند. موج دوم کرونا درست از بستر این غفلت و بیتوجهی سر برآورد و اینبار همه ضعفها و کاستیها را در شدیدترین وجه ممکن به نمایش گذاشت. در همین راستا رانا ایوب، روزنامهنگار و تحلیلگر هندی و نویسنده کتاب «پروندههای گجرات: آناتومی یک لاپوشانی»، در شماره اخیر نشریه تایم (10 می 2021) در یادداشتی نسبتا مفصل به چگونگی خیزش موج دوم کرونا در هند و نقش دولت مودی در پدید آمدن شرایط فاجعهبار کنونی در این کشور میپردازد. در این یادداشت او به خوبی نشان میدهد چگونه برخورد سیاسی نخستوزیر و حزبش با موضوع کرونا بلای جان مردم شد و اعتبار دولت را نیز در معرض چالشی جدی قرار داد.
هند در قابی از آخرالزمان
اگر از آخرالزمان تصویری وجود میداشت، قطعا آن تصویری از بیمارستانهای هند بود؛ بیماران در انتظار و جستوجوی تخت بیمارستانی درحال مرگ قرار گرفتهاند، ذخایر اکسیژن درحال تحلیل رفتن است و کارکنان بخش سلامت در شرایطی خارج از درک زیرفشار قرار دارند. وقتی من در 18 آوریل (29 فروردین) از یک بیمارستان دولتی در بمبئی بازدید میکردم، پرستاری را دیدم که روی راهپلههای بیمارستان نشسته و سرش را میان دستهایش گرفته بود، درحالیکه خودش بهتازگی از کرونا خلاصی یافته، درخواستهای متعددش برای مرخصی رد شده بود. در این شرایط آرزو داشت که بتواند استعفا دهد، اما زندگی خانواده 6 نفرهشان به درآمد او وابسته بود. در این وضعیت خطاب به من گفت: «به من بگو اینجا جهنم است؟ غیر از این است؟» به نظر میرسد راه گریزی از این فاجعه وجود ندارد. هفته قبل از نگارش این مطلب من چهار نفر را بر اثر کرونا از دست دادم؛ یک خویشاوند دور، همسایه دیوار به دیوار و دو نفر از دوستان نزدیکم که هردو در میانههای 30سالگی قرار داشتند. اکنون از خود میپرسم هند چطور میتواند در برابر موج دوم کرونا که بخشی از جامعه را نابود کرده است، اینگونه ناآماده باشد؟
در جستوجوی ریشهیابی بحران
عوامل متعددی پشت این بحران قرار دارد. بخشی از مسئولیت متوجه وزرای چاپلوس و متملق کابینه است که نخستوزیر نارندرا مودی را بهخاطر برخورد موفقیتآمیزش با کرونا بعد از موج اول در سال گذشته، موردستایش قرار میدادند؛ شرایطی که باعث شد روند تستگیری رو به کاهش گذاشته و به مردم اجازه داده شود تا خوشبینی بیشتری نسبت به ویروس داشته باشند. این مسئولیت متوجه وزرای ایالتی نیز هست که خودشان را با بازیهای سیاست مشغول کردند، آنهم در زمانی که ویروس درحال بازگشت دوباره بود. اما بالاتر از همه اینها مسئولیت متوجه مودی است، همان کسی که خود را خادم 1.3 میلیارد هندی میداند اما وظایف خود را به شکل مجرمانهای رها کرده است.
کارناوالهای سیاسی در شرایط کرونایی
22 آوریل (دوم اردیبهشت) و زمانی که هند دور جدیدی از آمار تصاعدی مبتلایان به کرونا را در پیشرو داشت، حزب حاکم بهاراتیا جاناتا ویدئویی از یک تجمع سیاسی را توئیت کرد که در آن مودی میزبان مقامات پنج ایالتی بود که خود را مهیای رایگیری میکردند. درکنار نخستوزیر، آمیتشاه وزیر کشور قابلاعتمادترین و نزدیکترین فرد به وی ایستاده بود. این درحالی است که براساس عرف معمول آمیتشاه باید در پایتخت و درحال هماهنگی با ایالتهای متعددی میبود که برای مقابله با سیل ویرانگر مبتلایان کرونا به تکاپو افتاده بودند. در چنین وضعیتی آمیتشاه با هزاران هوادار خوشحال در خیابانهای شرق هند کارناوال خیابانی به راه انداخته بودند. واقعیت این است در زمانی که هزاران نفر در شرایط مرگ قرار داشتهاند، نخستوزیر و وزیر کشورمان راه دیگری در پیش گرفته و به مبارزات انتخاباتی تا 25 آوریل (پنجم اردیبهشت) ادامه دادند؛ همان تاریخی که سرانجام مودی پذیرفت پاسخ به کرونا را در اولویت قرار دهد.
برگزاری جشنواره مذهبی هندوها
همزمان با سازماندهی اجتماعات سیاسی انبوه، مودی به رویدادهای مذهبی مثل جشنواره کومبه میلا اجازه داد تا همچنان ادامه پیدا کنند؛ آن هم علیرغم وجود شواهد غیرقابلانکاری در این زمینه که اجتماع میلیونها هندوی متعصب برای غسل در رودخانه گنگ، ویروس را در مسافتهای دور و نزدیک پخش خواهد کرد. نکته جالبتر این است که در ماه مارس و زمانی که دومین موج کرونا در راه بود، رهبران دولت بیجیپی اخباری را در روزنامهها انتشار دادند که به زائران و عبادتکنندگان هندو درمورد پاک و ایمن بودن شرایط برای پیوستن آنها به این مراسم، اطمینان میداد. تنها در اواسط ماه آوریل بود که مودی اعلام کرد مشارکت در این سفر زیارتی باید به شکلی سمبلیک انجام گیرد.
ضعف اطلاعرسانی مردمی
درحالیکه افسانهها و شایعات زیادی در رابطه با واکسیناسیون به وجود آمده است، از سوی سخنرانان و افراد برجسته کوشش بسیار کمی به عمل آمده تا پیام لزوم واکسیناسیون را به مردم انتقال دهند. در نواحی روستایی که 66 درصد جمعیت هند را در خود جای دادهاند، با اطلاعات غلطی که در شبکههای اجتماعی و سرویسهای پیامرسان منتشر شده، عده زیادی به واکسیناسیون به دیده شک و تردید نگاه میکنند. در شرایطی که نخستوزیر مودی برای تقویت پیامهای مربوط به حوزه سلامت عمومی اقدام خاصی انجام نداده است، در مقابل ویجی چوتویال، مسئول دپارتمان روابط خارجی حزب بیجیپی، در یادداشتی متخصصان و اقتصاددانان را بهعنوان بخشی از لابی ضدنخستوزیر معرفی میکند و در عین حال هندیها را تشویق میکند تا به درمانهای سنتی مثل نوشیدن ادرار گاو و مصرف زردچوبه برای بالابردن سیستم ایمنی روی آورند. در بعد دیگری از ماجرا هنگامیکه عرضه واکسن کاهش پیدا کرد، کابینه مودی بهجای تلاش در راستای هماهنگسازی ایالتها، در بازی مقصریابی و سرزنش وزیران احزاب مخالف غرق میشود.
زمانی برای پاسخگویی
امروز زمانی است که کشور به پاسخهایی نیاز دارد. وقتی در 20 آوریل (29 فروردین) مودی سرانجام به ملت در رابطه با خارج شدن بحران از کنترل اطلاعرسانی کرد، او فقط به دولتهای ایالتی هشدار داد از قرنطینه فقط باید بهعنوان آخرین راهکار استفاده کنند. وی از جوانان نیز خواست تا خودشان کمیتههایی برای تعیین رعایت پروتکلهای کرونایی تشکیل دهند. سخنان نخستوزیر خطاب به ملت واکنش چندان مشتاقانهای را در پی نداشت، زیرا پیشنهاد هیچگونه کمک فوری به ملت را در بر نداشت. درحالیکه بسیاری از هندیها ناکامی نخستوزیر در مسئولیتپذیری را فریاد میزنند، اما فعلا واضح است که پیامی در راستای انجام اقدامات فوری در راه نیست. به نظر میرسد در این مقطع بحرانی تاریخ کشورمان، ما هندیها رها شدهایم تا خودمان فکری بهحال خودم کنیم.